مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
در شرح زیارت جامعه، رسیدیم به فقره «وَ عَنَاصِرَ الْأَبْرَارِ وَ دَعَائِمَ الْأَخْيَارِ» یعنی اهل بیت علیهمالسلام عناصر نیکان و ستونهای اهل خیر هستند.
ائمّه اطهار علیهمالسلام ریشه هر خیر و نیکی و اساس هر خصلت نیک و پسندیده هستند. چنانکه در خود زیارت جامعه کبیره میخوانیم: «اگر از خیر یاد شود، شما نخستین و ریشه و شاخه و معدن و جایگاه و نهایتش هستیید». بنابراین، اگر کسی به خصلت پسندیدهای متّصف بود و به واسطه چنین اتصافی، در زمره ابرار قرار گرفت، از کوثر جوشان آنان سیراب شده است و از آرامش، شادی و حیات بهرهمند خواهد بود. چون ائمّه اطهار علیهمالسلام ریشه و اصل هر نیکی هستند.
«عناصر الابرار» یعنی خداوند تبارک و تعالی در منحنی خلقت و در اولین جلوۀاش، «مثل اعلی» یعنی عالیترین نمونه از خودش را آفرید. یعنی خدا هر چه در عالیترین کمالاتش دارد را در اختیار اهل بیت قرار داده است. بنابراین، هر اسمی که خداوند دارد و نشان دهنده کمال و دارای خاصیت و قدرتی هست، اهل بیت هم دارند. وقتی که قرآن میگوید: «وَ لِله الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها[1]= و برای خداوند اسماء نیکویی هست؛ پس به وسیله این اسماء خدا را بخوانید»، می فهمیم که تمام اسماء زیبا از خداست. پس در واقع همۀ این اسمائی که شما در قرآن کریم میخوانید، خصوصیات الهی هستند.
اسم، یعنی ذات به اضافۀ صفت
تعریف اسم: شما ذاتی دارید که صفتی هم در آن رسوخ می کند و بعد شما را به آن صفت اسم گذاری می کنند. مثلاً به فرد خاصی می گوییم «دانشجو». به کسی دانشجو گفته می شود که دانشگاه رفته و درس می خواند. به کسی می گویند «مهندس» که دانشگاه رفته و در رشتۀ مهندسی درس خوانده و مدرک گرفته باشد. اما او قبل از اینکه دانشگاه برود، مهندس نبوده، ولی الان به او مهندس میگوییم. این مهندسی کجای او هست؟ در جسمش که نیست. او در نفسش به یک مهارتی به نام مهندسی رسیده است. این همان ذات او است که تغییر کرده است. پس اسم، ذاتی است که صفتی به آن تعلق بگیرد.
خدا قائم به ذات است
خدا برخلاف دیگران، قائم به ذات است. یعنی غیر از خدا موجودات دیگر ذات مستقلی ندارند. ما هیچ کدام، از خودمان ذات نداریم؛بلکه ظهورات و جلوههای او هستیم. فقط خداست که قائم به ذاتش است و به کسی خارج از خودش احتیاج ندارد. این معنی صمد است. چون هستی مطلق و بینهایت است و به جایی وابسته نیست. ما هستیم که وابسته هستیم.
اهل بیت علیهمالسلام تجلی ذات خدایند و دیگران هر چه دارند از آنهاست
در دنیا آدمهای خیلی خوبی هستند که صفتهای خیلی خوبی دارند. مثلاً مهربان هستند، جواد هستند، کریم هستند، غفور هستند، رحمان و رحیم هستند. ولی معدن همۀ صفتهای خوب الهی آنها اهلبیت علیهمالسلام هستند.
خداوند در اولین جلوۀاش نور اهل بیت علیهمالسلام را خلق میکند و آن صفتهای خودش را به آن انوار طیبه میدهد و اینها هم آن صفتها را دارند. معصوم علیهالسلام در مورد این آیه قرآن که میفرماید: «وَ لِله الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها= با این اسماء خدا را بخوانید». می فرماید: «نَحنُ وَاللهِ الأسماءُ الحُسنی= به خدا قسم ما اسماء حُسنی هستیم». یعنی اهل بیت علیهمالسلام همۀ مظاهر اسم الهی هستند. پس شما هر صفتی که میبینید، از صفتهای قشنگ و زیبا و خوب الهی، مثل کریم و جواد و غفور و رحیم و رحمان و ودود، اهل بیت اوجش را دارند. اما آدمهای دیگر از نور اهل بیت علیهمالسلام آفریده میشوند. حالا اگر کسی در دنیا تحت تعلیم اهل بیت قرار گرفت، صفات اهل بیت را میگیرد و هر صفتی را گرفت، بداند که اصل آن صفت از اهلبیت علیهمالسلام است. عنصر ابرار بودن یعنی همین.
