www.montazer.ir
شنبه 23 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 8661
زمان انتشار: 12 دسامبر 2017
بالا ترین ایمان را کسی دارد که حب و بغضش در راه خدا باشد

تصویر باطن انسانی از نگاه آسمان، جلسه 2، 96/9/19

بالا ترین ایمان را کسی دارد که حب و بغضش در راه خدا باشد

نبی اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند: «أفضَلُ الإِيمانِ أن تُحِبَّ للّهِ وتُبغِضَ فِي اللّهِ= بالاترین ایمان این است كه دوستى و دشمنى‌ات براى خدا باشد». یعنی علاقه‌هایت برای خدا باشد و برای خدا چیزی را دوست یا دشمن بداری.

ارزش هر انسان به گرایشات قلبی اوست. خداوند به ظاهر افراد نگاه نمى‌كند كه چه مى‌گویند و چه ادعایى دارند. به اینكه كسى بر اثر سجده بر پیشانى‌اش پینه بسته باشد و یا لباسش چنین و چنان باشد نگاه نمى‌كند، بلكه به دل افراد مى‌نگرد. اگر خدا برایت محبوب ترین است، باید محبت ها و تنفرهایت در سبک زندگی‌ات رنگ الهی داشته باشد.

از نظر قرآن، مؤمن کسی است که سه معشوق در رأس همه‌ی عشق‌ها، دغدغه‌ها و آرمان‌های او باشد: «الله، اهل بیت و جهاد در راه خدا». اگر هیچ کدام از این شاخصه‌ها در کسی نباشد، او فاسق است. این همان مطلبی است که خداوند در قرآن می‌فرماید: «أَحَبَّ إِلَیْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ = (اگر محبوب شما چیزی است که نزد شما) محبوبتر است از خدا و رسولش و جهاد در راه خدا، پس منتظر باشید تا خدا امر خود را بر شما جاری نماید؛ و خدا قوم فاسق را هدایت نمی‌کند».

پس از نظر قرآن، مؤمن خصوصیت‌های ریاضی و مشخصی دارد که با آن سنجیده می‌شود. سنجش شخصیت انسانی و ایمانی مؤمن، با قلب اوست. وقتی که کسی سه معشوق «الله، اهل بیت و جهاد» را در رأس همه معشوق هایش قرار داد، یعنی دلدادگی های او بیشتر به این سه معشوق است.

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) فرمود: «ما با آبا و اجداد مان به خاطر خدا می‌جنگیدیم». پس ملاک در قرب به خداوند تبارک و تعالی و داشتن نشانه‌های الهی، این است که ببینیم دوستی و دشمنی ما آیا برای خدا است یا نه.

اگر کسی نشانه‌های الهی را در قلب دارد، این نشانه‌ی آن است که خدا را دوست دارد. اما اگر کسی این نشانه‌ها را دوست نداشت و گفت از مذهبی‌ها خیری ندیده‌ام، هر چقدر هم ادعای دوستی خدا را بکند، در ادعایش صادق نیست. برای همین است که قرآن کریم می‌فرماید: «وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ= وکسی که شعائر الهی را احترام می‌گذارد، این از صفت دلهای باتقواست».

«شعائر» جمع شعیره و به معنى علامت و نشانه است. یعنی هر چیزی که نشانه خدا باشد، اگر از آن خوشت بیاید، ایمان داری و رنگ و بوئی از خدا داری. همان که خداوند در قرآن از آن با عنوان«صبغت الله=رنگ خدایی» یاد کرده‌است. بنابراین، دوست داشتن روحانی‌ها، مساجد، حسینیه‌ها، حرم‌ها و زیارت‌گاه‌ها، تسبیح، حجاب و....نشانه‌ی دوستی خداست. اما بعضی‌ها این گونه نیستند، یعنی در محبت‌هایشان هر جا در چیزی بوی دین را حس کنند، آن را طرد می‌کنند.

مثلاً می‌خواهد برای فرزندش اسم انتخاب کند. از نام‌های «جمادی یا گیاهی یا حیوانی» استفاده می‌کند. از اسمی که انسانی یا الهی باشد، دوری می‌کند. مثل اسامی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) که بیش از 40 نام مبارک دارند. این نشان می‌دهد که قلب چنین کسی با شعائر الهی تنظیم نیست. این گونه افراد، وقتی با چیزی برخورد کنند که رنگ خدا و معصومین را دارد، قلبشان می‌گیرد. گاهی بعضی از این گونه افراد، اسم‌های خارجی را ترجیح می‌دهند، یعنی میل یا سبک زندگی‌شان به اسم  و سبک خارجی‌ها می‌کشد. اینها قلبشان به جای خدا پر است از محبت غیر خدا.

انسان باید در سبک زندگی‌اش آن چیزهایی که رنگ و بوی خدایی را دارد، ترجیح دهد تا بشود بگوییم مؤمن هستند؛ ولی اگر چیز دیگری را ترجیح دادند، این نشان می‌دهد که ایمان حقیقی ندارد. در هر زمینه‌ای باشد؛ ازدواج، تعیین مهریه، مراسم عروسی و مراسم‌های دیگر.

بعضی از خواص و کسانی که ادعای ایمان دارند، با دشمنان دین سازش می‌کنند؛ یا اعلام برائتی ندارند و در مقابل حرفها و نظرات غیر دینی آنان سکوت می‌کنند. از همه احمقانه‌تر این است که هر چه طرف موضع‌گیری سیاسی- اجتماعی نداشته باشد و ساکت باشد، انگار پاکتر و مؤمن‌تر تلقی می‌شود.

برخی قائلند به این که ما مرجعی می‌خواهیم که تقوا داشته باشد؛ دین داشته باشد؛ ولی در مسائل اجتماعی و سیاسی دخالت نکند. اگر کسی دین داشته باشد، باید در مسائل اجتماعی و سیاسی دخالت کند. این نص قرآن است. این‌طور نیست که انقلابی نباشد، درگیری با دشمنان خدا نداشته باشد، اعلام برائت نداشته باشد، پیروان و مقلدین خودش را به سمت دشمنی با دشمنان امام زمان علیه‌السلام و موانع ظهور حضرت تهییج نکند؛ بعد خود را تابع امام زمان علیه‌السلام هم بداند. این خلاف ایمان است. ملاک ایمان یک نفر این است که در گرایش‌های پنجگانه اش رضای خدا را در نظر بگیرد. ببیند خدا چه چیزی را دوست دارد.

کسی که می‌گوید: من این حکم از رساله یا قرآن را دوست ندارم، این حکم خدا را دوست ندارم، این حکم قرآن را دوست ندارم، چون از زنان یا از مردان طرفداری کرده. او اصلا ایمان ندارد.

اگر تو به خدا و اهل بیت ایمان داری و برایت محبوبترین هستند، باید حکم خدا و سیره‌ی اهل‌بیت برایت دوست داشتنی باشد؛ اما اگر با طلاق یا ورشکستگی یا مشکلی از مشکلات زندگی، خدا و دین زیر سوال رفت و همه چیز برایت نامفهوم شد، یعنی تعلقاتی بالاتر از الله و اهل بیت و جهاد داری، این نشانه ی نبود ایمان است.

امام حسین علیه‌السلام فرمودند: «إنَّ الناسَ عَبیدُ الدُّنیا و الدِّینُ لَعقٌ على ألسِنَتِهِم یَحوطُونَهُ ما دَرَّت مَعائشُهُم فإذا مُحِّصُوا بالبلاءِ قَلَّ الدَّیّانُونَ= همانا مردم بنده دنیایند و دین لقلقه زبان آن‌هاست و هر جا منافعشان [به وسیله دین] بیشتر تأمین شود زبان مى‌چرخانند و چون به بلا آزموده شوند، آنگاه دین داران اندكند». مردم بنده‌ی دنیا هستند و با دین همراه هستند تا آنجا که امورات دنیایی شان خوب بگذرد؛ اما آزمایش که می‌شوند، بعضی با این آزمایش همه مقدسات را زیر سوال می‌برند. در حالی که این سنت لایتغیر الهی است که خدا انسان را می‌آزماید: « وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ[1]= و قطعا شما را به چیزى از [قبیل] ترس و گرسنگى و كاهشى در اموال و جانها و محصولات مى‌‏آزماییم». یعنی حتماً حتماً حتماً شماها را آزمایش می‌کنیم؛ با مرگ و میر یا با مشکل اقتصادی؛ با ترس، با بمباران، با حمله دشمن، با خیلی چیزهای دیگر. این طور نیست که رهایتان کنیم. وقتی ادعای ایمان کردید، خدا شما را آزمایش می کند.

«دوستی و دشمنی برای خدا» محکم‌ترین حلقه ایمان است

در میان نماز و روزه و خمس و زکات و ..... فقط «دوستی و دشمنی برای خدا» است که محکم‌ترین حلقه‌ی ایمان محسوب می‌شود.

امام صادق علیه‌السلام از قول نبی اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله می‌فرماید: حضرت از اصحابش پرسید: «أیُّ عُرَى الإِیمانِ أوثَقُ ؟ فَقالوا: اللّه ُو رَسولُهُ أعلَمُ وقالَ بَعضُهُم: الصَّلاةُ وقالَ بَعضُهُم: الزَّكاةُ وقالَ بَعضُهُم: الصِّیامُ، وقالَ بَعضُهُم: الحَجُّ وَالعُمرَةُ وقالَ بَعضُهُم: الجِهادُ فَقالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله: لِكُلِّ ما قُلتُم فَضلٌ ولَیسَ بِهِ ولكِن أوثَقُ عُرَى الإِیمانِ الحُبُّ فِی اللّه ِ وَالبُغضُ فِی اللّه ِ وتَوالی أولِیاءِ اللّه ِ وَالتَّبَرّی مِن أعداءِ اللّه= كدامیك از پیوندهاى ایمان مستحكمتر است؟ ایشان گفتند: خداوند و پیامبرش بهتر مى‌دانند، برخى نیز گفتند: نماز، برخى دیگر گفتند: زكات و برخى دیگر روزه و برخى دیگر حج و عمره و دیگران جهاد را محكمترین پیوند ایمان پنداشتند. سپس پیامبر اكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌اله به ایشان فرمودند: یك‌یك آنچه گفتید خوب بود، ولى منظور من نیست. مستحكم‌ترین پیوند ایمان دوستى كردن براى خدا و كینه‌ورزى براى خدا و پیروى و دنباله روى از اولیاء خدا و تبرّى و دورى جستن از دشمنان خداوند عزّوجلّ مى‌باشد.»

محکم‌ترین حلقه ایمان از نظر حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله این است که انسان محبت و بغضش با خدا تنظیم شود، یعنی رنگ خدایی داشته باشد. قرآن می‌فرماید: «وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً= چه کس و چه چیز بهتر از رنگ خدایی است؟». پیامبر در اینجا اشاره به دل می‌کند. یعنی بحثی از عمل ندارند. عمل اگر مهم باشد، شیطان 6 هزار سال عبادت داشت؛ اما خدا به عشق‌ها، آرمان‌ها، دغدغه‌ها، آرزوها و هوس‌های دل‌ها نگاه می‌کند. چنان‌که رسول‌اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند: «یَنْظُرُ إِلَى قُلُوبِكُمْ= (خدا) به دلهایتان نگاه می کند».

کسانی داریم که 30، 40، 50 سال عمر کردند و اهل عمل هم بودند، ظواهر اسلامی را هم رعایت کردند، اما قلباً به آن چیزهایی که رعایتش می‌کردند، علاقمند نبودند. با عشق و علاقه عمل نمی‌کردند. برای همین بود که به جایی نرسیدند. این مهمترین نتیجه‌ی این بحث است.

در حدیث معراج، خدا برای پیغمبر شرط می‌کند که تو باید محبت‌ها و بغض‌هایت را برای رضای من تنظیم کنی. اما امروزه اکثر آدم‌ها محور حب و بغض‌هایشان خودشان هستند. یعنی حساب می‌کنند که چه کسی با من خوب است؛ چقدر با من هماهنگ است، چقدر به من احترام می‌گذارد. نمی‌گوید چقدر آدم متدینی است، مجاهد است، مبارز است، فرزند اهل‌بیت است، بسیجی است. کاری با اینها ندارد. کافی است خواسته‌ی او را اجابت نکند. دیگر قبولش نمی‌کند. این ملاک حب و بغض آدم‌هاست.

پس دقت کنیم که گرایش‌های دل ما به ما نشان می‌دهد که در کجا هستیم. نمی‌توانیم خودمان را زیر صورت‌های مقدس پنهان کنیم. با مقدس‌ترین صورت‌ها هم خودت را پنهان کنی، دلت خبر می‌دهد. پس می‌توان آدم‌ها را از روی گرایشات، هوس‌ها و دغدغه‌هایشان شناخت.


[1] . سوره بقره/آیه 155.

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed