مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
اصالت آخرت با بهشت است. در بهشت نعمتهایی وجود دارد اعم از «جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی و فوق عقلی» که همه بینهایت هستند. یکی از دعاهایی که انسان باید از خدا بخواهد، بهشت رفتن است.
بحثمان در معادشناسی به موضوع بهشت و جهنم رسید. این هفته قرار است درباره بهشت صحبت کنیم.
اولین بهشت «جنة النعیم» است. جنة النعیم بهشتِ نعمتها است. انسانها از آن جهت که بینهایتطلب هستند، نعمتها و کمالات را هم بینهایت و متنوع میخواهند.
بهشت نعیم، جایگاه خودتان است که برای شما و به افتخار شما خلق شده. انسان باید با تمرین فکری این را برای خودش ملکه کند که "من ابدی هستم"، "جاودانه هستم"، "انتها و پایان ندارم"، "عمر من به اندازه عمر خداست" و "هیچ مرگی برای من وجود ندارد". همانطور که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود:«خُلِقْتُمْ لِلْفَنَاءِ بَلْ خُلِقْتُمْ لِلْبَقَاءِ= شما برای بقا آفریده شدهاید نه برای فانی شدن». یک مدت محدودی در رحم دنیا هستیم، بعد هم وارد فضای آخرت میشویم.
در بهشت نعمتهایی وجود دارد اعم از «جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی و فوق عقلی» و در حد بینهایتش در آنجا وجود دارد که به تعبیر قرآن: «فِیها ما تَشْتَهِیهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ[1]= و آنچه را که نفس میل داشته باشد و چشم (از دیدنش) لذّت ببرد در بهشت موجود است». این نعمات بدون خستگی و گستره زمانیاش بینهایت است. این آن چیزی است که نفس هر انسانی به دنبال آن است. هر کس هم بگوید من این را نمیخواهم، دروغ میگوید. چون در دنیا همه ما اینطور هستیم و این طور رفتار میکنیم. یعنی هم نسبت به جمادات بینهایتطلب هستیم، و هم نسبت به کمالات گیاهی، حیوانی و علمی و معنوی تنوعطلب و بینهایتطلب هستیم.
در ادامه به چند نمونه از آیات قرآن در وصف بهشت اشاره میشود.
حضرت ابراهیم علیهالسلام به خداوند عرض میکند که خدایا من را از وارثین جنة النعیم پرنعمت قرار بده:«وَ اجْعَلْنِی مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِیمِ[2]= مرا از وارثان بهشت پر نعمت قرار ده». یعنی این نعمت به من به ارث برسد. پس یکی از چیزهایی که به انسان به ارث میرسد، بهشت است.
بارها این را عرض کردیم که قیمت هر آدمی به اندازهی آرزوهایش است. اگر به آدمها بگویند چه آرزویی دارید؟ آخرت را جزء آرزوهایشان نمیآورند. نوعاً یا کمالات جمادی دارند و یا گیاهی یا حیوانی یا علمی. درحالی که انسانی که خودش را جاودانه میبیند، وقتی به او میگویید هوس و آرزوی تو چیست؟ او اینطور میگوید: «وَاجْعَلْنِی مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِیمِ= مرا از وارثان بهشت پر نعمت قرار ده».
مطالب مرتبط با بحث بهشت، را از اینجا دریافت کنید.
در آخرت اصالت با بهشت است
وقتی میگوید: «الدنیا فی الآخرة» یعنی رابطه دنیا با آخرت مثل رحم مادر با دنیاست. پس دنیا در آخرت است. اصالت آخرت هم با بهشت است. جهنم یک چیز عرضی است. چیزی نیست که اصالت داشته باشد. اما خداوند بهشت را اصل و دارای اصالت قرار داده. در روایت هم داریم خدا اول بهشت را خلق میکند. جهنم برای کسانی است که عرضه ندارند از بهشت استفاده کنند و سنخیت با آن ایجاد نکرده اند.
