مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
هر چند که بهره بردارى از زيبايى ها و نعمت هاى مادى لذّت دارد، اما اين لذّت ها نبايد به قيمت محروميت از لذّت پايدار و قربانى شدن شرافت انسانى تمام شود. امام على(علیه السلام) دراین خصوص مى فرمايد: «از مستى هاى نعمت و سختى هاى كيفر بپرهيزيد.» حضرت در جای دیگر مى فرمايد: «بپرهيز از اينكه براى مردم، خود را بيارايى و به وسيله گناهانی مثل خودآرايى به منظور خودنمايى، با خدا بجنگی».
وقتى انسان از نعمت هاى بیكران خدا تنها خواب، آب، غذا، لباس و زیبایى هاى ظاهرى را دید و اسیر و غرق لذّت آنها شد، این حالت همان مست نعمت شدن است و این مستى، شخص را دچار غفلت از حقیقت خود مى كند؛ یعنى به جاى اینكه خود را با مقیاس ابدى نگاه كند با مقیاس كوچك زندگى مادى و دنیا مى بیند. او در واقع دچار خودفراموشى مى گردد و از خویش، چیزى جز شؤون حیوانى و گیاهى نمى بیند و از اصل شخصیت خود كه شأن فوق حیوانى است، غافل مى شود. آرى مستى نعمت، انسان را از صاحب نعمت غافل مى سازد و چه بسا به جاى اینكه از صاحب نعمت تشكّر كند، از خود آن نعمت استفاده نابجا مى كند و با صاحب آنكه در حقِّ انسان لطف نموده دشمنى مى نماید. این خسران بزرگى است كه انسان، خدا را به نعمت هاى او بفروشد. آیا این بى ادبى نیست كه انسان از نعمت زیبایى و ثروت و... كه خدا به او ارزانى داشته، در راه دشمنى و مخالفت با خدا استفاده كند؟ آیا این بى انصافى نیست؟
ببینید كه خداوند چگونه از انسان گله مى كند: «اى پسر آدم! با من از روى انصاف رفتار نمى كنى؛ من به سبب نعمت هایى كه به تو عطا مى كنم با تو دوستى مى نمایم و تو با ارتكاب گناهان به من دشمنى مى ورزى. نیكى من به تو فرو مى ریزد و شرّ و بدى تو نزد من بالا مى آید و همیشه فرشته مقربى كردار ناشایستهاى از تو نزد من مى آورد.»
به صِرف داشتن نعمتِ ثروت، زیبایى یا... نمى توان كسى را خوشبخت دانست بلكه باید دید كه او از این نعمت در چه راهى استفاده مى كند. چه بسیار افرادى كه زیبایى چهره آنان حیثیت انسانى آنها را بر باد داده و آنها را به ورطه حیوانیّت سقوط داده است.
چه بسا افرادى كه چهره زیبایشان آنان را وادار ساخته طورى رفتار كنند تا به جاى اینكه در راه دوستى خدا و قرب به او قرار گیرند به دشمن خدا تبدیل گردند و همین صورت زیبا، چهره جان آنها را زشت كرده و آنها را به یك عنصر ضد ارزشهاى معنوى و كمالات انسانى مبدّل ساخته است. در واقع زیبایى این افراد به علت بى ظرفیتى خودشان و اسارت آنها در بند لذّات ظاهرى آنها را از درك ارزش واقعى محروم ساخته، چنانكه در تجارت بین كمالات و ضد كمالات، لذّات پایدار و لذّات ناپایدار، به نعمت ها و لذّت هاى فانى راضى مى شوند و ارزشهاى والا و پایدار را از دست مى دهند و چه بد تجارتى است اگر بدانند! اینها در واقع با انتخاب و ترجیح ارزشهاى حیوانى و زودگذر نسبت به ارزشهاى پایدار و انسانى، خود را به زیان حقیقى دچار كرده اند. (167) آیا زیبایى هاى ظاهرى و بدنى همیشگى است یا جمال باطنى؟
کلیدواژه ها:
آثار استاد