مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
در مورد تفکیک کمالات گیاهی، حیوانی و انسانی بحث کردیم. انسان باید بتواند کمالات انسانی را از کمالات گیاهی و حیوانی تفکیک نماید و بداند که همه اینها کمال هستند. خداوند تبارک و تعالی بعضی از انسانها را معادل سنگ میداند، بعضی را مثل حیوان و یک گروه را هم انسان میداند. آنچه که در راه خداوند جذابیت ایجاد میکند این است که اینها همه کمال هستند و همین کمال بودنشان باعث فریب انسان میشود.
دانستن کمالات غیرانسانی و انسانی و تفکیک آنها در چند مرحله به کار میآید.
1 ـ وقتگذاری: تصور از دست دادن فرصتها برای انسان عذابآور است. انسان دوست دارد تحت هر شرایطی از فرصتهایش بهترین استفاده را ببرد. توصیهای که به ما شده این است که وقتتان را برای گرانقیمتترین کارها و ارزشمندترین آنها و واجبترین آنها قرار دهید.
حضرت علی علیه السلام فرمودند: هیچ مصیبتی بالاتر از این نیست که گناهانت را کوچک بشماری و به حالتی که هستی رضایت بدهی. در کمالات گیاهی رضایت خوب است ولی در کمالات انسانی رضایت معنا ندارد. پس تفکیک کمالات خیلی مهم است. در وقتگذاری، مجموعه، زیرمجموعه یا کسی از شما اگر کمک بخواهد باید به او برنامه بدهید و اگر نتوانیم کمالات را از هم تفکیک کنیم عمر انسان خیلی تلف میشود.
امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه عرض میکند؛ خدایا مرا کفایت کن از چیزهایی که پرداختن به آنها مرا مشغول میکند. خدایا سر راه من مشغولیتهای اینطور ایجاد نشود.
در تعقیب نماز عشاء میخوانیم: خدایا مرا به زحمت نیانداز در کارهایی که اصلاً روزی من نکردی.
مثلاً تهیه جهیزیه برای دیگران یاکمک به دیگران جزء کمالات حیوانی است. کمال هست ولی گاهی اوقات انسان میبیند 15ـ10 سال عمر را صرف چنین کارهایی میکنند بعد میبینند که چهقدر عمرشان تلف شده و کارهای مهمتری داشتهاند.
ادامه دعای مکارم؛ خدا مرا به کارهایی وادار کن که تو از من در قیامت از آنها سؤال میکنی.
چهار چیز در زندگی، حال و آینده ما و آینده قطعی ما که آخرت است، مؤثر است؛ انتخابها، ارتباطات، رفتارها و افکار. قبل از اینکه دست به یک رفتار بزنید، یک چینش فکری کنید و یک انتخابی بکنید و یا ارتباطی با چیزی برقرار کنید، اول فکر کنید ببینید اینها جزء سؤالات آخرت است یا نه؟ من موجود مختار و مسئول آفریده شدهام، باید جواب بدهم.
«قفوهم انهم مسئولون»؛ یعنی تو مسئولی هر طور دلت خواست نمیتوانی وقت بگذاری و جواب بدهی.
پیامبر صلوات الله علیه فرمودند: در قیامت هیچکس قدم از قدم نمیتواند بردارد مگر اینکه باید به دو سؤال جواب بدهد؛ 1 ـ عمر 2 ـ جوانی که چهطور گذراندهاید؟ در کتاب «عده الداعی» از ابن فهد که از کاملترین علماست، آمده است؛ هر ساعت را محاسبه میکنند. ساعت به ساعت.
تعدادی از سؤالات قیامت ارکان است و اگر نتوانی و کسر بیاوری گرفتاری میآورد و نمیتوانی از جای دیگر جبران کنی. مثل عمر که از سؤال راجع به امام زمان علیه السلام هم مهمتر است چون ایشان در ظرف عمر ما معنا دارد. اگر عمری نباشد آن سؤالات معنا ندارد و یا سؤال از چگونگی ارتباط با امام زمان علیه السلام و اینکه چهقدر در امر ظهور ایشان مؤثر بودهایم و... پس اول تنظیم رابطه با امام زمان علیه السلام و بعد هوسهای دیگر.
مهمترین خواسته ما از حضرت این باشد که آقا ما ضایع نشویم، تلف نشویم.
ادامه دعای مکارم؛ «واستفرغ ایامی فی ما خلقتنی له»؛ ای خدا فارغ کن ایام و وقت مرا در آن هدفی که مرا برایش خلق کردی.
حضرت میفرماید: ده گروه از امت من در قیامت بهصورت حیوان و موجودات دیگر محشور میشوند چون اصلاً عمرشان را برای انسانیت و کمالات انسانی و اینکه خودشان را به آن نقطهای که برایش خلق شدند، صرف نکردند.
«سخّر لکم ما فی السموات و ما فی الارض»؛ خدا میگوید هزینهتان کردم، آنچه که در آسمان و زمین است برای شما تسخیر کردم. فرشته به کار است تا تو از فرشته بالاتر باشی.
یک جهت در مورد شناخت کمالات در وقتگذاریهاست یعنی در تخصیص وقت، صرف وقت، عمل.
2 ـ گرایشها و انتخابها که مسئله بسیار مهمی است. آدم وقتی کمالات را نمیشناسد رابطه قلبی اشتباهی با آنها برقرار میکند یعنی آن را که باید در دلش محبوب باشد و دوست بدارد نمیتواند چون تمام شخصیت انسان را حُبّش تشکیل میدهد. «هل الدنیا الا الحب»؛ دین جز حب چیز دیگری هست؟ مدیریت دل و تنظیم نظام محبتی خیلی مهم است. روز قیامت به صورت خارجی عمل که مقدس بوده یا انسانی و حتی غیره کاری ندارند مهمتر از این صورت این است که دل تو و محبت تو کجا بوده است. چهقدر متدین داریم با ظواهر دینی، که به آنچه دارند عشق نمیورزند. چهقدر طلبه داریم که از طلبگی لذت نمیبرد و طلبگی برایش شراب نشده است. سالها نماز میخواند اما مسجد برایش معشوق نیست. حرم برایش معشوق نشده. عرض ارادت میکند اما دلدادگی ندارد. نماز 4رکعتی او 2رکعت شود، خوشحال میشود.
پس انتخابها، ارتباطات، رفتارها و افکارت باید با حق تنظیم شود. خدا با نظام دلی و محبتی کار دارد و اوج آیات قرآن هیچ چیز را به اندازه محبت، اهمیت نداده است. آنجا که میخواهد یک کاری شود برای آدمهایی که رمز دستشان است میگوید «ان الله یحب»؛ و آنجا هم که میگوید: نه، میگوید: «ان الله لا یحب»
در سوره توبه آیه 24 آمده؛ «ان کان آبائکم و ابناءکم وا خوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقترفتموها و تجاره تخشون کسادها و مساکن ترضونها احب ...» ؛ بر روی دل و باطنت، الیکم من الله و رسوله و جهاد فی سبیله»؛ اگر این سه تا در راه خدا برایت محبوب نیست تو انسان نیستی، تو فاسق هستی. «فتربصوا حتی یأتی الله بأمره والله لا یهدی القوم الفاسقین».
رعایت صورتهای مقدس کافی نیست، ببین دلت کجاست؟
قمی بودن یک فرهنگ است. پیش اهل بیت:یک شخصیت است. علماء همیشه بعد از ائمه در رأس هستند.
سوره مجادله آیه 22؛ «لا تجد قوماً یؤمنون بالله و الیوم الآخر»؛ ای پیغمبر امکان ندارد کسی را پیدا کنید که ایمان حقیقی به خدا و روز قیامت داشته باشد. «یوادون من حادالله و رسوله»؛ دوست داشته باشند کسانی را که دشمن خدا و رسول باشند. «اولئک کتب فی قلوبهم الایمان»؛ در مورد مسلمانان و حزباللهیها میگوید: اینها هستند که خدا در قلبشان ایمان را نوشته است. «و أیّدهم بروح منه و یدخلهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها رضی الله عنهم و رضوا عنه اولئک حزب الله ألا إن حزب الله هم المفلحون»؛ اینها رستگارند.
کلیدواژه ها:
آثار استاد