پس وقتی به حضرت میگویند بهشت و آخرت کجاست؟ حضرت فرمود: «الدنیا فی الآخرة= دنیا در دل آخرت است». یعنی خدا اول آخرت و بهشت را خلق میکند. دنیا آخرین مرحله خلقت است. شما به جایی برمیگردید که قبلاً بودید. بعد میفرماید: «الآخرة محیطة بالدنیا= آخرت احاطه کامل به دنیا دارد». پس شخص از دنیا به بهشت متولد میشود. یک لحظه هم هست. یک لحظه که شخص چشمش را بست، وارد برزخ میشود. مثل خواب. وقتی که میخوابید، دیگر دست خودتان نیست. یک لحظه میبینید مثلاً در اتوبوس، تاکسی، صندلی، سر کلاس یا جایی نشسته اید و یکدفعه از آنجا خارج میشوید و در یک فضای دیگری هستید. بهشت با همه عظمتش به ما خیلی نزدیک است. بهشت و آخرت نزدیکتر از آرزوهای دنیاییمان هستند. خدای نکرده اگر بیلیاقتی کنیم و با آن سنخیت ایجاد نکنیم و غفلت داشته باشیم، جهنم منتظر ماست. پس آخرت را یک چیز دور نبینیم. وقتی میگوییم میخواهیم معادشناسی کنیم برای این است که آن از هر چیز دیگری به ما نزدیکتر است.
سایر آیاتی که اشاره به جنة النعیم دارند، عبارتند از:
وصف بهشت در دعای امام سجاد علیهالسلام
حضرت میفرماید: «یَا ذَا الْعِزَّةِ وَ السُّلْطَانِ وَ الْقُوَّةِ وَ الْبُرْهَانِ أَجِرْنَا مِنْ عَذَابِكَ الْأَلِیمِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ سُكَّانِ دَارِ النَّعِیمِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ= ای صاحب عزت و سلطنت و ای صاحب قدرت و برهان! ما را از عذاب دردناکت در امان بدار. ما را از ساکنان خانه نعمتها قرار بده!».
واقعاً اگر کسی بفهمد این به چه معناست، امکان ندارد آن را از دعایش حذف کند. متأسفانه نوع دعاهایمان آخرتی نیست. معمولاً دنیایی است.
«اَللّهُمَّ اِنَّکَ خَلَقْتَ جَنَّةً لِمَنْ اَطاعَکَ وَأَعْدَدْتَ فِیها مِنَ النَّعِیمِ المُقِیمِ ما لایَخْطُرُ عَلى القُلُوبِ= خدایا تو بهشت را خلق کردی برای کسانی که اطاعتت بکنند و آماده کردی در این بهشت نعمتهایی که جاودانه و پایدار هستند که به قلب کسی خطور نمیکند».
«وَوَصَفْتَها بِأَحْسَنِ الصِّفَةِ فِی كِتابِكَ وَشَوَّقْتَ إِلَیها عِبادَكَ = و آن بهشت را در كتابت به نیكوترین شكل وصف نمودى و بندگانت را به آن تشویق كردى».
وقتی خدا به کسی بهشت را پیشنهاد میکند، مایه تشویق است؛ اما اگر کسی در دلش قندی آب نمیشود، یعنی با آنجا سنخیت ندارد. بعضیها اینطوری هستند. وقتی پیشنهادهای دنیایی دارند، به ذوق و شوق میآیند و لذت میبرند. با یک پیشنهاد خوراکی، مهمانی، لباس و غذا و لذتهای طبیعی، این خیلی زنده میشود و سرحال میآید و نشاط میگیرد؛ اما وقتی که راجع به آخرت میگویند، اصلاً هیچ حسی ندارد.
« وَأَمَرْتَ بِالمُسابَقَةِ إِلَیْها= آنان را به پیشى گرفتن به سوى آن فرمان دادى» تو این بندگانت را مشتاق کردی و دستور دادی که بندگانت از همدیگر سبقت بگیرند و اینها را به آنجا تشویقشان میکنی. چه کسی این را میفهمد و میگیرد و شوق میکند که من قرار است آنجا بروم؟ کسی که سنخیت و پاکی و طهارتی دارد.
