www.montazer.ir
یک‌شنبه 24 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 11736
زمان انتشار: 13 ژوئن 2020
انسان حد و شأن بلندی دارد که نباید به پایین تر از آن مشغول شود

قلب، جلسه 30، 1389/11/23

انسان حد و شأن بلندی دارد که نباید به پایین تر از آن مشغول شود

گاهی ما این عبارات را که می گوید: «این کار در شأن تو نیست؛ این کار برازنده تو نیست و...» را در خطاب به خود و یا به دیگران به کار می‌بریم. این یعنی شما یک شأن و حد بلندی دارید که اگر به کاری دون این شأن بپردازید، می‌فهمید که این کار و یا این فکر آلوده، برازنده تو نیست.

اگر دو تا بچه سر شکلات، کیک ... دعوا کنند و به هم ناسزا بگویند، ما از بچه عیب نمی‌گیریم و نمی‌گوییم عجب بچه خبیث و بدجنسی است. چون حد او این است. اما اگر یک آدم بزرگ این کار را بکند، می‌گوییم این دون شأن تو بود.

حالا باید بدانیم که نفخه الهی حد و شأن ماست. پس باید حد و قیمت مان دست مان باشد تا در چیزهایی که شأن ما و قیمت ما نیست، سرمایه­گذاری نکنیم. چون در هر چیزی که پایین ­تر از خودت است، سرمایه­ گذاری کنی، می‌بازی.

قبلاً گفتیم انسان سه مرحله حیات دارد. در مرحله اول، ما همه در عالم قدس و پاکی، نزد حق تعالی بودیم و نهایت پاکی و قدس را داشتیم. وقتی آمدیم به دنیا و به بدن تعلق گرفتیم و بدن­دار شدیم و جنسیت پیدا کردیم و نر و مادگی، زن و مرد بودن مطرح شد، این شروع آلودگی ما بود به ماده.

یعنی من که پاک هستم و روح خدا هستم. حالا به یک بدنی تعلق گرفته ام که این بدن می‌تواند منشأ آلودگی‌ها باشد. مثلاً این بدن من می‌تواند با کشش‌های مردانه یا زنانه من را به چیزهایی سرگرم و آلوده کند که از عالم خودم، از محبوب و اله و کمال خودم و هدف خلقتم دور شوم. یعنی بدن جزء وجود حقیقی ما نیست. انسان نه زن است و نه مرد. بدن داشتن جزء کمالات حیوانی ما و از تعلقات دنیایی ما است. بنابراین، باید حواس مان باشد که شأن ما و حقیقت ما، غیر از بدن ما و غیر از جنبه جنسی، یعنی زنانگی و مردانگی ما است. استفاده درست از زنانگی و مردانگی ما، می‌تواند به طهارت دل ما کمک کند.

پاکی دل، طهارت قلب

انسان باید دقت کند که قبلاً کجا بوده و الان کجا هست و قرار است کجا برود تا مسأله طهارت برایش حل شود. مسأله طهارت بحث مبسوطی است. خیلی نمی‌توانم به آن بپردازم، فقط کلیات را عرض می‌کنم. وقتی می‌گوییم پاکی و طهارت دل، باید ببینیم منظور از طهارت دل چیست. دل چه موقع پاک است، چه موقع آلوده و ناپاک است.

قرآن، آن چیزی که دل انسان باید به آن تعلق داشته باشد را دقیقاً مشخص کرده و مسئله را روی قاعده حب و محبت آورده و بیان کرده که ما باید به چه چیزهایی علاقه داشته باشیم و اساساً شروع پاکی و آلودگی از کجا می‌آید؟

ما برای طهارت و آلودگی بدن چه تعریفی داریم؟ پاکی و آلودگی بدن به چیست؟ این که این بدن پاک است یا نجس یا آلوده و مریض است، از کجا می‌دانیم؟ از آنجایی که آلودگی جذب شود. وقتی می‌گوییم، آلودگی و پاکی، بسته به این است که این چیز، آلودگی جذب کرده یا نه. اگر چیزی از آلودگی به آن نباشد، پاک است. اگر بدن آلودگی را از راه پوست یا از طریق گوش و چشم و دهان گرفته باشد، می‌گوییم آلوده یا مریض است.

اما روح چگونه آلوده می‌شود؟ چون جذب روح و قلب از طریق محبت است، پس روح از طریق دلدادگی و وابستگی و میل، ممکن است به طهارت یا به آلودگی برسد. مبنا در پاک بودن و آلودن بودن، میل و محبت انسان است و اینکه انسان چه چیزی را دوست دارد و چه چیزی را دوست ندارد. در قرآن کریم آیه 24 سوره توبه وقتی می‌خواهد یک دل پاک یا دل آلوده را معرفی کند، می‌فرماید: به همه بگو اگر پدرانتان، پسران، برادران، همسران، خاندان، اموالتان، شغل و تجارتتان و خانه­ هایتان محبوبتر از خدا و رسول و جهاد در راه خدا باشد، شما آلوده شده اید و فاسق هستید.

پس طهارت به حب است. اگر چیزی را که دوست داری در شأنت هست، پاک هستی و اگر در شأنت نیست، ناپاک هستی. هنر انسان این است که دلش را پاک نگه دارد. همانطور که در بحث‌های قبل خواندیم، هنر انسان به این است که دلش را سالم نگه دارد. سالم یک عبارت و صورتِ دیگری از پاکی است.

دلِ پاک، یعنی دلی که از چیزهایی که شایستگی معشوق بودن را برای ما ندارد، منزه و پاک است. اما اگر چیزی یا کسی شایسته معشوق بودن نیست و آن را دوست داشته باشی، ناپاک و آلوده می‌شوی.

قرآن نمی‌گوید کسی که خدا را دوست ندارد، فاسق است. می‌گوید، اگر این 8 معشوق را شما بیشتر از خدا دوست داشته باشید، فاسق هستید.[1] یعنی کسی که خدا را دوست دارد، هم می‌تواند حیوان باشد، چون حیوانات هم خدا و هم ائمه را دوست دارند. شتر امام سجاد (علیه‌السلام) آنقدر شیفته حضرت بود که از فراق حضرت مُرد. حضرت آیت الله اشرفی اصفهانی شهید محراب یک گربه داشت. این گربه بعد از شهادت ایشان، دو سه روز در خانه گریه و ناله می‌کرد، بعد هم رفت و در آن خانه نماند.

پس حیوان می‌تواند به شدت دلبسته انسان باشد و به حدی عاشق شود که حتی خودش را بکُشد. عشق تا این مرحله که موجود جانش را فدای معشوق کند. این حالت در حیوان هم هست. حیوان می‌تواند عاشق یک انسان و یا عاشق یک حیوان دیگر شود.

فقط دوست داشتن خدا دلیل بر خوب بودن نیست

اینکه ما خدا را دوست داشته باشیم، دلیل نمی‌شود آدم خوبی باشیم. می‌گوید، خدا را دوست داری، ولی به اندازه‌ی یک مسلمان که یک حیوان مذهبی است. اما انسان خوب، یعنی کسی که باطنش هم انسان است. یعنی در حرکت به سمت تولد از رحم مادر به دنیا، این کسی است که خدا برایش عزیزترین کس است.

این فرد اگر علم را می‌خواهد، به عشق خدا می‌خواهد. هر جا خدا نخواهد، دنبال علم هم نمی‌رود. مثل این همه دانشمندان ما در رشته ­های مختلف در زمان دفاع مقدس، علم را خواستند، اما تا زمانی که می‌توانستند برای خدا از آن استفاده کنند. در غیر این صورت، وقتی که خود علم مانع شد، علم را رها کردند و به خدا چسبیدند. ما در زمان دفاع مقدس دانشجو و مهندس و دکتر در آمریکا داشتیم که وقتی فهمیدند جنگ است، آمدند و به جبهه رفتند و به شهادت هم رسیدند. علم مانع شان نشد. چون خداوند 3 چیز را علامت انسانیت بیان فرمود: عشق به خدا، اهل بیت (علیهم‌السلام) و جهاد. در واقع یعنی عشقِ به معشوق، عشق به راه و عشق به فداکاری برای رسیدن به معشوق. خدا معشوق اصلی ماست. معصومین را که باید دوست داشته باشیم، برای این است که آنها راه و مسیر خدا هستند و خدا در قرآن بر مودت‌شان تأکید کرده که بدون آنها شما اساساً به من نمی‌رسید.

