مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
باطن همه فحشاها و منکرات ائمه جور هستند و باطن همه خیرات ائمه حق اند. کسی که داعیه کار خیر و خوب یا آرمان دارد، باید بزرگترین آرمانش حکومت امام حق باشد و بزرگترین جهادش مبارزه با ائمه جور باشد.
شما اگر هر جهاد و تلاشی بکنید که هدفش نابود کردن دشمنان اهلبیت علیهمالسلام یا ائمه جور و برطرف کردن موانع ظهور حضرت نباشد، وقتتان را تلف کرده اید. تلاشتان ثواب دارد. نه اینکه خدا نمیبیند. یک کافر هم اگر کار خیر کند، خدا میبیند و به او ثواب میدهد؛ ولی کارتان به نتیجه نمیرسد. ما باید به دنبال این باشیم که حتماً عمر و استعدادمان درست مصرف بشود.
ما هیچ فرقی با مردم زمان امام حسین علیهالسلام نداریم، نه زمان ما فرق دارد با زمان امام حسین علیهالسلام، نه موقعیتمان. ما امروز یک حسین داریم که مثل پدرش فریاد می زند: «هل من ناصر ینصرنی». چون از نظر امام حسین علیهالسلام، بزرگترین منکر چیست؟ فرمودند: من برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کردم. وقتی از امام حسین علیهالسلام سؤال میکنیم معروف و منکر چیست؟ میفرماید: منکر این است که امت به یک حاکم طاغوتی مثل یزید مبتلا بشود و در چنین شرایطی: «وَ عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ یَزِیدَ= هنگامى که امّت اسلامى به زمامدارى مثل یزید گرفتار آید، باید فاتحه اسلام را خواند».
الان بر جامعه جهانی طاغوتها حاکم هستند. این فاجعه و بزرگترین منکر است. در مقابل بزرگترین معروف که آدم باید برایش تلاش کند، حاکمیت امام است. کسی که با بزرگترین منکر مشکل ندارد و تحت حاکمیت طاغوت زندگی میکند و در کنارش کارهای خیر و عبادی هم انجام میدهد، اینها عبادت هایی هستند که مثل کف آب میمانند. بیاثر بودن عبادت این فرد برای این است که طاغوت و حاکمیتش را قبول کرده و با آن کنار آمده و خیال برطرف کردن طاغوت را هم ندارد و این یعنی بزرگترین منکر را پذیرفته است. حالا میخواهی با پذیرش بزرگترین منکر، عبادت هم بکنی؟ دینات را هم داشته باشی؟ این به درد نمیخورد. حداقل اگر زورت نرسد، باید در ذهنات، در قلبت، در نفرین و دعاهایت با طاغوت مبارزه کنی، حاکمیت طاغوت را انکار کنی. این کمترین کار است. اگر زورت بیشتر میرسد باید کار عملی هم بکنی، پول خرج کنی، وقت بگذاری، آبرو هزینه کنی، از علم و تخصصات استفاده کنی.
پس باید حواست به اصل و ریشه باشد، یعنی واقعاً زندگی تو در همه ابعاد «جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی و فوق عقلی» با امام حق پیوند داشته باشد. امامی که زنده است و به قول خودش هر روز «هل من ناصر ینصرنی» میگوید. وقتی در چادر حضرت نیستی و اتصالی به او نداری و در مجموعه کارهایی که در 24 ساعت انجام میدهی، باری را از دوش حضرت برنمیداری، پس تو بیرون از چادر حضرت هستی.
حضرت فرمود: تعلق به فروع دشمنان ما نداشته باشید، یعنی دشمنان ما فروعی دارند، اخلاقهایی دارند که شما باید به آنها تعلق نداشته باشید تا عضو آنها محسوب نشوید. در روایت آمده: هر کس لباس دشمنان ما را بپوشد، غذای دشمنان ما را بخورد، از دشمنان ما محسوب میشود. هر کس خودش را شبیه دشمنان ما دربیاورد، از آنها محسوب میشود. پس تا این حد شما باید انکار داشته باشید، تعصب داشته باشید، نه اینکه سبک زندگیتان را با دشمنان حضرت تنظیم کنید و مثل آنها باشید.
این قاعده نباید فراموشمان بشود که منکرهای قلابی ما را نزند که با آنها مبارزه کنیم. ریشه اصلی منکر، حاکمیت طاغوتهاست، استکبار منافقین هستند. باید با اینها جهاد کرد.
پس یادمان نرود؛ اصلیترین شاخص برای اینکه معلوم شود آدمی درست عمل میکند یا نه، این است که جهتدهی فعالیتهای اقتصادی، وقتگذاریها، فعالیتهای بدنی، آبروی اجتماعی و سیاسی، علمی و معنویش در جهت امام زمان علیهالسلام باشد. این جهت خیلی مهم است.
عبادت بدون ولایت امام، اثری ندارد
خودت را به اهل بیت علیهمالسلام انتساب بده، بگو من مال اهلبیت هستم. بگو قیمت تمام کارهایم مال اینهاست. خدا در قرآن میگوید: «قُلْ إِنَّ صَلاتی وَ نُسُكی وَ مَحْیایَ وَ مَماتی لِله رَبِّ الْعالَمینَ[1]= بگو: بىتردید نماز و عبادت من و زندگى و مرگ من براى خدا پروردگار همه جهانهاست».
نمازم، عبادتم، حیاتم، مرگم فقط مال خداست. من به کمتر از خدا خودم را نمیفروشم. اصلاً من به عشق خدا صبح از خواب بیدار میشوم. به عشق خانواده آسمانیام بلند میشوم، نه به عشق خانواده زمینیام. به عشق آنها هم میخوابم. اگر به خانواده زمینیام هم عشق دارم، به عشق خانواده آسمانیام است. اگر آنها را دوست دارم، اگر به آنها خدمت میکنم، اگر هر نوع تعامل مثبتی دارم، با خانواده همسرم، با مردم، با اجتماع، با دنیا، به عشق خانواده آسمانیام است.
هر انتخابی میخواهی بکنی، مثلاً شغل، کار اقتصادی و درآمد، کار بدنی، غذا، خوراک، لباس، بچهداری، حواست باشد و مواظب باش که از چادر حضرت بیرون نباشی. خیلی وقتها ما با معنویت، از امام زمان علیهالسلام دور میشویم. چون اخلاق ما اصلاً با امام زمان علیهالسلام نمیخواند.
ملاک امام است. میخواهی درس بخوانی، انتخاب همسر کنی، دوست انتخاب بکنی، محل زندگی، شغل و هر چیزی که میخواهی انتخاب کنی، اول نسبتت را با حضرت بسنج. ببین اگر این را انتخاب کنی، بیرون از چادر هستی یا نه. اگر بیرون باشی، آن را انتخاب نکن.
شما وقتی با امام هستی، در واقع با ریشه خیر هستی. وقتی با امام نیستی، ضربه میخوری و کار خیرت هم دیگر به درد نمیخورد. برای همین هم ولایت اصل است: «وَ لَمْ تُنَادَ بِشَیْءٍ مَا نُودِیَ بِالْوَلَایَة» شما سراغ خدا هم بخواهی بروی باید با ولایت بروی، بدون ولایت سراغ خدا بروی آن خدا قلابی است و به درد نمیخورد. چون او مظهر کامل خداست، خلیفة الله است. شما بدون خلیفة الله به خدا نمیرسید.
وقتی میخواهید به یک بینهایت اتصال پیدا کنید، باید با کاملترین مظهر بینهایت ارتباط بگیرید. ولی اگر سراغ مظاهر محدود و ضعیف بروید، نمیتوانید با اصلش ارتباط بگیرید. به این دلیل است که میگوییم امام اصل است. وقتی زیر چادر حضرت هستی، 40 سال هم گناه داشته باشی، اصلاح میشوی و گناهانت به نورانیت تبدیل میشود. چون در چادر هستی، امام همه را برایت اصلاح میکند. ولی وقتی در چادر حضرت نیستی، حافظ قرآن هم که باشی، عبادتهایت تو را به جهنم میبرد.
خدا مرحوم آیت الله حائری شیرازی را رحمت کند. ایشان فرمود: امام حسین علیهالسلام در شب عاشورا دو جور برخورد میکند: اول ناز میکند و می گوید نیایید. همه بروند. ولایتم را هم برداشتم. دوم در روز عاشورا ناز میکشد و میگوید: چه کسی کمکم میکند؟ چرا حضرت این را در شب قبل نگفت؟ فرمودند که سخت گرفتند که مبادا یک خبیث قاطی آنها باشد. چون هر کس با امام کشته بشود، به مقام امام میرسد. سخت گرفت که هر کس قرار است برود، برود. اما در روز عاشورا سهل و آسان میگیرد تا اگر کسی طیب و پاک است، در لشکر عمر سعد باقی نماند، هر چه باشند خبیث باشند.
با عشق به امام تمام گذشته ات اصلاح می شود
«بِمُوَالاتِكُمْ عَلَّمَنَا اللهُ مَعَالِمَ دِینِنَا وَ أَصْلَحَ مَا كَانَ فَسَدَ مِنْ دُنْیَانَا= خداوند به ولایت شما نشانه هاى روشن دین را به ما آموخت»، به عشق شما و پیروی از شما، خدا به ما معارف دین را یاد میدهد.
امروزه به عشق اهل بیت مجالس زیادی روی کرهی زمین برگزار میگردد و هر کس هر چیزی در دنیا یاد میگیرد، به اسم و عشق اهل بیت یاد میگیرد.
«وَ أَصْلَحَ مَا كَانَ فَسَدَ مِنْ دُنْیَانَا= و آنچه را از دنیایمان تباه شده بود، اصلاح كرد». یعنی هر چیزی از دنیای ما فاسد شده باشد، عشق شما آن را جبران میکند. عشق این چنین است. وقتی عشق آمد، تمام گذشته عاشق خودش را میبخشد. اصلاً گذشتهی بد عاشق را نمیبیند.
اگر نمیتوانی مرگ بر آمریکا بگویی، مرگ بر اسرائیل بگویی، یعنی در چادر حضرت نیستی. چون آمریکا و اسرائیل یعنی همه کسانی که مزاحم آمدن امام زمان علیهالسلام هستند. شما اینها را بردار، ببین امام زمان علیهالسلام نمیآید؟ حتما میآید.
پس شما هر کس را دوست داشته باشید، اول باید دشمنِ دشمنان معشوقتان باشید. نمیشود بگویی من عاشق یک نفر هستم؛ ولی با دشمنانش کنار بیایی و در جبهه آنها باشی.
برائت و تبری، مهمتر از تولی است. خدا در زیارت عاشورا با لعن شروع میکند: «وَ لَعَنَ اللهُ أُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقَامِكُمْ = خدا لعنت کند امتی را که شما را از آن مقامتان برکنار کردند». چون شما از این مقام که برکنار شدید، مردم کرۀ زمین بدبخت شدند.
پس اگر کسی لعن نداشته باشد، عشق ندارد. دروغ است که میگوید من عاشقم، ولی لعن ندارد. امام کاظم علیهالسلام فرمود: ریشهی همه زشتیها و بدیها علیهالسلام حاکمان ظالم هستند. هر چه فساد در عالم هست، مال اینهاست. بعد تو میتوانی به اینها لعن نگویی و از اینها خوشت بیاید؟
خدا میگوید اول اعلام کن که با طاغوتها نیستم: «فَمَنْ یَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللهِ[2]= کسی که به طاغوت کافر شود و به خدا ایمان آورد». اول کفر به طاغوت داشته باش. اول بگو من مال اینها نیستم. من نه اخلاقم، نه شوهرداریم، نه زنداریم، نه حجابم، نه لباسم، نه کار اقتصادیم، هیچ چیزم به اینها نمیخورد. به اهل بیت ع بگو: من اصلاً سبک زندگی شما را قبول ندارم. من اصلاً تبعیت نمیکنم از چیزی، مگر چیزی که شما از آن تبعیت میکنید. من صاحب سبک هستم. من خدا دارم، اله دارم، رب دارم برای خودم. من برای خودم امام دارم. من شیوه زندگی و برنامه دارم. من اصلاً نمیتوانم خودم را کوچک کنم. شما سبک زندگیت را شبیه هر کسی کنی، شخصیتت همانقدر سقوط میکند یا بالا میرود. اگر سبک زندگیات را به سمت خدا و اهل بیت بردی، به همان اندازه هم عظمت پیدا میکنی و بزرگ میشوی.
جهت دل خیلی مهم است. ببین دلت کدام جهت میرود، هر طرف که دلت و آرزوهایت، آرمانهایت و آن چیزهایی که برای خود و آیندهات در نظر گرفته ای رفت، همان هم تو را پست میکند یا بالا میبرد. امام ملاک و مبناست. وقتی تو زیر چادر حضرت رفتی، اینطور نیست که فقط گناهانت آمرزیده شود؛ بلکه با خود حضرت محشور میشوی.
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمود: هر کس منتظر حقیقی باشد، با من و همدرجه با من محشور میشود. چون حرفهای بزرگی میزنی. تو میگویی من عزادار امام حسین علیهالسلام هستم، هیئتی امام حسین علیهالسلام هستم، از خدا میخواهم که من را در دنیا و آخرت با شما قرار بدهد.
«معیّت» یعنی در دنیا همراهش باشی. امام زمان علیهالسلام یا ائمه چیزی نیستند که تو بعد از مرگ بخواهی همراه آنها باشی. میگوید همین جا با ما باش. از همین جا شروع میکنیم تا قیامت و بعد از قیامت کنار هم هستیم. ولی کسی که اصلاً دوست ندارد همراه ائمه باشد، از حسینیه، مسجد و مظاهر دینی بدش میآید. سنخیت این آدم آن طرفی است. برای چنین آدمی، معیت با اهل بیت علیهمالسلام معنا ندارد.
معیت یعنی بیا کنار ما و با ما زندگی کن و با ما باش تا باهم شروع کنیم و تا ابدیت برویم. ولی بعضیها میگویند: نه. ما دنیا را معذوربم با شما باشیم. در آخرت با شما هستیم و در بهشت خدمت شما میرسیم. اصلاً آنجا چنین خبری نیست. میگوید در اینجا میخواهم سبک زندگیم را با این سلبریتی، با این وزیر، با این ورزشکار، با این غربی و شرقی، در ماهواره، در شبکههای مجازی، هماهنگ کنم. این مثل یک جنین در رحم مادر است که همه مفاسد را شما به او بدهید. مثلا غذاهای بد، انعقاد نطفه بد و... این بچه سالم به دنیا نمیآید.
سلامت، تعریفی است که مبتنی بر گذران گذشته زندگی تو است. ما در رحم دوممان که رحم دنیاست، مثل یک جنین هستیم. نمیتوانیم یک روش غلط و ناپاکی را در پیش بگیریم و بعد سالم متولد بشویم. تولد سالم، یک سبک زندگی سالم میخواهد. باید با این سبک زندگی جلو بروی. ما باید تکلیف خودمان را معلوم کنیم و تصمیم خودمان را باید بگیریم.
وقتی در زندگیات مهدوی نباشی، به همه خیانت میکنی. به امام زمان علیهالسلام، به بچهات، به ناموست، به شوهرت، به همه مردم، مهمتر از همه به خودت خیانت میکنی. اگر در چادر امام زمان علیهالسلام نباشی کجا هستی؟ امام زمان «هل من ناصر ینصرنی» میگوید و تو الان کجا هستی؟ میبینیم اینآدم، غصههایش غصههای جمادی است، گریههایش، اعصابخردشدنهایش یا گیاهی است، یا حیوانی است، یا عقلی است. افسردگیهایش، ناراحتیهایش، شادیهایش با مسائل دنیایی است. امام زمان علیهالسلام غصه دارد، مگر وقتی که آدم کنار امام زمان علیهالسلام است غصه میخورد؟ باید شاد باشی.
شادی علامت این است که تو در چادر حضرت هستی. وقتی غمگین هستی، معلوم است که در چادر حضرت نیستی. وقتی نمیتوانی شوهر و زنت را عاشقانه دوست داشته باشی و با تمام وجود، به آنها خدمت کنی یا به خانواده همسرت، به بچههایت نمیتوانی عاشقانه برسی، وقتی بداخلاقی داری، وقتی وسواس داری، معلوم است که حضرت را نداری. فقط ادعا میکنی داری. وقتی زودرنج و عصبی و پرخاشگر هستی، حضرت را نداری. این فرمول یادمان نرود.
یک توضیح در مورد رمز «هل من ناصر ینصرنی» گفتم که این را داشته باشید. انشاءالله جلسه بعد راجع به این میخواهم توضیح بدهم، که اصلاً این «هل من ناصر ینصرنی» را چرا امام یک دفعه میگوید؟ چرا امام زمان علیهالسلام میگوید: من هر 24 ساعت میگویم؟ حضرت میگوید: این که من به شما میگویم به من کمک کنید، نه اینکه من به شما نیاز دارم، من به شما نیاز ندارم: «نَحْنُ صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنَائِعُنَا= ما ساخته خدا هستیم و مردم ساخته ما هستند». ما چه نیازی به مردم داریم؟ ما اگر میگوییم «هل من ناصر ینصرنی» قرار است مردم به جایی در این ندا برسند.
قا/205
امام شناسی/ امام زمان علیهالسلام
کلیدواژه ها:
آثار استاد