www.montazer.ir
یک‌شنبه 19 می 2024
شناسه مطلب: 4148
زمان انتشار: 15 دسامبر 2015
بمیریم قبل از اینکه مرگ مان فرا رسد

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی/ رسیدن به موت قبل از فوت

بمیریم قبل از اینکه مرگ مان فرا رسد

مقام رضا كار كسي است كه مرده و موت‌هاي زيادي را به خود تحميل كرده است. توكل هم همين‌طور. چنين فردي تمام اله‌هاي خود را نفي كرده است و حقيقتاً گفته؛ «لا اله الا الله». عبد يعني كسي كه هيچ اختياري از خودش ندارد و به هر شرايطي كه مالكش برايش ايجاد كند، راضي است و اعتراضي نمي‌كند.

امام سجاد «علیه‌السلام» فرمودند: اللهم ارزقنی التجافی عن دار الغرور، والانابه الی دار الخلود و الاستعداد للموت قبل حلول الفوت

خدایا روزی من كن تجافی از خانه فریب (دار غرور) و بازگشت به خانه جاودانه‌ای را و آمادگی برای موت قبل از این‌كه فوت فرا برسد و استعدادهایم تلف شود و نتوانم كاری كنم. ما باید به دنبال موت قبل از فوت باشیم (موتوا قبل ان تموتوا) این كمال یك انسان است. منظور این است كه طبیعت خودش را بمیراند و برایش یك «اله» بیشتر نماند و بزرگ‌ترین دستاورد وحی كه عبارت است از «لا اله الا الله»

كمال یك انسان این است كه موت قبل از فوت داشته باشد. بزرگ‌ترین دست‌آورد وحی كه همان حقیقت «لا اله الا الله» است، دربردارنده دو حقیقت موت و حیات است.

بدون موت در مرحله «لا اله» ما به حیات جاوید كه همان حقیقت «الله» است نمی‌رسیم. پس اول باید مرحله موت را طی كنیم تا به حیات (الله) برسیم. دل بستن به هر چیزی غیر خدا، موت است ولی از نوع فطری، موت فطری هم افسردگی، اضطراب، غصه، دل‌مردگی و... را افزایش می‌دهد. چون موت فطری سطح حیات طبیعی را افزایش می‌دهد و هرچه بر حجم طبیعت افزوده شود، اضطراب‌ها و ناآرامی‌ها افزایش می‌یابد. چون از حیات فطری كاسته شده است.

در حالیكه پیوند با اله فطری (الله) كه در اثر موت طبیعی به‌وجود می‌آید، انسان را داراتر كرده و به شادی و ْآرامش بالاتری می‌رساند كه همان حیات فطری است. پس هرچه موت بیشتر شود به میزان حیات ما افزوده می‌گردد. خداوند به همین منظور به هر بهانه‌ای برای انسان موقعیت موت ایجاد می‌كند تا به ازای تحمل آن فطرت ما به حیات (الله) برسد. اما انسان زیرك خودش به دنبال انواع موت‌ها می‌رود و منتظر فرصت‌ها و موت‌هایی نمی‌شود كه شاید برایش ایجاد شود. چون می‌داند كه دارایی فطری او بستگی به تعداد موت‌هایش دارد. او می‌داند كه «الله» اله حقیقی اوست و به شهود رسیده است. به همین سبب منتظر موت‌هایی نمی‌ماند كه خدا برایش ایجاد كند، بلكه خودش تند و تند برای خودش موت ایجاد می‌كند تا به قرب بالاتری به معشوق خود (الله) برسد. در این مسیر هم تصور وصال معشوق به او قدرت می‌دهد تا موت‌های زیادی را تحمل كند، او با این قدرت به استقبال تمام ناخوشی‌ها و... (موت‌ها) می‌رود.

برای چنین انسانی هیچ چیزی با چیز دیگر فرق نمی‌كند. در همه شرایط شاد است و هیچ برایش مهم نیست كه چه اتفاقی می‌خواهد برایش بیفتد. در او از عشق به معشوق، عشق به موت ایجاد می‌شود و از عشق به موت، در نهایت به رضا می‌رسد.

در این صورت است كه او عاشق خداست ولی در مرحله بالاتر خدا عاشقش می‌شود. یعنی دست روی او می‌گذارد و می‌گوید: این شخص مال من است. وقتی شخصی به این مقام رسید، خدا برای رساندن او به حقیقت «لا اله الا الله» تمام موت‌ها را پی‌ در پی برایش ایجاد می‌كند تا او را به بالاترین حیات برساند. مثل حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» و حضرت زینب «سلام‌الله علیها» و...

پس می‌توانیم روز عاشورا را روز نهایت موت و رسیدن به نهایت حیات و ظهور حقیقت كلمه «لا اله الا الله» بنامیم.

اگر دیدی خدا دائماً دارد تو را به آرزوهایت می‌رساند و پشت‌سر هم مشكلاتت را حل می‌كند، بترس. چون این راهی برای دور شدن توست. ولی هرگاه با مشكلات روبه‌رو شدی، شكر كن چون راهی است برای در آغوش كشیدن او از طریق تحمل موت و رسیدن به حیات «الله»

مقام رضا كار كسی است كه مرده و موت‌های زیادی را به خود تحمیل كرده است. توكل هم همین‌طور. چنین فردی تمام اله‌های خود را نفی كرده است و حقیقتاً گفته؛ «لا اله الا الله»

عبد یعنی كسی كه هیچ اختیاری از خودش ندارد و به هر شرایطی كه مالكش برایش ایجاد كند، راضی است و اعتراضی نمی‌كند.

تحمل موت سخت است ولی سختی‌اش از نوع طبیعی است. هر جایی كه كینه، ناراحتی، اضطراب و... هست از «منِ» ماست. از طبیعت ماست و از بین بردن همین «من» است كه انسان را به رضا می‌رساند.

امام صادق «علیه‌السلام» فرمودند: رأس طاعه الله؛ الرضا بما صنع الله فیما احب العبد و فیما كَرَه؛ اوج بندگی خدا، رضایت به آن چیزی است كه خداوند در حق تو انجام داده است چه دوست داشته باشی چه برایت ناخوشایند باشد.

اگر خداوند چیزی به تو داد كه دوستش داری نباید پس بزنی، چون خدا هم با دادن‌ها و هم ندادن‌ها انسان را امتحان می‌كند.

امام صادق «علیه‌السلام» فرمودند: دوست ندارم در مقابل رضای به قضای الهی، بالاترین نعمت‌ها را داشته باشم.

یعنی رضا بالاترین ثروت و نعمتی است كه خداوند به بنده‌اش داده است و هیچ نعمتی به پای آن نمی‌رسد.

این یك بینش عمیق الهی است كه شخصی از خدا، رضا و توكل بخواهد.

 

برگرفته از مباحث معراج، استاد محمد شجاعی

 

مطالب بیشتر:

مجموعه سخنرانی های استاد شجاعی

مجموعه کتاب های استاد محمد شجاعی

پای درس استاد

 

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed