مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
انسان دارای بخش های جمادی، گیاهی، حیوانی و انسانی است. انسان در یک بخش از وجودش جسم و ماده است؛ و در بخش دیگر، گیاه است و در بخش دیگر حیوان است. یعنی انسان مثل جمادات جسم دارد، مثل گیاه رشد می کند و مثل حیوانات تغذیه و تولید مثل می کند و قدرت بدنی، زیبایی و لطافت دارد. اما خداوند فقط انسان را در بین همه موجودات، کامل آفریده است؛ پس باید ببینیم که کمال انسان در چیست.
انسان از آن جهت که غریزه دارد، ازدواج می کند، عواطف و قوه غضبیه دارد. (قوه غضبیه= قوه دفاع از حریم خود، خانواده، همنوعان و غیرهمنوعان در مقابل خطرات و آسیب ها می باشد). انسان جامعه مدنی تشکیل می دهد و به هم نوعان و غیرهم نوعان خود خدمت می کند و در این امور با حیوانات مشترک بوده و دارای کمالات حیوانی است.
برتری های حیوانات نسبت به انسان و بهشت و حقوق آنها
بعضی از حیوانات نسبت به برخی از انسان ها برتری دارند و به همین خاطر برخی حیوانات به خاطر اعمالشان به بهشت می روند و بعضی انسان ها که حقوق حیوانات را رعایت نمی کنند، به جهنم می روند.
استاد شجاعی با بیان این مطلب می افزاید: برخی حیوانات در خدمت به غیرهمنوعان خود، خالص تر از انسان هستند. زیرا انسان از کمک به غیر همنوع، منافع خود را در نظر می گیرد. مثلاً میلیاردها تومان هزینه ای که صرف دامداری و رسیدگی به امور حیوانات و حفظ نسل آنها می کند، به نفع خودش و به خاطر حفظ اکوسیستمی است که خود در آن زندگی می کند. اما وقتی یک گرگ به بچه انسان شیر می دهد و او را بزرگ می کند، یا یک سگ، گربه ای را پناه می دهد و ...این کارها را از روی عواطف و صفای خودش انجام می دهد و طمعی ندارند. حیوانات دارای چنین ویژگی هایی هستند و به همین دلیل، به بهشت راه پیدا می کنند. برخلاف خیلی از انسانها که خود را از رفتن به بهشت محروم می کنند.
پیغمبر(صل الله علیه و آله) می فرمایند: «چه بسا یک انسان به خاطر توهین یا اذیت و آزار و عدم رعایت حقوق یک گربه، به جهنم برود». راوی می گوید: «دیدم امام معصوم ع یک لقمه خودش می خورد و یک لقمه به سگی می داد. به ایشان گفتم آقا همه غذایتان را دادید و چیزی به خودتان نرسید. فرمود: من حیا می کنم از این که ذیروحی مرا نگاه کند و من تنها غذا بخورم».
حیوانات چون روح دارند، شخصیت و احترام هم دارند. در روایت است که حق ندارید حیوانی را کتک بزنید یا به صورت آنها بزنید؛ یا باری بیش از حد لازم، روی حیوان بارکش بگذارید. وقتی سوار حیوان هستید، در یک جا نایستید، چون حیوان خسته می شود؛ وقتی که به محلی رسیدید و توقف کردید، اول غذای حیوانتان را بدهید و بعد خودتان غذا بخورید. قوانین زیادی دراسلام هست که بطور مفصل حقوق حیوانات را توضیح می دهد.
«جامعه مدنی» یک ویزگی «حیوانی» است، نه ویژگی «انسانی»
برخی افراد فکر می کنند که تشکیل جامعه مدنی، یک ویژگی انسانی بوده و ناشی از بخش ارزشهای «انسانی» ما است؛ حال آن که حیوانات نیز جامعه مدنی تشکیل می دهند و گاه نظم آنها بهتر و دقیق تر از انسان هاست.
در تعریفی از انسان گفته می شود که انسان موجودی است اجتماعی یا «مدنیٌ بالطبع» و نه «مدنیٌ بالفطره».
