www.montazer.ir
سه‌شنبه 14 می 2024
شناسه مطلب: 7322
زمان انتشار: 3 ژولیه 2017
آثار و برکات جهاد مالی در زندگی انسان

انفاق و صدقه، جلسه 8 ؛ 86/2/27

آثار و برکات جهاد مالی در زندگی انسان

جهاد مالی که صدقه و انفاق از مصادیق آن است، آثار زیادی دارد، مثل پاکی باطن و ظاهر انسان که متعاقب آن انسان به آرامش می‌رسد. با صدقه دادن، دست انسان به دست خدا می‌رسد، یعنی خود خداوند مستقیماً صدقات را دریافت می کند. همچنین صدقه باعث افزایش رزق و بزرگی انسان می شود.

قرآن می فرماید: «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّیهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ[1] = از اموال آنان صدقه‏ اى بگیر تا به وسیله آن پاك و پاكیزه‏ شان سازى و برایشان دعا كن. زیرا دعاى تو براى آنان موجب آرامش آنان است و خدا شنواى داناست». از این آیه مبارکه در می‌یابیم که با دادن صدقه ظاهر و باطن انسان پاک می‌شود و تنها چیزی که برای انسان می‌ماند، پاکی و شبیه شدن به خداست. صدقه وقتی از مال حلال باشد و انسان آن را با اخلاص از خودش جدا کند، در واقع طبیعت را از خودش جدا می‌کند و به فطرت او اضافه می‌شود. پس این قاعده را در نظر بگیریم که انسان وقتی صدقه می‌دهد چه مادی و چه معنوی، پاک و نورانی می‌شود. یکی از وظایف انسان در طول شبانه‌روز باید پرداخت صدقه باشد، چه صدقات مادی و چه صدقات معنوی.

آیه بعدی خیلی تکان دهنده است. در آیه 104 توبه می‌فرماید:« أَلَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ = آیا نمی‌‏دانند كه تنها خداوند توبه را از بندگانش می‏پذیرد و صدقات را می‏گیرد و خداوند توبه پذیر و مهربان است؟».

آیه‌ی فوق با کلمه‌ی «أَلَمْ یَعْلَمُوا = آیا نمی‌دانند» شروع شده که نشاندهنده‌ی اهمیت موضوع است. بعضی جاها خداوند می‌فرماید:‌ «إعلموا= بدانید» و در بعضی جاها مثل این آیه می‌فرماید آیا نمی دانند. یعنی باید خیلی به این موضوع توجه کنیم. باید بدانیم بزرگترین گناه بعد از شرک، ناامیدی از رحمت خداوند است. شیطان در حمله از پشت سر گناهان انسان را به رخ او کشیده و به انسان القا می‌کند که ناپاکی و گناه او بیشتر از مغفرت خداوند است. این یک عقیده‌ی ناسالم و خلاف حقیقت است و مساوی با کفر می‌باشد. شیطان با به رخ کشیدن گناهان، انسان را خوار و ذلیل می‌کند و فریب می‌دهد تا هوس آشتی با اهل‌بیت (علیهم‌السلام) و کارهای بزرگ به سرش نزند.

چرا صدقه به دست خداوند می‌رسد و فقط او صدقات را دریافت می‌کند؟

در آیه 104 سوره توبه[2] خداوند صریحاً اعلام می‌دارد که فقط خودش صدقات را دریافت می‌کند. یک مبنای محکم پشت این قضیه هست که با بیان چند روایت این مسئله روشن خواهد شد.

امام صادق (علیه‌السلام): «إنّ اللّه َتبارَكَ و تعالى یقولُ: ما مِن شَیءٍ إلاّ و قد وَكَّلتُ مَن یَقبِضُهُ غَیرِی، إلاّ الصَّدَقةَ؛ فإنّی أتَلَقَّفُها بِیَدِی تَلَقُّـفا [3]= خداوند تبارك و تعالى مى‌فرماید: هیچ چیزى نیست مگر این كه كسى را مأمور گرفتن آن كرده‌ام، به جزء صدقه كه آن را با دست خودم به سرعت آن را میقاپم».

حضرت، خلیفه خداست و از زبان خداوند سخن می‌گوید. نمی‌فرماید:«قال»، می‌فرماید:«یقول» کلمه «یقول» «استمرار» را می‌رساند. این که خداوند می‌فرماید وقتی بنده من صدقه می‌دهد، من خودم آن را می‌قاپم به این معنی نیست که خداوند دستی داشته باشد و آن را بقاپد. بلکه به این معنی است که صدقه دادن یک جهش و سرعت زیادی دارد به سمت خدایی شدن.

خداوند صدقه را می‌قاپد، یعنی فطرتی که از جنس خودش است، یعنی تو را می‌قاپد و به خود نزدیک می‌کند. خداوند می‌فرماید: «می‌قاپم»، و این فرهنگی است که هنوز در کشور ما جا نیفتاده و ما به صورت فرهنگ سنتی صدقه می‌دهیم. اگر یک زمانی، گدایی گیر ما بیاید، نه تنها او را نمی قاپیم، بلکه فکر می‌کنیم که آیا بدهیم یا ندهیم و اگر بدهیم با هزار و صد توجیه، پولی را که اصلاً هیچ سازندگی برای ما ندارد، از خود می‌کَنیم و صدقه می‌دهیم.

صدقه دادن روشی است برای جا کردن خود در دل معشوق. فردی که عاشق کسی می‌شود، از نظر شخصیتی معشوق خود را بررسی می‌کند که او چه می خواهد و چه چیز را دوست دارد. این کار از قاعده های عشق است. یعنی عاشق می‌سنجد که معشوق بیشتر از چه چیزی خوشش می‌آید. مثلاً یک خانم زیرک کاملاً به سلیقه‌های همسرش آشناست و دائماً از همسرش سوال می‌کند که چه چیزی را بیشتر می‌پسندد. مثلا نوع غذا، و نوشیدنی ها و پوشیدنی‌ها و....یعنی خود را آماده‌ی خدمت به همسرش می‌کند. یک عاشق دقت می‌کند که معشوقش چه چیزی را دوست دارد و آنجا به خودش فشار می‌آورد تا خود را بیشتر در دل معشوق جا بیندازد.

معنی «تَلَقُّـفا» این است که خدا صدقه را می قاپد. یعنی خدا می گوید اگر کسی می‌خواهد به من نزدیک شود، باید کار مستحبی انجام دهد. هر کار خیر و مستحبی او را به من نزدیک می‌کند. «مستحب» یعنی عملی که به واسطه آن، «طلب حب» خداوند را می کنیم. یعنی طلب حب کردن وسیله ای برای رسیدن به محبت خداوند است. همه چیز محبت خداوند را جذب می کند، ولی هیچ چیزی مانند صدقه نیست که انسان به وسیله‌ی آن خود را در دل خداوند جا کند. با فهمیدن این موضوع پی می‌بریم که چرا در زندگی اهل‌بیت (علیهم‌السلام) ریزش و دهش زیادی وجود داشته و در زندگی این بزرگواران رسیدگی به مستمندان، فقیران، نیازمندان، چه رسیدگی‌های مادی و چه معنوی اهمیت داشته است. در روایات می‌فرمایند زن و فرزند خود را طوری تربیت کن که حتی نیمه شب به فکر فقیر باشند. خیلی عجیب است. یعنی وقتی دارند لذت می‌برند، یاد کسانی بیفتند که از این نعمت برخوردار نیستند، تک‌خوری خیلی بد است. چه در معنویات و چه در مادیات. انسان باید واقعاً برادران و خواهرانش را در آن چه که دارد، سهیم کند. این یعنی انسان در حقیقت دارد نقش خداوند را بازی می کند و خلیفه خداوند می شود. یعنی مسئول رزق بندگان خدا بشود و خدا عیال خود را به ما بسپارد. فرمود: «الخلقُ عیالی = خلق عیال من است». محبوب ترین شما در نزد منِ خدا کسی است که بیشتر به عیال من خدمت کند. یعنی دهش و فایده‌اش به بندگان خدا بیشتر باشد. صدقه مصداق های مختلفی دارد و فقط منظور پول دادن نیست.