خدا جهاد را برای چه مطرح کرده؟ چرا نگفته حج و نماز و روزه و گفته جهاد؟ به این دلیل که انسان برای رسیدن به معشوقش باید اهل تلاش و مبارزه باشد.

در نبرد بین کمالات، باید خدا را انتخاب کرد

گاهی در زندگی انسان، جنگ و تردید‌هایی در بین این کمالات پیش می‌آید که انسان باید در این نبردها الله را انتخاب کند. خدا ما را امتحان می‌کند. بین پول و خدا باید خدا را انتخاب کنی. بین شهرت و خدا، بین خدا و قدرت و ریاست، بین درس و علم و خدا، باید خدا را انتخاب کنی. انسانها همه بدون استثناء امتحان می‌شوند. بسته به اینکه یک نفر چه انتخاب‌هایی کرده که امتحانش هم براساس انتخاب‌هایش صورت می‌گیرد. باید انتخابی داشته باشیم که بتوانیم در آن طهارت مان را حفظ کنیم. محل سکونت، اتومبیل، لباس، مدرک تحصیلی، ثروت، مقام، سواد و استادی ... هر چیزی که می‌تواند انسان را آلوده کند.

انسان زمانی حقیقتاً انسان است که الله، اله ­اش باشد. یعنی عاشق بینهایت باشد. رسیدن به کمال مطلق و انسانیت مطلق و رسیدن به عالیترین درجه، محبوبش باشد و گر نه حرکتش کُند شده و به انسانیت نمی‌رسد. همه کمالات قشنگ هستند. کمال های حسی، کمالات خیالی، وهمی و عقلی خیلی زیاد هستند. ما باید دقت کنیم. اگر کمالات پایین تر از کمالات فرشته­‌ای را بخواهی، یک حیوان خوب می‌شوی و باز هم انسان نیستی. ما تنها زمانی به کمال انسانی می‌رسیم و باطن‌مان به مقام انسانی می‌رسد که کمالات بالاتر از فرشته ­ها را بخواهیم. یعنی حتی تا وقتی که در کمالات فرشته ها هستیم، یعنی کمالات عقلانی، ما نهایتاً فرشته می‌شویم. تنها زمانی باطن ما انسانی می‌شود که حقیقتا بتوان گفت: «لا إله إلا الله». این ذکر از افضل عبادات است.

انسان مدام باید محبت خدا را به عنوان هدف نهایی و محبت اهل بیت (علیهم‌السلام) را به عنوان مسیر، در دلش پرورش دهد و روح جهاد برای رسیدن به خدا، تلاش برای رسیدن به مقام انسانی در وجودش باشد. بنابر این، از هر چیزی که ما را از الله، اهل بیت (علیهم‌السلام) دور می‌کند و روح جهاد را در ما می‌میراند، باید پرهیز کنیم. این می‌شود، طهارت و پاکی دل.

دو نوع طهارت وجود دارد

دو نوع طهارت وجود دارد: 1) طهارت تکوینی، 2) طهارت تشریعی.

طهارت تکوینی، طهارتی است که خدا ما را پاک می‌کند. یعنی در دست ما نیست و قبل از اینکه ما به این دنیا بیاییم، طهارت تکوینی داشتیم، چون حامل روح و نفخه‌ی خدا بودیم.

طهارت تشریعی، یعنی انسان با رعایت مقررات دینی و اطاعت از خدا و پیغمبر، به مرور زمان خودش را به پاکی می‌رساند. با اطاعت از دستورات الهی، ذره ذره دلش را پاک می‌کند تا کم کم به آن پاکی و سلامت نهایی برسد.

ما همه طهارت تکوینی داشته ایم و حالا که تعلق به بدن گرفته ایم و به دنیا آمده ایم، شهوت‌های «حسی و خیالی و وهمی و عقلی» به ما تعلق گرفته، از پاکی درآمده ایم و برای اینکه بخواهیم از این وضع در بیاییم و به آن وضعیت پاک قبلی برگردیم، احتیاج به استاد، راهنما و قانون، مقررات و برنامه داریم. استاد و راهنمایی که کتاب و مقررات و برنامه را بلد باشد و درس بدهد.

آن کتاب را خدا فرستاده و اسمش قرآن است. این کتاب، کتابی است که به فرمود:«لَا یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَكِیمٍ حَمِیدٍ[2]= از پیش روى آن و از پشت‏ سرش، باطل به سویش نمى ‏آید. وحى و [نامه]اى است از حكیمى ستوده[صفات]» آمده و هیچ باطلی به آن راه پیدا نمی‌کند و آلوده نمی‌شود». این کتاب معصوم است. این کتاب، کتاب طهارت و پاکی است و آنقدر قدرت دارد که می‌تواند انسان را به مَثَل و مظهر خدا تبدیل کند. همه‌ی آن قوایی که من از خدا دارم، این کتاب می‌تواند آنها را در من شکوفا کند.

احتیاج به مربی پاک هم دارم. یک مربی پاک که بتواند با این کتاب ارتباط برقرار کند. تسلط کامل بر این کتاب داشته باشد و بتواند با این کتاب، قوانین را به من یاد بدهد و من را بالا ببرد:«إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیراً[3]= خدا فقط مى‏ خواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاك و پاكیزه گرداند.»

قرآن می‌فرماید:«فِی كِتابٍ مَكْنُونٍ لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ= در کتاب مکنونی است که جز پاکان به آن راه ندارند.»

یک جا قرآن می‌گوید، جز پاکان به باطن قرآن راه ندارند و در جای دیگر این پاکان را اهل بیت (علیهم‌السلام) معرفی می‌کند. پس ما استاد و مربیِ پاک و معصوم احتیاج داریم. کتاب معصومی می‌خواهیم تا ما را به طهارت یعنی به مقام و جایگاه اولیه خلقت خودمان برساند.

از طرفی هم به پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌گوید، به همه بگو: من جز مودت اهل بیت از شما چیزی نمی‌خواهم[4].

پیغمبر فرمود: اجر و نتیجه کار من باید در شما باشد. شما باید کسی را دوست داشته باشید که صددرصد معصوم و پاک باشد تا با کتاب پاک که قانون است، بتوانید به مقام قدس و پاکی راه پیدا کنید. استادی که خودش آلوده است و خودش گناه می‌کند، نمی‌تواند ما را به طهارت برساند. از این رو پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: من دو چیز برای شما می‌گذارم:«کِتابَ الله وَ عِترَتی= کتاب خدا و عترتم». همین دو چیز هستند که ما را تا مقام ربوبیت می‌رسانند. تا آنجا که ما شبیه خدا شویم و هیچ فرقی با خدا نداشته باشیم. جز اینکه او خالق است و ما مخلوق هستیم و به آن ملک کبیری که خدا در قرآن برای ما گفته راه پیدا کنیم.

طهارت قلب یعنی دلت از غیر خدا پاک باشد

طهارت قلب یعنی، دل از غیر خداوند تبارک و تعالی پاک باشد. هر چیزی که بتواند رابطه من با خدا را از صمیمیت و عشق و دلدادگی با اهل بیت(علیهم‌السلام) یا جهاد در راه آنها باز بدارد، قلب من را آلوده کرده، حتی اگر یاد خود خدا باشد.

گاهی یاد خود خدا انسان را از خدا دور می‌کند. حتی اگر عبادت باشد. زمان امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) چه آدم‌های ابلهی بودند که به امیرالمؤمنین می‌گفتند: تو می‌جنگی و ما از این جنگ ها و خون و خونریزی خوش‌مان نمی‌آید. ما می‌خواهیم برویم یک گوشه­ ای عبادت کنیم. یا علی! ما را به جنگ نبر. این امام معصوم که مظهر پاکی است، الان حکم به جهاد داده، ولی اینها مرد جنگ نبودند، این عبادت‌شان جز اینکه آنها را به شیطان نزدیک ‌کند، حاصلی برایشان ندارد.

در دوره دفاع مقدس هم خیلی‌ها بودند که اصلاً با دفاع و جنگ و این همه شهید و اینکه علیه یک مملکت شیعه و دین اسلام حمله شده، کاری نداشتند. ولی زیارت عاشورای‌شان را داشتند. حج و کربلای‌شان را می‌رفتند. در خانه ­شان روضه هم می‌گرفتند. اینها به درد نمی‌خورد. این روضه، حج و کربلا و زیارت عاشوراها نفرین و تاریکی می‌آورد و قلب‌شان را آلوده می‌کند که مشمول حمله سمت راست می‌شود. شیطان برای اینکه نگذارد یک نفر به خدا نزدیک شود، مدتی او را به کارهای پاک که صورت مقدسی دارند، مشغول می‌کند. در حالی که این صورت های مقدس، در باطن نجس و آلوده هستند. کارهایی که ظاهراً خیلی خوب هستند و ثواب دارند؛ ولی خودش هم می‌داند که دارد سر خودش را کلاه می‌گذارد. مثل همان‌هایی که با امیرالمؤمنین می‌جنگیدند؛ ولی شب ها تا صبح نمازشب می‌خواندند. صبح‌ها هم هر روز تا شب روزه می‌گرفتند. خوارج اینطور بودند. با خلیفه و مظهر خدا جنگ می‌کردند؛ اما با نماز و روزه، خودشان را آرام می‌کردند؛ ولی همه جهنمی بودند.

صورت مقدس، یعنی گاهی کمالات یک آدم می‌تواند برای آدم خیلی خطرناک باشد. یعنی گاهی عبادت‌ها، پاکی‌ها، تقوا، نمازشب، کربلا رفتن، مکه رفتن، حیا، حجاب و پاکی می‌تواند خطرناک باشد. پس باید دقت کرد که یک موقعی خود اینها آدم را از خدا غافل نکند.

امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمود: «طَهِّرُوا قُلوبَكُم مِن دَرَنِ السَّیّئاتِ تُضاعَفْ لَكُمُ الحَسَناتُ[5] =  دلهاى خود را از چرك گناهان پاك كنید تا حسنات شما دو چندان شود.» می‌بینیم که باز طهارت را روی دل بردند. «َدرَنِ» یعنی چرک.

پاکی در نهاد همه انسان ها وجود دارد

دوست داشتن پاکی در نهاد همه­ ما هست. «الهمها فجورها= خدا فجور و پاکی را به انسان الهام کرده»، به همین معنی است. این یادمان باشد که شیطان ما را گول نزند. در حمله از عقب، شیطان آلودگی‌های گذشته و گناهان گذشته را به رخ‌مان می‌کشد. بعد کم کم این گناهان اگر تکرار شوند، شیطان یک شخصیت منفی به شما می‌دهد. یعنی به تو می‌گوید، تو آدم بشو نیستی. تو اصلاً ذاتاً آدم کثیفی هستی. درحالی که این حرف شیطان دروغ است. چون ما ذاتاً کثیف نیستیم. ما ذاتاً از جنس خدا بودیم و روح خدا را داشتیم. این روح مثل الماسی می‌ماند که ممکن است رویش گرد بنشیند، اما الماس است. قلب‌های ما از جنس خدا و بالاتر از فرشته ­هاست. مسیر انسان روی محبت است. عاشق هر چیز هستی یا آلوده هستی یا پاک هستی. همه شخصیت انسان از عشقش معلوم می‌شود.

حالا هستند بعضی‌ها که ذاتاً نجس می‌شوند. اینها همان کافر و مشرک هستند. خداوند درباره آنها می‌فرماید:«خَتَمَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ» که در آینده بحث «ختم دل یا مُهر دل» را خواهیم گفت. یا می فرماید: «طَبَعَ اللَّهُ» طبع می‌کند. این دیگر آدم بشو نیست. البته این مال ما نیست. یعنی در مسلمانان و شیعه ­ها اینطوری نیست. این برای کفار است. آدم‌هایی که لجوج و عنود هستند. همه کفار هم نه. زیرا بسیاری از کفار، آدم‌هایی هستند که زمینه­ های پاکی و رشد دارند. ممکن است خیلی از شهوت‌هایی که در یک مسلمان باشد در کافر نباشد. گاهی کافر چون اطلاعات نداشته، به راه اسلام نیامده. اما اگر اطلاعات کسب کند، در طهارت و پاکی، دست صد تا مسلمان را از پشت می‌بندد و خیلی رشد می‌کند. کفاری هستند که به ایمان نزدیکتر از ما هستند و اینها فقط اطلاعات می‌خواهند. اگر اطلاعات به آنها برسد، از همه ما جلو می‌زنند. خیلی از شهوت‌هایی که ما داریم اینها ندارند.

الان سالی 200 هزار نفر در آمریکا مسلمان می‌شوند. این آمار 3 سال پیش بود که سالی 100 هزار نفر بوده و الان رسیده به سالی ۳00 هزار نفر و در بین آنها دختر و پسرها و زنها و مردهایی هستند که به قول مقام معظم رهبری مثل انبیاء پاک هستند.

خیلی از نمازخوان‌ها بی‌نماز محشور می‌شوند و خیلی از باحجاب‌ها، بی‌حجاب محشور می‌شوند. چون هیچ وقت از نماز و حجاب خوش‌شان نمی‌آمده و دنبال یک فرصتی بوده اند که بتوانند یکطوری از شر این پوشش خلاص شوند. چون گفتیم طهارت مربوط به بخش قلب است.

گر گلست اندیشه‌ی تو، گلشنی                        ور بود خاری، تو هیمه‌ی گلخنی

ما چقدر باحجاب‌های بی­حجاب داریم. چقدر نمازخوان‌های بی­نماز داریم. چقدر بی ­نمازهای نمازخوان داریم. یعنی اینها بی­ نماز هستند. اما دلشان لَک می‌زند برای نماز. یعنی اینها اگر یک ذره بفهمند، کشیده می‌شوند. در آمریکا و در اروپا پر است از این انسان‌های معصوم. از این طرف، در کشور خودمان هم پر است از آد‌م های مریض و آلوده که اینها اگر از اینجا بروند دو سال آنجا بخواهند زندگی کنند، هیچ چیز از دین‌شان باقی نمی‌ماند.

پس همانطور که گفتیم، در بحث طهارت و آلودگی، مبنا دل است. دلت هر جا هست؛ دلت هر چه را می‌خواهد؛ این عقربه خیال دلت هر جا پر می‌زند؛ معلوم است تو پاک هستی یا نه.

از شهرری خدمت امام صادق(علیه‌السلام) رفتند. حضرت پرسیدند: از کجا آمده اید؟ عرض کردند: ما از ری آمده‌ایم. فرمود: مرحبا به برادران قمی ما. گفتند: نه آقا ما مال ری هستیم. مال قم نیستیم. فرمود: مرحبا به برادران قمی ما. دوباره گفتند: نه آقا مثل اینکه اشتباه شد. ما می‌گوییم از ری آمده ایم. فرمود: مرحبا، به برادران قمی ما. یعنی شما در ری هم که باشید، با فلسفه قم و با حقیقت قم و فرهنگ قم هستید و قمی هستید. می‌گوید مهم نیست که حتما در شهر قم باشید تا قمی باشید. مهم این است که فرهنگت قمی باشد. ما الان آمریکایی و اروپایی زیادی داریم که قمی هستند و چقدر قمی هم داریم که آمریکایی هستند و ایرانی های زیادی داریم که آمریکایی و اروپایی هستند. فرهنگ و لیاقت‌شان آنطوری است. الان 101 کشور اعم از آمریکایی و اروپایی در قم دارند درس می‌خوانند. آنها امامی هستند.

پی نوشت:

[1] . قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِیرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ= بگو: اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و همسرانتان و خویشانتان و اموالی که فراهم آورده اید و تجارتی که از بی رونقی و کسادی اش می ترسید و خانه هایی که به آنها دل خوش کرده اید، نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راهش محبوب ترند، پس منتظر بمانید تا خدا فرمان عذابش را بیاورد؛ و خدا گروه فاسقان را هدایت نمی کند. (سوره توبه/24).

[2] . سوره فصّلت/42.

[3]. احزاب/33.

[4] . قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى. (شوری/23.)

[5] . غرر الحكم : 6021.

ع ل 380

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed