www.montazer.ir
یک‌شنبه 19 می 2024
شناسه مطلب: 4600
زمان انتشار: 14 ژانویه 2016
افضل الاعمال کدام است؟

جایگاه عمل در سلوک انسانی (1)، 1391/7/18؛ از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

افضل الاعمال کدام است؟

انسان روح فرمانروایی و خدایی دارد. انسان حبّ به الله و حبّ ذات دارد که دو عامل مهم حرکت انسان است. انسان معمولاً به مربی ­اش علاقمند می­ شود و ما بالاتر از الله مربی ­ای نداریم. ما باید به سمت «شدن» برویم و ارزش علم هم به همین است یعنی راه و رسم صورتگری را بیاموزیم. علم بدون عمل تفاوتش با نداشتن علم در این است که غرور آورده و انسان تا آخر عمر شیفته ­ی اطلاعات می­ شود و نمی­ تواند این حجاب را رد کرده و به الله برسد.

به گزارش منتظران منجی «عج»، در اولین جلسه از بحث «جایگاه عمل در سلوک انسانی » مورخ ۹1/7/18، استاد محمد شجاعی به بحث در خصوص عمل و اینکه برترین عمل چیست پرداختند که شرح آن در زیر می آید:

تمام مزایایی که در اسلام برای علم شمرده شده ­است به خاطر عمل است، زیرا عمل منجر به «شدن» می­ گردد و شدن یعنی کسب کمال. چنانچه که جنین از سلول تخم به بچه تبدیل می­ شود و دائماً جذب و سازندگی داشته تا آماده ­ی تولد یعنی ورود به دنیا می­ شود: « هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُكُمْ فِی الأَرْحَامِ؛ اوست كسى كه شما را آن گونه كه مى‏ خواهد در رحم‌ها صورتگرى مى‏ كند». (سوره آل‌عمران/آیه 6) الله در رحم جنین را صورتگری می ­کند تا جایی که صورت مناسب حیات دنیوی را به خود می­ گیرد، ما هم در دنیا صورت‌های مختلف را می­ گیریم تا به صورت مناسب حیات اخروی درآمده و به آنجا متولد گردیم. باید صورت‌هایی که نامناسب هستند را رد کنیم، مثل اینکه بچه سر و دم و شاخ داشته­ باشد.

در نظام خلقت همه چیز قانونمند است. «إِنَّا كُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ؛ ما هر چیز را به اندازه آفریده‌ایم». برزخ هم قوانین پیچیده ­تر از اینجا دارد و به حدی عظمت دارد که همه ­ی عمر ما در آنجا یک لحظه است. دنیا مکان کسب صورت‌های متناسب با آخرت است. علامت مهم آمادگی برای برزخ شادی و آرامش است. به هر حال ما باید اعمالی را انجام دهیم که به صورت «الله» درآییم چون می­ خواهیم به مُلک برسیم نه صرفاً مِلک:

«وَ إِذا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعیماً وَ مُلْکاً کَبیراً؛ و هنگامی که آنجا را ببینی نعمت ها و ملک عظیمی را می بینی! » (سوره انسان/آیه 20)

انسان روح فرمانروایی و خدایی دارد. انسان حبّ به الله و حبّ ذات دارد که دو عامل مهم حرکت انسان است. انسان معمولاً به مربی ­اش علاقمند می­ شود و ما بالاتر از الله مربی ­ای نداریم. ما باید به سمت «شدن» برویم و ارزش علم هم به همین است یعنی راه و رسم صورتگری را بیاموزیم. علم بدون عمل تفاوتش با نداشتن علم در این است که غرور آورده و انسان تا آخر عمر شیفته ­ی اطلاعات می­ شود و نمی­ تواند این حجاب را رد کرده و به الله برسد. حضرت آیت الله جوادی آملی که فرموده ­اند جهاد اکبر جهاد با نفس نیست بلکه با علم است، یعنی علم تا این حد انسان را خودشیفته می­ کند. باید علم را مستقل از عمل نخواهیم که مانع از عمل می­ گردد. شهوت علم خیلی دردسر آفرین است.

