انقلاب اسلامی زمینه ساز حکومت موعود جهانی

انقلاب اسلامی ایران، مقدمه و زمینه­ ساز حکومت حضرت مهدی (عج الله تعالی الشریف)‌ است. مبانی نظری و عملی است که این دو انقلاب را به هم مرتبط می‌سازد. در اینجا لازم است به بخشی از جوهره  انقلاب اسلامی اشاره شود که عبارت است از:

* اعتقاد راسخ به مهدى موعود (عجل­اللّه تعالى فرجه الشریف) و عشق ورزیدن به او؛

* مسئول دانستن خود در برابر او؛

*  حس فرزندى نسبت به او كه پدر حقیقى ماست.

این درون­مایه انقلاب با منافع نامشروع استكبار جهانى و با اشتهاى سیرى ‏ناپذیر آن‏ها نسبت به منابع و ثروت ملل مظلوم و با روح تجاوزگرى و توحش آن‏ها تضاد اساسى و جدّى دارد. از طرفی اجا سکوت در برابر بی­ عدالتی ­ها به انقلابیون جمهوری اسلامی نمی­دهد و آن­ها را نسبت به جریان ­های موجود در کشور حساس نگه داشته است.

تقابل ما، تقابل كفر و ایمان است كه هرگز پایان نمى‏ یابد و به آشتى و نزدیكى نمى ‏انجامد؛ زیرا هویت امام‏ (علیه ­السلام)، شیعیان او و فرزندانش هرگز تغییرپذیر نیست. ما هرگز دست از آیین حق خود برنمى‏ داریم و تابع آیین باطل نخواهیم شد. ربّ­ العالمین آیین ما را براساس شناخت مخلوق و سعادت حقیقی او تنظیم نموده است و به وسیله رهبران متخصّص و معصوم براى ما تبیین شده است؛ در صورتی که آیین آن‏ها خودساخته است؛ بنابراین ما هرگز تابع راه و روش آن‏ها نخواهیم شد و این همان چیزى است كه آن‏ها از ما مى‌خواهند.

 به هر حال استكبار جهانى سال‏هاست كه درگیر مسئله‏ اى به نام مهدى موعود (عجل اللّه تعالى فرجه الشریف) است و از این ناحیه متحمل ضربات سنگینی شده است. آن‏ها از منابع دینى ما، یهودیت و مسیحیت با یك خبر مشترك از آینده بشریت، روبه رو شده ‏اند و آن، آمدن موعود جهانی است، همچنین نظریه ‏پردازان نیز سال‏هاست، مسئله «برخورد تمدن‏ها» یا «جنگ نهایی» را بعنوان یکی از فرضیه­ های علمی خود مطرح كرده‏ اند. طبق این نظریه است كه تلاش خود را براى آمادگى در آن جنگ آغاز كرده ‏اند؛ به خصوص پس از پیروزى انقلاب اسلامى و تشكیل حكومتى به نام امام زمان‏ (علیه ­السلام) و تربیت میلیون‏ها فطرت‏ گراى بیدار، تلاش سران کفر براى مبارزه با حضرت و نبرد نهایى، شدّت و سرعت بیشترى گرفت. درست در بحبوحه جنگ تحمیلى علیه سربازان امام زمان (‏علیه ­السلام) بود كه رئیس جمهور آمریكا استراتژى «نظم نوین جهانى» را اعلام نمود. معناى چنین نظمى، رهبرى آمریكا بر همه جهان با برنامه واحد سیاسى، فرهنگى، اقتصادى و... است. جهانى‏‌سازى آن هم با سلطه برنامه ‏اى آمریكایى، مدت‏هاست كه آغاز شده که در این مورد هم با توجه به تفکرات شیعه با آن­ها تضاد جدّی و اساسی داریم.

 آنان در ایجاد ترس و تنفر جهانى نسبت به حضرت، به ساخت فیلم نوسترا داموس اكتفا نكردند؛ بلكه از آن سال تاكنون بدون وقفه فیلم،داستان، رمان و حتّى بازى ‏هاى رایانه ‏اى متعددى تولید و پخش كرده‏ اند. متأسفانه باید گفت این تبلیغات جهانى كه براى ایجاد ترس و تنفر جهانى نسبت به امام زمان‏ (علیه ­السلام) است، در بین مسلمین و شیعیان ناآگاه، نیز بى‏ تأثیر نبوده است.

حال باید از خود پرسید؛

• ما چه وظیفه ‏اى داریم؟ آیا دست روى دست بگذاریم و اجازه بدهیم این روند همچنان ادامه پیدا كند؟
• آیا وظیفه نداریم تا امكانات و نیروهاى خود را براى ترس‏زدایى و ایجاد شناخت و معرفت نسبت به حضرت بسیج كنیم تا با این كار قدم ‏هاى اصلى به سوى ظهور برداشته شود و میل و رغبت جهانى نسبت به ایشان گسترش یابد؟
• آیا این اقدامات بخشی از خودسازی و طهارت ما نیست؟
• چه میزان تلاش فکری، عملی، شخصی و اجتماعی برای تحقق ظهور انجام می­دهیم؟

این اصل بدیهی را فراموش نکنیم که انس، محبت، بی­قراری و طلب، نتیجه شناخت و معرفت است.

برگرفته از سلسله مباحث «ما و امام زمان(علیه السلام)»