مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
بزرگترین ملاک انسان شناسی و تعیین قیمت انسان ها، میزان دغدغه آنها برای رسیدن به لحظه ی با شکوهِ ظهور و ورود غم های امام زمان «علیه السلام» به قلب او می باشد. اگر غم های امام زمان «علیه السلام»، هنوز جز غم های ما نیست و هنوز به دغدغه ظهور نرسیده ایم، قطعاً فرزندان خوبی برای حضرت نبوده و ایشان را به عنوان پدر حقیقی خود نپذیرفته ایم.
ادامه بحث قبلی آغاز واقعه فرج در دل انسان (1)
آثار فردیِ انتظار فرج در انسانها
رسیدن به مقام انتظار، انسان را در وادی امن الهی داخل میکند. در حدیث سلسله الذهب، گفتیم که امام رضا «علیه السلام» فرمودند: «کلمه لااله الا الله حصنی، فمن دخل حصنی، أمن مِن عذابی» پس فرمودند: «بشرطها و شروطها و أنا من شروطها» یعنی شرط رسیدن به حقیقت توحید (لا اله الا الله)، پذیرش ولایت معصومین میباشد. در جلسات گذشته آموختیم که پیوند با الله، بدون استمداد از متخصص معصوم، ممکن نیست. زیرا معصومین «علیهم السلام»، کاملترین جلوه قابل دسترسی الله در زمین اند و کسانی که این جلوه ی کامل را رها کنند، هیچ راهی جز جلوههای ناقص الله نخواهند یافت که برای رشدِ انسانی بتوانند به آن پناه برند، لذا هرگز به کمال انسانی نخواهند رسید.
بنابراین باطن کلمه لا اله الا الله، همان ولایت متخصص معصوم است که البته نباید این ولایت را به محبّت، تعبیر نمود. بزرگترین اشتباهِ شیعه و سنی، ترجمه مودّت اهل بیت به محبت بود که یازده معصوم «علیهم السلام» را در مظلومیت و بدون همراهیِ شیعیانِ وفادار به شهادت داده و دوازدهمینِ آنها را هزار و صد و هشتاد سال است که در آوارگی و غربت نگهداشته است. اگر شیعیان، اهل مودّت بودند، جامعه جهانی، مجبور به پرداخت خساراتِ سنگینی که ناشی از عدم حضور معصوم در جامعه است، نمیشد.
در نظام فردی، کسی منتظرِ حقیقی به شمار میرود که به مقام مودّت رسیده و خود را به چادر امام زمان «علیه السلام» رسانیده و یا در حال حرکت به سمت ایشان باشد. چنین انسانی، در حقیقت، در راهِ رسیدن به الله بوده و در حِصنِ امنِ «لا اله الا الله» قرار گرفته است. شخص منتظر روز به روز به الله نزدیکتر و شبیهتر شده و اسماء الهی در او هر روز بیشتر از پیش ظهور مییابند. بنابراین زمانی که کسی به معصوم «علیه السلام» رسیده و در رحم معصوم «علیه السلام» قرار میگیرد، دقیقاً در حصنِ لا اله الا الله بوده و در کنف حمایتِ الله قرار میگیرد و لا اله الا الله به معنای حقیقیاش (پیوند با کاملترین جلوه الله برای رسیدن به الله) در او تحقق مییابد.
رسیدن به هدف خلقت، تنها با رعایت ظواهر دینی (حجاب، روزه، نماز، و خمس...) حاصل نمیشود، بلکه آنچه که هر انسانی باید حقیقتاً دلواپس و نگرانش باشد این مسئله است که آیا سبک زندگی من (همسرداری، فرزندپروری، فعالیتهای اقتصادی، شغلی، اجتماعی...) در راه حرکت به سمت امام زمان «علیه السلام» و پیوند با ایشان هست یا نه...
این سؤال، مهمترین سؤال قیامت است اگر انسان در دنیا، پاسخ مناسبی برای آن آماده نکرده باشد، دیگر اعمالِ عبادی او گشایش چندانی برایش حاصل نخواهد کرد. تأییدِ الحاق و پیوند ما با معصوم «علیه السلام»، با خودِ ایشان است، و ایشان باید در هر شب قدر، همراهیِ انسان را در سال گذشته تأیید و امضا نمایند.
گشایش نفس هر انسان و تولد سالمش منوط به این شرط میباشد که آیا او حقیقتاً به سمت پیوند با امام خویش در حرکت بوده است یا نه.
