www.montazer.ir
جمعه 22 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 11086
زمان انتشار: 18 ژولیه 2019
الگوی فرهنگی باید برگرفته از شیوه قرآن و معصومین باشد

مهندسی فرهنگی، جلسه 3، 92/08/01

الگوی فرهنگی باید برگرفته از شیوه قرآن و معصومین باشد

اگر الگوی فرهنگی مبتنی بر قرآن و معصومین باشد، منجر به بیداری فطرت و انگیزه‌های درونی انسان‌ها خواهد شد. لذا بیشترین تأثیرگذاری را خواهد داشت.

الگو فرهنگی‌ای دقیق و محکم است که مبتنی بر تعالیم قرآن و آموزه‌­های معصومین (علیهم‌السلام) باشد. این الگو در واقع روش انبیاء است که انبیاء از دارایی‌های شخصی افراد استفاده می‌کردند. یعنی از درون افراد برای رساندن آنها به هدف بهره می­‌گرفتند. چون موجود متحرک و زنده باید یک انگیزه درونی داشته باشد که خودش بتواند خودش را تأمین کند و تا آخر ببرد از بیرون کشیدن، زور گفتن فایده ای ندارد.

در بسیاری از فعالیت‌های فرهنگی یا مراکز فرهنگی، مربی‌ها افراد را می‌کشانند. اثاره نمی‌کنند؛ یعنی آنها را به ذوق و شوق درآوردن، فعال کردن و از قدرت درونی آنها استفاده کردن.

برخی می‌­گوید من باید به زور اینها را دور هم جمع کنم و دین یاد بدهم، یا به زور باید حجابشان را رعایت کنند، به زور باید نمازشان را بخوانند؛ همهاش به زور است. ولی کار پیغمبر این گونه نیست. معجزه پیغمبر این است که در چند روز در کمترین زمان امت را می­‌سازد. کسانی که به قول علی (علیه‌السلام) بدترین غذاها و خشن­ترین اخلاق را داشتند در یک زمان کوتاه به وجودهای شهادت­‌طلب، عاشق خدا و قدرتمند تبدیل‌ شدند که نور آن تا به امروز هم ادامه دارد. لذا انبیاء از انرژی درونی استفاده می‌کردند و کمکهای بیرونی‌شان اندک بود. همان طور یک مادر یا یک پدر می‌داند فرزند توان راه رفتن را دارد توان ایستادن روی پا را هم دارد توان دویدن را هم دارد فقط با صبر و حوصله شرائط را فراهم می‌کند تا این خودش بتواند روی پای خودش بایستد بعد از آن دیگر کاری با آن ندارد می‌تواند روی پای خودش بایستد و حرکت بکند. لذا این کاری است که یک برنامه فرهنگی دقیق علمی و محکم باید داشته باشد.

طرح های فرهنگی بدون درونی کردن معارف دین نتیجه معکوس خواهند داشت

در کار فرهنگی وقتی بی­‌موقع سراغ مردم بروید و به خیلی از کارها وادارشان کنید بدون اینکه محتوا درونی شده باشد و آن پختگی و بلوغ حاصل شده باشد، فایده‌ای ندارد. یعنی وقتی حالت درونی در افراد اتفاق نیفتد و فطرت‌شان فعال نشود و برای مردم به صورت فطری جا نیندازی نمی‌شود به آنها دستور داد. یک شخص می‌خواهد با خودش شروع کند اصلاً نباید تعارف کند.

بگو ببین تو خیلی از مسائل برایت حل نشده است پدرت وادارت کرد، مادرت وادارت کرد، محیط اجتماعی وادارت کرد، رفتی از یک خانواده‌­ای زن گرفتی که مجبور شدی خیلی چیزها را رعایت کنی به یک خانواده‌­ای شوهر کردی که مجبور شدی حجاب را رعایت کنی ولی خودت که اینها را قبول نداری. حالا باید چه کار کنی. بگو بگذار ببینم یکبار می‌توانم کافر شوم از اول مؤمن شوم یا نه بگذار ببینم یکبار می‌توانم شک کنم از اول درست بالا بیایم یا نه. بروم پیش یک استاد یا نه. اینکه خودم خودبه­‌خود اقدام کنم، نمی‌شود. باید بروم پیش متخصص ببینم می­‌تواند یکبار من را خالی و پر کند یا نه.

حضرت علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: دختری که به بلوغ نرسیده و زود شوهرش می‌دهند، نمی‌تواند عاشق شوهرش باشد الفت­‌گیر نیست. ممکن است بلوغ جنسی پیدا کرده اما هنوز عشق و دلدادگی را نمی‌داند چیست. بعداً هم که این دختر به بلوغ می‌رسد دیگر تا آخر عمر نمی‌تواند با شوهر ارتباط بگیرد. چون از اول ارتباط نگرفته و عاشقش نبوده است. مثل میوه‌­ای است که بی­‌موقع چیده شود. حالا چطوری می‌خواهی آن را برسانی! دیگر نمی‌رسد و یا اگر بخواهد برسد مشکل پیدا می‌شود نه اینکه نرسد خیلی سختی‌ها دارد تا بخواهد برسانیش. باید مودت داشته باشند.

مودت، یعنی فداکاری عاشقانه برای طرف مقابلت حاضر باشی جانت را پای همسرت بریزی حاضر باشی، به خاطرش درد بکشی، به خاطرش رنج بکشی، فداکاری کنی. در ازدواج دختر یا پسر باید رشیده باشد یعنی پسر بداند ازدواج یعنی چی، همسر یعنی چی، آن سه مهارتهای؛ اقتصادی، عاطفی و مهارتهای معنوی را هم بداند چیست. رشد عقلی خیلی مهم است. در فقه از شرائط ازدواج رشید بودن عنوان شده است. نه فقط بالغ باشد چون بالغ شد الان نُه سالش است برویم شوهرش بدهیم این الان نمی‌داند شوهر چیست. دخترها ازدواج کردند هفده سال شانزده سال بالغ نبوده و در خانه هم شرائطش فراهم نبوده بعد شوهرش دادند. الان با شوهر سر مزه، سر لباس، سر مهمانی ... با هم دعوا دارند

یک کسی هم هفده سالش است کاملاً می‌تواند شوهرداری خوب کند؛ رشد جنسی، رشد عاطفی، رشد عقلی و رشد معنوی دارد، خودش را رسانده است. و این بسته به تغذیه است. تغذیه را هر چقدر زودتر انجام بدهید بلوغ زودتر اتفاق می‌افتد. منظور از تغذیه، تغذیه مادی و معنوی است.

کشف رابطه وجودی و مودتی با امام معصوم منجر به برقراری شناخت ارتباط با مردم است

بعد از ارتباط با معصوم، سه نوع نگاه در رابطه با مردم در وجود انسان کشف می­‌شود:

1. اولین نوع نگاه به مردم این است که «هُوَ أنت = او خود تو هستی». یعنی همه همجنس من هستند؛ نه از نظر جنسی و بدنی بلکه از نظر نفسی همه خواهر برادرهای من هستند. 

2. دومین نگاه، در برخورد با مردم، «هُوَ رسول الله = او رسول الله» است.

3. سومین نگاه این است که در برخورد با مردم «هُوَ الله = او خداست». لذا همه را باید با این حرمت نگاه کنید. «هو انت، هو رسول الله، هو الله) وقتی یک نفر را نگاه می‌کنی با یک نفر داری حرف می‌زنی باید حواست باشد حرمتش حرمت الله است که «اَلمُؤمِنُ اَعظَمُ حُرمَۀً مِنَ الکَعبَه» هر کاری با او بکنی با پیغمبر کردی خوب یا بد و هر کاری با او بکنی با خودت کردی. هر کاری با بنده خدا کنی با خود خدا کردی، اگر خنداندی خدا را خنداندی و اگر گریاندیش خدا را گریاندی اگر به او احترام گذاشتی به خدا احترام گذاشتی و اگر تحقیرش کردی ضایعش کردی به خدا توهین کردی.

بعد از رابطه وجودی، رابطه مودتی است. در رابطه مودتی دیگر نمی‌توان با مردم اینطوری رفتار کرد. بلکه؛ 1. باید دوستشان داشته باشی و عین خودت دوستشان داشته باشی. 2. مثل رسول الله دوستشان داشته باشی. 3. به حرمت الله مردم را دوست داشته باشی. لذا فرمود: «اَلتَودُدُ اِلَی النّاس نِصفُ العَقل» دوستی مردم نصف عقل است. اینکه انسان بتواند مردم را دوست داشته باشد، اینکه دل بریزد پای مردم، اینکه بدی‌های مردم را نبیند، قشنگی‌ها کمالات الهیت‌شان را ببیند و خدمت بکند به مردم. مردم برای خدا عزیز هستند که عزیزترین کسش پیغمبر را می‌فرستد، می‌گوید حتی اگر خواستند تو را بکشند، بگذار این کار را بکنند. چقدر پیغمبر فرستاد، عزیزترین کسانش را فرستاد و کشته شدند و خدا می‌گوید می‌ارزید وقتی تو این را می‌فهمی دیگر از کار کردن برای مردم ناراحت نیستی مردم را هم تحقیر نمی‌کنی و خودت را هم بهتر از مردم نمی‌دانی و خیلی اتفاقات قشنگ دیگر می‌افتد. و مرحله سوم این است که مردم همان تو هستند و در هدف خلقت با تو مشترکند همه مردم حق دارند به آرمان عظیم خلقت‌شان برسند. همه مردم قیمتی هستند و به بلندای ابدیت مثل تو قیمت دارند.

خودشناسی مهمترین مبنای طرح فرهنگی است

روز عرفه که بزرگترین رحم زمانی است. در روایت آمده که خدا می‌گوید قبل از اینکه من به زائران خانه خودم نگاه بکنم به زائران امام حسین نگاه می‌کنم. دلیلش این است که اگر الله بدون ولی و انسان کامل شناخته شود، حج دیگر حج نمی‌شود. برای همین حضرت فرمود: «تَمامُ الحَج لِقاءُ الاِمام» حاجی که بعد از زیارت خانه خدا به محضر معصوم نرسد حجش به درد نمی خورد. لذا مدینه دومی‌ها یک حالی دیگر دارند بعد از خدا خدمت معصوم، خدمت پیغمبر، ائمه بقیع می‌آیند تا نیایند پیش امام حج شان مقبول نیست. که حتی در زمان حیات امامان معصوم هم همینطور بود. می‌فرمودند: حاجی که بعدش نیاید با ما بیعت بکند حجش دیگر به درد نمی‌خورد. چون آن حج می‌طلبد بعد از اینکه با خدا ارتباط داشتی حالا که می‌خواهی اوج بگیری باید خدمت معصوم بیایی. از این رو خدا اولین امام و معصوم را در خانه خود متولد می‌کند. خلیفۀ الله را، نه رسول را که کارش نازکشی و کارش تبلیغ است. امام را خانه خودش متولد می‌کند که بگوید باطن کعبه و باطن توحید ولایت است. بدون انسان کامل کعبه فایده ندارد و بدون انسان کامل الله موهوم است. چون خدا مطلق است و تا مطلق ظهور نکند ارتباط با تو برایش امکان­پذیر نیست.

مثل اینکه بگوئیم انرژی، انرژی مطلق است چه کسی می‌تواند بگوید من تا به حال با انرژی رابطه داشتم انرژی را دیدم؟ هیچ کس. می‌گوید آب در این سد دارد حرکت می‌کند می‌گوییم انرژی حرکتی دارد. یا می‌گوییم این انرژی به گرما تبدیل شده؛  تا ظهور نکند شما نمی‌توانید با انرژی ارتباط برقرار کنید. انرژی یک امر مطلق است چه کسی می‌تواند بگوید من تا به حال صوت را شنیدم. صوت مطلق است دیگر صوت را تولید کردم نمی‌توانی. صوت اول باید در قالب فرکانس برود تا شنیده شود. تا فرکانس نگیرد شنیده نمی‌شود. ما با مطلق بدون ظهور نمی‌توانیم ارتباط برقرار کنیم. ظهور مقدر اینجاست که شما به تقدیر و قدر احتیاج پیدا می‌کنید. «كُلُّ شَیْ‏ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ» «قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدْراً» شب قدر می‌گذارد برایت که تو در قدر از ملائکه که می‌آیند خودتان را به امام زمان برسانید. لذا یک کسی که ادعای توحید می‌کند و آرمان مهدوی ندارد شوخی می‌کند. اصلاً خودش را نشناخته یک کسی که ادعای دین کند و برای ظهور امام زمان جهاد نکند تلاش نکند این فقط دارد شوخی می‌کند اصلاً خودش را نشناخته.

یک کسی بگوید(إِیَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاكَ نَسْتَعِینُ) و فعال در مهدویت نباشد فعال در آرمان امام زمان نباشد برای برطرف کردن موانع امام زمان جهاد نکند، تلاش نکند، وقت نگذارد، هزینه نکند، دروغ می‌گوید. اگر نگوییم دروغ می‌گوید یعنی خودش را نشناخته است. این یک مرحله، نصف طرح است.

بزرگترین رسالت در برقراری حکومت امام زمان (علیه‌السلام)، کار فرهنگی است

بزرگترین رسالت‌ ما برای رسیدن به امام زمان و برای برقراری حکومت امام زمان، کار فرهنگی است؛ تبلیغ و کار فرهنگی در داخل و در خارج. چون همه باید با یک محتوا خودشان را به آنجا برسانند. همه باید اول خود و مردم را به خودشان بشناسانند تا به امام زمان علیه‌السلام برسند.

کتاب «مهندسی فرهنگی‌» از سری کتاب های بیان

میانگین (2 رای)

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed