مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
وجود مقدس حضرت عبدالعظیم (علیهالسلام) که ولینعمت ما هستند، حق عظیمی به گردن ما به خصوص کسانی که در ری زندگی میکنند، دارند. قطعاً همسایه بودن و ارتباط و انس با وجود مقدس این حضرات یک فضیلت بسیار بزرگ است که خدا نصیب هر کسی که بخواهد می کند. برای اینکه این قضیه خوب جا بیفتد، من نکتهای را در مورد زیارت این عزیزان عرض کنم. میدانید در مورد حضرت عبدالعظیم، امام هادی (علیهالسلام) فرمودند: اگر عبدالعظیم را که در نزد شماست زیارت کنید، مانند این است که حسین (علیهالسلام) را زیارت کردهاید. ما امامزاده زیاد داریم اما در مورد هیچکدام از آنها چنین فرمایشی نشده است.
یک بحث در مورد خود زیارت هست که زیارتها آثار شگفت انگیزی دارند. یعنی اینکه میفرماید هر کس حضرت عبدالعظیم را زیارت کند بهشت بر او واجب می شود، چیز سادهای نیست. در روایت داریم کسی که در نامه عملش زیارت حضرت عبدالعظیم (علیهالسلام) باشد، بر خداست که او را وارد بهشت کند.
آثار و فواید مراکز زیارتی
1) زیارتها و مراکز زیارتی در واقع پایگاههای انسانسازی هستند.
قرآن می فرماید: «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَیُذْكَرَ فِیهَا اسْمُهُ[1] = در خانه هایى كه خدا رخصت داده كه [قدر و منزلت] آنها رفعت یابد و نامش در آنها یاد شود.» اگر ما امامزادهها و حرم ها را حذف کنیم، آن موقع میبینیم که یک کشور چقدر با مشکل روبرو می شود. اگر ایران اسلامی توانسته در طول قرنها در مقابل چشم ناپاک دشمنان و تهاجمهای گسترده و وحشتناکی که یک نمونهاش را شما در جنگ جهانی میبینید که ایران توسط سه ابرقدرت اشغال میشود استقامت کند و یا تهاجمهای خیلی وحشتناکی که ما بعد از انقلاب داشتیم، 8 سال تجاوز، آن هم از بیش از 20 کشور جهان که همه ابرقدرتها در آن شریک بودند، این که ایران میتواند با اینها مقابله بکند به برکت وجود این حرمها است.
کجا غیر از این مراکز مقدس بیشترین انسانها را تربیت کرده است؟ جایی خارج از اینجا کسی سراغ دارد که خارج از این حوزهها انسانهایی به تراز قرآن و تراز اهلبیت تربیت شده باشند؟ جایی نیست. اصلاً فقط در همین جاها تربیت شدهاند.
2) حرمها، مرکز تربیت علما و طلاب و صدور دین هستند که به برکت آنها حوزههای علمیه ساخته شده و شما این را در همه جا میبینید. در کربلا، نجف، مشهد، قم و در شهرری. هر جا که حرمی هست، حوزههای علمیه خوب و قدرتمندی وجود دارد که دانشمندان و مبلغین اسلامی در آنجا تربیت شدهاند و این باعث می شود ریشه دین در آن مناطق بسیار قدرتمندتر باشد. همچنین باعث میشود که آن مراکز بهعنوان مرکز صدور دین، ولایت و عقاید و اخلاق و احکام اسلامی به سایر نقاط جهان بشود. وجود حرمها در شهرهای مختلف پایگاههای مختلف شیعی قدرتمند ایجاد کرده که آثار اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، مذهبی و علمی دارند. یعنی وجود حرمها باعث میشود که آموزش دین برای مردم آن منطقه راحت شود. یعنی مرکزی است که در آن آموزش دین صورت میگیرد. مردمی که به حرمها رفتوآمد میکنند، دینشان را خیلی بهتر از کسانی که به حرمها نمیروند، یاد می گیرند.
