مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
در آخرین فقره از دعایی که در هر سه شب قدر خوانده میشود، حضرت سجاد علیهالسلام به خداوند عرض میکنند: «وَلاَ آيِساً مِنْ إِجابَتِكَ وَإِنْ أَبْطَأَتْ عَنِّي= من را مأیوس از اجابت خودت قرار نده، هر چند که مدت زمان اجابتت طولانی باشد». حضرت در واقع به ما یاد میدهد که هنگام دعا نباید ناامید باشیم، حتی اگر دعا با تأخیر به اجابت برسد.
امام سجاد علیهالسلام همه مراحلی را که ما باید در شب قدر طی کنیم تا به فیوضات الهی برسیم در این دعا گنجانده اند. فرازهایی از این دعا را در شبهای قبل شرح دادیم و امشب رسیدیم به فراز آخر، در این فراز حضرت مسئله «امید» را مطرح می کنند.
در فقره قبل، حضرت به خداوند عرض کردند: «خدایا من را نسبت به ذکر و محبت خودت فراموش کار قرار نده» و در توضیح گفتیم که فراموشی یاد خدا مرگ انسان است. وقتی یاد خدا و توجه به محبت ویژه ی الهی از ذهن و دل انسان می رود، انسان دچار تنهایی و غربت می شود. وقتی انسان یاد حق تعالی و یاد مهر و محبت خداوند و همچنین یاد خانواده آسمانی و توجه ویژهی آنها میافتد، همیشه در زندگی قوی، شاد، مطمئن، محکم، امیدوار، با انگیزه و با نشاط می شود.
در فراز آخر حضرت به خداوند عرض میکند: «وَلاَ آیِساً مِنْ إِجابَتِكَ وَإِنْ أَبْطَأَتْ عَنِّی» خیلی وقتها انسان دعا می کند و دیر به اجابت می رسد. اما مهمترین نکته در دعا این است که بدانیم دعا به هیچ وجه، بی اثر نیست. این تلقین شیطان است که برخی افراد میگویند: «من مدتها دعا کردم و از خدا خواستم و خدا هیچ کاری برای من نکرد و هیچ اتفاقی نیفتاد». امکان ندارد دعا بی اثر باشد و اتفاقی نیفتد. چون خداوند ما را بینهایت بیشتر از خودمان و بیشتر از هر کس دیگری که روی زمین هست، دوست دارد. تک تک ما برای خدا عزیز و ارزشمند هستیم. بارها در قرآن تأکید شده که «به بنده هایم بگو: دوستشان دارم و به آنها رحمت و رأفت دارم. حتی آن موقعی که با من بد می کنند و با من دشمنی می کنند، من دوست شان دارم». چون خدا ما را آن گونه که خلق کرده دوست دارد، یعنی به بلندای ابدیت و برای جاودانگی؛ نه برای دنیا. رفتار خدای متعال با ما براساس یک محبت جاودانه است که یک مقطع آن دنیا و مقطع مهمِ آن، ابدیت و بخش جاودانهی زندگی ماست. چون خداوند با همهی امتداد و استمرارِ ما، ما را می بیند،
اما وقتی ما دعا میکنیم و اجابت نمی شود، علتش این است که به صلاح ما نیست. مثل پدر و مادر که فرزندشان را دوست دارند و نگاه مستمر و طویل المدت به فرزندشان دارند و آنها را از خیلی چیزها منع میکنند، در حالی که بچهها دوست دارند به آن چیزها دست یابند و آن چیزها را داشته باشند. خداوند مهربان است؛ غنی مطلق است؛ هر چقدر که بخواهد عطا کند، میتواند. خداوند هر چه بیشتر میدهد، مهربانی و جود و کرمش بیشتر میشود و از نعمت خدا چیزی کم نمیشود. همانطوری که در دعای افتتاح میخوانیم:«وَ لا تَزِیدُهُ ]یَزِیدُهُ [ كَثْرَةُ الْعَطَاءِ إِلا جُودا وَ كَرَما = و بخشش بسیارش، جز جود و كرم بر او نیفزاید». خدا رحمت و نعمت محدود ندارد که با بخشیدن به بنده هایش کم شود.
گاهی وقتها موانع شخصی و داخلی وجود دارد که مانع اجابت دعای ما می شود که باید آنها را برطرف کنیم و ربطی به خدا ندارد و خود ما هستیم که موانع اجابتیم. ما بیشتر اوقات فکر میکنیم چیزی که میخواهیم به نفع ماست. اصرار و نذر و نیاز میکنیم، اما بعد از اجابت دعا، پشیمان میشویم. میگوییم خدایا کاش نمیدادی. کاش به حرف ما گوش نمیکردی. زیرا ما واقعاً مصلحت خودمان را نمی دانیم.
خداوند خواستههایی را که برای ما ضرر دارد، نمیدهد، اما به جای آن حتماً یک چیز بهتر در دنیا به ما میدهد. یا اجابت دعا و خواستهی ما را به تأخیر میاندازد و بعداً که ظرفیت پیدا کردیم، به ما میدهد. و یا به ازای خواستهی ما که برآورده نشده، یک چیز جاودانه و ابدی در آخرت برای ما ذخیره میکند.
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: روز قیامت شخص وقتی که در ازای دعاهای اجابت نشدهاش از خداوند پاداش میگیرد و میفهمد اینها به خاطر دعاهایی بوده که اجابت نشده، میگوید: ای کاش! هیچ کدام از دعاهای من در دنیا اجابت نمی شد. پس دعا هرگز تلف شده و ساقط شده و بیفایده نیست. چون شما از کریم میخواهید، کریم هم هیچ وقت هیچ کس را دست خالی بر نمیگرداند.
آنچه که مهم بوده و در دعا اصل می باشد، این است که ناامید نباشیم. «وَلاَ آیِساً مِنْ إِجابَتِكَ وَإِنْ أَبْطَأَتْ عَنِّی» حتی اگر زمان اجابت دعا طولانی است و به سرعت به شما نمی رسد، از دعا کردن سرد نشوید. اگر جریان اجابت کُند هم باشد، شما باید دعا کنید، چون در این صورت بالاخره شما بابت هر بار دعا کردن از خدا طلبکار می شوید. یکی از چیزهایی که لذت دعا را خیلی بالا میبرد، این است که تو دائماً از خدا طلبکار میشوی. یعنی خدا خودش، خود را بدهکار کرده وگرنه ما که از خدا طلبکار نیستیم. تمام هستی و وجودمان از خداست، در ذات خودمان هیچ چیز نداریم که بخواهیم از خدا طلبکار شویم. کسی حقی گردن خدا ندارد، اما خدا میگوید: من چون کریمم، شما هر چی از من بخواهید، از من طلبکارید. پس یکی از چیزهایی که لذت ذکر و دعا را بالا می برد، این است که شما دائماً در حال دریافت هستید؛ دریافت هایی که یا میبینید و لمسش میکنید و در زمان حال به شما میرسد و یا برایتان ذخیره میشود. خستگی در دعا معنا ندارد، مگر آدم نادان، بیاعتقاد و بیمعرفت باشد. برای همین در روایت داریم، با معرفت ترین انسانها، نسبت به خدا کسی است که بیشتر دعا میکند و دستش بالاست. هر چقدر سطح معرفت انسان بیشتر باشد، از غیب و بینهایت دریافت بیشتری میکند.
مهمتر از اجابتِ دعا، انسِ به خداست که در حین دعا ایجاد می شود
دعا کردن کفاره گناه است و مهمتر و قشنگتر از اصل اجابتِ دعا، انس و علاقه و رفاقتی است که بین انسان و خدا ایجاد میشود. نفسی که در روز بارها و بارها با خدا انس میگیرد، با خدا رو در رو میشود و با خدا حرف میزند، این نفس چقدر معطر، نورانی، مهربان و بزرگ می شود.
وقتی زندگینامه اهلبیت (علیهمالسلام) را نگاه میکنیم، میبینیم همیشه در خلوت دست شان بالا بوده و مشغول دعا بوده اند. ما میتوانیم در هر 5 شأن وجودمان(جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلانی، و فوقعقلانی) دعا کنیم و خواسته هایمان را از خدا بخواهیم. نباید بگوییم بی اثر و بی نتیجه است؛ نباید از اجابت ناامید باشیم.
خیلی بد است کسی بگوید من سالها در خانه خدا ناله و گریه کردم، هیچ چیز عایدم نشد. این حرفِ یک آدم کم ظرفیت و بی معرفت است، چون خود خدا می گوید: بدون اجازه و دعوت من نمی توانید با من حرف بزنید. پس اگر سالها در خانه من ناله کردی، من خودم تو را راه دادم و دوست داشتم که سالها دَرِ خانه من باشی و با من حرف بزنی:«یا من ذکره شرف للذاکرین = ای کسی که یادش مایهی شرافت یادکننده است». یادکننده ی خدا قیمت، شرافت، اصالت و شخصیت پیدا میکند، وقتی اسم خدا را می برد وجودش ناب میشود.
بنابراین، این شرافت چیزی است که کسی نباید از آن بگذرد و آن را از دست بدهد. حتی اگر ظاهراً دعایش اجابت هم نشود، دعا یک غنیمت است؛ یک فیض عظیم است.
«الدعا مخ العباده = دعا مغز عبادت است». نه فقط در ماه رمضان و شبهای قدر، بلکه باید عادت کنیم فرهنگ دعا را همیشه و در همهجا در خانه و محل کار و در همه جای زندگیمان رواج بدهیم. ساعت هایی دقایقی را خلوت کنیم و با حضور قلب و با معرفت و با فهم دست مان را به درگاه الهی بالا ببریم.
به آنچه که امید نداری، امیدوارتر باش
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: « كُن لِما لا تَرجُو أرجى مِنكَ لِما تَرجُو فإنّ موسى بنَ عِمرانَ علیه السلام خَرَجَ یَقتَبِسُ لِأهلِهِ نارا، فَكَلَّمَهُ اللّه ُ عزّ و جلّ فَرَجَعَ نَبیّا، و خَرَجَتْ مَلِكَةُ سَبَأٍ فَأسلَمَتْ مَع سُلیمانَ علیه السلام، و خَرَجَ سَحَرَةُ فِرعَونَ یَطلُبُونَ العِزَّةَ لِفِرعَونَ فَرَجَعُوا مُؤمِنِینَ[1]= به آنچه امیدش را ندارى، امیدوارتر باش نسبت به آنچه که بدان امید دارى. موسى بن عمران علیهالسلام رفت كه براى خانواده اش آتش بیاورد. اما وقتی که به کوه طور رسید، خداوند عزّ و جلّ با او به سخن درآمد و او پیامبر برگشت .ملكه سباء نیز از كشور خود بیرون آمد، اما به دست سلیمان علیهالسلام مسلمان شد. جادوگران فرعون براى تقویت قدرت فرعون بیرون آمدند، اما به خدا ایمان آوردند و برگشتند».
بنابراین، به چیزی که میگویی نمیشود و شدنی نیست، بیشتر امید داشته باش، تا آن چیزی که میگویی این میشود و ممکن است. خداوند میگوید: من کل دنیا را به عشق تو خلق کردم. پس تو ناامید نباش، تو خودت را کوچک نبین. خیلی از شما چیزهایی دارید که یک زمان خوابش را هم نمیدیدید و فکرش را نمی کردید که در خواب هم به آنها برسید. اما حالا بهترش را هم دارید.
علت این که حضرت می فرماید: نسبت به چیزی که امید نداری، بیشتر امید داشته باش تا چیزی که امید داری، این است که چون تو وقتی امید نداری، خودت را تنها حس میکنی. اما وقتی امید داری، خدا را کنارت میبینی. وقتی حضرت موسی و پیروانش از فرعون فرار میکردند و به دریا رسیدند، گیر کردند، از یک طرف فرعون نزدیک بود برسد و از طرف دیگر آب دریا بود. اینها در محاصره ماندند. بنی اسرائیل گفتند نابود شدیم. موسی فرمود: « إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ[2]= پروردگارم با من است و به زودى مرا راهنمایى خواهد كرد».
