مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
بلا لازمه زندگی انسان است. رهبر و امام، چون پیشرو است، بیشتر از مأمومین و پیروانش بلا و امتحان دارد. خودش باید تمام سختیهای مسیر را طی کرده باشد و تا خدا رسیده باشد تا بتواند پیروانش را به خدا برساند.
در زیارت شریف جامعه کبیره به فقره «وَ قَادَةَ الْأُمَمِ» رسیدیم، یعنی اهلبیت علیهمالسلام رهبران پیشرو امتها هستند. یکی از چیزهایی که آنها در آن پیشرو هستند، بلا و امتحان الهی است.
بلا و ابتلائات، لازمهی حیات انسانی است. مثل اینکه بگوییم فلانی میخواهد درس بخواند. تا گفتیم درس، درمی یابیم که امتحان، جزء ذاتی درس است. در هر مهارتی شما این سختی و امتحان را دارید. تمرین و امتحان در به دست آوردن هر کاری لازم است.
کسی که میخواهد کمال انسانی پیدا کند، چون میخواهد تا خدا برود، نه تا بهشت، به آنجایی که خدا به اسم خودش خطابش کند و بگوید: «مِنَ الحَیِّ الْقَیُّومِ الَّذی لا یَمُوت، اِلَی الْحَیِّ الْقَیُّومِ الَّذی لا یَمُوت= از زنده پایداری که هرگز نمیمیرد، به زنده پایداری که هرگز نمیمیرد»، نیاز به چنین سختی دارد. چون این ظرفیت و تمنا را دارد که به آنجا برسد. به کمتر از آن هم اگر برسد، احساس خسارت و پشیمانی و ناراحتی میکند. پس وقتی میخواهیم یک مسیر عملی را برویم، این مسیر، یک مسیر حقیقی است، نه توهمی.
خداوند برای هر چیزی مسیری قرار داده است. مسیر انسانیت و مسیر جهنم نرفتن، یک سلوک است. بهشتی شدن یک سلوک است. درجات بهشت یک سلوک است. از بهشت بالاتر رفتن هم یک سلوک دیگری دارد.
وقتی شما در محضر معصوم میایستید و میگویید من همان مقام خودت را میخواهم: «اَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَ اللهِ= از خدا میخواهم که من را به همان مقامی که شما دارید، برساند»، پس باید در مدرسه آنها ثبتنام کنید. بعضیها 50 سال زیارت عاشورا میخوانند؛ ولی ثبتنامی نکرده اند که از کجا شروع کنند.
نیاز به راهنما در پیمودن مقامات معنوى، امری مسلم است
اگر بخواهیم به مقام معصوم برسیم، از کجا باید شروع کنیم؟ اکثر آدمها با شئون مختلف زندگی میکنند: جمادی یا گیاهی یا حیوانی یا نهایتاً زندگیهای دانشمندی و عقلی که آن هم در استخدام بخش حیوانی است. اما ثبتنامی در مدرسه انسانیت وجود ندارد. خیلی از افراد استاد و سیر و سلوک ندارند. اگر از آنها سؤال کنید زیر نظر کدام استاد رشد معنوی دارید؟ میگویند: من استاد ندارم. چون او هنوز نفهمیده داستان چیست؛ یعنی متوجه نیست چرا به دنیا آمده و چرا نیاز به مربی دارد.
امام سجاد علیهالسلام فرمود: «هَلَکَ مَن لَیسَ لَهُ حَکیمٌ یُرْشِدُه= هر کسی حکیمی نداشته باشد که او را رشدش بدهد هلاک میشود». چون کسی بدون استاد به هدف نمیرسد. مثل جنینی می شود که در رحم مادر سقط میشود.
پس رهبری که میخواهد شما را به خدا برساند، باید خودش رسیده باشد، یعنی باید مَثَل اعلی باشد، عالیترین نمونه از خدا شده باشد و مسیر را تمام کرده باشد. چنبن کسی میتواند شما را تا خدا ببرد.
هر که در این بزم مقرب تر است، جام بلا بیشترش میدهند
وقتی میگوییم امام باید مسیر را تمام کرده باشد، یعنی بلاها، تمرینات و امتحانات کافی را طی کرده باشد. اهل بیت قبل از اینکه به این دنیا بیایند، بارها و بارها مورد آزمایش و امتحانات سخت قرار گرفته اند و امتحان داده اند. به حضرت زهرا (سلام الله علیها) میگوییم: «یَا مُمْتَحَنَةُ....» ای امتحان شدهای که قبل از اینکه خداوند شما را به این دنیا بیاورد، امتحانت کرد. پس آنها این سیر را طی کرده اند. در دنیا هم سیر زندگیشان با سختی، مشقت و گرفتاری بوده است.
پس بلا لازمه زندگی انسان است. رهبر و امام باید از مأمومین و پیروانش بیشتر بلا و تمرین و کار کرده باشد. این یک قاعده است. امام بالاترین بلا و و امتحان را دارد. چون امام پیشرو است. باید خودش تمام سختیهای مسیر را طی کرده باشد و تا خدا رسیده باشد.
شما هر قدمی که به سمت خدا برمی دارید، خدا میگوید من ده قدم به سمت تو میآیم. تو حرکت کن تا من به تو برکت بدهم. خدا قانون را طوری قرار داده که وقتی به سویش حرکت میکنی، در آن راه شادی، آرامش، لذت، آبرو، رشد، معنویت و روشنایی می بینی. پس نتیجه سلوک این میشود که انسان درجه به درجه آرامتر، شادتر، مهربانتر و روزیاش از جهات مختلف بیشتر می شود. خدا پاداش را نسیه نمیدهد، همینجا به تو نقد برمی گرداند.
یک کسی میگوید آقا من دوستتان دارم، مخلص شما هستیم، نوکر شما هستیم، فقط جهنم نرویم، یک گوشه ای از بهشت راهمان بدهید. همان برای ما کافی است، اما باید گفت: «بیهمگان بسر شود بیتو به سر نمیشود». شما خودتان بهشت هستید. من می خواهم با شما باشم. شما بهشت من هستید. پس هر کس که میخواهد به خود امام برسد، باید در دنیا این رسیدن را فراهم کرده باشد. سبک زندگی اش را به گونه ای قرار بدهد که با آنها باشد. این نشان می دهد که او میخواهد مسیر را طی کند. مسیر را هم میخواهد برود. اما اینها همه آزمایش و امتحان لازم دارد و امام در این خصوص نیز، جلوتر از همه قرار دارد. چنانکه امام صادق علیهالسلام فرمودند: «إِنَّ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً الْأَنْبِیَاءُ ثُمَّ الَّذِینَ یَلُونَهُمْ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ= شدیدترین مردم از نظر بلا انبیاء هستند؛ سپس کسانی که جانشینان و پیروان اینها هستند و سپس كسانى كه نزد خدا مقامى ارجمندتر دارند».
امتحان ائمه بالاتر از انبیاء است
ائمه بلاهایشان بالاتر از انبیاء است. چون آنها «قَادَةَ الْأُمَمِ» هستند، یعنی رهبران امتها. هر پیغمبری امتی داشته است، ائمه ما هم رهبر امت خود بوده اند. اما پیامبران همه تابع ائمه هستند. همه انبیاء سر سفره ائمه بزرگ شده اند. از این رو،بلای انبیاء پایینتر از بلای ائمه است و ائمه بلاهایشان خیلی بزرگتر از آنها است.
هر چه شبیهتر میشوید به امام ها، سختی راه هم بیشتر میشود. خوش به حال کسی که جگر امتحان دادن داشته باشد. مثل دانشگاه رفتن که سختی دارد. امتحان دارد، چقدر باید کتاب بخوانید، امتحاناتش هم با دبیرستان یکی نیست. هر چه مراحل بالاتری طی کنید، کار سخت تر می شود. البته امتحاناتش هم کیف و لذت دارد. چون امتحان انسانیت است و این امتحان، امتحان حقیقی است.
جامعه کبیره/ رهبران امت ها
کلیدواژه ها:
آثار استاد