3) مراکز زیارتی چنان قدرتمند هستند که باعث حفظ آن شهر میشوند. اینها همان «اوتاد» یعنی میخها هستند. همان طور که خداوند کوهها را عامل تعادل زمین قرار داده است، در مورد اولیای الهی نیز، اصطلاحی به کار می رود به نام اوتاد. اینها مراکز قدرتی هستند که شهرها و کشورها را حفظ میکنند. خدا رحمت کند حضرت آیتالله بهجت سلاماللهعلیه را که فرمودند: خداوند تهران را با دو امامزاده حفظ کرد. در جنوب با حضرت عبدالعظیم و در شمال با حضرت امامزاده صالح (علیهماالسلام)
4) امامزاده ها رحم های مکانی هستند. شهرهایی که در آنها امامزادهها هستند، رحم مکانی بسیار قدرتمندی به شمار میروند که انسان بتواند در آن راحتتر تربیت شود. در چنین مکان هایی است که در عمر و روح انسان صرفهجویی میشود. چون شرایط رحمی دارند و سرعت و قدرت صیرورت و شدن در آن شرایط بسیار زیاد است. طول تاریخ این را ثابت کرده که انسانهایی که در کنار این حرمها تربیت شدهاند، مردم آن شهرها همیشه بهترین، مؤمنترین، شادترین و نورانیترین مردم بوده و بیشترین علما و اولیای الهی، شهدا، صدیقین، صالحین و مؤمنین از این مناطق بودهاند.
5) مراکز زیارت باعث برکت اقتصادی شهرها میشوند. به برکت این اماکن مقدس، آثار پر رونق اقتصادی زیادی به بار میآید. چون مردم به برکت آنها شهرسازی میکنند و خریدوفروش زیاد می شود و تولید و جریان ثروت صورت میگیرد. فقر کمتری در آن مناطق نسبت به مناطق دیگر هست. شما تمامی شهرهای مذهبی را نگاه کنید، از نظر رونق اقتصادی اصلاً قابلمقایسه با شهرهای اطرافشان نیستند.
6) مراکز زیارتی به عنوان مرکز سیاسی قدرتمند در شهرها به شمار میآیند. کسانی که در کنار ائمه و امامزادهها تربیت شدهاند، همیشه آمادهترین انسانها برای جهاد و برای جانفشانی در راه دین بودهاند. بیشترین حرکتهای بزرگ انقلابی و جهادی از کنار این حرمها و این شهرها علیه مستکبرین ایجاد میشود.
7) اوج تمدن و هنر در مراکز و شهرهای زیارتی وجود دارد. آنچه که یک تمدن احتیاج دارد، در کنار این حرمها و به برکت وجود قبور اولیای الهی و امامزادگان و ائمه (علیهمالسلام) ساخته میشود. اگر موضوع هنر باشد، میبینیم که اوج کار هنری در این مکان ها دیده میشود. معماری که در حرمها وجود دارد، جای دیگر شما نمیتوانید ببینید و اصلاً روی کره زمین یک چنین شاهکارهای هنری دیده نمیشود. بحث شعر و ادبیات، حتی موسیقی در کنار همین مراکز رشد کردهاند. چه بسیار رشتههای مختلف و کارهای هنری مثل صنایع دستی که به برکت حضور اینها، در جامعه اتفاق افتاده است.
معصومین ع نگاه تمدن سازی به بحث زیارت داشتند
نگاه و هدف معصومین (علیهمالسلام) در بحث زیارت و آثار آن، نگاه تمدن سازی بوده است.
اینطور نبوده که معصوم به همین سادگی بفرماید، هر کس حضرت عبدالعظیم را در ری زیارت کند مثل این است که کربلا را زیارت کرده؛ بلکه هدف معصومین ایجاد تمدن بوده است. از اول معصومین (علیهمالسلام) به چند چیز فکر کردهاند و یکی از آن مسائل، ظهور امام زمان (علیهالسلام) بوده است.
ظهور امام زمان، یعنی هر موضع گیری که پیغمبر کرده برای ظهور بودهاست. هر موضعگیری که امیرالمؤمنین کرده برای ظهور بودهاست که این فاصله را کم کند و همچنین هر موضعگیری که حضرت مجتبی و سیدالشهداء و سایر ائمه (علیهمالسلام) کردهاند، برای ظهور بوده است. تمام موضعگیریهای اهلبیت (علیهمالسلام) به خاطر گل روی آقا امام زمان بوده است. ایشان آقایی است که سیدالشهدا و امام باقر و امام صادق علیهمالسلام میفرمایند:«لو ادرکته لخدمته ایامی= اگر او را درک کنم، همه عمرم خادم او خواهم بود».
قدرت شفاعتی مؤثر حضرت عبدالعظیم ع و
وقتی که میگوید اگر حضرت عبدالعظیم را زیارت کنید، مثل این است که حسین را زیارت کردهاید،یعنی امر مهمی را دارد بیان می فرماید. پس این خیلی مهم است. یعنی این شخصیت، یک شخصیتی است که در ذات خودش به گونهای عمل کرده که این آثار و قدرت را میتواند داشته باشد. این شخصیت خیلی بزرگ است که میتواند اینقدر قدرت شفاعتی داشته باشد و رحم شخصیتی از خود برجای بگذارد که دیگران در آن رحم رشد کنند. رحم مکانی که به واسطه قبر مقدسش ایجاد کرده، خیلی تاثیرگذار است. این همه علما و مراجع و شهدا اطراف ایشان دفن هستند و همه افتخارشان این است که در کنار ایشان دفن شده اند.
در مباحث انسانشناسی، قدرت شفاعتی هر شخص، یعنی میزان زحمتی که در حیطه خودسازی و توحید خود میکشد و در خارج از وجود خودش مؤثر است. هرچقدر شما در حیطه خودسازی و توحید زحمت بکشید، قدرت شفاعتی و تأثیرگذاری شما بیشتر میشود. تا زمانی که انسان مشغول خودسازی است و حواسش به خودش است که در سایه معرفت، عبادت و عمل آسیب نبیند، این دارد بزرگ میشود و به میزانی که بزرگ می شود، قدرت شفاعتی او هم زیاد می شود.
مردم شهر تهران از قدیم با قطار دودی برای زیارت به ری میآمدند. برای همین فرمودند شهرری قبله تهران است. یک جای به این مهمی که پایتخت و امالقرای کشورهای اسلامی شده است. اینها به برکت حضرت عبدالعظیم ساخته شد. کنار این حرم عبدالعظیم، این شهر اینقدر رشد پیدا کرد.
تصمیمات مهمی که شخصیت حضرت عبدالعظیم ع را بی نظیر کرد
حضرت عبدالعظیم (علیهالسلام) در زمان خودش تصمیم هایی گرفت که آن تصمیم ها شخصیت ایشان را بینظیر کرد، ایشان به چند چیز خوب عمل کرد:
1) یک ابن الحسنی بود که امامت بعد از امام حسن ع را پذیرفت) اینکه عشق به اهلبیت (علیهمالسلام) داشت و عشق ایشان با عشق دیگران نسبت به خاندان ائمه (علیهمالسلام) خیلی فرق داشت. به قول علامه طباطبایی ره بچههای امام حسن ع و نه بچههای نزدیک، بلکه بچههایی با واسطه و چند نسل بعد از امام حسن ع زیر بار امامت بعد از امام حسن ع نمیرفتند. بالاخره پیش میآید و نوهها و نتیجههای بزرگان همیشه شبیه خودشان نمیشود. بچههای امام حسن (علیهالسلام) یک مقدار با بچههای امام حسین (علیهالسلام) خوب نبودند. یک مقدار کمتر زیر بار امام حسین ع میرفتند. مرحوم علامه فرمودند: حضرت عبدالعظیم مهمترین و اولین کسی بود در بین ابن الحسنی ها که تمام این حجابها را کنار گذاشت و نزد امام هادی (علیهالسلام) رفت و گفت: شما امام من هستید و شهادت میدهم که شما واجبالاطاعه هستید. اعتقادات من را شما باید تایید کنید. شکستن این سد، در مقابل سایر ابن الحسنی ها کار بزرگی بود.
خواص هر چقدر بهموقع تصمیم بگیرند، آثار وجودیشان بیشتر میشود. بحث عوام جدااست. آدمی که خاص میشود، ممکن است در یک حسینیه خاص باشد، ممکن است در یک هیئت خاص باشد، ممکن است در یک پایگاه بسیج خاص باشد، ممکن است در مجلس شورا یا در قوه قضاییه یا در دولت خاص باشد. اگر کسی و یا شخصیتی در جایی حتی در یک خانه و خانواده بهموقع تصمیم بگیرد و بهموقع عمل کند بزرگ میشودو جهش پیدا میکند. شما جهشهای بزرگ را در تصمیمگیریهای شخصیت های بزرگ دیدهاید. حر را شما نگاه کنید، حر آدم خاص است، در لشکر ابن زیاد و عمر سعد سرلشکر است، اما بهموقع تصمیم می گیرد. کسی که از خواص است، اثر وجودیاش هم بیشتر است. آثار وجودی یک آدم خاص که توانسته رمز وحدت را نگه دارد، با یک آدم عادی که در حال خودسازی است زمین تا آسمان فرق دارد.
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) که آنهمه بدی در حق او کردند، رمز وحدت را نگه داشت. به خاطر ولایت که حقش هم بود، نگذاشت جامعه از هم بپاشد و به خاطر حفظ وحدت از حق خودش که حق شخصی هم نبود، گذشت و نگذاشت فتنهای ایجاد شود. آدمی که همیشه در یک خانواده و در یک مؤسسه یا در هر اجتماعی و در هر جامعه ای سنگ زیرین است و بیشتر فداکاری میکند به خاطر حفظ وحدت و اجازه فتنهانگیزی نمیدهد، شخصیت این آدم پیش خدا انفجاری بزرگ میشود. برعکس، آنهایی که فتنه میکنند، پچپچ میکنند، حسادت میکنند، زودرنج و حساس هستند، عصبانیت دارند، خودشیفتگی دارند، «من» دارند، به همان میزان پیش خدا تحقیر میشوند و عزتشان را از دست میدهند و ذلیل میشوند.
2) بزرگی ایشان بود که 4 امام را درک کرد
ببینید حضرت عبدالعظیم چه شخصیت باعظمتی بوده است که توانسته تصمیم درستی را در طول تاریخ بگیرد. ایشان یک شخصیتی جدا از شخصیت علمی دارند، در حالی که شخصیت علمی شان هم بسیار عظیم است. شخصیت علمی حضرت بالاست، چون 4 امام را درک کرده، امام کاظم، امام رضا، امام جواد و امام هادی (علیهمالسلام). البته قدر متیقن ارتباط ایشان یکی با امام هادی و دیگری با امام جواد بوده است.
از امام رضا (علیهالسلام) هم خطاب به ایشان نامه داریم. ولی اینکه چقدر از محضر مستقیم امام رضا و امام کاظم استفاده کردهاند معلوم نیست. ولی از محضر دو امام جواد و امام هادی استفاده کردهاند و با ایشان ارتباط داشتهاند.
3) بالاترین نکته سن مبارک ایشان است
خود این سند در عظمت شخصیت ایشان مهم است. چون یک شخصیت خاص، وقتی خیر است، سنش هرچه بیشتر باشد، خیرش هم بیشتر است. 79 سال سن بالایی است. ایشان علم را واقعاً به معنای واقعیاش و دانش دین را در عمیقترین سطوح، از معصوم ع یاد گرفتهاند. این به قدری مهم است که وقتی شخصی از ری خدمت امام در سامرا میرود، حضرت میفرماید: شما هر مشکلی در دینتان داشته باشید، همانجا از حضرت عبدالعظیم سوال کنید. یعنی این خیلی مهم است که معصوم ع کسی را حواله بدهد و بگوید برو از او با خیال راحت بپرس.
4) ایشان بهعنوان یکی از خواص، توانسته خوب موضعگیری سیاسی کند.
5) او یک شخصیت علمی است.
یعنی او یک دانشمند است و از نظر علمی، نزدیکترین انسانهای زمان خود به معصوم است. احادیثی که ایشان نقل کرده است، کتابهایی که نوشته است، گویای شخصیت برجستهی ایشان است. به قدری که معصوم به ایشان اعتماد دارد و به مردم میگوید هر سوالی دارید از ایشان بپرسید.
6) او روحیه جهادی داشت.
ایشان درگیر با طاغوتهای زمان خودشان هستند و زیر بار طاغوتهای زمان نرفتند. طوری که توطئه قتلش را داشتند و مجبور شدند مخفیانه خود را به ایران و شهرری برسانند و مدتها هم مخفیانه زندگی کنند. او یک شخصیت علمی جهادی است و آن روحیه جهادی حضرت عبدالعظیم این عظمت را به او داد و خداوند کاری کرد که مرقد مطهر حضرت عبدالعظیم یک پایگاه تمدنی بسیار قدرتمند شود.
شهیدپرور بودن شهرری در سایه حرم حضرت عبدالعظیم ع
بزرگترین شهدای ما و شخصیتهای بزرگ علمی در طول تاریخ در کنار ایشان ساخته شده اند. در این شهرری ما خیابان شهدا داریم. یعنی یک خیابان داریم که خیابان بزرگی هم نیست، اما بالای 100 نفر شهید داده است. محله شهدا داریم. یک محله کوچکی است که در آن موقع ها که من یادم هست، خیلی محله فقیری بود. شما الان هم به آنجا بروید، باور نمیکنید که به آن، محله شهدا میگویند. یعنی از بس که شهید داده. اینها زیر نظر چه کسی تربیت شدند؟ کجا تربیت شدهاند؟ بیشترین شهدا و علما و طلبهها و شخصیت های برجسته، دراینجا تربیت شدند. اینها در اثر رحم مکانی و زمانی است که به آن مقامها رسیدند.. رحم شخصیتی حضرت عبدالعظیم و رحم مکانی شهرری و شرایط زمانی که اقتضا کرده و همه اینها باعث شدهاست تا بهترین انسانها در اینجا تربیت شوند.
بزرگترین درسی که از حضرت عبدالعظیم ع باید بگیریم
درسی که باید از حضرت عبدالعظیم علیهالسلام بگیریم، همین درس است که انسان از لاک زندگی «جمادی، گیاهی، حیوانی و علمی» بیرون بیاید و به بخش مهمتر خود احترام بگذارد. اما شخصیتِ یک شخص، باید قائم باشد. همانطور که قرآن میفرماید: «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى [2]= بگو من فقط به شما یك اندرز مى دهم كه دو دو و به تنهایى براى خدا به پا خیزید.»، « قُلْ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُكِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ[3] = بگو در حقیقت نماز من و [سایر] عبادات من و زندگى و مرگ من براى خدا پروردگار جهانیان است.» این یعنی زندگی جهادی.
زندگی جهادی یعنی وقف شدن برای امام زمان، کار جهادی کردن، و در زیر چادر حضرت بودن، اینها به معنی قائم بودن است.
کسی که ائمه (علیهمالسلام) میگویند، اگر ما درکش کنیم خادمش هستیم، این سلطان دنیا و آخرت است. یعنی صاحب الزمان است. این شوخی نیست. اگرعلاوه بر زیارت آل یاسین بقیه زیارتنامههای حضرت را هم بخوانید، می بینید در مورد هیچکس این القاب را نمی بینید. اگر کسی زیر بار ولایت یک شخص بزرگ برود و خادم و وقف او بشود، به همان اندازه بزرگ میشود. چون آنها یکی از خصوصیات شان این است که خودشان رحمان و رحیم هستند. خودشان مظهر کرامت هستند. یعنی او خودش هر کجا برود، خانوادهاش و بچههایش و سربازهایش را هم با خودش به آنجا میبرد و از خودش دور نگه نمیدارد.
امام رضا به قدری کریم بود که وقتی مینشست سر سفره غذا، تا آن مسئول اصطبل نمیآمد، یعنی همه هم که میآمدند یک نفر که نمیآمد، دست به غذا نمیزد. بعد خودش مینشست و با همه خادمانش غذا میخورد. نه اینکه خودش یک غذای جدا داشته باشد و آشپز برایش غذا درست کند و آقا هم در خانه خودش در اندرونی بنشیند و بخورد. آقا مینشست با همه خدم و حشم خودش و غلامان و کنیزان خودش غذا میخورد. به غلامش گفت اگر من صدایت کردم و تو سر غذا بودی، جواب نده.
پس این رمز را دقت کنیم. ما اگر بخواهیم با اینها محشور بشویم، باید شبیه به اینها بشویم. ما هم باید قائم باشیم لله. کار جهادی با بقیه کارها یکی نیست. خون دلهای خاص خودش را دارد. غربت خاص خودش را دارد. خیلی از رفاهیاتی که شما باید داشته باشید را ندارد. بنابر این،وقتی شما میروید در جوار اولیای خدا، خودت را باید برای بلا آماده کنی.
آمد خدمت حضرت علی (علیهالسلام) عرض کرد: «انی احبک = من دوستت دارم » فرمود: «استعدت لبلاک= پس خودت را برای بلا آماده کن.» شما وقتی همجواری با معصوم (علیهالسلام) میخواهی، همجواری با معصوم سختی دارد.
دقت کنید به این که حضرت عبدالعظیم آوارگی داشت به عشق خدا و به عشق اهل بیت ع تا به این مقام رسید و در غربت و تنهایی هم از دنیا رفت.
هر چیزی که ممکن بود خیال و وهم یک نفر را ارضاء کند،برای یاری اهل بیت ع، همه از حضرت عبدالعظیم گرفته شد. مثل امام حسین (علیهالسلام). هر چیزی که ممکن بود شأنی از شکوه داشته باشد یا کلاس و پرستیژ داشته باشد، برای امام حسین (علیهالسلام) نماند. همه چیز برخلاف شان های پایینی او بود و برای همین هم هیچ کس به اندازه امام حسین ضربه نخورد و هیچ کس هم به اندازه امام حسین اوج نگرفت.
پی نوشت:
کلیدواژه ها:
آثار استاد