اگر فرموده ­اند: « طَلَبُ العِلمِ فَریضَةٌ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ » مقدمه ­ی عمل، علم است. تمام دانسته­ ها باید تبدیل به عمل شوند. همه­ ی زحماتی که در معدن کشیده می­ شود برای بدست آوردن طلاست. معرفت غیر از علم است و تنها راه کسب آن علم نیست؛ بلکه از ترکیب علم و عملِ خالص حاصل می ­گردد. کار علم روشنگری است که انسان راه درست را از نادرست تشخیص دهد و بعد از آن حرکت لازم است چه افرادی که از لحاظ علمی فوق العاده هستند ولی چون اهل عمل نیستند اصلاً موفق نمی ­باشند و فرصت یک زندگی عاشقانه ندارند و در زمینه­ های دیگر هم توانایی ندارد. زیرا تنبلی کرده و فقط در کسب علم موفق بوده ­است. بعضی مکاتب معنوی انسان را به خلوت‌های زیاد و دستورالعمل ­های سنگین دعوت می ­کنند. ولی بعضی مانند مرحوم ملاحسن قلی همدانی «رحمته الله علیه» که استاد مرحوم علامه و آیت الله بهجت «رضوان الله علیها» بودند اصلاً کارهای ریاضتی فوق العاده به انسان توصیه نمی­ کنند.

آیت الله بهجت فرمودند که بهترین استاد عمل است. باید از رساله شروع کنیم اگر کسی بدون رساله به اخلاق بپردازد سر خودش را کلاه گذاشته­ است. یک موقع یک زن­ داری یا شوهرداری خوب شخصی را ولی الله می­ کند. مرحوم سید هاشم حدّاد می­ دانست با مادر زن بداخلاق فحاش چه کار کند تا آنجا که به تجرد می ­رسد. چه بسا افرادی که ابتدایی ­ترین وظایف شان در مورد اعضای خانواده و اطرافیان انجام نداده و سعی در رسیدن به محضر اولیای الهی و گرفتن درس می­ نمایند. «بایزید» می ­گفت استاد من یک پیرزن در بیابان بود که روزی از من خواست در جابجایی هیزم‌ها کمکش کنم. چون حال نداشتم از شیری خواستم که کار را برای پیرزن انجام دهد. پیرزن هم او را ظالم خواند. زیرا که شیر وظیفه ­ای ندارد ولی بایزید وظیفه داشت.

عمل غیر از مقوله ی علم است: علم با عقل ما سر و کار دارد و برای تشخیص راه است. ولی محصول عمل به دل می­ ریزد. تمام سرمایه ­ی انسان هم دلش است. دارایی در قرآن مهم است که غیر از دانایی است و مکان آن هم دل است. دلی که بی­مایه است اطلاعات او را سنگین می­ کند. اگر با علم عملمان را سامان دهیم قلبمان روشن می­ شود. ما به علم بخصوص علمی که میزان است به شدت نیاز داریم.

خداوند با انبیاء کتاب و میزان نازل کرده ­است: «... وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِیزَانَ... » (سوره حدید/آیه 25) کتاب قاعده و فرمول است و بدون میزان به درد نمی­ خورد. علت اشتباه بسیاری از علماء این است که علم و اجتهاد و استنباط ­شان عالی است اما میزان (روانشناسی، جامعه ­شناسی، زمان و مکان شناسی و ...) ندارند فقه به تنهایی کافی نیست. در فقه برده­ داری حرام است ولی تا زمان حضرت حجت حکم به حرمت نمی­ دهند این امر ناشی از میزان است. «میزان» باعث انقلاب توسط امام امت می­ گردد و نیز باعث می­ شود که ولی فقیه از سایر مراجع موفق­ تر هستند.

