مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
شهود یکتایی پروردگار، اساس معرفت خداست. و این معرفت سببسازِ عبادتی میگردد که انسان را به وصال معبودش میرساند و این وصال، همان سعادت ابدی و جاودانه اوست.
آیا میتوان ثابت کرد که خداوند تنها وجود بینهایت و مطلق هستی است که تمام کمالات را در خود دارد؟
۱ ـ همه انسانها طالب کمالِ بینهایت هستند؛
ذات انسانها بهگونهای طراحی شده که تمایل دارد تمام کمالات را از قبیل ثروت، زیبایی، قدرت، علم، جاودانگی و... . بهصورت بینهایت و یکجا در خویش داشته باشد. سؤال اینجاست که آیا میتوان تمام کمالات را آن هم بهصورت یکجا و بینهایت کسب نمود؟
۲ ـ طلب هر چیزی، نشاندهندهی موجود بودنِ آن است؛
اگر ما تشنگی را در وجودمان احساس کرده و آب را طلب میکنیم، نشاندهندهی آن است که چیزی بهعنوان آب، برای رفع تشنگی در جهان طبیعت وجود دارد. بنابراین طلب کمال بینهایت از سوی انسانها، نشاندهندهی موجود بودن آن در عالم است.
۳ ـ طلب هر چیزی، نشاندهندهی سنخیت با آن چیز است، همواره طالب و مطلوب همسنخ یکدیگرند؛
ساختار چشم بهگونهای طراحی شده که با نور هماهنگ و همسنخ است. از همین روست که چشم برای دیدن، نور را میطلبد. اگر انسانها کمال بینهایت را میطلبند، پس قطعاً با آن سنخیت دارند.
۴ ـ طلب هر چیزی، نشاندهندهی نوعی آگاهی و شناخت نسبت به آن است؛
امکان ندارد که انسان طالب چیزی باشد که برایش ناشناخته و مجهول بوده است.
۵ ـ طلب چیزی نشاندهندهی بهرهبرداری قبلی از آن است؛
چشیدن طعم نوعی میوه، سبب میشود که در آینده باز هم برای استفاده از آن راغب شویم. ما میوهای که حتی یکبار هم ندیده و میل نکردهایم را هرگز طلب نمیکنیم. آیا میتوان پذیرفت که انسان طالب کمال بینهایت است، بدون آن که قبلاً از این کمال لذت برده باشد؟
۶ ـ طلب هر چیزی نشاندهندهی فقر نسبت به آن و داشتن ظرفیت برای کسب آن است؛
انسان هرگز چیزی را که در اختیار دارد، طلب نمیکند. بهعنوان مثال کسی که باسواد است، دیگر طالب آموختن الفبا نیست. از سوی دیگر بسیار روشن است انسانی که سیر شده، غذا نمیطلبد، چرا که ظرفیت او تکمیل گشته است.
طلب کمال بینهایت، نشان میدهد که انسان بهاندازهی بینهایت استعداد و ظرفیت جذب کمالات را داراست.
ـ اکنون ثابت شد که خداوند بهعنوان یک کمال بینهایت و مطلق، وجود دارد و این کمال، مطلوبِ تمام انسانهاست.
کمی با دقتتر نگاه کنیم؛ آیا جمله بالا، عین عبارت «لا اله الاّ الله» نیست؟
در ادبیات عرب، «الله»، همان اِله شناخته شدهای است (ال) که مطلوب انسانها بوده و همه کمالات را یکجا در خویش جمع نموده است.
کمالِ مطلق بینهایت یعنی چه؟
چرا باید همه کمالات بهصورت یکجا و مطلق طلب شوند؟ چرا نمیتوانیم برای هر کمالی یک بینهایت قائل شویم، مثلاً بگوییم؛ یک بینهایت علم، یک بینهایت قدرت، یک بینهایت زیبایی و...
در پاسخ باید گفت که کلمهی بینهایت محدودیتبردار نیست. بینهایت یعنی چیزی که حد و حدودی ندارد. آیا میتوان دو بینهایت را در کنار هم فرض کرد؟ و این در حالیست که با میان آمدن بینهایت دوم، باید برای بینهایت اول حد و مرز قائل شویم و این اصلاً با معنای کلمه بینهایت سازگار نیست.
بنابراین اگر ما طالب کمالی آن هم بهصورت بینهایت هستیم، باید به دنبال منبعی باشیم که همهی کمالات را بهصورت یکجا در خود داشته باشد، زیرا بینهایت، دو بردار نیست.
نکته: اگر بگوئیم ذاتِ این کمال مطلق بینهایت از زمانی خاص و یا در مکانی خاص بهوجود آمده و یا تا زمانی معلوم و یا مکانی معلوم ادامه دارد. باز هم برایش حد و مرز تعیین کردهایم، که با کلمهی بینهایتِ او سازگار نیست. بنابراین بهتر است اینطور بگوئیم؛ ذاتِ کمال مطلق بینهایت که مطلوب همه انسانهاست ازلی و ابدی است... .
برگرفته از سلسله مباحث نسیم حیات 1 ،استاد محمد شجاعی
کلیدواژه ها:
آثار استاد