www.montazer.ir
جمعه 17 می 2024
شناسه مطلب: 6518
زمان انتشار: 1 آوریل 2017
با گوش «انسانی» آیات الهی را بشنوید

آثار دعا(4)، 84/11/1 برگرفته از مباحث «شرح صحیفه سجادیه»

با گوش «انسانی» آیات الهی را بشنوید

مخاطب اصلی آیات الهی، فطرت انسان است. هر وقت كه دل آدمی به یاد خدا بیفتد، احساس آرامش، لذت و شادی می کند. اما هر چه از یاد او دوری کند، همنشنین شیطان شده و زندگی سختی به همراه خواهد داشت.

مکرر گفته ام که به آیات الهی نگاه عادی نکنید. نگاه عادی خیلی وقتها حجاب فهم می شود و این عادی شدن، خیلی خطرناک است. رمز موفقیت آدم های بزرگ در این بوده که از حجاب عادت نجات پیدا کرده بودند و هر آیه و روایتی را می شنیدند، مثل آن بود که تازه به آنها خطاب شده است.

سعی کنید آیات را با صدای خدا بشنوید، نه با صدای قاری یا حتی خودتان. مثل یک نامه ای که از طرف عزیزترین کس تان به شما می رسد و شما در تمام مدت خواندن نامه با صدای محبوب تان می خوانید و اصلاً چهره او را در نامه می بینید. باید همیشه همین طور فکر کنید تا بتوانید از قرآن لذت ببرید و بفهمید که چرا قرآن شراب است و چگونه برای انسان مستی می آورد و دل آدمی را شاد می کند.

مخاطب اصلی در آیات و روایات فطرت ماست. اگر «انسان شناسی و جهان شناسی» خودمان را درست نکنیم، بسیاری از آیات و روایات برای ما مفهوم درستی ندارند. چون با بخش حیوانی می شنویم. بنابراین، برای ما صرفاً مقدس خواهند بود. ما باید کاری کنیم تا به جای این که یک مسلمان به آیات و روایات توجه کند، یک فطرت انسانی که از خداست به آیات گوش کند. چون همه آیات را می شنوند. حیوانها هم می شنوند، کفار هم می شنوند. اما چه کسی می تواند از قرآن به رستگاری برسد؟ چه کسی می تواند از قرآن لذت ببرد؟ چه کسی می تواند با خواندن آیات مست بشود؟ چه کسی می تواند شاد بشود؟ چه کسی می تواند قدرتمند بشود؟ کسی که با گوش بخش انسانی اش بشنود.

هر وقت می بینید آیه یا روایتی را می شنوید، ولی برایتان جذابیت و روشنگری ندارد، یا حال و حوصله اش را ندارید، بدانید که دارید با گوش حیوانی می شنوید. اما وقتی که لذت می برید، معلوم است که با بخش انسانی گوش می دهید. فقط بخش انسانی است که وقتی به کلام معصوم گوش می دهد، انسان احساس آرامش، راحتی و لذت می کند.

گوش احتیاج به صوت دارد، اگر نور را زیاد کنند، مشکل گوش حل نمی شود. چشم احتیاج به نور دارد، اگر فرکانس گوش را زیاد کنند، مشکل چشم حل نمی شود. زمانی هر عضو از اعضای بدن برطبق قاعده زوجیت، به زوج خودش رسید، احساس لذت می کند.

بخش انسانی ما هم عاشق است و عاشق آفریده شده است و نیاز دارد که هر گونه لذتی از معشوق خودش ببرد. لذت برای گوش، شنیدن صوت قرآن است. لذت برای دهان به این است که کلمات الهی و اسم خداوند تبارک و تعالی از آن بیرون بیاید. برای همین هم نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «نَظِّفُوا أفواهَكُم، فإنّها طُرُقُ القرآنِ[1] = دهان هاى خود را پاكیزه كنید، زیرا گذرگاه هاى قرآنند».

اگر کسی هم با بخش حیوانی اش گوش کند، چون حیوان هم سنخ خدا نیست، وقتی با بخش حیوانی اش آیات الهی را گوش کند، هیچ لذتی نمی برد. ممکن است به خاطر آیات خداست، احترام بگذارد. حیوانات هم احترام قائل اند و خدا را قبول دارند و عبادت هم می کنند، ولی لذت نمی برند. لذت را کسی می برد که آن بخش انسانی اش فعال شده باشد.

یکی از اولیای خدا می گفت: من به یک قبرستانی می رفتم، صدای فوق العاده دلنشینی از قرآن می شنیدم. خیلی این صدا قشنگ بود. ولی دیدم که در یکی از این مقبره ها یک نفر می خواند که تمام هیکلش آتش است. صورتش همه آتش جهنم است. بنابراین، این مهم نیست که چه کسی می خواند و با چه صدایی می خواند، مهم این است که با چه چشمی تو آن را می بینی.

خداوند تبارک و تعالی وقتی می گوید: « وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِیرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ= زیاد یاد خدا را کنید، شاید رستگار شوید». (سوره انفال/آیه 45) یا در جائی دیگر می فرماید: «الَّذینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی‏ جُنُوبِهِمْ = آنهائی که خدا را در حال ایستاده و نشسته و بر پهلو خوابیده اند، خدا را یاد می کنند».

 این ذکر با کدام زبان است؟ مخاطبش چه کسی است؟ وقتی با بخش حیوانی مان آیات را  می شنویم، برای مان خیلی جا نمی افتد. نمی فهمیم چرا باید خدا را درحالت ایستاده، نشسته، خوابیده یاد کنیم؟ گاهی وقتها هم فکر می کنیم و می گوییم خداوند چرا این را از ما می خواهد و چه نیازی به این دارد که دائماً می گوید: « وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِیرًا »،  «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً»

وقتی که بخش انسانی ما این آیات را می شنود، می فهمد یک رابطه عاشقی و معشوقی است. دو نفری عاشق همدیگر هستند، ایستاده و نشسته و خوابیده به یاد هم هستند و به هم فکر می کنند، یعنی در ایستادن، در نشستن، در خوابیدن، در همه حال به هم احتیاج دارند. این خیلی مهم است. بعد از مرگ که به برزخ منتقل می شویم، متوجه می شویم که خدا چقدر عاشقانه با ما حرف زده است.

یاد ما کن یاد دیگر کس مکن          یاد گل کن یاد خار و خس مکن

اینکه علی (علیه السلام) می فرماید: «متقین وقتی آیات را می خوانند، از شدت شوق به گریه می افتند و اگر اجل خداوند نبود، روح از بدن شان خارج می شد». همین است که وقتی بخش انسانی می فهمد که خدا چقدر با تو عاشقانه حرف می زند. با این که محتاج ما هم نیست، ولی مشتاق ماست. در حقیقت ما به او محتاج هستیم، او به ما مشتاق است.       

 عشق معشوقان ولی افزون تر است                    لیلی از مجنون بسی مجنون تر است

محبت و عشق و عاطفه را خدا به ما داده است و خیلی بد است که آدم بمیرد و مزه عشق به خداوند را نچشد.

سیدالشهداء در دعای عرفه می گوید: خسران می بیند معامله کسی که از محبت تو محروم است. بدبخت است کسی که سهمی از عشقت را به او نداده ای.

اینکه مولانا می گوید: گوش خر بفروش

یعنی گوش حیوانی تان را بفروشید و یک گوش دیگر بخرید. با یک گوش دیگر این آیات را بشنوید.

اما ما متأسفانه تا آخر عمر بخش حیوانی مان فعال است و بر ما تسلط دارد. وقتی سراغ مقدسات هم می رویم، با بخش حیوانی می رویم. آن وقت این حرفها را نمی فهمیم. گاهی اوقات ما از نماز احساس مزاحمت می کنیم، از یاد خدا احساس مزاحمت می کنیم.