این «طبع» یعنی «بخش حیوانی» انسان. یعنی فقط بخش طبیعی و حیوانی ما جامعه مدنی تشکیل می دهد. بنا بر این، تشکیل جامعه مدنی، یک «خصوصیت انسانی» محسوب نمی شود، بلکه فقط یک «کمال حیوانی» است، زیرا حیوانات هم جامعه مدنی دارند. آنها نیز مانند انسانها در جوامع شان سازمان دارند، ریاستِ گروه، قوانین و فرهنگ شغلی و مسوولیتی و رشد اجتماعی دارند. مثل زنبورهای عسل که سرباز، نگهبان و بازرس دارند و اگر زنبوری تخلف کند، بازرسی اش می کنند. حیوان هم اختیار دارد و می تواند تخلف کند، مثلاً یک زنبور می تواند روی گیاه بدبو بنشیند، یا اصلاً کار نکند، زنبورِ مأمور این را می فهمد و او را مجازات یا نابودش می کند. پس تشکیل زندگی اجتماعی، قوانین زندگی اجتماعی، تخلف از قانون، جریمه، جزا و سیستم قضایی و همه اینها در حیوانات هم وجود دارد.
حتی «ریاست» که در جامعه مدنی به عنوان یک مقام اجتماعی است، جزء کمالات حیوانی است. نمی شود گفت انسانی که در مقام ریاست است، انسان تر از کسانی است که کارمند و زیردست او هستند. هیچ فطرتی این را قبول نمی کند.
برخی حیوانات برتر از انسان هستند و به بهشت می روند
برخی حیوانات در طی کردن مسیر زندگی شان به بهشت می روند، اما برخی انسانها بخاطر اعمالشان به جهنم می روند.
حیوانات عاطفه دارند، غیرت ناموسی دارند، حیا دارند، روابط جنسی شان علی القاعده در خفا صورت می گیرد. دفع ادرار و مدفوع شان مخفی است. حیوانات قابلیت تربیت دارند. اما تربیت شان به صورت محدود امکان پذیر است. حیوانات می توانند دست از خصوصیات بد خودشان بردارند و تربیت بپذیرند. انسان می تواند حیوان وحشی را یک طوری تربیت کند که دست از توحش خود بردارد. یک حیوان وحشی مثل شیر یا پلنگ به خاطر محبت و رفاقتی که بین او و یک موجود دیگر برقرار می شود، می تواند روی غریزه خودش تسلط پیدا کرده و توحش را کنار بگذارد. حیوانات بر خلاف آن چیزی که خیلی ها تصور می کنند، دارای فهم، شعور، عقلانیت و اختیار هستند و اینها را متأسفانه فقط و فقط جزء تعریف انسان آورده اند.
روز قیامت که حیوانات محشور می شوند ( و اذا الوحوش حشرت = و هنگامی که وحوش حشر کرده می شوند»، آن گاه حیوانات می توانند از انسان شکایت کنند که خدایا من در خانه این شخص گرسنه بودم، من مُردم از آزارهای او ، باردار بودم، نتوانستم غذا بخورم، بچه ام سقط شد، و ...
حقوق جمادات و گیاهان را هم باید رعایت کنیم
از آنجا که همه موجودات، اعم از جامدات، گیاهان، حیوانات و انسان ها روح دارند، درنگاه اسلام همه آنها احترام و حقوق دارند.
سنگریزه ای که در دست پیامبر اکرم بود، حضرت فرمود: من تسبیح این سنگریزه را درک می کنم. «ان من شیء الا یسبح بحمده، ولیکن لا تفقهون تسبیحهم؛ همه چیز تسبیح خدا را می کنند، اما شما تسبیحشان را درک نمی کنید». برای همین است که معصوم(علیهم السلام) فرمود: «وقتی به یک گیاه آب می دهید، مثل این است که به یک مؤمن آب می دهید».پس باید احترام جمادات را نیز رعایت کنیم.
جماداتی که اطراف ما هستند، همه شعور دارند، حس دارند، می فهمند و درک می کنند. با همین درکی که دارند، خدا را تسبیح می کنند. پس باید حرمت لباس، اتومبیل، موتور و ... را رعایت کنیم.
با چنین درکی بود که پیغمبر اکرم برای عصا و سایر ملزوماتشان که فقط جسمیتی داشتند، اسم گذاشته بودند. اینها برای این است که این اشیاء درک دارند. مثلا «ستون حنانه» که پیامبر اکرم به آن تکیه می داد، می فهمد که چه کسی به او تکیه داده است؛ درک می کند که آیا یک آدم فاسق به او تکیه داده یا یک فرد مؤمن. ستون حنانه درک می کند موجودی که به او تکیه داده، به خدایی که این جامد او را تسبیح می کند، شبیه تر است و همین تکیه دادن آدم مؤمن، برایش لذت بخش است.
کلیدواژه ها:
آثار استاد