علی علیهالسلام فرمود: «عِنْدَ تَنَاهِی الشِّدَّةِ تَكُونُ الْفَرْجَةُ- وَ عِنْدَ تَضَایُقِ حَلَقِ الْبَلَاءِ یَكُونُ الرَّخَاءُ[3] = به هنگام نهایت سختى، گشایش و در وقت تنگناى حلقه گرفتارى، آسایش فرا مىرسد». هر وقت کارد به استخوانت رسید و از همه جا ناامید شدی، تازه باید اول امیدت باشد.
خدا به موسی فرمود:« وَمَا تِلْكَ بِیَمِینِكَ یَا مُوسَى[4] = و اى موسى در دست راست تو چیست». موسی جواب داد: این عصای من است. خداوند امر کرد: آن را بینداز! موسی به امید خدا عصا را پرت می کند و آن اژدها شد. یعنی آنجایی که تو امید نداری، امیدت را از دست نده. این خداست و فقط برای موسی چوب و عصا را اژدها نمیکند، بلکه برای ما هم میکند و این کار را کرده و باز هم می کند. اگر کمی زندگی تان را بررسی کنید، متوجه می شوید که خدا برای همه این کار را می کند.
حضرت بعد از این که قاعده را بیان میفرمایند که امیدوار باشید، ادامه میدهند که چرا امیدوار باشید و داستان موسی علیهالسلام را بیان میکنند که موسی رفت تا برای خانواده اش آتش بیاورد و کلیم الله شد و برگشت. آیا فکرش را میکرد پیغمبر شود؟ اما پیغمبر شد. ملکهی سبا که دشمن حضرت سلیمان بود و خروج کرد، اما اتفاقی که افتاد این بود که تا سلیمان را دید، مسلمان شد و به همسری پیغمبر خدا درآمد.
ساحران فرعون در روزی که قرار گذاشته بودند، برای جنگ با موسی از خانه شان بیرون آمدند. ولی وقتی رسیدند به موسی توبه کردند و همه مسلمان و مؤمن شدند. فرعون به آنها گفت: شما را میکُشم؛ به صلیب میکشم؛ دست و پایتان را به خلاف قطع میکنم. اما همه گفتند: هر کاری میخواهی بکن. ما به موسی ایمان آوردیم. آنها رفته بودند عزیز فرعون شوند، اما دشمن فرعون و عزیز خدا شدند. آیا ما از آن ساحران کمتریم که در این شب قدر با اجابت دعایمان پذیرفته نشویم؟
امشب که شب اجابت دعاست، وقتی دستانتان را بالا میبرید، خدا به دلهایتان نگاه میکند. سفت و محکم از خدا خواسته هایتان را بخواهید، چه دنیایی و چه آخرتی، فرقی نمیکند. امام صادق (علیه السلام) میفرماید: با یقین و با معرفت بخواهید تا خدا به شما بدهد.
و در آخر دعایی هست که هر وقت یک جایی گیر کردید، بگویید: «اللهم صل علی محمد و آل محمد، واجعل لی من امری فرجاً و مخرجاً وارزقنی من حیث احتسب و من حیث لا احتسب = خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد، و برای من در کارم فرج و نجاتی قرار بده و روزی ام را برسان از جایی که فکرش را میکنم و از آنجایی که فکرش را نمیکنم». دعا با صلوات شروع میشود که اسم اعظم است و همه جا کار می کند. و بعد می گوییم: از آنجایی که گمان نمیکنم، تو خودت مشکلم را حل کن. ببینید، چقدر به آدم قدرت می دهد. یعنی خدایا به تو امیدوارم و راه بسته نیست. یعنی خدایا! من به چیزهایی فکر میکنم و امیدهایی دارم، ولی تو از آنجایی که من اصلاً فکرش را نمیکنم به من بده. برای آنجایی که امید دارم، تلاش میکنم، ولی برای چیزی که امید ندارم تو از آنجا هم روزی من را بده.
[1] - الأمالی للصدوق : ۲۴۴/۲۶۱
[2] - الشعراء/62.
[3] - نهج البلاغه/حکمت 332.
[4] - طه/17.
کلیدواژه ها:
آثار استاد