مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
رعایت اعتدال و میانهروی در هر کاری لازم و ضروری است. زمانیکه انسان از حد اعتدال تجاوز کند، دچار اسراف میشود. اسراف در واقع یک خطای فردی است که آسیب های جسمی، روانی و معنوی بسیاری در فرد میگذارد.
بحثمان در اسراف از عوامل ورود به جهنم است. در این باره روایات متعددی وارد شده است که به آن میپردازیم.
امیرالمؤمنین، علی (علیهالسلام) فرمودند: «حُسنُ التَّدبیرِ مَع الكَفافِ أكفى لكَ مِنَ الكَثیرِ مَع الإسرافِ= روزىِ به قدر كفاف كه با حُسن تدبیر همراه باشد، تو را بیشتر كفایت مىكند از ثروت زیادى كه با اسراف همراه باشد».
در تقسیم علوم، یکی از شاخههای حکمت عملی، تدبیر منزل است. حال، این تدبیر منزل باید به چه صورت باشد؟ بخشی از آن مربوط به خانم است و بخشی دیگر به آقا مربوط می شود. در واقع یک مدیریت عاقلانه، الهی و اخلاقی است. این که در روایت عبارت «تَقْدیرُ الْمَعیشَة» آمده، یعنی مدیریت مالی و اقتصادی که شخص مالش را مدیریت کند. یعنی بداند کی باید خرج کند، کی نباید خرج نکند. چه موقع دست و دل و باز باشد و چه موقع قناعت کند. این نکته خیلی مهم است.
«ثروتمندشدن» برای کسی که خود را نساخته است، آسیب های جسمی، روانی و معنوی دارد. در روایت نقل است که حضرت مسیح فرموده، رد شدن یک شتر از سوراخ سوزن، راحتتر است از رفتن یک ثروتمند به بهشت است. چون فرمودند: «المالُ، مادةُ الشَهَوات= مال ماده ی شهوات است». یعنی امکان ندارد یک نفر وضع مالیاش خوب باشد، اما بتواند میلهای معنوی و بالاتر را هوس کند، مگر این که خودسازی کرده باشد. چون انسان بینهایت طلب است. آدم اسرافکار میخواهد حس بی نهایتطلبیاش را به جای پیوند با الله تبارک و تعالی، در بخش جمادی ارضا کند. از این رو، همیشه عقدههای لباس، غذا، کفش، خرید خانه، داشتن تجملات و تزئینات و.... دارد. چنین ولخرجی و اسرافی باعث می شود سهم آخرتی انسان کم شود.
نکته دیگر این که چون اسرافکار از خودسازی عاجز است، برای خودسازی خودش وقتی نمی گذارد. چنین آدمی از دایره انسانیت خارج است. مثلا به راحتی نمازش قضا می شود. چون نماز اصلا برایش موضوعیتی ندارد. از جلسات درس، استاد، حرم رفتن، عبادت و... میافتد. فقط کسی میتواند از پولش استفاده کند که اهل تقوا باشد.
پس اسراف، یعنی چنان جذب زندگی ات بشوی که از عبودیت بیفتی. گرفتار بازیهای دنیایی مثل داشتن فرش، پرده، بچه، خانه و... بشوی که از انس با خدا بیفتی. اسراف، یعنی سرمایه جاودانه و عمرت را از بین ببری و فراموش کنی. به همین دلیل است که حضرت توصیه میکند شما آن زندگی را داشته باشید که به قدر کفافتان باشد. این هم نیاز به معرفت و باور دارد.
زشتترین بخشش اسراف است
در فرمایش دیگری فرمودند: «الإسرافُ یُفنِی الجَزِیلَ= اسراف، ثروت زیاد را به باد فنا مىدهد»، اسراف فقط مال و ثروت را به باد فنا نمیدهد. بلکه استعدادهای «گیاهی» جزیل را هم نابود میکند، توانمندهای «حیوانی» جزیل را هم نابود میکند، توانمندهای «علمی» جزیل را هم نابود میکند، توانمندهای «معنوی» جزیل را هم نابود میکند. درکل، اسراف نابودگر است. همه چیزش اعم از خود حقیقی، ابدیت و عمرش فانی میشود.
همچنین حضرت فرمودند: «أقبَحُ البَذلِ السَّرَفُ= زشتترین بخشش اسراف است». در اینجا اسراف نوعی بخشش معرفی شده است، اما زشتترین بخششهاست. چنین بخششی ارزشی ندارد. بعضی از هیئتها میتوانند به هزار نفر غذا بدهند، ولی غذای لاکچری میگیرند و فقط به 500 نفر غذا میدهند. این بخشش سزاوار و شایسته نیست. این اسراف است.