اموال و فرزندان از عوامل غفلت زای یاد خدا هستند

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ[2]= اى كسانى كه ایمان آورده‏ اید، مواظب باشید اموالتان و بچه های تان شما را از یاد خدا غافل نکند».

خدای تبارک و تعالی تذکر می دهد که مواظب باشید حیوانیت آنقدر سوارتان نشود که مشغول  مال، بچه و خانواده شوید و من را فراموش کنید.

 این آیه، خیلی کشنده است و هم خیلی قشنگ است. وقتی خدا می گوید:«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» خطابش به فطرت آدم هاست. یکبار بیاییم این آیه را از زبان محبت خداوند تبارک و تعالی بشنویم.

یاد ما کن یاد ما شیرین بود               راحت هر خاطر غمگین بود

یاد ما هر زشت را نیکو کند                ای خنک آن دل که با ما خو کند

چقدر قشنگ است شما یک لیوان آب را جلوی دهانت بگیری و بعد بگویی بسم الله الرحمن الرحیم. وقتی خوردی و لذت بردی، بگویی: «الحمدلله رب العالمین» یا «السلام علیک یا اباعبدالله». در اینجاست که حیوانیت رنگ فطرت و آدمیت پیدا می کند.

در ادامه آیه یک هشدار می دهد: «وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ= و هر كس چنین كند آنان خود زیانكارانند». خاسران کسانی اند که زندگی، بچه، شوهر، زن، خانه، کاسبی و تجارتشان آنها را از یاد خدا غافل کرده است.

حالا شما فکر کنید ما چقدر از عمرمان را به خسران گذرانده ایم. چقدر فرصت یاد خدا و خلوت با خدا داشته ایم و بیخود از دستش داده ایم.

دو دوست چه بهانه ای می خواهند که با هم باشند؟ نفس با هم بودن شان قشنگ است. تا به حال شده است که ما بخواهیم با خدا باشیم؛ فقط بخواهیم با او باشیم و هیچ چیز دیگر از او نخواهیم؛ هیچ آرزویی جز او نداشته باشیم!

این هشدار یادتان نرود. این آیه را حفظ کنید و زیاد هم بخوانید. حتی اگر شده در خانه جلوی چشم تان بزنید تا تعدیل تان کند و مستی ها را از شما بگیرد و در قلب تان همیشه بماند.

تجارت و شغل انسان را از یاد خدا غافل نمی کند

«رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ[3]= مردانى كه نه تجارت و نه داد و ستدى آنان را از یاد خدا مشغول نمى دارد»،

این آیه را نگاه کنید که چقدر آبروی انسان را می برد. خدا کسانی را که دوستشان دارند، به رخ ما می کشد:  رجال که می گوید در بسیاری از آیات و روایات به معنای انسان است نه مرد در مقابل زن. مردانی که تجارت و خرید و فروش از یاد خدا غافل شان نمی کند. اینها گلهای سر سبد خلقت هستند. دو مصداق را بیان کرده است، یعنی هیچ امری از امور دنیوی آنها را از یاد خدا غافل نمی کند؛ نه کمالات جمادی،  نه کمالات گیاهی، نه کمالات حیوانی.

حالا ما خودمان چقدر در نماز در فراق کمالات جمادی، گیاهی و حیوانی می سوزیم و یادمان می رود که جلوی خدا ایستاده ایم و خدا ما را نگاه می کند ولی پشت مان را به او کرده ایم. این پشت کردن به خدا خیلی خطرناک است. بی ادبی خیلی بزرگی است.

بعضی ها فکر می کنند اگر رویشان به سمت قبله باشد، پشت کردن دیگر معنا ندارد. اما این به معنای پشت کردن جان و دل انسان است. وقتی سر نماز، دلت جای دیگر می رود، یعنی به خدا پشت کرده ای.

یکی از عذابهای روز قیامت که خیلی بزرگ است، عذاب برای غصه خوردن برای چیز های غیر ابدی و غیرخدایی است. آن طرف عذاب می کشد، عذاب برای دل مشغولی هایی که یا جمادی یا نباتی یا حیوانی بودند. این خودش عذاب خیلی دردناکی برای انسان است. عین خسران است.

غافل شدن از یاد خدا، انسان را همنشین شیطان می کند

خداوند در قرآن کریم در آیه ۳۶ سوره زخرف می فرماید: «وَمَنْ یَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ= و هر كس از یاد [خداى] رحمان دل بگرداند، بر او شیطانى مى‏ گماریم تا همنشنین او باشد».

لیوانی را تصور کنید که نصفش هوا و نصف دیگرش آب است. ما اگر بخواهیم هوا را خالی کنیم، باید آب بریزیم تا هوا خالی شود یا به محض این که آب را خالی کردیم، هوا جای آن پر می شود. وجود انسان  نیز این گونه است. یا با خدا پر می شود یا وقتی که غفلت می کند، شیطان پرش می کند.

نبی اکرم (صلی الله علیه و آله ) می فرماید:‌«نَفْسُكَ إِنْ لَمْ تَشغَلْهَا، شَغَلَتْكَ= نفس را اگر مشغولش نکنی، مشغولت می کند»، یعنی اگر آدم به چیزهای بزرگ فکر کند، مثل معشوق اصلی یا معشوق های حقیقی همچون معصومین (علیهم السلام)، هیچ وقت فرصت دلشوره، اضطراب و فکرهای ناامید کننده و ترساننده ندارد. چون دغدغه اش بزرگ است.

وقتی شما به یاد خدا هستید، خیلی درست و طبیعی عمل می کنید. اما به محض این که انسان از یاد خدا روی برگرداند «شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ» شیطان قرین او می شود.

مرحوم ملاصدرا می فرماید: «این شیطان هم در دنیا نمی گذارد آدم رشد کند و هم در آخرت اجازه نمی دهد که به نور برسی. آنجا هم به جهنم می بردت».

حالا نگاه کنید ما چقدر در عمرمان بدبختی کشیده ایم. چون یاد خدا را فراموش کرده ایم و جایش شیطان آمده و همراه ما شده است.

این شیطان است که اعصاب انسان را خرد می کند؛ حمله جلو، عقب، راست و چپ. دائما حمله می کند. یکی از شیاطین، شیطان طائف است که دائماً دور قلب انسان طواف می کند. اما آدم حسابی ها به محض اینکه شیطان به قلب شان حمله می کند و می خواهد اضطراب، افسردگی، ترس و دلشوره ایجاد کند، زود یاد خدا را می کنند و دل شان آرام می گیرد. «اِذا مَسَّهُم طائِفٌ مِنَ الشَّیطانِ تَذَكَّروُا[4]= کسانی که پرهیزکاری پیشه کردند، چون با پندار شیطانی برخورد کنند (خدا را) یاد کنند».

نفس یک ظرف است. هیچ لحظه ای هم خالی نیست: یا با حق پر می شود یا با باطل. وقتی شما با حق پرش کنید، باطل دیگر جائی ندارد. پس هر وقت شیطان سراغتان آمد و حمله جلو، عقب، راست و چپ کرد، دلشوره، پریشانی، افسردگی، عصبانیت و بدخلقی سراغ تان آمد، بدانید که نفس تان خالی بوده.

غافل شدن از یاد خدا، سختی زندگی را به همراه دارد

خداوند در سوره دیگر می فرماید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْكًا[5]= و هر كس از یاد من دل بگرداند در حقیقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت».

خداوند روزی که می خواست ما را به زمین بفرستد گفت: اگر به زمین رفتید: ازدواج کردید، بچه دار شدید، تجارت، کار و زندگی تان شما را از من غافل نکند. هر کس این کار را بکند، خودش دچار دردسر می شود. حتما یک زندگی تلخی خواهد داشت. این قاعده است. هر چه رنج و زحمت به ما می رسد، به خاطر غفلت خود ماست.

«مَعِیشَةً ضَنْكًا= معیشت تنگ» یعنی به دلت فشار می آید، با هیچ چیز دیگر قرار و آرامش پیدا نمی کند. چون دل شما از جنس خداست و با معشوق خودش فقط آرامش می گیرد. وقتی بخواهی با غیر خدا دلت را ارضاء کنی، ارضا نمی شود. مثل چشم است که طول موج می خواهد و بخواهی با فرکانس ارضایش کنی یا تشنه باشی، بخواهی کباب بخوری. گرسنه هستی، بخواهی آب بخوری، حل نمی شود. حالت بدتر می شود. پس با غیر خدا زندگی سخت می شود.

سخت شدن زندگی یعنی از هیچ کس خیری نمی بینی؛ نه از زنت، نه از شوهرت، نه از بچه ات، نه از پدرت، نه از مادرت، نه از دوستت، نه از شریکت و ... .

یار بس نازک مزاج است و غیور         غیر او از محفل خود ساز دور

خدا خیلی نازک مزاج است. همه چیز را به هم می ریزد. چون دوستت دارد و می خواهد خیر ببینی. این قاعده خدا است.

در ادامه آیه می فرماید:‌ «وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى= روز قیامت او را کور محشور می کنیم». چون در دنیا  خدا را ندیده ایم.  او «هوالظاهر» است. خدایی که فقط او ظاهر بوده، اما ما چشم مان کور بوده و ندیده.

 نکته ای که در قرآن خیلی تاکید شده، این است که روز قیامت فقط نور به درد آدم می خورد. «یَسْعَى نُورُهُم بَیْنَ أَیْدِیهِمْ[6]= نورشان پیش رو و در سمت راستشان به سرعت حرکت می کند». در صراط فقط نور خودت به درد می خورد. وقتی شما خدا را یاد نمی کنی و با مرکز نور و با حقیقت نور ارتباط نداری، آن طرف هم نوری نداری، یعنی  کور هستی.

دعاهایت هر چقدر بزرگ باشد، در قیامت بزرگ خواهی بود

خداوند در سوره ق آیه 35 می فرماید: «لَهُمْ مَا یَشَاءُونَ فِیهَا وَلَدَیْنَا مَزِیدٌ= هر چه بخواهند در آنجا دارند و پیش ما فزونتر [هم] هست»، یعنی هر چی بخواهند، می دهیم.

آرزوها و دعاهایشان یک آدم مشخص می کند که چقدر قیمت دارد. ببین عاشق چه هستی، قیمتت هم همان است. فقط یک عده قلیلی در این عالم هستند که خدا از آنها تعریف کرده است. هر چه بخواهند، مال آنها است و به آنها هم می دهد. اما می دانید مصیبت کجاست! «یشاء» افراد با هم فرق می کند. خواستهای افراد با هم فرق می کند. هر کسی نمی تواند خواسته های بزرگ داشته باشد، خیلی ها به بهشت می روند اما نمی توانند خدا را بخواهند.

اگر در اینجا (دنیا) در آرزو و معشوق های پست بمانید، وقتی آنجا (برزخ) می روید، نمی توانید چیزهای بزرگتری بخواهید. پس یاد بگیرید که در زندگی تان خواهش و هوسهای بزرگ داشته باشید.

کسی می تواند در قیامت خدا و همسایگی با پیامبر و آلش را بخواهد که در دنیا هوس این همسایگی را داشته باشد.


[1].محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج5، ص452.

. [2] سوره منافقون/ آیه 9.

[3] . سوره نور / آیه 37.

[4]. سوره اعراف /آیه 201.

[5]. سوره طه / آیه 124.

[6] . سوره حدید / آیه 12.

برگرفته از مباحث «شرح صحیفه سجادیه» 

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed