مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
تعیین رهبر و امام، یعنی تعیین یک متخصص که از حد مردم فراتر است و این تشخیص، برای مردم کار راحتی نیست. بنابراین خداوند تبارک و تعالی در آیه 124 سوره انعام میفرماید: «اَللهُ اَعلَمُ حَیثُ یَجعَلُ رِسالَتَه = خدا بهتر میداند که کجا، رسالت خود را مقرر دارد».
همچنین حضرت رضا (علیهالسلام) در روایتی به عبدالعزیز بن مسلم میفرماید[1]: «پس امامت همیشه در فرزندان حضرت ابراهیم (علیهالسلام) بود، در دوران متوالی و از یکدیگر ارث میبردند تا خدای تعالی آن را به پیغمبر ما به ارث داد و خود او جل و تعالی، در سوره آل عمران آیه 68 فرمود: «إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَهَٰذَا النَّبِیُّ وَالَّذِینَ آمَنُوا ۗ وَاللَّهُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنِینَ = در حقیقت نزدیکترین مردم به ابراهیم کسانى هستند که از او پیروى کردند و نیز این پیامبر و کسانى که به او گرویدهاند. و خدا ولیّ مؤمنان است».
امامت به فرمان خدا از پیامبر(ص) به حضرت علی(ع) داده شد
امام رضا (علیهالسلام) به عبدالعزیز بن مسلم میفرماید[2]: «پس امامت مخصوص آن حضرت گشت و او به فرمان خدای تعالی و طبق آنچه خدا واجب ساخته بود، آن را به گردن علی نهاد».
در غدیر خم، توسط جبرئیل از طرف خداوند، به پیامبر(صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) دستور میرسد که «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ یَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْكَافِرِینَ [3]= ای پیغمبر، آنچه از خدا بر تو نازل شد (به خلق) برسان که اگر نرسانی تبلیغ رسالت و اداء وظیفه نکردهای، و خدا تو را از (شر) مردمان محفوظ خواهد داشت، (و دل قوی دار که) خدا کافران را (به هیچ راه موفقیتی) راهنمایی نخواهد کرد». همچنین پیامبر(صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) برای اینکه زحمات بیست و سه ساله خودش هدر نرود؛ امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را منصوب کردند.
شخصی به نام نعمان، به پیغمبر(صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) عرض کرد: به ما گفتی حج بروید، جهاد کنید، نماز بخوانید؛ حالا علی(علیهالسلام) که سن کمی دارد را بر ما حاکم کردی! حضرت فرمودند: من او را تعیین نکردم، خداوند علی(علیهالسلام) را تعیین کرده است. او دست به دعا برمیدارد و میگوید: خدایا اگر پیغمبر راست میگوید، یک سنگ همین الآن به سر من بخورد. بلافاصله یک سنگ، به سر او میخورد و به درک واصل میشود. خداوند در این رابطه، در آیه1، سوره معارج می فرماید؛ «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِع = تقاضاكنندهاى، تقاضاى عذابى كرد».
اسامی ائمه در روایات مختلف، آمده است
پیامبر(صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) در روایتی فرمودند: خداوند اسامی تک تک ائمه را بعد از من، معین کرده است. در حدیث قدسی نیز، خداوند اسامی ائمه(علیهم السلام) را یک به یک تا امام زمان (علیه السلام) ذکر کرده اند. در چندین روایت نیز خداوند تبارک و تعالی، در مورد امام زمان (علیهالسلام) مطالبی فرموده اند.
همچنین امام رضا(علیه السلام) به عبدالعزیز بن مسلم میفرمایند[4]: «و سپس در میان فرزندان برگزیده او که خدا به آنها علم و ایمان داده، جاری گشت و خداوند در آیه 56 سوره روم فرمود: «وَقَالَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَالْإِیمَانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فِی كِتَابِ اللَّهِ إِلَىٰ یَوْمِ الْبَعْثِ ۖ فَهَٰذَا یَوْمُ الْبَعْثِ وَلَٰكِنَّكُمْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ = و آنان که مقام علم و ایمان داده شدهاند (به آن فرقه بدکار) گویند: شما تا روز قیامت که هم امروز است، در کتاب خدا (یعنی عالم علم خدا) مهلت یافتید و لکن بر آن آگاه نبودی».
«پس امامت تنها در میان فرزندان علی است تا روز قیامت، زیرا پس از محمد (صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) پیغمبری نیست. این نادانان از کجا و به چه دلیل برای خود امام انتخاب می کنند. همانا امامت، مقام پیامبران و میراث اوصیاء است. همانا امامت، خلافت خدا و خلافت رسول خدا و مقام امیر المؤمنین (ع) و میراث حسن و حسین (علیهما السلام) است».
حاکمیت رهبر الهی بر ایران، نعمت بسیار بزرگی است
یکی از چیزهایی که در روی کره زمین، مایه افتخار ما به همه مردم دنیا و حتی به مسلمان هاست؛ این است که ولایت و رهبری سیاسی ما، دست شیطان نیست. دست کسی است که از خود ما به ما مهربان تر است و سطح زندگی او، در سطح فقیرترین مردم است. الآن ولی امر مسلمین ما، فرزند رسول خداست. یک فقیه عادل و مدیر و مدبر و زاهد است که با شرایطی که ائمه گفته اند، به رهبری رسیده است.
امام رضا(علیه السلام) در روایتی خطاب به عبدالعزیز بن مسلم میفرمایند[5]: «همانا امامت، زمام دین و مایه نظام مسلمین و صلاح دنیا و عزت مؤمنین است». دین داری جامعه ای که رهبر الهی ندارد، به درد نمی خورد و آن جامعه نظام هم ندارد. یک جامعه ضعیف ذلیل مترقی است که استکبار به راحتی بر آن حکومت میکند؛ مثل بعضی از کشورهای اسلامی. فقط جمهوری اسلامی است که روی کره زمین می تواند ادعا کند، زیر بار استکبار نیست و خودش برای خودش، تصمیم می گیرد و عزیز و نظام مند است. امام خمینی(رحمتاللهعلیه) عزت و شرافت ولایت و امامت را به ما داد و میلیون ها انسان را بعد از قرن ها، تحت ولایت خداوند تبارک و تعالی درآورد. قبل از آن، ولی ما شاه بود و آمریکا برای ما تصمیم می گرفت.
ایرانیها، هم اکنون وظیفهای خاص در جهان دارند
ما خیلی خوشبخت هستیم و این نعمت بسیار بزرگی است که انسان، یک روز در ولایت حق نفس بکشد. ولی مثل ماهی در آب هستیم. اصلاً قدر نمیدانیم و هنوز به عظمت این نعمت، پی نبردهایم.
این خیلی افتخار بزرگی است که الآن نصیب ما شده و خیلی باید شاکر خداوند باشیم. چون به ندرت، در طول تاریخ اتفاق افتاده که مردم در برهه ای از زمان و در گوشهای از کره زمین، یک رهبر الهی بر آنها حاکم شود. غالبا در طول تاریخ، رهبران سیاسی و رؤسای مردم طاغوت ها بوده اند. کاش فرصت داشتیم و برایتان میگفتم، چرا ما در این برهه از زمان، برای این کار انتخاب شدیم. هیچوقت تاریخ به اندازه الآن، حساس نبوده. هر چقدر هم که به سمت آینده می رویم، این حساسیت بیشتر میشود.
