www.montazer.ir
دوشنبه 25 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 11146
زمان انتشار: 25 اوت 2019
به مناسبت 24 ذی‌الحجه روز مباهله

به مناسبت 24 ذی‌الحجه روز مباهله

بیست و چهارم ذی الحجه روز بسیار مبارکی است و روز مباهله نام گرفته است. مباهله یعنی وقتی دو نفر با هم بر سر یک حقیقتی بحث دارند و هر دو می‌گویند: حق با من است، در این صورت هر دو طرف باید بگویند: لعنت خداوند بر من اگر دروغ بگویم و لعنت خداوند بر تو اگر دروغ بگویی. این روز اعمالی مثل روزه و غسل دارد که در کتب دعا  آمدده است. اتفاق مهم دیگری که در این روز افتاده، نزول آیه ولایت، درباره امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است.

در واقعه مباهله، مسیحیان نجران از طرف فرمانده خودشان مأمور می‌شوند که در مسجد به ملاقات پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) بیایند. در این ملاقات، سه نفر از بزرگان نجران به نام «اهتم، عاقب و سید» با آنها همراه می شوند. هنگام ظهر مسیحیان مراسم عبادی خودشان را با صدای ناقوس شروع می‌کنند که مسلمان ها اعتراض می‌کنند؛ ولی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) می‌فرماید: با آنها کاری نداشته باشید و اجازه بدهید که کار خودشان را بکنند. مسیحیان بعد از انجام اعمال عبادی، نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) می‌آیند و می‌گویند: برای ما چه پیامی داری و ما را به چه چیز دعوت می‌کنی؟ حضرت می‌فرماید: من شما را به توحید و پرستش خدای یگانه دعوت می‌کنم. همچنین به یگانگی خداوند و رسالت خودم و این که مسیح پسر خدا نیست و بنده و مخلوق خداست، شهادت می‌دهم. آنها گفتند: اگر ما بخواهیم قبول کنیم که مسیح پسر خدا نیست و یک انسان معمولی و مخلوق است، پس پدر او کیست؟ حضرت می‌فرماید: آیا شما متدین به ادیان هستید و حضرت آدم را قبول دارید؟ گفتند: بله. حضرت فرمود: درباره حضرت آدم چه می‌گویید؟ آیا مخلوق خدا بوده یا نه؟ می‌گویند: بله. حضرت می‌فرماید: آیا محتاج به خورد و خواب و نکاح و قضای حاجت بوده؟ می‌گویند: بله. حضرت می‌فرماید: پدر حضرت آدم چه کسی بوده؟ اگر شما به صرف این که یک نفر پدر ندارد استناد کنید و بگویید این شخص پسر خداست، حضرت آدم که وضعیتش بسیار عجیب‌تر و غیر عادی‌تر از حضرت مسیح بود. چون آدم از خاک آفریده شده، ولی مسیح دوران نطفه‌ای و حمل و بارداری داشته و اینها را در رحم حضرت مریم (سلام‌الله‌علیها) گذرانده و بعد متولد شده است.

در اینجا آنها از جواب دادن عاجز ماندند و آیه 59 سوره آل عمران نازل شد: « إِنَّ مَثَلَ عِیسَىٰ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ ۖ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَیَكُونُ = همانا مثل (خلقت) عیسی به امر خدا، مثل خلقت آدم است که او را از خاک ساخت؛ سپس بدان خاک گفت: (بشری به حد کمال) باش، همان دم چنان گشت». بنابراین، مَثَل عیسی هم مثل آدم است که خداوند اراده کرده که بدون پدر و اسباب و علل مادی و طبیعی به وجود بیاید. سپس آیۀ 61 سوره آل عمران نازل می‌شود: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِینَ = پس هر کس با تو درباره عیسی در مقام مجادله برآید، بعد از آنکه به احوال او آگاهی یافتی، بگو: بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به منزله خودمان هستند بخوانیم؛ سپس به مباهله برخیزیم (در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغگویان (و کافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم». یعنی مساله، حق و باطل، مساله حیاتی است که خداوند به رسول خدا، دستور دعوت به مباهله را می دهد.

نصاری گفتند:ما فردا برای مباهله می‌آییم. در بین خودشان که نشسته بودند، بزرگترهای شان راهنمایی کردند که اگر پیامبر اصحابش را آورد و در معرض لعنت قرار داد، بدانید که صادق نیست. نترسید و بروید مباهله کنید؛ ولی اگر دیدید که خانواده خودش را آورد، برای مباهله نروید، چون معلوم است که راست می‌گوید. از اینجا معلوم می‌شود که خود مسیحی ها به حقانیت خودشان ایمان نداشتند. چون اگر ایمان و اعتقاد داشتند، فرقی‌ نمی‌کرد‌ پیامبر (ص) با چه کسی برای مباهله بیاید. تنها بیاید یا اصحاب را بیاورد یا خانواده را بیاورد.

فردا که شد، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم)؛ حضرت امیر و فاطمه و حسنین (سلام‌الله‌علیهم‌اجمعین) را قبل از اینکه بیاورد، زیر عبایش جمع کرد و آن حدیث زیبا و داستان قشنگ کسا یا عبا که «آل کساء» به آن می‌گوییم، اتفاق افتاد. آنها زیر عبا جمع شدند و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) برای توفیق شان دعا کرد و به خداوند تبارک و تعالی عرض کرد: خدایا! اینها را پاک و طاهر قرار بده. بعد به سمت محل مباهله حرکت کردند.

مسیحی‌ها دیدند که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) تنها با چهار نفر، یعنی یک خانم، دو بچه و یک آقا آمده و هیچکس را با خودش نیاورده است. مسیحیان وقتی چهره‌های آنها را دیدند، گفتند: اگر دعا بکنند، همه ما نابود خواهیم شد. بنابراین، از پیغمبر خواهش کردند که شما از مباهله بگذرید و از ما راضی شوید، ما به شما جزیه می‌دهیم و تحت حکومت شما قرار می‌گیریم. بگذارید ما به عنوان اقلیت مذهبی و اهل کتاب بمانیم. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) هم پذیرفت و قراردادی نوشته شد. این یک پیروزی بزرگ برای اسلام بود که آنها حاضر به مباهله نشدند، در حالی که برای مباهله آمده بودند.

آیۀ مباهله، تأکیدی است بر حقانیت حضرت علی (علیه السلام)

وقتی که پیامبر به عنوان جان و نفس خودش، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را آورد، این تاکیدی است بر حقانیت امیرالمومنین.

علامه طباطبایی در توضیح این آیه می‌فرماید: مقصود حضرت در معنای «اَنفُسَنا» این است که خداوند شخصیت علی (علیه‌السلام) را مثل شخصیت پیغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم)  قرار داده است.

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در جلسه‌ای در مورد شخصیت و حقانیت خودش و این که برترین خلق، بعد از رسول خدا و شایسته ترین انسان بر روی زمین برای جانشینی پیامبر و رهبری مردم است، با همان‌هایی که خلافت را غصب کرده بودند، بحث می‌کند.  حضرت یکی یکی مناقب خودش را شمرده و وقتی به سی و چهارمین منقبت می‌رسند، می‌فرمایند: نصاری مدعی امری شدند و آیه مباهله نازل شد که در این آیه نفس من، نفس رسول الله معرفی شده و فاطمه، تنها زن شرکت‌کننده در مباهله و حسن و حسین، فرزندان من بودند که این وضعیت، موجب ندامت نصاری و ترک مباهله شد. پیامبر ص فرمود: به خدایی که تورات را بر موسی و قرآن را بر محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) اینگونه می‌فرماید: «فَاُنشِدُکَ بِالله اَبی بَرَزَ رَسولِ الله وَ بِاَهلی وَ وَلَدِی فِی مُباهِلَةِ المَشرِکِین اَم بِکَ وَ بِاَهلِک وَ وَلَدِک[1] =ای  ابوبکر! پیغمبر در روز مباهله، من و زن و بچه ام را برای مباهله برد یا تو را با زن و بچه ات؟»

حضرت رضا (علیه‌السلام) هم در جواب سؤال هارون که به حضرت می‌گوید[2]: «مَا الدَّلِیلُ عَلی خِلافَةِ جَدِّک عَلِی ابنِ اَبِیطالِب = چه دلیلی داری بر اینکه پدر تو شایستگی خلافت را داشته؟» حضرت می‌فرماید: «اَنفُسَنا»؛ یعنی پدر من کسی است که خداوند او را جان رسول الله دانسته و رسول خدا روز مباهله، او را به عنوان جان خودش برده است. کسی که جان رسول خداست، شایسته ترین شخص برای خلافت است.

