مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
ساختار نفس انسان آنقدر عظمت دارد که برای یک بهشت به اندازه همه آسمانها و زمین آمادگی دارد و در نقطه مقابل به گونهای است که برای یک جهنم با غیرقابل تصورترین تنگیها، سختیها و آتشها آن هم به بلندای ابدیت ظرفیت دارد و ما همیشه بین این وسعت و تنگی قرار میگیریم. انسان با تربیت خودش آن وسعت باعظمت بهشت را بلکه بالاتر از آن را در همین دنیا ادراک میکند. خیلی تفاوت وجود دارد بین نفسی که با چنین وسعتی به آرامش میرسد با نفسی که در محرومیت و تنگی و فقدان و... است.
وسعت بهشت و تنگی جهنم را فرمودند: مثل میخی است که در دیوار است و دیوار از همه جهت به او فشار میآورد.
قرآن از جهنم تعبیر میکند به «لا یموت فیها و لا یحیی»؛ انسان در جهنم نمیمیرد چون عذاب را ادراک میکند و احساس حیاتی هم ندارد یعنی حیات به معنای واقعی نیست.
«یقول الکافر یالیتنی کنت ترابا»؛ آنقدر سخت است که انسان آرزو میکند ای کاش خاک باشد و زنده نباشد.
این درواقع صفتهای نفس انسان است یعنی نفس انسان این خصوصیت بهشتی و جهنمی را دارد و این از شیوه زندگی افراد معلوم است.
قاعده: نفس ما قبر ماست. قلب با قبر یکی است. اگر انسان در نفس خودش وسعت و ظرفیت ایجاد کند و آرامتر شود او در بهشت است و بهشتش هم وسعت پیدا میکند و اگر به تنگنا و سختگیری و بنبست در امور دنیوی بیفتد در جهنم است و نامتعادل میشود. سختگیری، فشار نفس است.
چه تکلف و چه تعلق هر دو فشار قبر و سختی است. دل وابسته و پرتکلف در فشار است و انسان در سایه توحید هم وابستگیها و هم سختگیریها و محدودبینیها و محدودیتها را برطرف میکند و کنار میگذارد.
بسیاری از آداب و رسومی که در اقوام و طایفهها هست همه فشار قبر است. چون بعضی فرهنگها به غلط به اسم اسلام و دین در طول تاریخ به ما تحمیل شده و چون آن را دین میدانیم این سبب میشود که به علت وابستگی به آنها به خودمان و دیگران سخت بگیریم.
مهمترین مبنا مبنای توحید و دین خالص است و پافشاری ما در یک امر، خواست خدا و رسول است یا چیزی غیر از اینها دارد ما را وادار میکند. این باید برایمان در زندگی مبنا باشد که خیلی سخت نگیریم.
خدمتکار رسول خدا9میفرماید: من 9 سال خدمتکار حضرت بودم و هیچوقت کلمه «ای کاش» را از دهانش شنیدم و در حادثهای که اتفاق میافتاد هیچوقت هم عبوس نمیشد.
قرآن میفرماید: «لکیلا تأسوا علی مافاتکم و لا تفرحوا بما آتیکم»؛ ما باید تلاش کنیم که حتی آن چیزهایی که در قالب دین است و ما آنها را جزء دین و شرعی میدانیم و در حقیقت «لیس فی الدین» آنها را شناسایی کنیم و سختیهایی را که از این ناحیه داریم تحمل میکنیم بیهوده بر خود و دیگران تحمیل نکنیم چون همه این فشارهای جامعه است.
اگر کسی بخواهد نفسش را وسعت بدهد از جهنم دربیاید و به بهشت برسد، باید اول اراده کند که از جهنم خوشش نیاید. آتش را در همه چهرهها و مظاهر و جلوههایش ببیند و از آن بترسد و متنفر باشد. نسبت به آتش و دوزخ شامهاش حساس باشد، بو بکشد و با گناهی بفهمد که دارد در جهنم قرار میگیرد ما خیلی وقتها به خاطر دیگران (تأثیراتشان، نگاههایشان و...) به جهنم میرویم و فشار داریم. هنر بزرگی است اگر بخواهید از آن در بیایید.
نصف شخصیت عاقل احتمال و نصف آن بیخیالی است.
ما وکیل داریم. «نعم المولی و نعم النصیر»؛ نه بیصاحبیم که اینقدر در ارتباط با دیگران مضطرب شویم و نه کسی میتواند به ما ظلم کند. ظاهراً ممکن است در طبیعت به ما اذیت کنند اما هزار برابر آن را خدا به ما برمیگرداند. اگر در دنیا جبران نشود، در آخرت ضریب آخرتی میخورد.
مؤمن زیرک و کیّز است. اینطور نیست که به این راحتی در عصبانیت و... بیفتد.
گاهی فشار، فشار الهی است و خداوند از خارج برای انسان برنامهریزی کرده است. «اوذوا فی سبیلی»؛ اذیتی که انسان در راه خدا میشود، آرامشها را از بین نمیبرد و پای خدا حساب میکند و به جهنم نمیافتد.
پس ما باید نسبت به جهنم حساس باشیم و رنگ و بو و کد آن را بشناسیم و از آن متنفر باشیم و فرار کنیم.
از چیزهایی که به ما خیلی کمک میکند که وسعت پیدا کنیم و از جهنم دربیاییم؛ توجه به قرآن و خواندن آن است و نیز سیره رسول خدا9و سیره ائمه:است.
در غدیر خم پیامبر9میفرمایند: سه بار به جبرئیل گفتم مرا از این ابلاغ غدیر معاف کن، چون من میدانستم مؤمنین خیلی کم هستند و منافقین خیلی زیاد. اگر بخواهم همین الآن میتوانم معرفیشان کنم ولی «کرّمتُ»؛ من نسبت به اینها کرامت به خرج میدهم.
فرمولی که خیلی کمک میکند که انسان با قدرت و سرعت به شادی و آرامش برسد این است که آن بخش از سیره و آیات که درباره محبت و نیکی کردن به دشمنان است را بیشتر کار کنید. چون اگر کسی بخواهد مثل اهل بیت:تربیت شود باید بتواند به بدخواهانش دعا کند و به راحتی از کسی به خصوص از مسلمانان و شیعیان بدش نیاید. اصلاً انسان حق ندارد از آنها ناراحت شود. از کار ضدّ ارزش و بد شخصی میتواند بدش بیاید ولی از خودش نه.
هنر ما این نیست که کسی را دوست بداریم که دوستمان دارد بلکه هنر آنجاست که بتوانیم کسی را که به ما بدی و تلخی میکند انسانیت خودمان را نشان دهیم، رحمانیت و رحیمیت یعنی همین. اینجاست که به تعادل بهشتی میرسیم.
هنر یک آدم این است که هرقدر کمالات و داراییهای توهمی و حیوانی یا عقلیاش بیشتر میشود به همان میزان جهنمی نشود و پایینتر بیاید.
امام سجاد علیه السلام در دعای 20 صحیفه «مکارم الاخلاق» میفرماید: «و لا تحدث بی عزّاً ظاهراً الا احدثت لی ذله باطنه عند نفسی بقدرها»؛ خدایا برای من هیچ عزت ظاهری ایجاد نکن مگر اینکه به همان اندازه پیش خودم ذلیل شوم. اگر انسان اینطور نشود و این احساس را پیدا نکند جهنمی میشود.
بزرگان میفرمایند: توقع حتی از خدا هم بد است. اگر عزت ظاهری مثل عبادت، خدمت به خلق و... پیدا کردی اصلاً پیش خودت از خدا طلبکار نباش و باید تمرین کنی که این حالت ذلت باطنی دائماً با ما باشد.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی؛ اگر همه اخلاق را بخواهیم خلاصه کنیم دو کلمه است: مرَنج و مرَنجان. اگر برَنجی و برَنجانی نفسی را در فشار انداختهای و خودت در فشار قرار میگیری.
آیت الله مجتهدی ره در مواجهه با مسائل دنیایی میفرمودند: این نیز بگذرد.
چیزی که ائمه:در تمام دعاها و آموزشهایشان به ما یاد دادهاند این است که فقط از جهنم نمیشود بیخیال شد.
کبریت (آتش دنیاست) و برای سهولت کار انسان آفریده شده نمیتوانیم برای چند ثانیه دستمان را روی آتش قرار دهیم نمیتوانیم نسبت به این آتش دنیا بیخیال شویم. اگر کسی بخواهد نسبت به جهنم بیخیال باشد قاعدهاش این است که باید نسبت به خیلی چیزها بیخیال باشد.
حضرت زهرا سلام الله علیه فرمودند: بعضیها چندصد هزار سال در جهنم هستند.
آدمهای حساس و زودرنج و حسود اصلاً نمیفهمند در چه جهنمی دارند زندگی میکنند. تا بیخیال نشوید نمیتوانید از جهنم دربیایید.
امام حسین علیه السلام در دعای عرفه میفرمایند: خدایا به هر سختی که در دنیا هست کارم به جهنم کشیده نشود.
آدم ذائقهاش تربیتپذیر است. یک کاری میکند با جهنم سنخیت پیدا میکند و با آن قوی میشود.
«سوء الخلق ذنب لا یغفر»؛ بداخلاقی گناهی است که آمرزیده نمیشود.
«او لو آبائهم یعلمون شیئا و لا یهتدون»؛ باید زحمت کشید حتی آنچه به شما از طریق ژنتیک تحمیل شده را تغییر دهید تا در جهنم نمانید. راهش این است که همیشه برویم آن نهایتها را نگاه کنیم. در سیره اهل بیت:و آیات الهی را نگاه کنیم. باید با تمرین از انواع و اقسام جهنمها نجات پیدا کنیم.
یکی از راههایی که میتواند انسان را از همه جهنمها بیرون بکشد و نجات دهد یاد خداوند است. هرقدر انسان با حق تعالی انس بگیرد و لذت ذکر را بچشد او دیگر اصلاً به این سمتها نمیرود و راحت میگذرد و این خیلی زیرکی میخواهد. زمین خوردن هم دارد و ممکن است در همین لحظه که زمین خوردی شیطان روی تو سرمایهگذاری کند.
شیطان با گناه شخصیتت را پیش خودت له نکند. باید مثل خدا رحیم باشی و اول خودت را ببخشی. اگر نتوانی، مورد مغفرت خدا هم قرار نمیگیری. باید بلد باشی با خودت چگونه برخورد کنی و نسبت به گناهان دیگران حساس نباشی.
امام باقر علیه السلام فرمودند: «یجب علی المؤمن للمؤمن این یستر علیه سبعین کبیرا»؛ انسان باید آنقدر وسعت و بزرگی روح داشته باشد تا 70 گناه کبیره را از برادر مؤمنش ندید بگیرد و به راحتی برای خودش و دیگران درمحیطهای مختلف جهنم درست نکند.
کلیدواژه ها:
آثار استاد
باسلام و احترام و تشکر از زحمات عزیزان؛ این صفحه نیز با ذکر منبع و درج لینک در سایت ضیاءالصالحین بازنشر شد. موفق و موید باشید
<p>عرض سلام و ادب و سپاس فراوان از شما عزیزان. </p> <p>موفق باشید. </p>