اگر جاذبۀ شخصیتی تان شبیه اهل بیت باشد، اهل بیت شما را جذب میکنند
ما اگر به خانوادۀ آسمانیمان ملحق نشویم، بدبخت هستیم. تو در بهشت هم که بروی، وقتی که اهل بیت تو را قبول نکنند، خیلی خطرناک است؛ زیرا بهشت هم برای انسان جهنم میشود. در یک مهمانی بهشتی، اگر تو را نپذیرند و دعوتت نکنند، خیلی عذاب آور است. فضای بهشت جلوهای از کمالات اهل بیت است. برزخ و ملکوت جلوهای از کمالات اهل بیت هستند. هر چه قدر یک نفر عشق اهل بیت و روح خدمت به آنها و شباهت شخصیتی به آنها را بیشتر داشته باشد، در آخرت خوشبختتر، موفقتر، پیروزتر، شادتر و آرامتر خواهد بود.
اصلا بهشت جلوۀ خود اهلبیت علیهمالسلام است. شما به میزانی بهشتی هستی که اهل بیت در شما حضور داشته باشند و صفتها و اخلاق اهل بیت را در وجود خودت پیاده کرده باشی. در همسانسازی و ملحق شدن به اهل بیت، سه چیز را باید رعایت کنی: 1ـ اعمالت را شبیه اعمال اهل بیت کنی. 2ـ اخلاقت را شبیه اخلاق اهل بیت کنی. 3ـ عقایدت را شبیه عقاید اهل بیت کنی. هر چقدر در رفتار، اخلاق و اعتقادات شبیه اهل بیت شوی، بیشتر تو را جذب میکنند. مثل آهنرباست. هر چقدر درصد یک شیئ که در آن آهن است، بیشتر باشد، قویتر و زودتر جذب آهنربا میشود. اگر از جنس آهنربا چیزی نداشته باشد، جذب نمیشود و به آن سمت نمیرود. اگر جاذبۀ شخصیتی تان شبیه اهل بیت باشد، اهل بیت شما را جذب میکنند و نمیگذارند گرفتار بشوید.
کسی که در بخش اعمال و ظواهر خیلی شبیه اهل بیت است، اما اخلاقش بد است، اصلاً به درد نمیخورد. کسی که بداخلاق، خسیس، بخیل و تند است، هر چند که اگر ظواهر را رعایت کند، در اعمال ثوابش را میبرد؛ ولی اخلاقش اصلاً شبیه اهل بیت نیست. از این رو است که خداوند میگوید: من یک کافر سخاوتمند و خوشاخلاق را بیشتر دوست دارم تا یک متدینی که تدین دارد، اما خسیس و بداخلاق است. کدام بیشتر به خدا شبیه است؟ کافرِ سخاوتمند و خوش اخلاق. چون خُلقش شبیه خداست. به همین میزان هم اهل بیت یک کافر را جذب میکنند.
خیلی شخصیتها هستند که مسیحی یا یهودی هستند، اما وقتی در زندگیشان میروی، میبینی شبیه اهل بیت هستند و اهل بیت اینها را جذب میکنند. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله دو کافر را به اسارت گرفت و دستور قتل آنها را داد. گفت اینها باید کشته بشوند. جبرئیل علیهالسلام خدمت حضرت آمد و گفت: خداوند فرموده که آن یکی را نکش. حضرت هم نمیکشد. آن شخص میپرسد: چرا من را نکشتید؟ پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود که جبرئیل از طرف خدا برای من پیغام آورده که تو آدم خیلی خوشاخلاقی هستی و با خانوادهات خیلی مهربان هستی. او هم میگوید هیچ کس از اخلاق خانوادگی من خبر ندارد. پس تو معلوم است پیغمبر خدا هستی. به همین دلیل، ایمان میآورد.
نگوییم آمریکایی و اروپاییها مطلقا آدمهای بدی هستند. اینکه در آمریکا و اروپا یک دفعه سالی صد هزار نفر آدم مسلمان میشوند، چون آنها کمالات و صفتهایی دارند که شاید در خیلی از ما مسلمانان هم نباشد. بنابراین آنها هم جذب میشوند. نمونه بارزش در اربعین که ما شاهدیم که هزاران هزار نفر از یهودیان، مسیحیان، حتی پیروان غیر ادیان آسمانی، هندوها، بوداییان، همه به عشق امام حسین علیهالسلام به کربلا میآیند. چون با این آقا سنخیت و شباهت دارند. اگر کسی با حضرت سنخیت نداشته باشد، در این مغناطیس شخصیتی امام حسین علیهالسلام اصلاً قرار نمیگیرد. این همان معنای عناصر الابرار بودن است. پس نگو چرا یک مسیحی، مسلمان و شیعه میشود؟ یا بعضی از ادیان دیگر عاشق اهل بیت میشوند و به راحتی شیعه میشوند؟
عنصر بودن اهل بیت علیهمالسلام خیلی مهم است. چون خداوند مبدأ ریاضیات است، مبدأ قیمت است، مبدأ اندازهها است. یعنی خودش اندازه ی همه چیز را میدهد. چون خوبی و بدی ملاک دارد. وقتی خدا این را میدهد، تو باید بدانی که کمال همۀ قشنگیها اهل بیت هستند.
اهل بیت، اصل هر کرامت و قیمت و اصل هر چیز با ارزش هستند. وقتی آنها اصل هر چیز باارزش هستند، پس قیمت تو الان چقدر است؟ بعد باید به تو نمره بدهند؟ در قیامت همین کار را با ما میکنند.
انسانی از حیات انسانی برخوردار است که شبیه اهل بیت باشد
برای همین شما هر چقدر به اهل بیت شبیهتر بشوی، با شخصیتتر هستی به معنای حقیقی و با حیاتتر هستی. قرآن میفرماید: «اِسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما یُحْییكُمْ= اجابت کنید خدا و رسول را هنگامی که شما را دعوت میکنند به چیزی که آن چیز به شما حیات میدهد». شما به میزانی که تسلیم خدا و رسول هستید، حیات انسانی دارید. نه حیات علمی و دکتر و پرفسوری؛ نه حیات زن و مردی و دنیایی؛ نه حیات رئیسجمهور و وزیر بودن؛ اینها حیات حیوانی هستند، نه حیات گیاهی که قهرمان ورزشی یا خوشاندام باشی؛ و نه حیات جمادی مثل پولدار بودن؛ اینها هیچکدام نیست. بلکه حیات انسانی. برای همین هم آن که حیات بهشتی در دنیا دارد، وارد بهشت میشود.و گرنه نمیتواند با حیات حیوانی وارد بهشت بشود.
در فقرات بعدی زیارت جامعه کبیره میخوانیم که «إِنْ ذُكِرَ الْخَیْرُ كُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاهُ= اگر از خوبى یاد شود، آغاز و ریشه و شاخه و سرچشمه و جایگاه و نهایتش شمایید». یعنی اگر هر چیز خوبی ذکر بشود، اولش، اصلش، فرعش، معدنش، جایگاهش، انتهایش و اوجش شما هستید. شما معصومین اول و اصل و فرع و معدن و مأوا و منتهای هر خوبی هستید.برای همین است که می گوییم: فکری که با فکر اهل بیت نمیخواند، حتماً جهنمی است. یک برداشتی که با برداشت اهل بیت نمیخواند، کاملاً جهنمی و باطل است. میزان غصهها و حقارتها و شکستها و پژمردگیها و انحرافات یک آدم، به میزان تفاوت فکرش با اهل بیت است. یعنی شما هر چقدر این تفاوتها را داری، شکست ها و آلودگیها و انحرافات و ذلتها و خواریها و حقارتهایت بیشتر است. در مقابل هر چقدر خودت را به اهل بیت شبیه میکنی و آنان را به عنوان مبنا و اصل قرار میدهی، کاملاً هم دقت میکنی که در صراط مستقیم دقیقاً مثل آنها عمل کنی؛ از آرامش، شادی، شخصیت و حیات بهرهمند هستی.
بعضی افراد از خانوادۀ آسمانیشان فاصله میگیرند. آدم چه مرگش است که آنان را نخواهد؟ آن هم خانوادۀ معصوم، خانوادهای که شبیهترین خانواده به خدا هستند. چه مرگمان است که نخواهیم با این خانواده انس داشته باشیم و با این خانواده رفت و آمد داشته باشیم و این خانواده را الگوی زندگیمان قرار بدهیم؟ از چه چیزی خجالت میکشیم؟ از چه چیزی میترسیم؟ چرا ما اینطوری هستیم؟ پس هر چیزی که اهل بیت برایت تجویز کردند، همان خوب است. بنابراین نباید مقاومتی در مقابل خانواده آسمانی داشته باشیم.
آدم وقتی اهل بیت را نمیشناسد و وقت ندارد مطالعهشان کند و با آنها انس بگیرد و زندگینامههایشان را بخواند، این باعث میشود زندگی اش بیخیر و بیبرکت شود.
قا/117
شرح زیارت جامعه کبیره/ عناصر الابرار
[1] . سوره اعراف/ آیه 180.
کلیدواژه ها:
آثار استاد