مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
دعا و استعانت از نماز، از جمله درمان های بیماری اخلاقی است. نماز صرف پرستش نیست، بلکه در کنار عبادت، از خداوند کمک و یاری می طلبد و براساس رضایت او زندگی اش را تنظیم می کند. انسان به دلیل فقر و وابستگی مطلق نسبت به خداوند که غنی مطلق است، انواع کمالات را به وسیله دعا و نماز دریافت می کند. لذا نماز کلید پیشرفت، آرامش و نردبان پرواز انسان به سعادت اخروی است.
نماز؛ درمان غم های آزاردهنده
در جلسه ی گذشته، توسل، به عنوان امری مجرّب در رفع غمها، اشاره شد.
«توسل» به اشرافِ فطری عالم، و آبروداران در نزد خداوند، تنها مختصّ شیعیان نیست. در جلسهی امروز، به عوامل دیگری از درمان های غم، «نماز» خواهیم پرداخت.
ذات انسان، فقر مطلق است در برابر غنی مطلق...
خداوند، تنها وجودِ قائم به ذات است که هستیاش وابسته به هیچ موجودی نیست و خداوند تنها هستی مطلق است که اول و آخر نداشته (ازلی و ابدی) و هرگز سابقه ی نیستی را تجربه نکرده است.
همهی مخلوقات، قائم به ذات خداوند هستند و هیچ چیز از خودشان ندارند، بلکه لحظه به لحظه، از خداوند هستی شان را دریافت میکنند. بنابراین درست در لحظهای که این اتصال، حذف شود، شخص یا شیء از حیات، باز میایستد. بنابراین، ذاتِ همهی موجودات، عینِ فقر به خداوند تبارک و تعالی است. خداوند مالک و اداره کنندهی همهی عوالمِ وجود است. همین مالک مدبّر، به انسان به عنوان یک فقر مطلق، قدرت اختیار داده است. تا با اختیار خودش، این فقر را ادراک کرده و از مالک و صاحب اختیارش، برای رسیدن به کمال انسانی، کمک بگیرد. راز تکرار « ایّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعین» در نماز، قرار آگاهانه و مختارِ این فقر و اتصال به خداوند است.
نماز و دعا دو وسیله ی بسیار قدرتمند برای ضعف مطلق هستند تا بتواند تمام کمالات و نیازهایش را از غنی مطلق دریافت کند.
کسی که این فقر و عجز را باور میکند، دستان خالیاش را در دستان غنی مطلق قرار میدهد تا کمالاتِ او را در خود تجلی دهد.
تکبر و فخر، در حقیقت، پُز دادن با کمالاتی است که از آنِ ما نیست، بلکه از آنِ خداست.
«الحمدلله» عظیمترین ریسمان نجاتِ انسان، در مواقعی است که دیگران از کمالاتِ انسان، تعریف و تمجید میکنند. انسان با درکِ «الحمدلله» انتسابِ هیچ کمالی را به خودش باور نکرده و آن را به الله، نسبت میدهد.
او هرگز نسبت به دیگران، به حسادت دچار نمیشود؛ زیرا ریشهی همهی کمالات را در الله دیده و از دیدن آنان لذت میبرد.
انسانهای متکبری که از احساس و ابراز فقر، اِبا دارند، قطعاً قادر به استفاده از دو وسیلهی قدرتمند، مثل نماز و دعا نیستند. احساس بینیازی از نماز و یا دعا و توسل، در حقیقت نشانهی توهم زدگی این افراد، و باور کمالات و داراییهای خودشان است.
کسی که دعای بیشتری دارد یعنی معرفت بیشتری به خداوند دارند. از این رو به محض دیدن مشکلی چه در روند زندگی خودشان، و چه در مورد دیگران، سریعاً دست به دامان آسمان شده و از خداوند مدد میجویند. هر چه اتصال انسان به آسمان بیشتر باشد، میزان دریافتش نیز از غیب و ملکوت بیشتر خواهد بود. چنین انسانهایی هم دنیای موفقتر و آرامتری دارند و هم آخرت شادتر و سعادتمندتری.
چرا ثروتمندان از خداوند بیشترین فاصله را دارند
بسیار با این پرسش روبرو شدهایم که چرا کسانی که اهل نماز و دعا نیستند و ارتباط موفقی با خداوند ندارند، در زندگی مادیشان، پیشرفتهای زیادی دیده میشود؟
در پاسخ باید گفت؛ پیشرفت و موفقیت از نگاه خدا، با تصور ما از پیشرفت و موفقیت، بسیار متفاوت است. چه بسا ثروتهایی مثل اموال، فرزندان، همسران و ... که ما از آن ها به عنوان ثروت یاد میکنیم، تنها دلایلی برای عدم آرامش قلبی و درگیری در یک اضطراب دائمی برای صاحبان این ثروت ها باشد.
گاه منفوریت یک انسان از نگاه خدا، سبب میشود که او را چنان در سرگرمیهای بیهودهی دنیا، غرق کند، که جایی برای پرداختن به آخرت و بهره بردن از حظّهای آخرتی، برایش باقی نماند.
اگر کمی در باطن زندگی کسانی که با خدا، در ارتباط نیستند، دقیق شویم، میبینیم که باطنِ زندگیشان، سرشار از ناآرامی، تنگی، فشار و اضطرابهای گوناگون است.
هر ثروتی از ثروتهای دنیا، تنها در صورتی به نفع انسان تمام خواهد شد، که او خود را با همهی آن ثروتها، باز هم، وابسته و فقیر مطلق در برابر الله دیده، و هرگز به داراییهای خود، اعتماد نداشته باشد و خداوند با همهی غنای خود، حامیِ چنین بندهای است که بدون تکبر و نخوت، در برابر، تنها قدرتِ بی نهایت ایستاده و از او یاری میطلبد. چنین کسی به اعتماد خداوند، همهی تلاش را به کار میگیرد تا به هدف برسد؛ زیرا یقین دارد که عظیمترین قدرت عالم، تکیهگاه او میباشد. از این رو تنبلی و رخوت و بیحوصلگی در او راه ندارد.
یکی از یاران رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، در توصیف احوالات ایشان، ذکر میکند؛
«كَانَ إِذَا حَزَنه أَمرٌ صلَّى؛ هرگاه چیزی پیامبر را غمگین میکرد، زود به سراغ نماز میرفت». نماز، خلوت با اِله حقیقی و دلخوشیِ صادقی است که همهی امورات عالم، به اشارهی او، اداره میشود.
انسان عاقل، کسی است که به محض رویارویی با مشکلی، جز در خانهی خدا، جایی زانو نمیزند.
در جلسه آینده، شرح این حدیث را به همراه توضیح آن پی خواهیم گرفت.
مطالب بیشتر:
کلیدواژه ها:
آثار استاد