آثار انتظار فرج در زندگی اجتماعی
کسانی که به مقام انتظار رسیدهاند، از نظر اجتماعی، دارای دو خصوصیت زیر می باشند؛
برنامه هایی طرح می کنند تا فرزندان یتیم حضرت را با ایشان آشنا نموده و به چادرشان برسانند. دائماً در تلاشند که برای امام زمانشان، یارگیری نموده و لشکر ایشان را با سربازان وفادار بیشتری، تقویت نمایند.
اگر تمام انسانها در جامعه با هم همدل بوده و حقیقتاً ظهور را بخواهند و برایش تلاش کنند، حتماً ظهور، بسیار زود، اتفاق خواهد افتاد.
بزرگترین ملاک انسان شناسی و تعیین قیمت انسان ها، میزان دغدغه آنها برای رسیدن به لحظه ی با شکوهِ ظهور و ورود غم های امام زمان «علیه السلام» به قلب او می باشد. اگر غم های امام زمان «علیه السلام»، هنوز جز غم های ما نیست و هنوز به دغدغه ظهور نرسیده ایم، قطعاً فرزندان خوبی برای حضرت نبوده و ایشان را به عنوان پدر حقیقی خود نپذیرفته ایم. در این صورت از نظر انسانی، قیمت چندانی نیز نخواهیم داشت.
اگر غمِ امام زمان «علیه السلام» در زندگی کسی، راه پیدا کند، او حقیقتاً، روزگاری شاد، آرام و لذت بخش را تجربه خواهد نمود. زیرا این غم، از گروه های غم های مولد شادی و آرامش، طبقه بندی می گردد.
لذا اگر افراد یک جامعه، به چنین دغدغ های رسیده و در جهت تحقق آن با هم همدل شوند، از استعدادهای یکدیگر برای رهایی امامشان از تنهایی و غربت استفاده می کنند. و اینجاست که این جامعه، به فرج رسیده است. در این صورت ریشه مشکلات بزرگی از قبیل طلاق ها، بیماری ها، اختلافات، گرانی ها، مشکلات روانی و عاطفی و ... برچیده شده و اساساً تمام مسائل بخش های پایینی در جامعه، خود به خود حل خواهد شد.
آنقدر غم امام زمان «علیه السلام» نورانی و قدرتمند است که به محض ورود به قلب انسان، تمام گناهان، پلیدی ها و تاریکی های چندین ساله را نابود نموده و او را به رشدی سریع می رساند. اما به شرطی که این غم، حقیقتاً قرار را از انسان ربوده و او را به تلاش جدّی وادار کرده باشد.
مدیریت دل
در باشگاهِ دنیا، غم ها و غصه های بسیاری به قلب انسان حمله می کنند، اما آنچه که در لابه لای این حمله ها و هجوم ها حائز اهمیت است، آن است که انسان قلب خود را مدیریت نموده و از ورود غم های تحقیرکننده بخش های پایینی به آن ممانعت ورزد. با وجود غم هایی که زیبایی بخش باطن انسانی بوده و به او قیمت می بخشند، آیا پذیرفتن غصه های تحقیرکننده بخش های پایینی، امری عقلانی و منطقی است؟ باید زمام دل را به دست گرفت و در مواجهه با مشکلات گوناگون زندگی، تنها آنها را در مرحله ذهن نگه داشته و از ورودشان به قلب جلوگیری نمود. اگر بخشهای پایینی موفق به تحقیر و غصه دار نمودن ما شوند، نشان می دهد که ما جنایاتی را در حق نفس خویش مرتکب شده ایم و آن را آنقدر کوچک و بی ظرفیت نموده ایم که با چنین غم هایی به راحتی تحقیر می گردد. وقتی انسان از منبع آرامش به طور کامل تغذیه شده و نفس قدرتمندی ساخته باشد، با هیچ چیزی در دنیا، تحقیر نخواهد شد.
فراموش نکنیم که دل، سرمایه ابدی ماست و ما برای چیدمان غم های این همراه ابدی، باید با دقت بیشتری، عمل کنیم، زیرا غم ها به محض ورود به دل، قیمت آن را تعیین می کنند.
انتظار فرج، یعنی؛ تغییر غم های زندگی، یعنی پرش به اوج سعادت، یعنی پرواز به قلعه محکم خداوند...
انتظار فرج یعنی؛ من غیر از امام زمانم، هیچ دغدغه دیگری ندارم و هیچ غمی، جز غم دوری و غربت او مرا نمی آزارد...
از مهرت ای خورشید جان، چون ذره ام هر سو روان مجذوب حسن دیگران، ای ماه خوبان نیستم...
برگرفته از مباحث خانواده آسمانی، استاد محمد شجاعی
مطالب بیشتر:
مجموعه سخنرانی های استاد شجاعی
کلیدواژه ها:
آثار استاد