مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
حرکت انسان به سمت آخرت باید با سرعت و سبقت بوده و سه ویژگی داشته باشد: عقبگرد ممنوع، در جا زدن ممنوع، کُند حرکت کردن ممنوع.
حرکت عقبگرد) زمانی که دلسردی ها و انحرافات انسان شروع می شود و کم کم منجر به سقوطش می شود، گذر زمان به ضرر اوست؛ یعنی هر چقدر از عمر او می گذرد، از خداوند تبارک و تعالی دورتر می شود. این حرکت عقبگرد است. در روایت داریم که هر کس دیروزش بهتر از امروزش باشد، این شخص ملعون است. ملعون یعنی دور شده؛ کسی که از هدف اصلی، از سعادت و خداوند دور می شود، به او ملعون می گویند.
در جازدن) کسی را که دو روزش مساوی باشد، یعنی روزهایش خیلی فرق نکنند و در حرکتش تحول و رشدی نداشته باشد، می گویند دارد در جا می زند. فرمودند:«مَن ساوی یَوماه فَهُوَ مَغبون=هرکس دو روزش مساوی باشد، مغبون است»؛مغبون یعنی فریب خورده. این شخص باخته و خسارت دیده است. پس حرکت به عقب انسان را ملعون می کند. دو روز در یک جا ماندن، انسان را دچار باخت و خسران می کند.
کُند حرکت کردن) کُند حرکت کردن هم خوب نیست. دستور داده اند که در حرکت به سمت آخرت و خداوند سریع حرکت کنید:«وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عرضها کعرض السماوات والارض= سرعت بگیرید به سمت مغفرت پروردگار تان و به سوی آن بهشتی که به اندازه همه آسمانها و زمین است».
اساساً در حرکت به سمت انسانیت و اهداف انسانی، آخرت و بهشت، و کارهای خوب در اسلام، «سرعت» اهمیت زیادی دارد. قرآن می فرماید:«سابِقٌ بِالْخَیْراتِ= سبقت گیرندگان در خیرات»؛ «یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ=در خیرات سرعت می گیرند». پس اگر می خواهید به سمت آخرت حرکت درستی داشته باشید باید اهل سرعت و سبقت به سمت خدا و کارهای خیر باشید. راجع به نماز می گویند:«حیّ=بشتاب»؛ یعنی بشتابید، بدوید و عجله کنید.
تسویف) تسویف یعنی امروز و فردا کردن؛ یعنی بگویی بعدا این کار را انجام می دهم. در حرکت های انسانی و در حرکت به سمت شدن و رسیدن به معشوق، یکی از چیزهایی که خیلی به انسان صدمه می زند، امروز و فردا کردن است. این بسیار به انسان صدمه می زند و یک فریب شیطانی است.
بنابراین دستور فرمودند که حرکت هایتان باید سریع باشد، سرعت در نماز، خیرات، بهشت، مغفرت، به سمت حق تعالی داشته باشید. به این هم قانع نشده و دستور داده اند که مسابقه بگذارید:«سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ= به سوی مغفرت پروردگارتان و بهشت از همدیگر هم جلو بزنید، مسابقه بگذارید».
چه عاملی باعث سرعت و سبقت در حرکت می شود؟
یکی از چیزهایی که خداوند تبارک و تعالی به وسیله آن، افراد مستعد را کمک می کند تا بتوانند سبقت بگیرند، و سریعتر حرکت کنند، «یاد آخرت» است. یاد آخرت، وسیله بسیار ناب و خالصی است که خداوند نصیب کسی می کند تا به او سرعت و سبقت بدهد.
در حرکت به سمت آخرت، خداوند چیزی که به اولیاء و انبیاء خودش داده این است:«إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ[1] = ما آنان را با موهبت ویژه اى كه یادآورى آن سرا بود خالص گردانیدیم». خدا اینها را با یاد آخرت، خالص شان می کند. هر چقدر هم اخلاص بیشتر می شود، سرعت بیشتر می شود. این یادمان باشد که کندی مال بی اخلاصی است. عقبگرد مال بی اخلاصی است، هر چقدر که انسان خالصتر باشد، قدرت و سرعتش بیشتر می شود.
بنزینی که خالص باشد، می بینید به اتومبیل چطور کمک می کند؟ اما اگر در این بنزین آب بریزند، می بینید اتومبیل ریب می زند و خوب نمی تواند حرکت کند، چون خالص نیست. پس سوخت که خالص نباشد آن چیزی که باید نصیب آدم بشود، نمی شود. یاد آخرت فوق العاده انسان را خالص می کند و به انسان قدرت و سرعت می دهد. خدا می گوید، انبیاء و ویژه ترین آدمها با یاد آخرت سرعت و قدرت گرفتند و خالص شدند.
ما در نماز، هر روز حداقل ده مرتبه «مالِكِ یَوْمِ الدِّینِ» می گوییم، این یعنی توجه کنیم به قیامت و آخرت و جایگاه اصلی مان که قرار است برویم. تمام حرکاتی که یک جنین موفق در تولد سالم دارد، یاد دنیاست. یاد دنیا به او کمک می کند که 9 ماه در رحم مادر، اندامزایی کند. اصلاً شما جنین را غافل نمی بینید، جنین کاملاً اهل ذکر است. جنین کاملاً عملش خالصانه است. در رحم مادر دائماً دارد تلاش می کند تا خودش را سالم به دنیا برساند. این یعنی ما نباید یاد آخرت را فراموش کنیم. یاد آخرت در ایجاد شادی و آرامش در زندگی دنیایی و دوری از بلاها و مشکلات روحی و روانی و جسمی موثر است. اگر معاد فراموش شود، دنیا جهنم می شود. آنها که آخرت را فراموش کرده اند، درگیری های زیادی دارند، اضطراب و افسردگی زیاد دارند. با انسانهای دیگر زیاد درگیر می شوند. اما یاد معاد، هم دنیا را خیلی شیرین می کند و هم آخرت را. چرا دنیا را شیرین می کند؟ برای اینکه نمی گذارد انسان درگیر شود و بچسبد به دنیا و بیخود اعصاب خودش و دیگران را خرد کند. آخرت را شیرین می کند برای این که تو یاد آخرت را فراموش نمی کنی و خودت را برایش می سازی و آماده می شوی.
فقط مجرمین و انسان های غافل هستند که از یاد آخرت و معاد خوششان نمی آید. طرف به کیش، دبی، آلمان و ... می رود، بارها و بارها از خاطرات آنجا تعریف می کند، از خاطرات خوش؛ با اینکه هزار تا تلخی هم داشته، ولی تلخی هایش را نمی گوید. بهشت جای کمی نیست که آدم هوسش را نکند. یادش نکند و دلتنگش نشود و در موردش سخن نگوید، چون تولد به عالمی بینهایت زیباتر، کاملتر و شیرینتر از اینجاست که هیچ غم و غصه، درد و مریضی و اضطرابی آنجا وجود ندارد، لذت، آرامش، سرور و خوشی بطور کامل هست.
آن چیزی که به ما قدرت درست عمل کردن در دنیا و شاد زیستن و لذت بردن از نعمت های خداوند را می دهد، یاد آخرت و یاد معاد است. شادی، آرامش، قدرت، نشاط، لذت و خوشبختی دنیا و آخرت ما، در گروی یاد خدا و در گروی یاد آخرت و ابدیت است. برای همین فرمود: اگر دلتان را غصه گرفت، به قبرستان بروید و بگویید:«اِنّا اِنشاءَ الله بِکُم لاحِقون= ما هم ان شاء الله به شما ملحق می شویم». قرآن فرمود: ما انبیاء و بزرگترین اولیاء خدا را با یاد آخرت خالص کردیم. قبلاً گفتیم که یکی از خصوصیت های مؤمن شادی و آرامش است. مؤمن این شادی و آرامش را از یاد معاد می گیرد.
مرگ برای چه کسی سودمند است؟
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) فرمود:«ما أنفَعَ المَوتَ لمَن أشعَرَ الإیمانَ و التَّقوى قلبَهُ = وه كه چه سودمند است مرگ براى كسى كه ایمان و تقوا را شعار دلش كرده است». موت برای چنین آدمی پر منفعت بوده و انگار عروسی اوست.
لحظه ای که ملائکۀ الله با جام های شراب و جام های آب کوثر، آن هم قبل از اینکه این وفات صورت بگیرد بالای سر انسان می آیند، اگر شروعش این باشد، ادامهاش چگونه خواهد بود. آیا آدم برای این لحظه نباید دلتنگ شود؟ البته نباید از خدا مرگ را بطلبد. چون ما این همه دعا در شبهای ماه مبارک رمضان داریم که از خداوند طول عمر می خواهیم. طول عمر را برای ساختن یک قبر زیبا و برای ساختن یک ابدیت قشنگتر می خواهیم و برای اینکه از دنیا بتوانیم بیشتر بهره مند بشویم.
ولی آن بیقراری نسبت به موت هم هست. پیغمبر بیقرار بوده و می فرمود من چقدر دلتنگم برای ملاقات برادرانم انبیاء الهی. امیرالمؤمنین(علیهالسلام) فرمود: انس من به مرگ، از انس بچه به پستان مادرش، بیشتر است.
تعاریفی از موت که ترس از مرگ را برطرف می کند
معصومین علیهم السلام از مرگ به عنوان آسان کننده، غنیمت، مایه آسودگی و کفاره یاد کرده اند.
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود:«لا مُریحَ کَالمَوت= هیچ آسان کننده و استراحتدهندهای مثل موت نیست». «مریح» یعنی راحتکننده آسایش بخش.
نبی اکرم(صلیاللهعلیهوآله) فرمود:«المَوتُ غَنیمَةٌ[2]= مرگ، یك غنیمت است». امیرالمؤمنین(علیهالسلام) فرمود:« فی المَوتِ راحَةُ السُّعَداءِ [3]= مرگ، مایه آسودگى نیكبختان است». ما باید خیلی روی یاد آخرت و معاد کار کنیم، تمرکز داشته باشیم و نگذاریم یادمان برود. یاد موت می تواند شراب ما باشد. کار شراب فراموشیِ غیر است. انسان با شرابِ وفات، جیفه دنیا را فراموش می کند و با کسی سر جیفه دنیا درگیری ندارد. یاد مرگ؛ حرص و جوش ها، مسابقات منفی، چشم و همچشمی ها، حسادتها، رقابت های الکی کنار می رود.
نبی اکرم(ص) فرمود:«المَوتُ كَفّارَةٌ لكُلِّ مسلمٍ[4] = مرگ، براى هر مسلمانى كفّاره است». این حدیث شریف به نقش پاک کنندگی موت اشاره دارد. موت مانند فیلتریست که وقتی یک مسلمان وارد آن می شود تا برسد به برزخ، این فیلتر پاکش می کند. این که موت کفاره گناهان است، منظور کفاره در مورد حق الله است. حساب حق الناس جداست. گفتیم، حق الناس فردی و حق الناس اجتماعی داریم و هر کدام از اینها به مادی و معنوی تقسیم می شود. در مباحث دشمن شناسی انواع حق الناس ها و راه های جبران هر کدام را توضیح داده ایم.
مرگ برای چه کسی، آسودگی و راحتی است؟
مرگ برای کسی راحتی است که آماده باشد. جنین هایی که ضعیف بدنیا می آیند، مرگ برای اینها راحتیشان نیست. مثلاً وقتی به دنیا می آیند، تنگی نفس دارند، اذیت می شوند اینها چند روزی باید بروند در دستگاه های پزشکی تحت مراقبت باشند تا به وضعیت طبیعی برسند. اینگونه تولد برایشان خوشایند نیست.
نبی اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:« عند ما قیلَ لَهُ: ماتَ فلانٌ فاستَراحَ. -: إنّما استَراحَ مَن غُفِرَ لَهُ[5] = آنگاه كه به ایشان عرض شد: فلانى مُرد و راحت شد. فرمود: كسى راحت مى شود كه آمرزیده شده باشد».
آنهایی که بیماری می آورند بیماری برایشان درد دارد؛ در رحم مادر درد احساس نمی کردند. اما در دنیا درد را احساس می کنند. از این رو موت خیلی برایشان استراحت ندارد. شروع درد است. در رحم مادر چون در فضایی بودند که ضعف هایشان را تفسیر و تحلیل نمی کرد، دردی نداشتند. انسانی که وارد برزخ می شود و آماده نیست، و چون حسادت و تکبر همراه خود آورده، بداخلاقی و بددهانی داشته، یا گناهان دیگر که از آنها توبه نکرده، اینها برایش دردسر می شوند. بیمار هم که خوشبخت نیست. تولد ناقص که بدتر است. ناقص وقتی به دنیا میاید تا زمانی که در اینطرف هست، باید زجر بکشد. کفار، منافقین و مشرکین سه دسته هستند که تولد ناقص دارند و آنجا گرفتارند.
تولد برای بچه ای که سالم به دنیا می آید، خوش آیند است. بنابراین استراحت و آن حالت های زیبای وفات که تشریح کردیم برای کسی است که خودش واقعاً به پاک شدن خودش اهمیت بدهد. پیغمبر فرمودند:« در هر روز من حداقل 70 بار استغفار می کنم». ما که خیلی بیشتر باید استغفار بکنیم. او اصلاً گناه نداشته و معصوم بوده. ما احتیاج به استغفار داریم؛ احتیاج به صدقات، خیرات و مبرات داریم. احتیاج به خوشرویی داریم. احتیاج به پاکسازی و توبه داریم. باید تلاش بکنیم چه در مورد حق الناس ها و چه در مورد حق الله. پیغمبر فرمود:«اِنَّما اِستَراحَ مَن غُفِرَ لَه=محققا کسی که آمرزیده شود استراحت می کند». «إنّما» یعنی فقط کسانی استراحت می کنند با مردن که بخشیده شده باشند؛ زمینه مغفرت را هم باید انسان از خدا بخواهد و استغفار داشته باشد. کلمه استفغار یعنی طلب مغفرت.
تفاوت مرگ ابرار و فجار
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) فرمود:«مَوتُ الأبرارِ راحَةٌ لأنفُسِهِم، و مَوتُ الفُجّارِ راحَةٌ للعالَم[6] = مرگ نیكان، مایه راحت جان آنهاست و مرگ بدكاران، مایه آسودن جهانیان». یعنی گناهکاران و تبهکاران که می میرند، دنیا از دستشان راحت می شوند. اما خودشان راحت نمی شوند.
حجاج به یک مستجاب الدعوه گفت: در حق من دعا کن. گفت: خدایا مرگش را زودتر برسان. حجاج خیلی خشمگین شد و گفت: فلان فلان شده این چه دعایی بود کردی؟ گفت: به خدا این به نفع توست. تو هر چه زودتر بمیری هم مردم راحت می شوند و هم خودت بعداً کمتر عذاب می بینی. این بهترین دعایی بود که من می توانستم برای تو بکنم.
علت کراهت از مرگ چیست؟
امام جواد(علیهالسلام) در رابطه با ماهیت مرگ و همرنگ بودنش با انسان یک حرف زیبایی دارند. از حضرت سؤال کردند علت کراهت از مرگ چیست؟ چرا خیلی ها حتی از شنیدن و فکر کردن و حرف زدن در مورد مرگ بدشان می آید؟ فرمود: زیرا مردم مرگ را نمی شناسند و از این رو آن را ناخوش می دارند. در صورتی که اگر مرگ را می شناختند و از اولیاء خدای عزوجل بودند، مشکلی نداشتند. از اولیای خدا بودند، یعنی با خدا دوست بودند.
در دعای افتتاح هر شب ماه رمضان می خوانیم:«تَتَحَبَّبُ اِلَیَّ وَ اَتَبَغَضُ مِنک= تو همیشه به من مهرورزی می کنی من همیشه به تو بغض می کنم». این خیلی بد است. بعد هم می گوید: ولی تو خدای کریمی هستی. «فَلَمَ اَرَی مَولاً کَریماً اَصبَرَ عَلی عَبدٍ لَئیمٍ مِنکَ عَلَیَّ= من هیچ مولای کریمی مثل تو ندیدم که به یک بنده پستی مثل من صبور باشد». حضرت می فرماید: اگر از اولیاء خدا بودند، بی گمان آن را دوست می داشتند و می فهمیدند که آخرت برای آنها بهتر از دنیاست.
برای ما آخرت بهتر است یا دنیا؟
آیا واقعاً آخرت برای ما بهتر از دنیاست؟ ملکوت بهتر است یا دنیا؟ مسلماً ملکوت خیلی بهتر است. برای جنین رحم مادر بهتر است یا دنیا؟ برای جنین دنیا خیلی بهتر و بزرگتر و کاملترست.
در روایت داریم: دو کس از دارو بدشان می آید؛ یکی دیوانه ها و دیگری بچه ها. توقع نمی رود که آدم های بزرگ و عاقل از دارو فرار کنند. چرا بچه ها و دیوانه ها از دارو خوششان نمی آید؟ چون از سودمندی دارو آگاهی ندارند. حضرت می فرماید: سوگند به آنکه محمد(صلیاللهعلیهوآله) را به حق پیامبر کرد، هر کس خودش را برای مرگ چنانچه باید و شاید آماده گرداند، سودمندی مرگ برای او بیشتر از سودمندی این دارو برای شخص تحت درمان است. یعنی مرگ راحتش می کند، تمام دردها، بیماریها و دغدغه های او را از بین می برد؛ به شرط اینکه آدم با او دوست و رفیق شود.
پس انسان باید تصمیم بگیرد که با روحش رفاقت کند. تصمیم بگیرد که من از این به بعد می خواهم روحم را پاک نگه دارم. دیدنی هایم را کنترل کنم، شنیدنی هایم، حرف هایم، دلم را کنترل کنم؛ در معنویات، غذاهای خوب بخورم، نظام تغذیه ایم را عوض کنم. ببینم کدام غذاها از نظر معنوی روی من بیشتر اثر دارد، ذکر، خلوت، زیارت ، دعا، عزاداری، سینه زنی، قرائت قرآن است؟ غیر از نمازهای واجب، ببیند با چه چیزی می تواند لذت ببرد؛ بایدچیزهایی را عوض کند و با چیزهایی رفیق شود. اخلاقش را درست کند و آن خلقیات زشت را از خودش دور بکند. بعد از یک مدت می بینی که چقدر شاد و آرام شد. اصلاً تمام نگاه آدم به زندگی عوض می شود. دنیا برای آدم خیلی قشنگ می شود. وقتی انسان این مار و اژدها را از روی نفسش کنار می زند، از این نحوه زندگی خیلی لذت می برد.
اگر یک کسی واقعاً مرگ را خوب بشناسد و خودش را برای آن آماده بکند، حضرت می فرماید: این برایش بیشتر سودمند هست تا دارو برای شخص مریض. سپس حضرت می فرماید: بدان اگر مردم می دانستند که مرگ به چه نعمتی می انجامد، بی گمان بیشتر از خردمند دوراندیشی که برای برطرف کردن بیماریها و کسب سلامتی ها در پی داروست، مرگ را می طلبیدند و دوستش می داشتند.
پس دنیا و تلاشهای دنیا یعنی ساختن یک زندگی بدون درد و بدون غصه که همراه با لذت و آرامش و پیشرفت باشد. اصلاً ما دائماً در دنیا باید به این فکر باشیم که من قرار نیست درد بکشم. من نمی خواهم غصه بخورم. من نمی خواهم اذیت شوم. من می خواهم پیشرفت کنم و بزرگ شوم. این همت انسان و قدرت روحی انسان را زیاد می کند و باعث می شود هم دنیا خوش بگذرد و هم آخرت.
مرگ/ یاد آخرت
[1] - سوره مبارکه ص/46.
[2] - كنز العمّال : 44144 .
[3] - غرر الحكم : 6502 .
[4] - كنز العمّال : 42122 .
[5] - كنز العمّال : 42771 .
[6] - بحار الأنوار : 82/181/28 .
کلیدواژه ها:
آثار استاد
بسیار ممنون که متن صوت ها رو برامون میزارین.. واقعااستفاده کردم. اجرکم عند الله
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته. در پاراگراف آخر احتمالاً به جای کلمه ی ((ذلت)) باید کلمه ی ((لذّت)) نوشته بشه. اگه درست گفته ام، خواهشمندم که هر چه سریعتر اصلاح کنید. جزاکم الله خیراً.
<p>با سلام و سپاس فراوان از شما کاربر عزیز. موفق باشید.</p>