مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
مؤمنان باید تلاش کنند تا محبتشان نسبت به یکدیگر، محبّت خالصانه، بیطمع، بیکلک و ... باشد. یعنی محبتها و مهرورزیهایشان به یکدیگر، از روی دوست داشتن باشد، نه نیاز. امّا اوجِ اخلاص در محبت، آن جایی است که انسان، مؤمنان را به خاطر عشق به الله، دوست میدارد، و به آنان به عشق به الله مهرورزی میکند.
جملات ناب دراین جلسه :
اگر بخواهیم عشق و محبت مان نورانیت داشته باشد ملاکش، آسمانی بودن و پیوند با اهل بیت (علیم السلام) است، در غیر این صورت علاقه ها تبدیل به تاریکی و تنفر خواهد شد که در پی آن آسیب های بدنبال خود دارد. لذا دوستی و مهرورزی که براساس عشق به الله و خالصانه باشد موجب حفظ و استحکام رابطه میشود و هر چه این رابطه نورانیتر باشد رفاقت ها شیرین تر، قشنگ تر و ماندگارتر و کم آسیب تر خواهد شد.
به گزارش منتظران منجی «عج»، در جلسه 04 «خانواده آسمانی » مورخ 94/09/26 ، استاد محمد شجاعی به ادامه بحث پرداختند که شرح آن در زیر می آید:
ارتباطِ آسمانیِ مؤمنان با یکدیگر
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمودند:
«تَبْتَنی الاُخُوَّةُ فِی اللّه ِ عَلى التَّناصُحِ فِی اللّه ِ وَ التَّباذُلِ فِی اللّه ِ وَ التَّعاوُنِ عَلى طاعَةِ اللّه ِ وَ التَّناهی عَنْ مَعاصِی اللّه ِ وَ التَّناصُرِ فِی اللّه ِ وَ إِخْلاصِ المَحَبَّةِ؛ برادرى در راه خدا، براساس نیكخواهى براى یكدیگر در راه خدا، بخشش به یكدیگر در راه خدا، كمك به یكدیگر براى فرمانبرى از خدا، بازداشتن یكدیگر از نافرمانى خدا، یارى رساندن به یكدیگر در راه خدا و خالص كردن دوستى، بنیاد نهاده مى شود».
میدانیم که قرآن، مؤمنان را برادرانِ یکدیگر معرفی میکند: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ؛ درحقیقت مؤمنان با هم برادرند». (سوره شعراء/آیه 10) این حکم برادری در قرآن، تمام احکامِ برادری را از نظر دینی و عاطفی بر انسان بار میکند. رابطهی مؤمنین با یکدیگر براساس ریشههای مشترک آسمانی آنان است. و بسیار پر واضح است که اتصالِ مؤمنان براساس ریشههای آسمانی بسیار محکمتر از نوع اتصال آنان براساس ریشههای زمینی است. حقوق برادران دینی، بسیار سنگین است، بطوریکه اگر کسی بتواند برای رفع مشکل برادر دینیاش کاری کند، امّا در انجام آن سهلانگاری کند، در روز قیامت، در حالیکه خائن به خدا و رسول خداست، محشور خاهد شد.
البته همهی انسانها، هر چند که هم دین ما نباشند، نیز باید مشمول محبّت و خیرخواهی ما باشند، امّا حقوق أخوت دینی، نسبت به آنان، بر گردهی ما واجب نمیشود.
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) حقوق برادران دینی را به چند دسته تقسیم میکند؛
1- التَّناصُحِ فِی اللّهِ؛ به معنای خیرخواهی مؤمنان به خاطر خداست؛
2- التَّباذُلِ فِی اللّهِ؛ بذل و بخشش به یکدیگر به خاطر خدا؛
3- التَّعاوُنِ عَلى طاعَةِ اللّهِ؛ کمک و همیاری یکدیگر برای اجرای احکام و حدودِ دینی؛
مؤمنان، باید همدیگر را برای تشبّه به الله یاری کنند، دست دیگران را گرفته و رشدشان دهند.
فراموش نکنیم که هرگاه در مسیر حرکت به سوی الله، مانعی را از جلوی پای کسی برداریم، موانع بسیاری از مسیر حرکتِ خودمان حذف خواهند شد. و اگر مانعی را در مسیر کسی بگذاریم، موانع بسیاری در مسیر خودمان قرار خواهد گرفت. و یا این که حسادت به دیگران و تمایل به عدم پیشرفت و رشد دیگران، حجابها و گرههای زیادی را در زندگی خودمان ایجاد خواهد کرد. و بالعکس خیرخواهی دیگران و دعا برای رشد آنها و تلاش برای قدرت گرفتنِ دیگران، راهِ خود انسان را باز میکند.
هر چقدر انسان، به بندگانِ خدا بیشتر کمک کند، فرشتگان، امدادِ بیشتری به او خواهند نمود.
اعضای یک خانواده، افراد یک گروه دوستی و ... باید بدانند که با انجام معصیت، حتماً با مخالفت دیگران و نهی توسط آنان روبرو خواهد شد. بر برادران دینی، واجب است که یکدیگر را از معصیت الله باز داشته و بدین ترتیب مانع توقف و یا عقب گرد همدیگر در مسیر حرکت به سوی الله شوند.
4- التَّناصُرِ فِی اللّهِ؛ کمک کردن به یکدیگر برای گام برداشتن به سوی الله؛
5- إِخْلاصِ المَحَبَّةِ؛ خالص کردن محبتمان به دیگران؛
مؤمنان باید تلاش کنند تا محبتشان نسبت به یکدیگر، محبّت خالصانه، بیطمع، بیکلک و ... باشد. یعنی محبتها و مهرورزیهایشان به یکدیگر، از روی دوست داشتن باشد، نه نیاز. امّا اوجِ اخلاص در محبت، آن جایی است که انسان، مؤمنان را به خاطر عشق به الله، دوست میدارد، و به آنان به عشق به الله مهرورزی میکند.
عشقهای نورانی، که مستمر و مدامند و از دنیا تا آخرت پایندهاند، بر پایهی حبّ به الله استوارند. یعنی دو نفر دائماً در حال مهرورزی به یکدیگر به خاطر الله بوده و دائماً یکدیگر را برای پیشرفت در مسیر به الله، یاری میکنند.
تنها رمز دوامِ عشقهای میان انسانها، رنگی است که انسانها از الله به آن عشق میزنند. و هر چه این رنگ و بو از الله در لابهلای عشق انسانها بیشتر میشود. این عشقها نورانیتر، کمآسیبتر، محکمتر و ماندگارتر خواهند بود.
هر چه سهم بخش طبیعیِ وجود انسانها در محبتهایشان به دیگران بیشتر شده و بر سهم بخش الهی و جاودانهشان افزوده میشود، بر میزان خلوص محبتشان نیز افزوده میشود. در این صورت، آنان دائماً از نگاه الله به دیگران نگاه میکنند، و همواره خداوند را ناظر بر روابطشان با دیگران میدانند. چنین کسانی مدام در حال بررسی روابط خود بوده و آن را زیر ذرهبین الله میبرند، بطوریکه میزان رضایت الله از نوع ارتباطشان، تنها عامل مهم و قابل توجه برای آنها از تنظیم روابطشان است. عموماً در روابط این افراد، دو به همزنی، اختلافافکنی، غیبت، قضاوت ناحق، توهین و ... دیده نمیشود. آنچه که بر نوع روابط آنان حاکم است، همان میزان رحمتی است که از الله دریافت کرده و به دیگران منتقل میکنند.
با برادرت؛ صادق باش به خاطر خدا
نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند:
«إِذَا اتَّخَذَكَ وَلِیُّكَ أَخا فَكُنْ لَهُ عَبْدا وَ امْنَحْهُ صِدْقَ الْوَفاءِ وَ حُسْنَ الصَّفاءِ؛ اگر کسی تو را به عنوان برادر انتخاب کرد، بندهاش باش، و نسبت به او وفاداریِ صادقانه داشته باشد، و با او به نیکی و صفا رفتار کن».
اگر یکی از دوستان ما، به ما مانند یک برادر، یا خواهر اعتماد کرد، واقعاً باید خدمتگذارش باشی و هرگز از موضع بالا به او نگاه نکنی. باید بدانی او دقیقاً خودِ توست، و هر خدمتی که به او میکنی، در حقیقت به خودت کردهای.
کسی که در ارتباطش با دیگران، اعتباریّات و شئونات خودش را در نظر گرفت، از سلامتِ قلب در حرکتِ انسانی باز میماند و این مسئله بسیار خطرناک است.
انسان زمانی میتواند صادقانه به دیگران مهرورزی کرده و به آنها وفادار بماند که شأنی برای خودش در ذهن و قلبش نداشته باشد. ما عبدِ خدائیم، همین ... و وظیفهی ما مهرورزی به برادران دینی ماست. نمیتوانیم عبدِ خدا باشیم. امّا به عباد دیگر خداوند از بالا نگاه کنیم. وفاداری صادقانه، وفاداری به دیگران، بدون طمع و توقع است. یاری دیگران فقط به خاطر تشبّه به الله.
«والحمدلله رب العالمین»
کلیدواژه ها:
آثار استاد