درس‌هایی از آیه‌ی مباهله

روز مباهله روز با افتخاری است. روزی است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) دست حسنین، حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را می‌آورد که فدا شوند. صحنه، صحنه قشنگیست.

اولین نتیجه‌ای که از این آیه می‌گیریم، این است که اهل دین و فطرت گراها، دین شان را از ناحیه خداوند تبارک و تعالی می‌دانند و به هیچ وجه در شخصیت آنها در مبارزه و تبلیغ، تزلزل راه پیدا نمی‌کند و محکم هستند. کسی که به خودش و دینش اعتقاد دارد، در کارش شک و تردید ندارد.

نکته دوم این است که فطرت گرا باید به عقاید و دین خودش یقین داشته باشد. دین خودش را کامل و صحیح بداند و همه طرز تفکر های مقابل دینش را باطل بداند و همین باعث می شود که خیالش راحت باشد و امنیت داشته باشد. او می‌داند که به حق است و این در همه جا به او قدرت می‌دهد. با هر کس و  با هر طرز تفکری خلاف دینش روبرو شود، می‌داند که طرف چیزی ندارد و به هیچ جا بند نیست. ولی خودش، پشتش بند به خداست و استحکام دارد و هیچکس نمی‌تواند او را بخرد. هیچکس نمی‌تواند در او شک و تزلزل ایجاد کند. وقتی می‌گویند فلان شیعه رفت سنی شد، یا فلان مسلمان رفت مسیحی شد، باید دانست که او اصلاً از اولش هم هیچ بصیرتی نداشته و از این مسلمانان شناسنامه‌ای بوده. اگر کسی بصیرت داشته باشد، امکان ندارد چنین اتفاقی برای او بیفتد. 

نکته خیلی مهم بعدی این است که انسان به قدری باید یقین خودش را زیاد کند که برای دین، باید حاضر باشد به راحتی، جان خودش و خانواده اش را فدا کند و خیلی راحت از خانواده اش بگذرد. چقدر قشنگ است که خانواده از اول براساس این محور تشکیل شود. مگر ما در نماز نمی‌گوییم: «اِهدِنَا الصِّراطَ المُستَقِیم صِراطَ الَّذِینَ اَنعَمتَ عَلیهِم [3] = خدایا می‌خواهیم به راه کسانی که نعمت داده‌ای، راه انبیا، صالحین، شهدا و صدیقین برویم». مگر نمی‌خواهیم با پیامبر و آلش همسایه باشیم؟ چون پیامبر همه ما را دعوت به همسایگی با خودش در بهشت کرده است. حیف نیست آدم همسایه امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نشود؟ همسایه حسنین (علیهما السلام) نشود؟ با فاطمه زهرا (سلام الله علیها) محشور نباشد؟

یکی دیگر از درس های این آیه این است که زنان و کودکان باید در مبارزه شرکت کنند. مادرمان حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) را نگاه کنید، در تبلیغ دین و مبارزه چگونه بوده؟ همه ما، بچه آن مادریم. در مباهله شرکت می کند. حسنین (علیهما السلام) در مباهله شرکت می کنند. پیامبر خیلی راحت برای مباهله می‌آید و حاضر است دخترش، امیرالمؤمنین و بچه‌هایش را فدا کند. یک فطرت‌گرا، خانواده‌اش را اینطور تربیت می‌کند. خانواده‌ای که حاضر است به عشق خداوند تبارک و تعالی، برای معشوق فداکاری کنند و فدای او شوند.

برگرفته از مباحث استاد محمد شجاعی، بحث «شرح زیارت عاشورا» جلسه 27

مباهله چیست؟

اهمیت مباهله​

مباهله داستانِ حقیقت نابی است به نام اسلام​

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed