مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
«الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ آنان کسانی هستند که ایمان آورده و دلهایشان با یاد خدا آرامش می یابد، آگاه باشید که فقط با یاد خدا دلها آرامش پیدا می کنند». (سوره رعد/آیه 28)
آیت الله مکارم شیرازی در اهمیّت آرامش و اینکه آرامش یکی از گمشده های بشر می باشد، می فرماید:
همیشه اضطراب و نگرانى یكى از بزرگترین بلاهاى زندگى انسان ها بوده و هست و عوارض ناشى از آن در زندگى فردى و اجتماعى كاملاً محسوس است.
و از طرفی آرامش همیشه یكى از گمشده هاى مهم بشر بوده، و به هر درى می زند تا آن را پیدا كند، و اگر تلاش و كوشش انسان ها را در طول تاریخ براى پیدا كردن آرامش از طرق «صحیح» و «کاذب» جمع آورى كنیم خود كتاب بسیار قطورى را تشكیل مى دهد.
بعضى از دانشمندان مى گویند: به هنگام بروز بعضى از بیماری هاى واگیردار همچون وبا از هر ده نفر كه ظاهراً به علت وبا مى میرند اكثر آنها به علت نگرانى و ترس است و تنها اقلیتى از آنها حقیقتاً بخاطر ابتلاى به بیمارى وبا از بین مى روند!
به طور كلى آرامش و دلهره، نقش بسیار مهمى در سلامت و بیمارى فرد و جامعه و سعادت و بدبختى انسان ها دارد، و چیزى نیست كه بتوان از آن به آسانى گذشت و به همین دلیل تاكنون كتاب هاى زیادى نوشته شده كه موضوع آنها فقط نگرانى و راه مبارزه با آن، و طرز بدست آوردن آرامش است.
تاریخ بشر پر است از صحنه هاى غم انگیزى كه انسان براى تحصیل آرامش به هر چیز دست انداخته و در هر وادى گام نهاده، و تن به انواع اعتیادها داده است.
ولى قرآن با یك جمله كوتاه و پر مغز، مطمئن ترین و نزدیكترین راه را نشان داده و مى گوید: «بدانید كه یاد خدا آرامبخش دلها است»!. (مکارم شیرازی و جمعی از نویسنندگان، تفسیر نمونه، ج 10، صص247-248)
علامه طباطبائی در رابطه ایمان و آرامش قلب می فرمایند: «ایمان و اطمینان عبارت از این است که آدمی خود را در قبول امر، مقبول در امنیت ببیند و قلبش با آن تسکین و آرامش یابد، و آن امر در قلبش راه پیدا کند و در آن جایگزین شود، بدون اینکه قلب مضطرب و یا روی گردان شود. در جمله «تَطمَئِنَّ قُلُوبِهِم بِذِکرِ الله» عطف تفسیری بر جمله «آمنوا» است و در نتیجه می فهماند که ایمان به خدا ملازم به اطمینان قلب بوسیله یاد خداست.
در این آیه حالت کسانی را که بسوی خدا رجوع می کنند توضیح داده و می فرماید: آنها کسانی هستند که ایمان آوردند و قلبشان با یاد حق آرام گرفت، پس در آنها آمادگی و استعداد پذیرش عطیه هدایت الهی وجود دارد، همانطور که فسق و اعراض از حق، در مورد ضلالت، زمینه را برای اضلال الهی آماده می کند و آنگاه قاعده ای عمومی را بیان می نمایدو آن اینکه (فقط با یاد خدا دلها آرامش می یابد) و ذکر در اینجا شامل همه انحاء ذکر می شود، اعم از لفظی یا غیر آن و علت آن است که آدمی در زندگی خود هدفی جز رسیدن به سعادت و آرامش ندارد و بیم او در زندگی از برخورد باناملایمات و سلب نعمات است و تنها سببی که نعمت و سلب آن بدست اوست همانا خدای سبحان است که بازگشت همه امور بسوی اوست، پس یاد او برای هر نفسی مایه انبساط خاطر و آرامش است و نفس به چیزی جز یاد او آرام نمی گیرد جز آنکه از حقیقت حال خود غافل شده و در اثر از دست دادن بصیرت و رشد، دیگر از ذکر حق گریزان باشد که چنین نفسی از نعمت طمأنینه و سکون محروم خواهد بود، چون یاد خدا تنها مایه آرامش دلهاست.
در حدیث مى خوانیم كه از وصایائى كه پیامبر به على (علیهالسلام ) فرمود این بود:
یَا عَلِیُّ ثَلَاثٌ لَا تُطِیقُهَا هَذِهِ الْأُمَّةُ الْمُوَاسَاةُ لِلْأَخِ فِی مَالِهِ وَ إِنْصَافُ النَّاسِ مِنْ نَفْسِهِ وَ ذِكْرُ الله عَلَى كُلِّ حَالٍ وَ لَیْسَ هُوَ سُبْحَانَ الله وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ لَكِنْ إِذَا وَرَدَ عَلَى مَا یَحْرُمُ عَلَیْهِ خَافَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَهُ وَ تَرَكَهُ:
اى على سه كار است كه این امت طاقت آن را ندارند (و از همه كس ساخته نیست) مواسات با برادران دینى در مال، و حق مردم را از خویشتن دادن، و یاد خدا در هر حال، ولى یاد خدا (تنها) سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر نیست ، بلكه یاد خدا آن است كه هنگامى كه انسان در برابر حرامى قرار مى گیرد از خدا بترسد و آن را ترك گوید». (صدوق، من لایحضره الفقیه، ص360)
حقیقت ترس از خدا همانا ترس آدمی از اعمال زشت خویش است که باعث می شود خداوند از انزال رحمت و خیر خود امساک و خوددداری کند، بنابراین هر وقت که دل آدمی به یاد خدا بیفتد اولین اثری که از خود نشان می دهد این است که ملتفت قصورها و تقصیرها و گناهان خود گشته، آنچنان متأثر شود که عکس العملش در جوارح، لرزة اندام باشد. دومین اثرش این است که متوجه پروردگارش می شود که هدف نهائی فطرت اوست، و در نتیجه خاطرش سکون یافته و بیاد او دلش آرامش می یابد.
دلهای آدمیان که همان نفوس مدرکه باشد هیچ هدفی جز رسیدن به سعادت و امنیت از شقاوت ندارد، و بهمین جهت است که دست به دامان اسباب می زند و چون هیچ سببی از اسباب نیست مگر آنکه از جهتی غالب و از جهتی مغلوب است؛ و تنها سبب غالب و مغلوب خدای سبحان و خدای غنی ذوالرحمه است، پس تنها به یاد او دلها آرامش می یابد، و اگر دلی به یاد غیر او آرامش یابد، دلی است که از حقیقت حال خود غافل است و اگر متوجه وضع خود بشود بدون درنگ دچار رعشه و اضطراب می گردد. (طباطبائی، تفسیر المیزان، ج13، صص485-487)
حاصل کلام آنکه آرامش دل محصول یاد خداست و راهکار عملی آن توجه دائم به خداوند و اجتناب از گناهان و معاصی است که انسان در پرتو آموزه های دینی می تواند به آن دست یابد.
مریم قاسمی
کارشناس ارشد فلسفه اخلاق
کلیدواژه ها:
آثار استاد
از مطلب زیبای شما تشکر می کنم ولی چند روز پیش یک کتاب به نام «آرامش قلبی؛ گمشده بشریت» رو خوندم که خیلی جامع بود و این مطلب هم به صورت دسته بندی شده توی اون کتاب قرار داشت. اگر شما هم بتونید به مخاطبین این کتاب رو نمایش بدید خیلی عالی میشه راستی این کتاب کار خودتون نیست؟
<p>با سلام و تشکر از نظرتون</p> <p>خیر ، <span style="color:rgb(0, 0, 0); font-size:15px">نویسنده کتابی که فرمودید، آقای</span><strong> </strong><span style="color:rgb(0, 0, 0); font-size:15px">مهدی مطهری هستند. خیلی خوبه شما اهل مطالعه هستید، پیشنهاد می کنیم از کتاب های موجود در فروشگاه مؤسسه منتظران منجی استفاده کنید.</span></p> <p><span style="color:rgb(0, 0, 0); font-size:15px">سایت فروشگاه موسسه </span>http://montazerstore.ir </p> <p>موفق و موید باشید. </p>
ممنون از مطالب مفیدتون.
<p>با سلام و تشکر، موفق باشید.</p>