مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
«بی تابی» و «اضطراب»، حالت بی قراری و آشفتگی در برابر حوادث و مشکلات است. اضطراب مثل زلزله ای است که دنیا و آخرت انسان را تباه می کند. از مهمترین آثار بد آن این موارد است: مرگ، از بین رفتن قدرت تصمیم گیری، نداشتن مدیریت خوب، تنهائی، از دست رفتن اراده، شکست و تلخی زندگی.
انسان برای خوشبختی اش در دنیا و آخرت به دو ابزار کلیدی نیاز دارد: شادی و آرامش. چون با شادی و آرامش می توان هم دنیای قشنگی ساخت و هم آخرت را آباد کرد.
شیطان در وسوسه های چهارگانه اش (راست، چپ، گذشته و آینده) هدف اصلی اش ایجاد غم و ناآرامی در انسان است. این جنگ حقیقی است بین انسان و شیطان که متاسفانه جدی گرفته نمی شود.
کسی که خود را نمی شناسد، وارد رقابت های دنیایی و توهمی در همه شئونات مختلف زندگی می شود. مثل مسابقه گذاشتن برای پول، زیبائی، مقام و موقعیت، مدرک گرفتن و... که هر چه موفق تر می شود، بدبخت تر است.
غبطه، چشم و هم چشمی و مسابقه به شرطی خوب است که فقط در کمالات حقیقی باشد.
«جزع و بی تابی» یا «اضطراب» نوعی آشفتگی در افکار و و روان انسان است. انسانی که دچار اضطراب و بی تابی است، تزلزل و نابسامانی هم در کارها و هم در روانش بسیار دیده می شود.. از این رو، همه چیز را نابود می کند.
مهمترین تاثیری که اضطراب و بی تابی دارد، مرگ است. امروزه بیشترین آمار مرگ و میرها، سکته است. مردم به خاطر اضطراب می میرند. چون سطح رقابت هایشان بالا رفته و تمام جسم و روح شان اعم از خیال، وهم و عقل را نابود می کند. این تعریف کلی از اضطراب و آثار بد اوست. پس هیچ بخشی از زندگی انسان نیست که در اثر اضطراب آسیب نبیند.
بی تابی و اضطراب آثار دیگری دارد که عبارت اند از:
حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: «الجَزَعُ هَلاكٌ= بی تابی هلاکت بار است».
اضطراب مثل زلزله است که هم جسم و هم روح را خراب می کند. چه بسا بعضی از ازدواج ها در اثر اضطراب و ضعف شخصیتی یکی از زوجین نابود می شود. ممکن است زن و شوهر علاقه به هم داشته باشند ولی به خاطر ترس و نگرانی از هم جدا شوند. درحالیکه اگر آرامش داشته باشند، زندگی به طلاق کشیده نمی شود. پس اضطراب هلاکت بار است. همه شئون انسان را نابود می کند.
یکی دیگر از آثار اضطراب، این است که مضطرب در حالت بیتصمیمی به سر میبرد. او مشتری خوبی برای شیطان است. چون یکی از حمله های شیطان، حمله از آینده است. مضطرب دائما نسبت به آینده نگران است و ترس دارد. فال بد می زند. از این رو، نمی تواند تصمیم درستی بگیرد. اگر تصمیمی هم بگیرد، آن را می شکند. مثل کسانی که دائما در انتخاب هر چیزی نظرشان را تغییر می دهند: انتخاب شغل، انتخاب رشته، انتخاب همسر و ..
از دیگر آثار اضطراب، از دست دادن سرمایه های دنیایی و آخرتی است. مضطرب امکانات دارد ولی به خاطر اضطرابش نمی تواند مدیریت خوبی کند. از این رو، سرمایه های مادی و معنوی اش را از دست می دهد.
مضطرب تنهائی زیادی دارد. چون نمی تواند پیوند خوبی با دیگران برقرار کند و به خاطر تأثیرات منفی اش، کسی او را دوست ندارد.
کارهای بزرگ و تصمیمات مهم نیاز به آرامش، همت، نشاط و اراده قوی دارد. مضطرب چون نمی تواند تصمیم گیری جدی داشته باشد، مجبور است تن به کارهای پست و کوچک بدهد. بنابراین، روی آوردن به کارهای کوچک در تمام انتخابات و ارتباطاتش از علائم و نشانه های اضطراب است.
فرد مضطرب، پریشانی و بی انضباطی زیادی دارد. کلاس های مختلف اعم از زبان، باشگاه، آموزش رانندگی، آشپزی و... ثبت نام می کند ولی هیچ کدام از آنها را به سرانجام نمی رساند. بی نظمی، مایه عقب ماندن انسان در تمام عرصه های زندگی است.
امیر مؤمنان علی (علیه السلام) در مذمت جزع می فرمایند: «إیّاكَ وَ الجَزَعَ؛ فَإِنَّهُ یَقطَعُ الأَمَلَ و یُضعِفُ العَمَلَ و یورِثُ الهَمَّ = از بی تابی بپرهیز كه آن، امید را قطع مى كند و عمل را به ضعف مى كشانَد و اندوه به بار مى آورد».
وقتی مضطرب هستید، به آرزوهایتان نمی رسید. مثل خانمی که آرزو دارد باردار شود ولی به خاطر اضطرابش نمی تواند بارداری موفقی داشته باشد. از این رو از داشتن فرزند محروم می شود.
فرد مضطرب نمی تواند کار قوی و خوبی ارائه بدهد. مثل مدیر یا کارمندی که کیفیت کاری خوبی ندارد.
مضطرب، دغدغه های زیادی دارد. دغدغه جدای از غم است. بی تابی، مشغله های فکری و روانی زیادی بهمراه دارد که اجازه داشتن زندگی راحت نمی دهد.
یکی دیگر از آثار اضطراب، تلخ کامی است. یعنی شخص به خاطر نداشتن صبر و حوصله بی تابی می کند و بی تابی تلخی می آورد. مثل کسانی که خانه مجردی می گیرند. بعضی از افراد چون حوصله دیگران را ندارند، بی تاب اند. از این رو، ترجیح می دهند که تنها زندگی کنند.
نتیجه آنکه، اضطراب، ترس و بی تابی خسران دنیا و آخرت را به همراه دارد. برای درمان آن، نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) راهکاری ارائه دادند که عبارت انداز: «المؤمنُ كالغریبِ فی الدُّنیا لایأنَسُ فی عِزِّها و لا یَجْزَعُ مِن ذُلِّها= مؤمن در دنیا همچون غریب است، به عزّت آن انس نمى گیرد و از خوارى آن بی تابی نمی کند».
فرد آرام و شاد به هیچ کدام از نعمت های دنیا وابسته نیست. هر چند تلاش می کند اما وابسته به آنها نمی شود. دلبستگی اش فقط به معشوق حقیقی اش است. دلیل آن روشن است. زیرا بی تابی هیچ مشکلی را حل نمی کند. تنها اثرش این است که روح و جسم انسان را به هم می ریزد. علاوه بر این، اجر و پاداش را نیز از بین می برد.
کلیدواژه ها:
آثار استاد