مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
وجود مقدس امیرالمؤمنین (علیه السّلام) به ما یاد میدهد که شما وقتی گناه و آلودگی پیدا کردی، چطور با آن برخورد کنی. هر گناهی باشد، فرق نمیکند؛ فحشای ظاهری باشد یا فحشای باطنی. مسیر قانونیاش برای اصلاح و آشتی با خدا باید درست طی شود.
بحثمان در شرح زیارت جامعه کبیره در فقره «وَ مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ» به راههای رسیدن به رحمت از نگاه امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) اختصاص داشت.
آنچه گفته شد؛ اهلبیت (علیهمالسّلام) معدن رحمت هستند و برای دریافت رحمتهای ویژه، راههای خاصی دارد. امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) در فرمایش زیبایشان می فرمایند:
«رَحِمَ الله امرءً عَبداً اقتَرفَ فَاعتَرَفَ، وَ وَجِلَ فَعَمِلَ، وَ حاذَرَ فَبادَرَ= رحمت خدا بر آن بندهاى كه گناه كرد و اعتراف كرد و ترسید و به عمل روى آورد و برحذر شد و [به كار نیك] شتافت».
ما معصوم نیستیم و مرتکب گناهان کبیره و صغیره میشویم. زمین خوردن سر راه ماست. گاهی این زمین خوردنها ناشی از هوسبازی و زیادهخواهی خودمان است. گاهی هم از سر غفلت و گاهی هم جهالت. مواردی هم وجود دارد که به خاطر خودشیفتگیها، خود را بری دانستن، سرزنش کردن دیگران گرفتار آلودگی و گناه میشویم. گاهی هم ابتلاء و آزمایش است. بالأخره این آلودگی سر راه همه ما قرار دارد. نکتهی که وجود دارد و بسیار مهمتر، «برخورد با گناه» است.
گاهی شیطان ما را به گناه وادار میکند، امّا در برخورد با گناه بیشتر ما را به گناه میاندازد، یعنی خطایی را به ما تحمیل میکند و بعد دهها خطا از این راه به ما تحمیل میشود. وقتی بدانیم با گناه باید چگونه رفتار کنیم، آن را به نفع خود تمام کرده و به ضرر شیطان؛ یعنی بلایی سر شیطان میآورد که شیطان میگوید: ای کاش او را وادار به گناه نمیکردم، ای کاش آلودهاش نمیکردم. او با گناهش بیشتر به خدا نزدیک شد و این گناه را علیه من تمام کرد و به نفع خودش. پس این مهم است که ما بلد باشیم با گناه چگونه رفتار کنیم. مثلاً زمانی که انسان مریض میشود باید بداند که چکار کند. بعضی افراد که مریض میشود نمیدانند با بیماریشان چکار باید کنند. لذا گرفتاریهای زیادی برایش ایجاد میشود. پس این مهم است که ما بدانیم اگر گناه کردیم چکار باید بکنیم و چگونه با خودمان برخورد کنیم.
چند نکته وجود دارد که ما باید اینها را بدانیم. اول اینکه ما نمیگوییم بشر جائزالخطاست. چون «جائزالخطاست» یعنی مجاز است که اشتباه کند، بلکه باید گفت: «بشر ممکنالخطاست»، یعنی امکان دارد که اشتباه کند. مثل بدن که مریض میشود. هیچ کس نمیگوید: چرا مریض شدیم؛ چون مریضی یک امر طبیعی است. خطا و گناه هم تعجبی ندارد. به هر حال پیش میآید، ولی این را باید بفهمیم که شیطان نباید ما را گول بزند و با وسوسههایش ما را از مسیر اصلی دور کند.
دوم اینکه؛ در کنار شیطان، ما نفس لوامه (ملامتگر) داریم که به آن «وجدان» هم میگویند، که انسان را بعد از ارتکاب گناه سرزنش کرده.
شیطان با ملامت گری راه آشتی انسان با خدا را می بندد
فرق است بین ملامت شیطان با ملامت نفس. ملامت نفس یعنی اگر دچار گناه شدی، انسان همت میکند آن را جبران کند. مثل برخورد منطقی با یک بیماری. مثلاً اگر حقاللهی برعهده دارد، باید قضایش را به جا بیاورد. اگر حقالناس دارد باید مسیر سخت راضی کردن آن کسی که در حقش ظلم کرده را طی کند. این سر جایش ولی با آرامش و خونسردی با امید باید به سمت جبران برود. ملامت شیطان اینطور نیست. شیطان ملامت میکند ولی نمیگذارد با خدا آشتی کنی، راه توبه را میبندد به انحاء مختلف. مثلاً شیطان به انسان میگوید: من خجالت میکشم با این گناه با خدا دیگر حرف بزنم، یا اینکه میگوید: بعد از این همه گناه پررویی است به سمت خدا برگردی و از این جور حرفها به انسان می زند و انسان را ملامت میکند تا انسان بعد از گناه کردن راه توبه به رویش بسته شود، امّا نفس لوامه و وجدان انسان این چنین نیست، بلکه نفس لوامه با ملامت و سرزنش کردن میخواهد ما را زودتر با خدا آشتی دهد و ما را اصلاح کند تا زود توبه کنیم.
به محض ارتکاب گناه توبه فوری کنید
قرآن کریم میفرماید: «الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ[1]= و آنان که چون کار زشتی مرتکب شوند یا بر خود ستم ورزند، خدا را یاد کنند و برای گناهانشان آمرزش خواهند».
به محض اینکه انسان مرتکب گناهی شد باید سریع و زود توبه کند. بنابراین، در این ملامت شدن انسان باید متوجه و بیدار باشد که این ملامت و سرزنش از ناحیه شیطان است یا ناحیه وجدان و نفس لوامه. وقتی انسان مرتکب گناه میشود باید سریع توبه کند و در مقابل کار بد خود در برابر خدا عذرخواه باشد و از خدا معذرت بخواهد، نه اینکه با اینکه گناه کرده به جای معذرت در مقابل خدا پرویی کند و خودشیفتگی هم داشته باشد که این خیلی خطرناک است. مثلا از کسی گناهی سر زده و این فرد اهل نماز شب هم هست، اما در برابر گناهش عذرخواه نیست، بلکه با اینکه گناه کرده به نماز شبش خود شیفته است و با نماز شبش پررویی هم میکند که من نماز شب خوان هستم، چنین فردی جهنمی است.
انسان باید انکسار و اخبات داشته باشد و گرنه هر کاری کنید به جهنم نزدیکتر هستید، تنها چیزی که انسان را از لبه پرتگاه جهنم کنار میآورد و ایمنی میدهد این است که در او اعتراف و اخبات باشد و از کردار بد خود پشیمان و عذرخواه باشد. باید بدبختی را در خود ببیند و به هیچوجه در ذهنش خطور نکند که از یک نفر هم او بهتر است. اما اگر انسان چنین نباشد باعث میشود با بیحیایی، با پررویی، با غفلت و غرور سقوط کند. اخبات به معنی ترس در دل انسان است، که باعث می شود انسان را از جهنم کمی کنار بکشد و اگر این اخبات را نداشته باشد ممکن است انسان در جهنم بیفتد.
پس راه سعادت این است که وقتی با گناه روبرو میشوید، زود توبه کنید و برای اینکه مسیر خوب انجام بشود، انسان باید انکسار را داشته باشد.
چگونه با ارتکاب گناه مشمول رحمت خدا واقع شویم؟
حضرت در ابتدای فرمایششان فرمودند: «رَحِمَ الله امرءً عَبداً اقتَرفَ فَاعتَرَفَ= رحمت خدا بر آن بندهاى كه گناه كرد و اعتراف كرد». خدا رحمت ویژه دارد برای کسانی که گناه میکنند ولی بلد هستند با گناهشان درست برخورد کنند، یعنی آن رحمت و نگاه خاص و ویژه برای کسی که گناه هم میکند، وجود دارد. اگر گناه کردی با گناهت هم میتوانی دل خدا را به دست بیاوری. آن هم با «فَاعتَرَفَ» نه اینکه پیش بندگان خدا اعتراف کنی. به هیچ وجه حق نداری راجع به گذشتهات با کسی صحبت کنی یا اعتراف کنی. فقط پیش خدا اعتراف کن. بگو: خدایا اشتباه کردم، اعتراف میکنم که گناه کردم این خوب است، امّا کسی که با اینکه گناه کرده ولی در برابر خدا پرویی هم میکند، این فرد تودهنی محکم و سختی در زندگی خواهد خورد و روز به روز قساوت قلبش بیشتر می شود، مزه غیب، خدا، آسمان و معنویت در ذائقهاش کمتر میشود تا جایی که دیگر از نماز و معنویت خوشش نمیآید، از ماه رمضان و سحر بدش میآید. کلاً حیات انسانی اش را از دست میدهد و میلش به گناه و معصیت بیشتر میشود، اما در مقابل کسی که زود بعد از گناه به عجزش نزد خدا اعتراف میکند خدا هم زود به دادش میرسد. پس نگاه کنید رحمت ویژه فقط برای اولیاء خدا نیست. شما اگر یک موقعی لغزیدی آن را به نفع خودت و به ضرر شیطان تمامش کن.
از انجام گناه بترسید و جبران کنید
«وَ وَجِلَ فَعَمِلَ= بترسد و عمل را از پیش بگیرد». در وسوسههای شیطان شما از عمل، توبه و آشتی دور میشوید. ولی وقتی که نفس لوامه ملامت میکند به عمل نزدیک میشوید. برای انجام گناه دو کار انجام بدید. اول اینکه؛ دو رکعت نماز بخوانید و طلب استغفار کنید. دوم؛ انجام یک کار تنبیهی که نفس خوشش نیاید. مثل روزه گرفتن، صدقه زیاد دادن. این تنبیه در از بین رفتن آثار گناه فوق العاده تاثیرگذار و معجزه میکند.
«وَ وَجِلَ»، یعنی وقتی با گناه برخورد کردی، سریع جبران کن. آدمی که از گناه نمیترسد و با پررویی و بیحیایی گناه میکند، اولین اثرش این است که خدا با او قهر میکند. آن هم قهر خاص نه قهر عام. یعنی خدا عشقش، لذت عبادت و ذکر، خلوت، مهمانیهای خاص، سحر و شب را از او میگیرد.
«وَجِلَ» یعنی وقتی گناه کردی ترس در وجودت بیافتد. پررویی و بیحیایی نکنی. از خودت سوال کن که چرا حسادت کردم؟ چرا الان زودرنج بودم؟ چرا الان نسبت به پدر و مادرم گردن کلفتی کردم؟ چرا این حرف را به همسرم زدم؟ چرا دلش را شکستم؟ چرا به بچهام این حرف را زدم؟
«فَعَمِلَ= و عمل را از پیش بگیرد»، یعنی اگر حقالناسی به گردن دارید، جبران کنید. از گناهی توبه کند یا با عمل خیر جبران کند.
«وَ حاذَرَ= برحذر باشد»، یعنی مواظب باشی عمل اشتباهات را تکرار نکنی. از انجام گناه برحذر باشد. نه اینکه انجام بدهی بعد استغفار کند دوباره همان چیزی که داشته را حفظ کنی. مثلا تو که میدانی در این شغلت به جهنم میروی و آلوده میشوی، پس چرا تغییرش نمیدهی.
یکی از واجبات الهی که ترکش گناه کبیره است، «هجرت» است. هجرت از هر چیزی مثلاً اگر تو در رشتهای هستی و این رشته تو را به جهنم و آلودگی میکشاند، رهایش کنی.
«فَبادَرَ= و [به كار نیك] شتافت»، یعنی وقتی این اعمال را انجام دادید حالا به سمت کارهای خوب و خیر شتاب کنید و همه عقبافتادگیها را جبران کنید تا مشمول رحمت خداوند شوید.
جامعه کبیره/رحمت ویژه
[1] . سوره آل عمران/آیه 135.
کلیدواژه ها:
آثار استاد
سلام این متن در سخنرانی شرح زیارت جامعه کبیرست؟
<p>سلام، بله.</p>