حضرت در صفت منافقین میفرمایند: «إن عَذَلُوا كَشَفُوا و إن حَكَمُوا أسرَفُوا= هرگاه سرزنش كنند پردهدرى مىكنند، و هرگاه حكم (داورى) كنند زیادهروى مىنمایند».
منافق در سرزنش کردن، زیاده روی و پردهدری میکند. آبروی فرد مقابل را می برد. همه گونه راز و اسرار را میگوید. این اسراف است. در حکم دادن هم زیادهروی میکند. مثل معلمی که در تنبیه و سرزنش دانش آموزش اسراف میکند. بعضی از خانمها و آقایان در خانه این گونه هستند که یکسره در غرزدن، نق زدن، اشکال گرفتن، تذکر دادن و نصیحت کردن، زیادهروی میکنند و این خوب نیست.
«میانهروی»، حد وسطِ زیاده روی و بخل است
بحث دیگر درباره انفاق است. انفاق در شئون مختلف «جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی و معنوی» است. انفاق کردن قاعده دارد و آن رعایت حد وسط است. قرآن کریم میفرماید: «وَالَّذِینَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَكَانَ بَیْنَ ذَلِكَ قَوَامًا[1]= و مومنین آنان هستند که هنگام انفاق اسراف نمی کنند و بخل هم نمی ورزند، بلکه احسان آنها در حد میانه و اعتدال است».
ببینیم در شرح آیه فوق، امام صادق (علیه السلام) چه می فرماید؟
«عن عبدالملك بن عمرو الاحول: تلا أبوعبدِاللّهِ (علیهالسلام) هذه الآیَةَ: «و الَّذِینَ إذا أنْفَقُوا لَم یُسْرِفُوا وَ لَم یَقْتُرُوا وَ كانَ بَینَ ذلِكَ قَواما» فَأخَذَ قَبضَةً مِن حَصىً و قَبَضَها بِیَدِهِ فقالَ: هذا الإقتارُ الذی ذَكَرَهُ اللّه ُ فی كتابِهِ ثُمّ قَبَضَ قَبضَةً اُخرى فَأرخى كَفَّهُ كُلَّها ثُمّ قالَ: هذا الإسرافُ ثُمّ أخَذَ قَبضَةً اُخرى فَأرخى بَعضَها و أمسَكَ بَعضَها و قالَ: هذا القَوامُ= به نقل از عبدالملكبنعمرو الأحول: امام صادق علیهالسلام این آیه را تلاوت كرد: «و آنان كه چون انفاق مى كنند زیاده روى نمىكنند و بخل هم نمىورزند و میان این دو، حدّ وسط را نگه مىدارند» و سپس مشتى سنگریزه برداشت و آن را در مشتش نگه داشت و فرمود: این همان سختگیرى و خسّتى است كه خداوند عزّوجلّ در كتاب خود فرموده است. آنگاه مشتى دیگر برداشت و همه آنها را ریخت و فرمود: این اسراف است. سپس مشتى دیگر برداشت و قسمتى از آن را ریخت و مقدارى را نگه داشت و فرمود: این حدّ وسط است».
همچنین امام کاظم (علیهالسلام) در مذمت اسراف فرمودند: «لَمّا سُئلَ عنِ النَّفَقَةِ على العِیالِ: ما بَینَ المَكرُوهَینِ: الإسرافِ و الإقتارِ= از خرجى زن و فرزند سؤال شد ـ حضرت فرمود: رعایتِ میانه دو امرِ ناپسند است: زیادهروى و سختگیرى». یعنی در هزینههای زندگی نباید سخت و تنگ گرفت، بلکه باید حدّ اعتدال را در پیش گرفت.
رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «لَمّا سُئلَ عن تَفسیرِ الآیةِ المَذكورَةِ: مَن أعطى فِی غَیرِ حَقٍّ فقد أسرَفَ و مَن مَنَعَ عَن حَقٍّ فَقَد قَتَرَ[2]= از تفسیر این آیه از حضرت پرسیدند و ایشان فرمود: هر كس به ناحق عطا كند، اسراف كرده است و هر كس بحق خرج نكند، سختگیرى و خسّت ورزیده است». یعنی آن جائی که شایسته نیست و نباید خرج شود، اگر هزینه کنید اسراف شده است. مثل مراسم و جشنهایی که گناه و معصیت دارد، یا کار باطلی است که هزینه کردن برای آن اسراف است. همچنین منع حق اسراف کار است. چون از خودش کم می گذارد. جلوی خودش را میبندد.
جهنم/اسراف
پی نوشت:
[1]. سوره فرقان، آیه 67.
[2]. محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 5، ص284.
قا/562
کلیدواژه ها:
آثار استاد