در روایت نیز داریم که مسئولیت ایرانیها، با مسئولیت همه مردم روی زمین، در طول تاریخ فرق دارد. اگر ما نفهمیم، برای چه کاری انتخاب شدیم و سرمان گرم شود و در پیچ و خم زندگی برویم، خیلی خسارت می بینیم. ولی اگر بفهمیم که الآن کجا هستیم و چه وظیفه ای گردن ماست و چکار باید بکنیم، به قول پیغمبر(صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) از نظر درجات آخرتی، دیگر هیچ کس به گرد ما هم نخواهد رسید. یعنی ما الآن، بین بدترین شرایط آخرتی و یا همسایگی با پیغمبر(صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) و اهل بیت(علیهمالسلام) در قیامت، مانده ایم و میتوانیم یکی از آنها را انتخاب کنیم. فقط باید وظیفهمان را در این زمان تشخیص دهیم. در ده جلسه اول مباحث «آموزش دین»، درباره ایران و اسلام و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مفصل گفته ایم.
اگر امامت نباشد، همه چیز به هم می ریزد
امام رضا(علیه السلام) به عبدالعزیز بن مسلم می فرمایند[6]: «امامت، مایه نظام مسلمین است».
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) نیز فرمودند[7]: «خداوند امامت را مایه نظام امت، قرار داد». یعنی سکان امت، به دست امام است. امام که نباشد، حکومت به هم میریزد و جامعه غرق خواهد شد. اینکه الآن طاغوت ها نمیتوانند به ما حکومت کنند و هر چه توطئه میکنند، خنثی میشود و عزیزترین انسان ها در تاریخ هستیم و سرمان را بالا میگیریم و به هیچکس وابسته نیستیم و آقای خودمان هستیم؛ همه به برکت ولایت فقیه و امامت است.
اگر ما الآن ولایت فقیه را برداریم، با اینکه رئیس جمهور داریم، مجلس و قوه قضائیه داریم، ولی کشورمان به هم می ریزد و همه قوا فروکش می کند. همه در نکبت و کثافت و آلودگی غرق میشوند. امام، مثل بند تسبیح است که اگر آن را برداریم، همه چیز متفرق میشود و از بین می رود. اگر هیجان، بهجت، شور، شادی ایمانی، نورانیت، دین و معنویتی است؛ چون جامعه، یک کانون دارد و آن کانون، اینها را ایجاد میکند. شما چه بفهمید و چه نفهمید، چه بخواهید و چه نخواهید، خداوند بین قلب شما و قلب رهبر و ولی فقیه تان، پیوند برقرار کرده است.
رشد مادی و دنیایی هم، زیر سایه امام، انجام می شود
در مصالح دنیوی و اخروی، ما قائم به امام هستیم.
امام رضا(علیهالسلام) به عبدالعزیز بن مسلم میفرمایند[8]: «امامت مایه صلاح دنیاست». بنابراین شما دوران حکومت امام امت و مقام معظم رهبری را که نگاه کنید، میبینید، در طول تاریخ، ایران به این شدت، از جهات مختلف رشد نداشته است. زمان حکومت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) و پیغمبر(صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) نیز جامعه، رشد زیادی داشته است. بعد از امیرالمؤمنین(علیهالسلام)، جامعه اسلامی خیلی انحراف داشته و اشتباهات زیادی مرتکب می شود.
میفرماید؛ عبادت، معنویت حقیقی، کامل شدن نماز، همه این ها به دست امام، انجام میشود. ما در زمان شاه هم، نماز میخواندیم و حج میرفتیم. اما نماز و حج مان طاغوتی و آمریکایی بود. اگر الآن جلسات معنوی، خیلی راحت تشکیل میشود و میتوانید معارفتان را بی دغدغه بشنوید و یاد بگیرید، فقط به برکت امامت است.
امام، حافظ مرزهاست
امام رضا(علیهالسلام) خطاب به عبدالعزیز بن مسلم فرمودند[9]: «همانا امامت ریشه با نمو اسلام و شاخه بلند آن است. کامل شدن نماز و زکات و روزه و حج و جهاد و بسیار شدن غنیمت و صدقات و اجرای حدود و احکام و نگهداری مرزها و اطراف، بوسیله امام است».
امام است که می تواند دین را گسترش دهد و حدود را جاری و مرزها را حفظ کند.
ما اگر ولایت فقیه را نداشتیم، عراق و کشورهای دیگر که حمله میکردند، روز چهارم و پنجم تا مشهد میرفتند. در زمان شاه، رییس ستاد ارتش می گفت؛ ما الآن به قدری قوی شده ایم که می توانیم 48 ساعت در مقابل دشمن مقاومت کنیم. وقتی شاه رفت، قوی ترین ارتش های دنیا و نیروهای خاورمیانه، با حضور فیزیکی و مادی، هشت سال به این مملکت حمله کردند که بتوانند یک وجب از این خاک را بگیرند، ولی دست از پا درازتر با خسارت زیاد و با نکبت و ذلت، بچه ها بیرونشان کردند. فقط ولایت فقیه است که می تواند مرزها را اینگونه نگه دارد.
حالا اگر ولایت فقیه را برداریم، مردم حاضرند دشمن به خانه شان بیاید و بر خودشان و نوامیس شان حاکم شود، ولی کسی به راحتی، دست به اسلحه نبرد. فقط امامت است که می تواند، این قدرت را ایجاد کند.
امام، انسان را از نظر قدرت، به اوج میرساند
یکی از کارهای معنوی امام، این است که می تواند نیروهای عظیم نهفته در انسان ها را تهییج و بسیج کند که این کار هر کسی نیست.
فکر نکنید هر رهبر سیاسی، می تواند با مردم، این کار را بکند. مردم ممکن است برای کسی شعار بدهند، هورا بکشند و به او رأی بدهند، اما برایش خون نمی دهند. فیلسوف های بزرگ دنیا نتوانستند درک کنند، این چه قدرتی است که می تواند، یک انسان را به اینجا برساند.
جوانی که یک پاسبان را می دید، رنگش عوض می شد و بدنش به لرزه می افتاد، یکدفعه اسلحه دستش گرفت و در بیابان های کردستان و جنوب و غرب کشور، جلوی دشمن ایستاد.
در قضیه عاشورا نیز، زهیر از امام حسین(علیهالسلام) فرار میکند و نمیخواهد با ایشان روبرو شود. بالآخره در یکی از منازل، به امام بر می خورد. امام حسین(علیهالسلام) دنبالش میفرستد. اول نمی رود. همسرش به او می گوید؛ پسر پیغمبر، دنبال تو فرستاده، نمیروی؟ بالاخره به چادر امام حسین (علیهالسلام) میرود. هیچکس هم نمی داند، امام حسین(علیهالسلام) به او چه می گوید. وقتی برمی گردد به زنش می گوید؛ طلاق! خداحافظ! من رفتم. ولی زنش می گوید؛ من هم هستم.
امامت است که می تواند نیروها را بیرون بکشد. چون انسان مظهر خداست و از آن جهت که وابسته به خداوند تبارک و تعالی است، از نظر قدرت نا محدود است. قدرت که الآن بکار میگیریم، درصد کمی از قدرتی است که در درونمان است. اینکه این قدرت بالا بیاید و فعال شود، این کار امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. با حضور امام، قدرت ما ده ها برابر می شود. میفرمایند؛ در زمان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هر یک مرد، معادل چهل مرد، نیرو دارد.
تعابیر زیبای امام رضا(علیه السلام)، در مورد امامت
امام رضا(علیه السلام) به عبدالعزیز بن مسلم فرمودند[10]: «امام است که حلال خدا را حلال و حرام او را حرام کند و حدود خدا را به پا دارد و از دین خدا دفاع کند و با حکمت و اندرز و حجت رسا، مردم را به طریق پروردگارش دعوت نماید. امام مانند خورشید طالع است که نورش عالم را فراگیرد و خودش در افق است، به نحوی که دست ها و دیدگان به آن نرسد. امام ماه تابان، چراغ فروزان، نور درخشان و ستارهای است راهنما در شدت تاریکی ها و رهگذر شهرها و کویرهاو گرداب دریا».
نباید در مقابل امام، مجتهد شد. حلال و حرام، همانی است که امام می گوید.
وقتی میفرمایند؛ امام ماه تابان است، یعنی همه جا ظلمت است و فقط آن موقع که ماه میتابد، انسان می تواند همه جا را ببیند.
آنهایی که زمان شاه را مثل ما درک کردند یا یک سفر، به خارج از کشور رفته اند، می فهمند گرداب دریا و کویر یعنی چه. کویر که امام رضا(علیه السلام) می فرمایند؛ یعنی قتلگاه انسان و امام(علیه السلام) اینگونه جاها به درد انسان می خورد.
امام، وسیله نجات انسانهاست
امام رضا(علیهالسلام)، در روایتی به عبدالعزیز بن مسلم فرمودند[11]: «امام آب گوارای زمان تشنگی و رهبر به سوی هدایت و نجات بخش از هلاکت گاههاست. امام چون آتشی است بر تپه برای سرما زدگان و دلیلی است در تاریکی ها. هر که از او جدا شود، هلاک شود».
امام و رهبر الهی است که میتواند حقیقتاً انسان را سیراب کند و به شخصیت انسان، آرامش بدهد. همچنین وقتی انسانها گم می شوند، آتش روی بلندی را که ببینند، راه را پیدا کرده و خودشان را نجات می دهند. امام نیز به همین شکل، وسیله نجات انسانها می شود.
شما ملت ایران را ببینید. آمریکا و شاه، سالها برای رخنه فساد و کفر و بیدینی در این مملکت تلاش کردند. حتی در پانزده خرداد هم، مردم نتوانستند کاری بکنند. امام را میگیرند و به زندان میبرند و به خارج از کشور تبعیدش میکنند. ولی قدرت امام محدود نیست. امام ورای مرزها، تأثیر می گذارد و یخ ها را در طول پانزده سال آب می کند.
امام در ایران حکومت کرد، ولی ببینید در آمریکا و اروپا چقدر طرفدار دارند. طرفدارانی که حاضرند، به اشاره مقام معظم رهبری، عملیات استشهادی انجام بدهند. این یعنی نورانیت و روشنایی بخشی و وسیله گرمای سرما زدگان!
عشق به امام، بر عشق زمینی رزمندگان غلبه داشت
امام حسین (علیه السلام)، صحابه بزرگش را با یک نگاه، عاشق کرد. امام امت را هم دیدیم که با میلیون ها جوان، این کار را کرد؛ بدون اینکه با آنها یک کلام حرف بزند.
ما هنوز با بسیجی های سال های جنگ، خیلی فاصله داریم و نیز معلوم نیست، همانطور مانده باشیم.
یک آقایی از بچه های خیلی حزب اللّهی درس خوانده، می خواست ازدواج کند. ولی میگفت؛ می ترسم، همسرم مزاحمم بشود و مرا گرفتار کند. من او را آرام کردم. با بی رغبتی، والدینش برای او به خواستگاری رفتند و عقد کرد و از شهرستان آمد. به اوگفتم: چطوری؟ گفت: اصلاً اینجا اعصاب ندارم. اصلا نمی توانم درس بخوانم. طاقت ندارم. همه اش دوست دارم شهرستان بروم. گفتم: اینکه طبیعی است. مبارک هم است. ولی خودت را با بسیجی های زمان جنگ که امشب عروسی میکردند و فردا صبح جبهه بودند؛ مقایسه کن! خدا به آنها بچه می داد، چند ماه بعد، بچه شان را می دیدند.
آنهایی که این کار را میکردند، فقط برای انجام وظیفه، نمیرفتند. چون وظیفه، یک امر عقلانی است و جلوی عشق را نمیتواند بگیرد. آدم عشق همسرش را کنار بگذارد، بعد بگوید؛ عقلم میگوید؛ باید بروم. نه! آنجا یک عشق بالاتری بوده. آنجا معشوقی بود که تمام دل آنها را برده بود که می توانستند بروند.
اگر عاشق امام زمان شوی، زندگیت زیر و رو می شود
وقتی امام زمان دلت را ببرد، زندگیت، مزه دیگری دارد. دیگر هیچوقت احساس تنهایی، اضطراب نمیکنی و مشکلات، نمیتوانند با تو کاری کنند. اینها را در بحث «محبّت در ولایت» توضیح داده ام.
امام فقط برای این نیست که بگوییم؛ می خواهیم راهی را طی کنیم و به آخرت برسیم. امام دوست داشتنی ترین موجود و عزیزترین معشوق است. وقتی از انسان دلبری کند، تمام یخ های وجود، آب میشود. خیلی از عزیزانی که معنوی هستند و سال ها در مسائل دین، سابقه دارند مراجعه می کنند و میگویند؛ گرفتار مشکل هستم. به آنها میگویم؛ عزیزم برو عاشق شو! واقعاً اگر انسان عاشق شود، هیچوقت مشکلات نمی تواند با او کاری کند. گرفتاری ما این است که هنوز با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) رفیق نشدیم؛ طوری که دلمان برایش تنگ بشود. به او سر بزنیم و بگذاریم او هم به ما سر بزند. چون او دوست دارد، به ما سر بزند و ما نمی گذاریم.
اگر با او نجوا داشته باشید و رفت و آمد برقرار شود، آن وقت قدرتتان خیلی زیاد می شود. اگر در دانشگاه درس میخوانی، کار فنی و مهندسی میکنی، کار اقتصادی میکنی، کار معنوی و اخلاقی می کنی؛ قدرتمند می شوی. در غلبه برشیطان نیز، قدرتمند می شوی. اصلاً دیگر شیطان به گردت نمیرسد که بخواهد با تو کاری کند. اینکه گرفتاری و بدبختی داریم، دائم غصه دار هستیم، اضطراب ما را میگیرد، احساس پوچی میکنیم، سر در گم میشویم و میگوییم؛ نمی دانم چرا آنقدر حالم گرفته است، چرا گیجم، چرا افسرده ام، چرا بالا و پایین می شوم؛ همه برای این است که هنوز خودمان را در معرض آن خورشید فروزان قرار نداده ایم که یخ های مان آب شود. اگر قرار دهیم، دیگر همه اش گرما است. همه اش شادی و قدرت است. خنده، بهجت و سرور است. هرچه جلوتر برویم تا به نزدیک مرگ برسیم؛ شدت پیدا می کند. از آنجا به بعد دیگر یک انفجاری از عشق است. یک انفجاری از گرمای محبت به خداوند تبارک و تعالی و اولیاء اوست.
اگر با امام زمان(عج) خوب ارتباط داشته باشیم، دلبری های ایشان را درک میکنیم
امام رضا(علیه السلام) به عبدالعزیز بن مسلم فرمودند[12]: «امام ابریست بارنده. بارانیست شتابنده. خورشیدیست فروزنده. سقفی است سایه دهنده. زمینی است گسترده. چشمه ای است جوشنده و برکه و گلستان است. امام همدم و رفیق، پدر مهربان، برادر برابر».
شما با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز، همین احساس را دارید. اگر کسی کوچک ترین شناختی، از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) داشته باشد، میفهمد که هیچکس به اندازه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ما را دوست ندارد؛ حتی پدر و مادرمان. هیچکس مثل ایشان، نمی تواند همدم و رفیق ما باشد. امام هیچوقت به آدم، بزرگی نمی کند. نرم و مهربان است. رفاقت می کند. حتی موقعی که از او فرار میکنی، گناه هم می کنی، می بینی نزدیکترین جایی که می توانی پناه ببری، امام است.
اگر آن طوری که امام رضا (ع) می گوید، نتوانیم احساس ها را جذب کنیم، نتوانیم برکه بودن و گلستان بودن امام را درک کنیم و دلبری های او را متوجه شویم، معلوم است که هنوز ارتباطمان با ایشان خوب برقرار نشده. چون امام رضا (علیه السلام) از یک حقیقت خارجی خبر می دهد و تعارف نمی کند. تمام این تعبیرهایی که ایشان بکار برده اند، عین حقیقت خارجی امام(علیه السلام) است. امام (علیه السلام) این شئون را دارد و انسان باید درکش کند. یعنی وقتی داری پیش امام رضا(علیه السلام) می روی، باید بفهمی، گلستان می روی. ضریح، حکم دستان امام را دارد، وقتی آن را بغل می کنی، باید بفهمی که دست یک پدر مهربان، یک برادر برابر و یک رفیق و همدم را گرفتی.
امام، از پدرو مادر هم مهربان تر است
امام رضا(علیه السلام) به عبدالعزیز بن مسلم فرمودند[13]: «امام، مادر دلسوز به کودک است».
امام ده ها و صدها برابر، از مادر مهربان تر است. مادر تا یک حدی ظرفیت دارد. جاهایی که بچه، نافرمانی کند، او را کنار میگذارد. امام است که تحت هیچ شرایطی، آغوشش را به روی انسان نمی بندد. انسان، به راحتی به او می گوید؛ آقا ببخشید. آدم به مادر خودش هم همیشه نمی تواند ببخشید، بگوید. جلوی پدر و مادرش هم کم میآورد. ولی امام، آنقدر مهربان و دلسوز است که بیشترین جفا را هم که بکنی، در خودت می بینی که بروی و سلام، بگویی. فقط او جواب سلام تو را می دهد. آن موقع که حتی مادرت هم دیگر جواب سلامت را نمی دهد، امام است که لبخند می زند و تو را در آغوش خودش می گیرد.
امام زمان(عج) پناه انسانهاست
امام رضا(علیه السلام) به عبدالعزیز بن مسلم فرمودند[14]: «امام، پناه بندگان خدا، در گرفتاری است».
همه ما تا بحال در زندگی، خیلی به بیچارگی رسیدیم؛ ولی بعداً فهمیدیم، جز امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هیچ پناهگاهی نداریم. امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) میفرمایند: «إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، وَ لا ناسینَ لِذِکْرِکُمْ، وَ لَوْ لا ذلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللاَّْواهُ، وَ اصْطَلَمَکُمُ الاَْعْداءُ. فَاتَّقُوا اللّهَ جَلَّ جَلالُهُ وَ ظاهِرُونا[15] = ما در رعایت حال شما کوتاهى نمىکنیم و یاد شما را از خاطر نبرده یم، که اگر جز این بود گرفتارىها به شما روى مىآورد و دشمنان، شما را ریشه کن مىکردند. از خدا بترسید و ما را پشتیبانى کنید».
کور باشد، چشمی که امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را نبیند.کسی شرایط دنیا را بفهمد، این همه گرک را در اطرافش ببیند و نفهمد که امنیت، از کجا برای او می آید!
[1]اصول کافی، ج1، کتاب الحجة، ص 283
[2] همان
[3] قرآن کریم/ سوره مائده/ آیه 67
[4] اصول کافی، ج1، کتاب الحجة، ص 283
[5] همان
[6] همان
[7] بحارالانوار، جلد 43 صفحه 158
[8] اصول کافی، ج1، کتاب الحجة، ص 283
[9] همان
[10] همان
[11] همان
[12] همان
[13] همان
[14] همان
[15] الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی) / ج۲ / ۴۹۷
کلیدواژه ها:
آثار استاد