مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
روز عاشورا امام حسین (علیهالسلام) و همه اصحاب ایشان آمده بودند که محدودها را بدهند و نامحدود را دریافت کنند و بزرگترین تجارت تاریخ را در روز عاشورا رقم بزنند و زدند. هیچ روزی در تاریخ به اندازه روز عاشورا انسانیت ظهور نداشته و هیچ روزی به اندازه روز عاشورا انسانیت جلوه نکرده است.
بزرگترین و بهترین فرصت و فضا در طول تاریخ برای ظهور «لا إله إلا الله» عاشوراست. زیرا قوی ترین و شبیه ترین انسان ها به حق تعالی در آنجا ظهور کردند. آنها بی هیچ چشم داشتی و فقط برای خواستن خود خدا و عشق به خود خدا، هر چه که داشتند و هر چیزی را که در طول عمرشان جمع کرده بودند را فدای خدا کردند. چون تجارت را به معنای حقیقی شناخته بودند و دست به بزرگترین تجارت تاریخ زدند. این همان تجارتی است که قرآن از آن این گونه یاد کرده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ = اى كسانى كه ايمان آورده ايد! آيا می خواهید شما را به تجارتى راه نمايم كه شما را از عذابى دردناك مى رهاند؟» «تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ = به خدا و فرستاده او بگرويد و در راه خدا با مال و جانتان جهاد كنيد. اين [گذشت و فداكارى] اگر بدانيد براى شما بهتر است» (۱۰ و۱۱صف).
همه زیبایی واقعه عاشورا، عشق به سه معشوق اصلی بود
همه زیبایی واقعه عاشورا به این است که در عاشورا عده ای انسان که در اوج کمال انسانی بودند، در حول محور سه معشوق اصلی جمع شدند. یعنی سه معشوق «خدا و دین او، اهل بیت (علیهمالسلام) و جهاد در راه خدا» برایشان از همه چیز محبوبتر بود. چون قرآن علامت انسانیت را عشق به همین سه معشوق می داند.
البته اینطور نیست که ما کمالات جمادی و نباتی و حیوانی را دوست نداشته باشیم، باید دوست داشته باشیم و دوستی آنها اشکال ندارد؛ اما به شرطی که دوستی آنها بعد از این سه محبوب باشد. از این رو، سیدالشهدا و سایر اصحاب در کربلا اوج روابط عاشقانه و عاطفی را همه با هم دارند و هیچ کس از کسی بدش نمیآید، حتی خود امام حسین و یارانش دشمنانشان را هم دوست داشتند. برای همین با نرمی و مهربانی با آنها سخن میگفتند و به آنها فرصت دادند که اگر میخواهند به بهشت بیایند و به اوج برسند، انتخاب کنند. آنقدر سیدالشهدا مهربان است، با اینکه میداند گفتن این جمله فایده زیادی ندارد، ولی بارها و بارها آن را تکرار میکنند: «هل من ناصر ینصرنی». این تکرار برای این بود که شاید کسی بخواهد برگردد. اهل بیت ع از شدت مهربانی هیچ وقت راه را به روی کسی نبسته و نمیبندند.
اصحاب عاشورا در اوج این کمال بودند. یعنی همه آمده بودند که هر کس هر چه از کمالات جمادی، نباتی و حیوانی و حتی کمالات عقلانی دارد، همه را فدای کمال نامحدود یعنی الله بکند.
در عزاداری و هیئت، چه کسی بیشتر سود میبرد و واقعاً عزاداری اش عزاداری حقیقی است؟ کسی که بتواند از امام حسین یاد بگیرد و پا، جای پای امام حسین و اصحاب امام حسین (علیهمالسلام) بگذارد. یعنی مثل حضرت، محدود را بدهد و نامحدود را بگیرد. برای همین وقتی سیدالشهدا هر چقدر محدودها را میدهد، شادتر میشود.
کلیدواژه ها:
آثار استاد