مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
چون قرار است شاگرد خود را در اختیار استاد بسپارد و در حقیقت بندگی او را کند باید خودش را در اختیار هر استادی قرار ندهد.
وقتی شاگرد خود را به استاد عرضه میکند استاد بتواند زوایای ریز و باریک وجود او را ببیند و به او کمک کند، شاگرد برای استادش گنگ و پیچیده نباشد.
اینکه الان خیلیها دارند عَلَم میشوند چه از قدیمیها، چه از جدیدیها همین است که شاگردان گرفتار معلومات استاد هستند بدون این که باتقوا، معنویت، تدّین و با تعبّد او کاری داشته باشند.
دانشجو همة معلوماتش را از استاد میگیرد، چنان تحت نفوذ و سلطه استاد قرار میگیرد که بعداً نمیتواند عیبهای اساسی و بزرگی که به او وارد است را قبول کند یا حتّی ببیند.
در اساتید دینی علمی که ما میخواهیم یاد بگیریم همان چیزی است که میخواهد پایههای دین ما را تشکیل دهید و شاکله ما را تشکیل دهد، اگر ناب و خالص نباشد و آلودگی داشته باشد میتواند فوقالعاده ضربه بزند.
کسی که استاد ندارد (به خصوص استاد تخصصی) این شخص معلوماتش بسیار سست و ضعیف است.
کسانی که استاد ندیدهاند وقتی خواستهاند متنی را استفاده کنند و بخوانند اصلاً ترجمه اشتباه نکردهاند. از نظر معانی و بیان حرفشان اشتباه است،ضمیر را درست بلد نیستند برگردانند.
اهل دفاتر یعنی کسانی که فقط با دفتر سروکار دارند امّا استاد نادیده هستند و معلّم نیستند.
خیلیها هستند که غرورو و تکبّر زیاد دارند وحاضر نیستند که در محضر اساتید زانو بزنند و خودشان مطالعه میکنند، خودشان درمیآورند و خودشان چیزهایی را زیاد میگیرند.
دانشجو نباید در قید این باشد که من حتماً باید نزد فلان استاد شناخته شده و معروف و مشهور درسم را بخوانم، چه بسا اساتید گمنامی هستند که بسیار قویتر و بهتر و محکمتر از اساتید مشهور زمان میتوانند درس بدهند.
آنچه برای استاد لازم است جهات علمی و عملی است.
نباید افرادی را که قابلیّت دارند را از نظر دور داشت، انسان باید در محضر علم تواضع داشته باشد.
به اساتیدی که مشهور میشوند خیلی راحت نمیشود دسترسی پیدا کرد، وقتی هم که دسترسی پیدا کنی نمیتوانی راحت سؤال کنی چون سرشان شلوغ است و شما نمیتوانید استفاده کنید.
استادی که با تقواست، شاگردان باتقوا و خوبی تربیت میکند.
بدون اینکه به خودت زحمت دهی و بدون اینکه خود را به تکلّف بیاندازی نمیتوانی حقّ استاد را ادا کنی.
استاد در روز قیامت به تعداد شاگردانش قدرت شفاعت دارد، صاحب و مالک آن شاکلهها است.
اصل وجود و هستی هر موجودی نمیتواند به آن ارزشی اعطاء کند مگر آن گاه که وجود او را با هستی و عدم بسنجیم والّا خود وجود فی نفسه نمیتواند ارزش و شرافت موجود را ارائه دهد.
ما هر ارزشی به معنای واقعی خودمان، به معنای واقعی کلمه،ارزش انسانی و الهی که در قیامت به کارمان میآید از طریق معلّمان گرفتهایم.
استاد از گرانمایهترین سرمایهاش یعنی عمرش، ابدیّتش برای شاگرد سرمایهگذاری کرده و او را به بلندای ابدیّت ساخته است.
کلیدواژه ها:
آثار استاد