www.montazer.ir
جمعه 22 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 294
زمان انتشار: 8 اکتبر 2014
انسان شناسی جلسه 19

انسان شناسی جلسه 19

نفس انسان آن‌قدر بزرگ و باعظمت است که خداوند برای او یک بهشتی به اندازه همه آسمان‌ها و زمین قرار داده آن هم به بلندای ابدیت و این چیزی است که ما باید در مورد آن فکر کنیم که به باور قلب ما بیاید یعنی تو خودت به اندازه این بهشت و به بلندای ابدیت هستی. بزرگی و وسعت خودت را فراموش نکن.
خداوند در قرآن 80 بار ابدیت را ذکر کرده، ابدیت اسم اعظمی است که اگر یک انسان، ابدیت، جاودانگی، آخرت و وفات را باور کرد و به آن معرفت پیدا کرد، این اسم اعظم، رمز آرامش و شادی انسان است. «لا ینفع مال و لا بنون الا من اتی الله بقلب سلیم»؛ انسان زمانی می‌تواند قلبش را سالم نگه دارد واز جهنم نجات دهد که آن پایه اصلی سلامتی یعنی باور قلبی نسبت به جاودانه بودن و ابدیت خودش را داشته باشد.
«اِنما سمیت الدنیا دنیا لأنّها أدنی من کل شیء»؛ دنیا، دنیا نامیده شد چون از همه چیز پایین‌تر بوده و هست. اگر ما مثل خدا نگاه نکنیم یعنی دنیا را دون و پست ندانیم و ابدیت را بلند و مهم و اصل ندانیم به هیچ وجه نمی‌توانیم سلامت قلبمان را حفظ کنیم و قلب ما در دنیا به انواع بیماری‌ها، غصه‌ها، اضطراب‌ها و فشارها دچار خواهد شد.
رمز سلامتی در باور ابدی است. اگر بعد از ایمان به خدا آدم ابدیت و آخرت را واقعاً باور نکند این دائماً حق این قلب است که دائماً در اضطراب و غصه باشد. «إنّ الذین آمنوا بالله و الیوم الآخر و عمل صالحا فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون»؛ این‌ها هستند که دیگر در وجودشان دلشوره‌ای نسبت به حال و آینده ندارند و غصه هم نمی‌خورند. با ایمان به خدا و روز قیامت است که دیگر اصلاً نفس مریض نمی‌شود اگر هم بشود در حد سرماخوردگی است که خوب می‌شود. مریضی کشنده‌ای دیگر سراغ او نمی‌آید. تمام مشکلات روحی، روانی و اخلاقی انسان و مشکلاتی که در زندگی هست همه به این مسئله برمی‌گردد. البته باید مطابق این ایمان حتماً عمل صالح هم باشد. یعنی عمل ما منطبق با رفتار ما، منش ما، منطق ما با ایمان به خدا، ابدیت‌مان و روز قیامت باشد تا مشمول «فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون» بشویم. میزان سلامت ما بسته به این است که چه‌قدر باور و ایمان به معنای حقیقی به حق تعالی و روز قیامت داشته باشیم و چه‌قدر در عمل به این باور موفق باشیم. هرقدر این دو را باور کنیم و بر طبق آن عمل کنیم یقیناً سالم‌تر، شادتر و آرام‌تر خواهیم بود و اگر در عمل کوتاهی و تفریط و کسالت داشته باشیم بیماری‌ها به سراغمان می‌آید.
امام خمینی  ره فرمودند: دنیا متن جهنم است. حقیقت جهنم این‌جاست. ما متولد در جهنم هستیم. بهشت و جهنم خود ما هستیم. جهنم معلول بی‌توجهی به بهشت است. جهنم یعنی مریضی و بیماری. ما وقتی به سمت سلامت حرکت نکردیم و احراز سلامت نکردیم مریض می‌شویم. پس درد و عذاب و سوختن به سراغمان می‌آید. بهشت «لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» است.
آن‌چه در بعد از وفات هویدا می‌شود و ظهور پیدا می‌کند گذشته خود ماست. ظهور آن چیزی است که ما در گذشته داشتیم. یعنی ما می‌فهمیم که در دنیا در جهنم زندگی می‌کردیم. صراطی هم خدا برای ما گذاشته که به‌واسطه عقلمان و راهنمایی انبیاء و فطرت خودمان باید از داخل آن و از روی آن که داخل جهنم است رد شویم و بالا برویم.
قرآن در سوره بقره، آیه 174 می‌فرماید: آن‌هایی که کتمان حق می‌کنند و غیرحق و غیر «ما انزل الله» را به‌عنوان «ما انزل الله» به مردم دیگر قالب می‌کنند همین الآن دارد آتش می‌خورد.
سوره نساء آیه 10؛ آن‌هایی که مال یتیم‌ها را به ظلم می‌خورند هرچه می‌خورند همین الآن دارند آتش می‌خورند. همان‌طور که جنین در رحم مادر چون در عالمی است که طول موج و فرکانس وجود ندارد، کوری و کریش را احساس نمی‌کند وقتی به دنیا آمد معلوم می‌شود که کور و کر است.
رحم، عالمِ محاسبه نیست، جای سازندگی است فقط جای عمل است و درد و حسابی در کار نیست.
رحم جای عمل است و لا حساب و دنیا جای حساب است و لا عمل. نفس در دنیا در رحم دوم است. در برزخ می‌فهمی با خودت چه کرده‌ای؟ چه‌قدر به این نفس فشار داده‌ای؟ چه‌قدر خودت را اذیت کرده‌ای و چه‌قدر آتش و مار و عقرب و تنگی و حمیم و زقوم با خودت آورده‌ای. قواعد شرعی مثل سونوگرافی است که الان همین جا در رحم مادر می‌توانی یک سونوگرافی از خودت بکنی. چون اختیاری هم هست باید خودت هم خودت را بسازی و هم متولد کنی و دائماً همین‌جا از خودت محاسبه کنی. «حاسبوا قبل ان تحاسبوا» / «موتوا قبل ان تموتوا»؛ محاسبه کنید قبل از این‌که به حسابرسی شوید. بمیرید قبل از این‌که بمیرانندتان. خودمان زودتر همینجا بفهمیم که ما الان داخل جهنم هستیم یا بهشت. اولین چیزی که در دنیا به شما نشان می‌دهد درد و سوختن است. تمام سلول‌ها را بررسی می‌کند. این‌جا محاسبه می‌کنند خیلی نظام دقیق است. این‌که قرآن می‌فرماید: «لو تعلمون علم الیقین لترون الجحیم»؛ یعنی جهنم دیدنی است. همین الان می‌توانم بفهمم در جهنم هستم یا نه؟
قاعده بررسی خودمان: نفس ما قبر ماست. ما همین الآن در قبر هستیم. یعنی در طبیعت و دنیا. قبر ما اینجاست. آن‌چه که آن‌جا سر ما می‌آید همین چیزی است که توی این قبر گذشته و هیچ چیز غیر از این وجود ندارد.
قرآن می‌فرماید: عملتان را می‌بینید «فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره / فمن یعمل مثقال ذره شراً یره»؛ هرچه این‌جا به ما گذشته آن‌جا می‌بینیم.
«انک میت و انهم لمیتون»؛ الآن ما در قبر هستیم. ما مُردیم و وفات حاصل شده. ولی چون خواب هستیم نمی‌فهمیم. مثل جنینی که در رحم مادر خواب است و نمی‌بیند چه بلایی دارد بر سر خودش می‌آورد. وقتی به دنیا می‌آید تازه بیداری به سراغش می‌آید. «الناس نیام اذا ما توا انتبهوا»
پیامبر9فرمودند: شما روی پشت‌هایتان دارید آتش حمل می‌کنید به نماز و عبادت این آتش را خاموش کنید. هربار غضب و حسادت و تعصب و لجاجت و... برای ما حجم زیادی فشار قبر ذخیره می‌کند.
یک اصل؛ میزان در شادی قبر (برزخ)، قیامت و بعد از قیامت، شادی دنیای شماست.
پیامبر9می‌فرماید: چند گناه است که این‌ها فوق گناه‌اند یعنی از گناهان معمولی و حتی کبیره خیلی بالاترند. مادر گناهان و تولیدکننده گناهان‌اند که یکی از آن‌ها خودپسندی و خودخواهی است. «لو لم تذهبوا لخشیت علیکم هو اکبر من ذلک العُجب العُجب»؛ به یک آدم پرهیزکاری که گناه نمی‌کند می‌گوید: من از بدتر از گناه به شما می‌ترسم. این‌که خودتان را ببینید و خودخواه باشید.
در دعای عالیه المضامین داریم: «قلبا زکیا» خدایا قلبی پاک که علیه من نباشد به من بده. بعضی‌ها پاکی‌شان آن‌ها را به جهنم می‌برد. گناه نمی‌کند ولی خودبین می‌شود و گناهکاران را ریز و بی‌آبرو می‌داند و خودش را آبرومندتر می‌داند و این عین بی‌آبرویی است. خداوند می‌فرماید: بعضی از بنده‌ها را که می‌ترسم دچار چنین گناهی نشوند چون می‌داند عُجب خیلی بدتر از گناه است خودش برای مؤمن یک زمینه گناه ایجاد می‌کند که یک مقدار خودش را هم آلوده ببیند چون به نفعش است وگرنه طغیان می‌کند و جلوی خدا می‌ایستد و می‌گوید: من اصلاً به فضل تو احتیاجی ندارم و با عدلت هم با من رفتار کنی من هیچ مشکلی ندارم. حسادت بیماری خیلی وحشتناکی است که از عُجب و خودبینی و خودخواهی ناشی می‌شود. گاهی انسان با کسب مقدار کمی اطلاعات حتی به انبیاء و ائمه و اولیاء الهی نیز حسادت می‌کند. انسانی که موحد است و خدا را می‌بیند اصلاً حسادت نمی‌کند و خودش را نمی‌بیند. دومین گناهی که پیامبر  صلوات الله علیه می‌فرماید: کسی است که نسبت به نمازش سهل انگار باشد و آن را سبک بشمارد وملاقات با خدا را جدی نگیرد و در دلش جایی و قیمتی نداشته باشد که این هم مراتبی دارد. گاهی نسبت به اول وقت خواندن یا نخواندن نماز است و گاهی نسبت به وقت حسابی نگذاشتن و تندتند خواندن آن است اصل نماز به جماعت وارد شده است. پیامبر فرمودند: شفاعت من به صاحبان گناهان کبیره می‌رسد ولی به کسی که نماز را سبک بشمارد نمی‌رسد.
خودخواهی و بخل و تنگ‌نظری و مراء در درون است. ممکن است شکل گناه نداشته باشد. رسول خدا9فرمودند: اگر شما باهم جر و بحث و مراء کنید شما را شفاعت نمی‌کنم ولی اگر کسی مراء را رها کند حتی اگر حق با اوست و به زبان هم نیاورد و به رخ دیگران نکشد من شفاعت و تضمین می‌کنم برایش یک خانه پایین، وسط و بالای بهشت در نظر بگیرم. تخاصم اهل النار؛ دشمنی کردن باهم معنای تخاصم است. اهل علم گاهی مذاکره و مباحثه باهم دارند و دنبال حق‌اند و تا طرف می‌گوید شما اشتباه کردی می‌گوید حق با شما بود. تعصبی روی حق ندارند و توجیه هم نمی‌کنند.
امام باقر  علیه السلام فرمودند: واجب است هر مؤمنی نسبت به مؤمن دیگر 70 گناه کبیره را بپوشاند. اما اگر گناه و لغزشش را به رخش بکشد و غیبت او را کند و او را ضایع کند، به جنگ خدا رفته است. «من اهان مؤمنا فقد حاربنی»؛ کسی که بخواهد یک مؤمن را پست و حقیر کند به جنگ من آمده است. «المؤمن اعظم حرمه من الکعبه»؛ حرمت مؤمن از کعبه هم بالاتر است. امیرالمؤمنین  علیه السلام فرمودند: من در کوچه که می‌روم به من فحش می‌دهند و می‌گویم با یک علی دیگر بودند و رد می‌شوم و می‌روم. برای همین نصف شخصیت عاقل تحمل و نصف آن بی‌خیالی و تغافل است.
لأقعدن الی صراطک المستقیم ....؛ شیطان از 4 جهت حمله می‌کند؛ جلو، عقب، راست و چپ. حمله از عقب شامل سه مرحله است؛ شکست‌ها، گناهان و کدورت‌ها. «إنما النجوی من الشیطان لیحزن الذین آمنوا»؛ شیطان دائماً در گوش مؤمن نجوا می‌کند تا مؤمن را غمگین کند.
شیطان می‌داند اگر مؤمن به شادی و آرامش و انبساط برسد در ارتباط با خدا به اوج می‌رسد و در سالم‌سازی قلبش کلید سالم‌سازی را که «لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» است را درآورده است.
روان‌شناسی شیطان خیلی قوی است چون به اندازه همه آدم‌ها عمر کرده و به اندازه همه‌شان هم تجربه دارد. قرآن می‌فرماید: از جایی شما را می‌بیند که شما نمی‌بینیدش. اگر می‌خواهید جهنمی نشوید اصلاً نسبت به آن‌چه از دست دادید یا آسیبی که دیده‌اید غصه نخورید و از آن‌چه به دست آوردید شنگولی نکنید. از دست دادن‌های دنیایی به دست آوردن است و هیچ وقت به معنای حقیقی از دست دادن نیست و فقدان‌ها انبساط می‌آورد پس غصه خوردن چون حیثیت اصلی تو که بخش انسانی توست آن بهشتی است که به اندازه همه آسمان‌ها و زمین است.
اگر یک امر دنیایی هم به دست آوردی شنگولی نکن چون دنیایی است و می‌تواند به تو آسیب برساند. نعمت است ولی خطرناک است. به فرح نیفت فرح غیر از سرور است. سرور خوب است فرح خیلی عمیق است. مستی کردن است، درجه بندی دارد. «إنما اموالکم و اولادکم فتنه ...»؛ همسر و فرزندت می‌تواند دشمنت باشد. همان‌طور که بهترین یاران پیامبر امام امت که پیشکسوتان جهاد و خون بودند هم وقتی چرب و شیرین دنیا مثل مقام و پول و محبوبیت و... آمد زیر دندانشان تبدیل به چه هیولاها و اژدهاهایی شدند. به جای شنگولی بگو؛ «الحمدلله» ولی با مراقبت. به قول رسول الله؛ «الحمدلله علی کل حال» و به قول امام سجاد؛ «نشکرک علی بلائک کما شکر علی آلائک«ما بر بلاهایی که تو برای ما فرستادی همان‌قدر خوشحالیم و تو را شکر می‌کنیم که بر نعمت‌هایت شکر می‌کنیم. چون تو با ما هیچ کار بدی نمی‌کنی. نعمت یا بلا بفرستی لطف است در حق ما.
امام حسن عسکری علیه السلام  فرمودند: خداوند برای مؤمن هیچ بلایی را نمی‌فرستد در زندگیش مگر این‌که با هاله‌ای از نعمت. پس شکر دارد نه غصه و درگیر شدن با خدا و تأثیر سوء در ارتباطات و نمازت. «سبحان من لا یعتدی علی اهل مملکته»؛ خداوند هرگز به بندگانش ظلم نمی‌کند و به اهل مملکتش بد نمی‌کند. هرچه باشد خیر است و خوبی.
سوره بقره آیه 63؛ هر کس به مخالفت به خدا و رسولش بیفتد در این آتش جاودانه است و این جهنم خودت هستی و مال تو است و این رسوایی و بدبختی بزرگی است. شیطان را «من» و «حسادت» و «تکبر» نگذاشت اطاعت کند. در روایت داریم: تکبر و حسادت اولین گناهانی است که تحقق پیدا کرد.
ـ در حدیث قدسی داریم: خداوند می‌گوید: بنده من، من می‌خواهم تو هم می‌خواهی، من اصرار دارم تو هم اصرار می‌کنی، بیخود خودت را خسته نکن و خودت را تسلیم کن. «الاسلام هو التسلیم» حرف مرا گوش کن و اصرار نکن تا دلت را پر از شادی و آرامش کنم.
آدم یقیناً می‌داند حق چیست و با آن مخالفت، لجبازی و عناد می‌کند. این فقط مال کفار نیست. بیشتر عنادها و لجبازی‌ها با خدا و رسول توسط کسانی بوده که آن‌ها را قبول داشتند. بیشتر جنایات تاریخ از زمان اهل بیت بوده. همه می‌دانستند علی حق است. پیغمبر و معجزه‌اش و حقانیت خدا و قیامت را قبول داشتند، زیر بار نرفتند و جنگ راه انداختند. لجاجت غیر از گناهان دیگر است یعنی یک آتش ماندگار دارد مثل جهالت نیست که تا فهمید می‌کشد کنار.

کلیدواژه ها: انسان شناسی ،

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed