مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
بیست و ششمین ادب از آداب شاگرد با استاد مربوط به مسأله سوال کردن و پاسخ دادن است.
کسانی که ذهنشان آلوده است و در وهم و خیال است، در کوچک ترین چیزی ذهنشان پرت میشود و ممکن است از شنیدن کلمه ای که استاد میخواسته به کار برد سبق لسان شده (واژه ای را به جای واژهی دیگر به کار برد) و بعد خنده دار شود.
ما باید چنان مقام استاد را بزرگ بگیریم که به حریمش نزدیک نشویم، نزدیک شدن به حریم او مساوی است با نابودی خود ما، اثر وضعی این چنینی در خود ما خواهد گذاشت.
در عفو گناه کار از ادامه مجازات معاف میشود امّا پرونده و نامه اعمال نشان در جای خودش است، غفران یعنی اینکه خداوند هم از مجازات میگذرد و هم پرونده را پاک میکند یعنی سابقه را از بین میبرد.
گناه مساوی است با حجاب. لذا بی ادبی اسائه ادب، کنار گذاشتن آداب این گونه است؛ یعنی مدام حجاب اضافه میکند.
پیشدستی نکردن شاگرد و به پرسش پاسخها در محضر استاد.
اگر کسی صحبت میکند، اگر کسی اطّلاعاتش هم قویتر است بیادبی است در وسط حرف بپرد و بخواهد جواب دهد و اظهار فضل کند.
به خاطر رعایت حال همکلاسی خود لازم است به سؤال او جواب ندهیم، بگذاریم که قلب او مطمئن شود و جواب را از استاد بگیرد.
چیزی که معمولاً رعایت نمی شود این است که شاگرد احساس می کند که باید زود حرف خود را بزند و زود از خودش در هر چیزی رفع اتّهام کند.
انتظار یعنی جلوی طبیعت و ناخود را گرفتن، این سخت است هر کسی نمی تواند. کسانی میتوانند این ادب را رعایت کنند که واقعاً با خودشان درگیر شده باشند و نه فقط درگیر شده باشند که در این درگیر پیروز هم شده باشند.
کسی که با بغل دستی سخن میگوید نمی تواند ادب کلاس را رعایت کند. چون تحمّل ندارد که خود را محدود کند، یاد نگرفته که خود و طبیعت خودش را محدود کند و به آن فشار بیاورد.
کلیدواژه ها:
آثار استاد