«وَ أَخْبَرْتَ عَنْ سُكّانِها وَما فِیها مِنْ حُورٍعینٍ كَأَنَّهُنَّ بَیضٌ مَكْنُونٌ= و از ساكنان آن و آنچه در آن بهشت است، خبر دادى».
«حور» اسمی است که هم مربوط به زنها است و هم مربوط به مردها. همسران بهشتی که آن همه درجه از پاکی و زیبایی و صفا دارند؛ برای خانمها، مردان بهشتی و برای مردان، همسران و زنان بهشتی است. این حور آنقدر مهم است که معصوم برایش دعا میکند. چون این بهشت در واقع مخلوق ذات خودتان است. همسر آن هم از خود انسان آفریده شده و فقط با تو است، فقط عاشق تو است و به تو فکر میکند و فقط منتظر تو است.
«وَ وِلْدانٍ كَاللُّؤْلُؤِ المَنْثُورِ= و پسرانى كه گویى مرواریدهاى پراكنده اند». اینها چیزی است که انسان باید برایش حسرت بخورد و براساس اینها شخصیتسازی کند.
ما متأسفانه آنقدر خودمان را بد شناخته ایم و بد میشناسیم که وقتی که میخواهیم شخصیتشناسی کنیم، شخصیتها را حیوانی معنا میکنیم. مثلا میگوییم: دکتر یا مهندس یا شاعر و هنرمند یا مثلاً تاجر و بازرگان. اینها را آدمهای باشخصیت فرض میکنیم درحالی که انسان باید خودش را با شخصیتهای آخرتی و انسانی بسنجد. خدا دائماً با این اسمگذاریها با ما صحبت میکند.
کار و شغل مهم نیست. آخرت انسانها را براساس شخصیت حقیقیشان تقسیمبندی میکنند. اینکه شخصیت شما در کدام دسته طبقهبندی میشود، مهم است. ببین در کدام یک از گروه های «فاسقین، مجرمین، ظالمین، مسرفین، مطرفین، مؤمنین، متقین، کافرین، مشرکین، مقربین» هستی. قرآن با این زبان با ما سخن میگوید. ما متأسفانه عمر و جوانی و وقتمان صرف این شده که من چه موقع لیسانس بگیرم؟ بروم کجا و چه کاره بشوم؟ ارشدم چطوری باشد؟ دکترایم چطوری باشد؟ الان چه شغلی داشته باشم؟ الان کجا کار کنم؟ اصلاً برایمان مهم نیست که الان خانواده آسمانیام من را چطور میبینند و از نظر بهشتیها و ملائکة الله من الان جزء کدام دسته هستم؟ یا اگر من الان از دنیا رفتم کجا و درکدام گروه تقسیمبندی میشوم.
مطالب مرتبط با بحث بهشت، را از اینجا دریافت کنید.
چقدر به یاد اهل بیت دلتنگ می شوید؟
رمز همین است که اگر میخواهید وجودتان به آن طرف برود، باید بدانید که از کجا خیالبافی و خیالسازی را شروع کنید؟ «خیال» شروع داستان است. ذهنت را بردار برو پیش پیغمبر و حضرت زهرا، برو پیش حضرت زهرا ببین چه میخواهی بگویی.
اصلاً دنیا را ترک کنید و بمیرید. این فرموده پیامبر ص است: «موتوا قبل أن تموتوا= بمیرید؛ قبل از اینکه شما را بمیرانند». ما بمیریم باید کجا برویم؟ جهنم که نمیرویم، انشاءالله آنجا نمیرویم. پس اگر قرار است جهنم هم نرویم؛ کجا میرویم؟ باید برویم سر خانه و زندگی خودمان. حالا که میخواهیم برویم سر خانه و زندگیمان، برو به خانه و زندگیات سر بزن. برو به افرادی که منتظر تو هستند، دوستت دارند، مشتاق تو هستند، دلتنگ تو هستند، ناراحت و نگران تو هستند، سر بزن.
آدم باید در شبانهروز، وقت و سرمایه بگذارد و تمرکز و ارتباط بگیرد و با خانواده آسمانی اش سلام و علیک داشته باشد و هدیه بفرستد و خوشحال شان کند. بگوید من به یاد شما هستم. بگوید من هم دلتنگ شما و به فکر شما هستم. این کار، آنها را خوشحال میکند. چون آنها وجود حقیقی هستند. موجودات خیالی که نیستند. موجود حقیقی دلتنگ تو است.
الان آنهایی که در برزخ هستند، چقدر به یاد ما هستند؟ حضرت میگوید هر بار که شما نماز و دعا بخوانید و ذکر بگویید و به زیارت بروید، نشانه ی این است که ما دلتنگ شما شدیم که شما را به نماز آوردیم.
اهل بیت نگران تولد ما هستند. ما باید به این نگرانیها احترام بگذاریم. احترام گذاشتن، یعنی درست زندگی کنیم. یعنی سبک زندگیات را درست کنی. بیمبالات و بیپروا زندگی نکنی و قوانین شرع و مقدسات را رعایت کنی. چون بیاحترامی به شرع مقدس و رساله و احکام شرعی، بی احترامی به خانواده آسمانی است. پس روابطمان را با خانواده و اصل و ریشهمان گرم کنیم و ارتباط و یادمان را در این جهات زیاد کنیم.
ما باید حس و حال خانواده آسمانیمان را پیدا کنیم. یعنی به وزان خانواده آسمانی، عواطفمان را زنده و مدیریت کنیم. خداوند بهشت و جهنم و آخرت را برای آن طرف نگذاشت؛. بلکه برای دنیاست.
«وَفاكِهَةٍ وَنَخْلٍ وَرُمّانٍ وَجَنّاتٍ مِنْ أَعْنابٍ وَ أَنْهارٍ مِنْ طَیِّبِ الشَّرابِ وَسُنْدُسٍ وَاِسْتَبْرَقٍ وَسَلْسَبِیلٍ وَ رَحِیقٍ مَخْتُومٍ وَ أَسْوِرَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَشَرابٍ طَهُورٍ وَ مُلْكٍ كَبِیرٍ وَقُلْتَ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ تَبارَكْتَ وَ تَعالَیْتَ= و میوه ها و خرمابُنان و انار و باغ هاى انگور و جویبارانى از نوشیدنىِ پاك و جامه هاى ابریشمى و دیباى ستبر و [چشمه] سَلسَبیل و باده نابِ سر به مُهر و دستبندهاى سیمین و شراب پاك و سلطنتى بزرگ و در پىِ این همه ـ اى بلندمرتبه والا».
دهها آیه راجع به همسران و دوستان و میوهها و شرابهای بهشتی دارد، تازه بعد از همه اینها خداوند میگوید هیچ کس نمیداند من برایش چه چیزی مخفی کرده ام: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما كانُوا یَعْمَلُونَ[3]= پس هیچ کس نمیداند که به پاداش نیکوکاریشان چه نعمت و لذّتهای بینهایتی که روشنیبخش (دل و) دیده است در عالم غیب برایشان ذخیره شده است».
پس تو برای اینکه بخواهی با بهشت ارتباط بگیری باید چه کار کنی؟ باید بروی در خفا او را ببینی. چون بهشت ساخته و مخلوق خودت است. پس این بهشت در خودت هست، اصلاً به خودت وابسته است و قائم به خودت است. جای دیگر لازم نیست بروی. همهاش با خودت است.
خودم یعنی خدا، خودم یعنی هر جا میروم خدا هم با من است. خودم یعنی همه انبیاء، صدیقین، شهدا، و صالحین. خودم یعنی بهشت با همه درجاتش و با همه ساکنانش. این بهشت را بردار و برو یک گوشهای بنشین و با آن یک انسی بگیر. یک صفایی کن. اصلاً برو در این بهشت لذت ببر.
ما متاسفانه اصلاً با خودمان انسی نداریم، از خودمان وحشت داریم، از خودمان میترسیم.
به خدا آن بهشت فقط آن طرف نیست. آن بهشت اینجا هم هست. اهل بیت برای آن طرف نیستند. برای اینجا هم هستند. پس با خودت انس بگیر و با خودت رفیق شو.
قا/137
معادشناسی/بهشت و جهنم
کلیدواژه ها:
آثار استاد