مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
امام خمینی (ره) تفکر جهانی داشت و -با برنامه- به فکر راه انداختن بسیج جهانی بود، او انقلاب نکرد که خودش را به ایران محدود کند. نگرش امام(ره) در مبارزه، یک نگرش تاریخی، مهم و به بلندای همه زمین و جهان بود، امام هیچ وقت انقلاب اسلامی را شروع نکرد برای اینکه شاه را بیرون کند و فقط یک حکومت تشکیل دهد، -فکرش یک فکر جهانی بود- به همین جهت بود که ایشان تئوری ولایت فقیه را چند سال قبل از انقلاب مطرح کرد.
امام(ره) دست روی نکتهی مهمی میگذارد،او می گفت: «ما میخواهیم ابرقدرتها را له بکنیم، ما میخواهیم خوارشان بکنیم، ما میخواهیم ذلیلشان بکنیم، ما میخواهیم لگدمالشان بکنیم، ما ابهت دو ابرقدرت را شکستیم، ما زمینه را برای کل جهان فراهم کردیم، ما داریم اینکار را انجام میدهیم، تصمیم ما یک تصمیم دیگر است، اصلاً من برای یک کار دیگری آمده ام»
همه گذشته ما، درس برای آینده ماست و ما اصلاً یک چیزهایی را نه تنها بعید نمیدانیم، بلکه یقین داریم که شدنی خواهد بود، امام(ره) وقتی برخی حرفها را میزدند بعضیها ممکن بود ساده از کنارش رد شده و بگویند: چه دارد میگوید؟
سرهنگی که امام را به تبعید برده بود، میگفت امام به من گفت: «یک روزی گردن این مردک، همین شاه، طناب می اندازند و در این خیابانها میکشانند» بعدها طناب سر این مجسمهها گرفته بودند میکشاندند، دو سه تا بچه کوچک و فسقلی این کار را میکردند، و به شاه میخندیدند و او با ذلت فرار کرد.
موقع تبیعد از امام پرسیدند: «آقا شما برای چه قیام کردید؟ یاران و سربازن تو کجا هستند؟» گفتند: «سربازهای من فعلاً دارند در کوچه ها بازی میکنند» این را امام گفت و 15 سال بعد ثابت شد، همانست، سربازهای خمینی از کوچهها جمع شده، همدیگر را پیدا و بسیجی را تشکیل دادند و بعد خودشان را برای یک رسالت جهانی (به ذلت کشاندن ابرقدرتها) آماده کردند و دیدیم چقدر قشنگ از پس این کار برآمدند.
وقتی به خدا نگاه کنیم دیگر جزء عمال خدا هستیم، دست خدا هستیم، امام(ره)خیلی زیبا فرمود: «من دست شما رزمندگان را که دست خدا بالای اوست میبوسم» یعنی این دست دیگر دست خداست، اینطور پیروز میشوید، اما وقتی انسان به خودش نگاه کند، وقتی عُجب بگیرد، حتماً در مقابل دشمن شکست میخورد.
برگرفته از سلسه مباحث ما و امام زمان(علیه السلام)
کلیدواژه ها:
آثار استاد