میرزای شیرازی به اقتضای میزان یک امر مباح را حرام اعلام می ­کند. مرحوم شرف الدین می­ فرمود که علمای ما در قم طوری فتوی می ­دهند و در آمریکا طور دیگر، و این حق است. ممکن است به تازه مسلمان بگویند روزی دو رکعت نماز بخوانی بس است. میزان است که به ما می ­آموزد که در تربیت بچه کجا روی نماز یا حجاب و ... کار کنیم و حتی جاهایی کار نداشته ­باشیم. اگر غیر از این باشد خیلی خرابکاری می­ شود. اجرای بسیاری از حدود واجب است ولی امام اقدام نکردند زیرا میزان دستشان بود که جامعه الان آمادگی مثلاً قطع دست دزد را ندارد. بسیاری از احکام فقط در زمان امام معصوم قابلیت اجرایی دارد. چه بسا مربی­ هایی که نابجا آیات و روایات را ذکر می ­کنند و سبب ضایع شدن می ­گردند. فقط فقیه آگاه به زمان و مکان است که می ­تواند تشخیص دهد که چه احکامی را می ­توان اجرا کرد و چه احکامی را نباید فعلاً اجرا نمود. پس علم به قرآن و حدیث کافی نیست بلکه شناخت مقتضیات زمان و مکان بسیار مهم است.

متأسفانه ما در حوزه ­ها علم میزان نداریم و فتاوای فقه ای ما براساس قرآن و احادیث می­ باشد. همین ندانستن «میزان» معضلات زیادی ایجاد کرده از جمله اینکه بسیاری از خانم‌ها با حجاب مشکل دارند، در صورتی که خانم آمریکایی می­ گفت که در آمریکا چنین مشکلاتی نیست و ما اصلاً مسلمان بی­ حجاب نداریم. اینکه حضرت امام «رضوان الله» بعضی از آلات موسیقی را حلال و برخی دیگر را حرام اعلام کردند به این جهت بود که «میزان» دستشان بود، در صورتی که قبل از آن موسیقی را حرام می ­دانستند.

امام علاوه بر شرایط معمول استنباط یازده شرط دیگر برای اجتهاد قایل بودند به همین دلیل بود. از جمله ­ی آن یازده مورد: زمان شناس و مکان شناس بودن، شناخت سیاست و سیاسیون جهان، دانستن اقتصاد و ... عرض کردیم که بعد از علم، ما نیاز به عمل صالح داریم. در آیات قرآن، زیربنایی­ ترین آیه این است: «قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْكُمُ اللّهُ؛  بگو: اگر خدا را دوست می دارید از من پیروی کنید تا او نیز شما را دوست بدارد». (سوره آل عمران/آیه 31) دل انسان بی‌نهایت طلب یعنی عاشق «الله» است: «لا اله الا الله» حرکت به سمت کمال مطلق هم تبعیت لازم دارد. وقتی که ما «الله» را با اسماء او شناختیم برای رسیدن به او نیاز به عمل یعنی تمرین داریم. «الله» تجلیات صفاتی داشته و برای نزدیک شدن به خودش هزاران راه قرار داده ­­است. مهم نیست که ما در کجا و چه موقعیتی قرار داریم، هر کس با مختصات شخصی­اش شروع کند حتماً می­ رسد. نباید ادای شخص دیگر با مقتضیات خاص خودش را دربیاوریم. یک سلسله دستورالعمل ­ها کلّی و یک سری مخصوص خود شخص است:

درباره ­ی افضل اعمال ما ده‌ها روایت داریم کسی که میزان نداند گیج می­ شود. کسی که بدون میزان به این احادیث توجه کند فریب می­ خورد. مثلاً صلوات و قرائت قرآن را افضل اعمال تلقی کرده و صرفاً به آ‌ن‌ها پرداخته و سایر وظایفش را نادیده می ­گیرد، از جمله وظایف سیاسی، اقتصادی، خانوادگی و زناشویی و ...

کسی که میزان دستش است از بین ده‌ها روایت می­ فهمد که افضل اعمال او کدام است و لازمه­ ی آن در نظر گرفتن مختصات فردی است. در این عرفان‌های قلابی یک مشت افراد تن­ پرور که سخنانشان را به چند آیه و حدیث استناد می­ دهند و عده­ای جاهل هم دور آن‌ها جمع شده و از او متابعت می ­کنند. در صورتی که وظیفه­ ی هر کس، خاص اوست. مانند رژیم غذایی که دو نفر رژیم شان کاملاً یکسان نیست. کباب برای یک نفر واجب و برای دیگری حرام است و نیز سایر خوراکی‌ها.

در عمل انسان دچار تضادها، درگیری، تلخی، غلبه بر موانع و ... می ­گردد. در باشگاه هم با عمل انسان‌ها ورزیده می­ گردند. کسب حرفه و مهارت‌های مختلف هم اینگونه است. عمل باعث می ­شود اسمائی که از خدا در ما وجود دارد فعال شوند. تقرب به الله با فعال کردن اسم است. کسی به استادش نزدیکتر است که کمال استاد را بیشتر دارد. عمل صالح عملی است که با کسب هر اسم از اسماء سازگاری دارد. ضربه ­های تکواندو با جودو فرق دارد و هر کدام سازگار با رشته ی خودش است. عمل صالح کنگ فو هم ضربه ­ها متناسب با آن است. به عبارتی عمل صالح عملی است که صلاحیت دارد. کسی صلاحیت مسئولیتی را دارد که تخصص و تعهد مربوط به آن کار را داشته ­باشد. عمل صالح در اصطلاح دین عملی است که منطبق باشد با اسمی که قرار است دریافت کنیم. هر اسمی اعم از کریم، رحیم، قوی و غفور و ... سلسله اعمال مربوط به خودشان را دارند.

در آشپزی عمل صالح هر غذایی فقط مربوط به خودش است. عمل توانایی به همراه دارد چنانچه علم دانایی. ما می ­دانیم که مرده کاری به ما ندارد و در این علم با مرده شوی مشترکیم، ولی او قدرتش بیشتر است چون عمل و تمرین داشته­ است. خانمی مقیم آمریکا نقل می ­کرد که به طور اتفاقی مجبور شده ­بود که بدن میتی در غسل دهد و بسیار سخت این کار را تحمل کرده­ بود ولی پس از آن به حدی احیا شده ­بود که از دوستان خواسته بود اگر موردی پیش آمد به او خبر دهند. این هم از باوری بود که در این عمل نصیب او شده ­بود و هم از نیت خالصی که در این کار خیر داشت. ایشان ضمن اینکه مهندس بودند ولی در هفته وقتی را به این موضوع اختصاص می ­دادند. «من یعمل یزدد قوّته» کسی که عمل می­ کند قوه ­اش زیاد می­ گردد. اطلاعات باید در ما انگیزه ­ی عمل ایجاد کنند و این عمل است که ما را توانمند می­ کند. آموزش مربی مانند نور ضعیفی است که انسان در پیشِ رو دارد لذا کُند حرکت می­ کند. علم روشنایی است و بدون آن انسان کاری نمی­ تواند انجام دهد. ولی باید ابتدای عمل شجاعت و تلقین داشته ­باشیم و تدریجاً از دانایی به دارایی برسیم.

نقل کرده ­اند که عالمی به مجاهدین اسلام می­ گوید که مرا در جهاد شرکت دهید. وقتی به ایشان اطلاع دادند که جنگ است تا این عالم آماده شود آنها رفته ­بودند و بازگشته بودند. اسیری را به ایشان داده تا او را بکشد وقتی وارد چادر می­ شوند مشاهده می­ کنند که اسیر با دست­های بسته عالم را زمین زده و با دندان گلوی او را آسیب می ­زند. اینها از نتایج عمل نکردن است. زمانی که در جبهه­ برای درد کمر می­ خواستم به بیمارستان مراجعه کنم یکی از همرزمان مرا ترک موتور نشاند و از زیر آتش دشمن عبور داد و یا فرمانده ­مان نیاز به اسلحه داشت رزمنده ­ای دو عراقیِ اسلحه به دست را در حالی که روی زمین می ­کشاند تحویل فرمانده داد که این هم اسلحه. اینها هم در اثر تمرین و عمل است. ما تمرین نکرده ­ایم و اسم نگرفته ­ایم که حساس و عصبانی و ... هستیم. برای قدرت و قوت باید اطلاعات را با عمل صالح همراه نماییم.

 

مطالب بیشتر:

پای درس استاد

مجموعه سخنرانی های استاد محمد شجاعی

مجموعه کتابهای استاد محمد شجاعی

میانگین (1 رای)

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed