مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
در آموزههای اسلامی قبل از اینکه شما یک بنا را بخواهید بسازید، اول باید آسیبشناسی کنید. مثلاً بعضی از جوانان فکر میکنند که مسئله مهمشان ازدواج است، بعد که ازدواج میکنند، برخی شکست میخورند. مسئله این است که ازدواج و تشکیل خانواده 10% یک پیوند است و 90%آن حفظ آن پیوند است.
یعنی یک دختر و پسر باید به این فکر کنند که مهمتر از اینکه بخواهند ازدواج کنند، باید به این فکر کنند که یک ازدواج پایدار داشته باشند. برای حفظ این مسئله باید آسیبشناسی یا آفتشناسیشناسی کنیم.
در سلوک به سمت خداوند تبارک و تعالی، قاعدهای که امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) به ما میدهد، این است: «اجْتِنَابُ السَّیِّئَاتِ أَوْلَى مِنِ اكْتِسَابِ الْحَسَنَاتِ= دوری از گناهان برتر است از اكتساب حسنات». اینکه انسان گناه نکند و از روی صراط نیفتد، مهمتر از این است که کار خیر انجام بدهد. چون بعضیها 10 یا 20 یا 30 سال کار خیر انجام میدهند، ولی آسیبشناسی نمیکنند، یک دفعه بعد از 40 سال کار خیرشان نابود میشود و سقوط میکنند، این خیلی خطرناک است. بنابراین، وقتی کسی آسیبشناسی میکند، حتی اگر یک عمل کم هم داشته باشد، نجات پیدا میکند و رستگار میشود.
در مهارتهای شادی چه چیزهایی نمیگذارند ما شاد باشیم یا چه چیزهایی مشکل اساسی شادی ما هستند؟ همه انسانها دوست دارند شاد و آرام باشند. قرآن کریم هم علامت مؤمن را دو چیز میداند: شادی و آرامش؛ یعنی درجاتش به این نیست که چقدر نماز و روزه دارد،؛ چقدر حج میرود؛ کربلا میرود؛ اینها شاخص نیستند. شاخص این است که شخص میتواند در سایه آرامش، آدم شادی باشد یا نه. اگر این بود معلوم است که ایمانش هم ایمان حقیقی است. همه این را دوست دارند و عاشق شادی و آرامش هستند.
ما اگر بخواهیم به یک شادی ثابت و پایدار برسیم، باید به وجود خودمان پی ببریم. در جلسات گذشته گفته شد انسان کمالات وجودی «جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی یا فرشتهای و فوق عقلی یا انسانی» دارد. در همه این پنج بخش، پنج نوع غم و شادی و نیز پنج نوع معشوق و اله داریم. مثلاً نگرانی جمادی، نگرانی پول و اقتصاد است. کسی که اضطراب یا غصههای اقتصادی دارد، اگر بخواهد به یک آرامش در بخش اقتصادی برسد، ممکن است خودش را به راههایی وصل کند که از نظر اقتصادی بتواند نیازهای اقتصادیاش را تأمین کند تا آرامش به سراغش بیاید.
در بخش گیاهی، حیوانی و عقلی نیز این گونه است. حتی در مسئله فوق عقلی، بخش انسانی ما نیز اینگونه است. چون شادی و غم به معنای واقعی مربوط به این بخش است. شما در چهار بخش «جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی» هر چقدر موفقتر باشید، اگر در بخش فوق عقلانی شکست بخورید، اصلاً بوی آرامش و شادی را استشمام نخواهید کرد. خلقت انسان به گونهای است که تا وقتی که بخش فوق عقلانیاش را با معشوق اصلیاش پیوند ندهد، به هیچ وجه به شادی و آرامش نمیرسد. شاید وضع مالی خوب داشته باشید یا موفقیتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی داشته باشید، اما آرامش نخواهید داشت.
مهارتهای شادی از زبان امام سجاد (علیهالسلام)
بعضی از افراد دارای شخصیت کوچکی هستند؛ چه در بُعد جمادی و چه در بعد گیاهی، حیوانی، علمی و فوق عقلانی. به همین خاطر آسیبپذیرند. برای همین است که دائماً مضطرب، نگران و غمگیناند و هیچ وقت تضمینی برای آنچه که به دست میآورند، وجود ندارد.
اگر بخواهیم هیچکدام از این غصهها را نخوریم، امّام سجاد (علیهالسّلام) یک راهکار فوقالعاده عالی به ما یاد داده که می فرماید: «اگر میخواهید خوشبخت باشید و شاد باشید و اضطرابهایتان از بین برود، این چند فرمول را رعایت کنید:
«زهری» درحالی كه حزین و مغموم بود، خدمت امام رسید. حضرت از او پرسیدند: چرا غمگینی؟ و در ادامه كلامشان برای غصه زدایی او راهكارهایی در اختیارش گذاشتند که متن روایت به این شکل است:
«دَخَلَ مُحَمَّدُ بنِ الشَّهابِ الزُهری علی علی بن الحسین وَ هُوَ کَهیبٌ حَزین؛ مُحَمَّدُ بنِ الشَّهابِ الزُهری فَقالَ لَهُ زَینُ الْعابِدین ما بالُكَ مَغمُوماً؟ قالَ: یَا ابْنَ رَسُولِ الله غُمُومٌ وَ هُمُومٌ تَتَوالى عَلىَّ؛ مِن جِهَةِ حُسَّادِ نِعَمى وَ الطّامِعینَ فىَّ وَ مِمَّن أَرْجُوهُ وَ مِمَّن اَحْسَنْتُ اِلَیه فَیَخْلِفُ ظَنّى= «محمّد بن مسلم بن شهاب زهرى» با حالى افسرده و غمگین خدمت علىبن الحسین (علیهماالسلام) آمد. امام زینالعابدین (علیهالسلام) به او فرمود: چرا غمگینى؟ عرض كرد: غمها و اندوهها، پیاپى بر من وارد مىشوند؛ زیرا از آنانكه به نعمتهاى من حسادت مىورزند و چشم طمع به مال من دوختهاند و كسانى كه به آنان امید دارم و نومیدم مىسازند و كسانى كه به آنان خوبى مىكنم و با من بدى مىكنند، رنج مىبرم».
گفتیم «غم» در لغت به معنای انقباض و گرفتگی است؛ امّا در اصطلاح، حالتی است که دل آدم ابری میشود؛ یعنی حالت گریه دارد، «همّ» نیز به دغدغهها و مشکلاتی گفته میشود که ذهن آدم را به خودش مشغول میکند.
کسانی که حسادت میکنند؛ اصلاً چشم ندارند خوبیها و نعمتهای دیگران را ببینند یا کسانی که مدام به مال دیگران طمع دارند، مدام در زندگی افراد دستاندازی میکنند، اینها همه امتحانهای الهی است.
امتحانهای الهی قرار است انسان را شبیه خداوند کند. یعنی انسان برای مقام خلیفة اللهی آفریده شده است. آدمها شرافتشان به تعداد اسمهایی است که از الله دارند؛ یعنی هر چقدر اخلاق الهی در یک نفر باشد، آن شخص شبیهتر به خدا و نزدیکتر به خدا می شود. بنابراین، شرافت یک انسان، به هیچ کدام از این چهار بخش پایینی نیست، اینها کارآیی ندارد. بلکه به این است که چقدر خصوصیات معنوی و روحیاش شبیه الله است.
رابطه دنیا با آخرت، مثل رابطه رحم مادر است با دنیا. جنین در رحم مادر مصرفکننده است؛ مصرفش هم خیلی محدود است، اما بیشتر غذایی که جنین میخورد، صرف اندامهایی میشود که در رحم به آنها نیازی ندارد. بلکه همه را برای دنیا ذخیره میکند. یک مؤمن وقتی در روابط اقتصادی، گیاهی، اجتماعی، حیوانی و جنسی، علمی می افتد یک مقدار از ذهن و قلبش را برای این بخش میگذارد. اصل شخصیتش برای ارتباط با خانواده آسمانی و ابدیت و آخرتش است.
حفظ زبان و شادی
امام (علیهالسّلام) اولین فرمولی که به ما می دهد، این است که می فرماید: «احْفَظْ علَیكَ لِسانَكَ تَمْلِكْ بهِ إخْوانَكَ= زبانت را نگه دار تا برادرانت را از دست ندهى».
وقتی یک نفر میتواند با زبانش در قالب شوخی یا جدی یا طعنه یا سرزنش به کسی نیش بزند، باید منتظر غصه خوردن باشد. یعنی محال است که تو به دیگران نیش بزنی، اما خودت نیش نخوری. ممکن است شخص الان سکوت کند و چیزی نگوید. ولی روزی فرا می رسد که کسی تو را تحقیر میکند و به تو غصه میدهد و حالت را بگیرد و سرزنشت کند. پس هیچ کس را تحقیر و سرزنش نکن؛ کاری نکن که دیگران از تو حساب ببرند و از تو بترسند. حساب بردن فقط با زبان و نیش نیست. تو باید شخصیتت آنقدر عزیز و دوست داشتنی باشد که به خاطر خودت به تو احترام بگذارند. در غیر این صورت، هیچ وقت روی خوش و آرامش را نمیبینی.
عزیزان در بحث شادی دقت کنند؛ ما در آخرت به میزانی شاد هستیم که در دنیا شاد باشیم. آدمی که عرضه ندارد در دنیا شاد و آرام باشد، مردنش تلخ است؛ بعد از مردنش نیز این تلخی ادامه می یابد و فشار قبر و اضطراب و جهنم زیادی دارد. هر چقدر میخواهید تلخیهای قبر و قیامت و آن تاریکیهایش را کمتر کنید، در دنیا بیشتر شاد و آرام باشید. پس ما باید جهنم را همین جا خاموش بکنیم. دنیا صحنه تمرین برای خاموش کردن جهنمهای ابدی مان است.
کلیدواژه ها:
آثار استاد