چرا دغدغه‌ی ما قاپیدن خداوند و 14 معصوم نیست؟ چرا ما این غصه را نداریم؟ چون که از معشوق خودمان بریده ایم. آن پیرزنی که از دنیا رفت و کسی او را در خواب دید و پرسید در چه وضعیتی هستی؟ گفت: تا از این دنیا رفتم. خانم فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) آمد و گفت: تو بیا برویم پیش من. نه نکیری و منکری؛ نه حساب و کتابی؛ نه بشیر و مبشری. بشیر و مبشرش فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) است. این همان قاپیدن است و چه قاپیدن عظیمی است. چقدر این قاپیدن قشنگ است. از اینجا معلوم می شود که ما از این چیزها لذت نمی بریم که اگر لذت می بردیم، برایش کار می کردیم.

در دعای روز یکشنبه می‌گویم: خدایا مرا در بین عشیره و قومم عزیز کن. خدا می فرماید که باید عزت را از خود من بگیرید. یعنی با خود خداوند رفیق شدن، تو را محبوب می کند.

در زیارت امین الله می‌خوانیم: خدایا مرا در آسمان و زمینت محبوب کن. پس اگر می‌خواهی در آسمان و زمین محبوب شوی، باید پیش خدا محبوب باشی. برای محبوب شدن، امکان ندارد بتوانی تبلیغات کنی تا دلی را به خود جذب کنی. دل ها دست خداست. مقلب القلوب خداست.  برای همین است که خداوند فرمود: «لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مَا أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَكِیمٌ = اگر همه چیز روی زمین را یکجا انفاق کنی، نمی توانی بین قلوب آنها الفت و محبت ایجاد کنی. اما خدا بین دلهایشان الفت ایجاد کرد. محققا خدا عزیز و حکیم است».(انفال ۶۳).

در روایت بعدی حضرت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) می‌فرمایند: «خَلَّتانِ لا اُحِبُّ أن یُشارِكَنی فیهِما أحَدٌ: وُضُوئی فإنّهُ مِن صَلاتِی، و صَدَقَتی فإنّها مِن یَدِی إلى یَدِالسائلِ؛ فإنّها تَقَعُ فی یَدِالرحمنِ[4]= دو چیز است كه دوست ندارم كسى در آنها با من شریك شود: وضویم، زیرا جزء نماز من است و صدقه ام، كه باید از دست من به دست سائل برسد؛ زیرا صدقه در دست خداى رحمان قرار مى گیرد».

گاهی شخصی کسی را دوست دارد و خدماتی به او ارائه می‌کند. جاهایی هست که بعضی از خدمات خیلی ویژه هستند. مثلاً فرد هدیه‌ و کادویی خریده است. نمی‌گوید: فلانی، بیا این هدیه را به دوستم بده؛ بلکه دوست دارد با دست خودش به او بدهد. این قاعده عشق و محبت است.

صدقه انواع دارد: صدقه جمعی‏، صدقه فردی‏، صدقه مخفی و صدقه علنی. گاهی من قصد تربیت کسی را دارم، مثلا پول به فرزندم می‌دهم تا ببرد و صدقه بدهد. ولی گاهی شرایطی هست که باید خود انسان با دست خود صدقه بدهد و اینجاست که حضرت رسول می‌فرمایند صدقه از دست من می‌رود و در دست خدا قرار می‌گیرد. در روایت هست که وقتی صدقه می‌دهید، دست تان را ببوسید زیرا دست شما به دست خدا رسیده است.

صدقه دادن شما را سبک می‌کند. قاعده این است که هر کس بخواهد به مقام محمود نزدیکتر شود، باید وزنش را سبک کند و بارش را روی زمین بگذارد. پس بهتر است آن چیزی را که مربوط به دنیاست زمین بگذارد، نه آن چیزی که مربوط به خداست و مال بهشت است. پس باید هر چیزی را که رنگ و بوی بهشت را دارد، با خود ببریم و هر چیزی که رنگ و بوی دنیا دارد را زمین بگذاریم. انسان در هر صورت دو حالت دارد: یا باید وزن مادی را کم کند و یا وزن فطری را.

میزان در قیامت، حق است. ما برای سنجش هر چیزی از یک وسیله‌ی اندازه‌گیری که مخصوص آن شیء است، استفاده می‌کنیم، مثلاً برای سنجش دما از دماسنج استفاده می‌کنیم. وسیله‌ی سنجش انسان در قیامت، معیارهای معنوی روحش است. کسی که میزان و معیار معنویتش سنگین باشد در «عیش راضیه» یعنی زندگی کاملاً رضایت بخش به سر می برد. اما کسی که میزانش سبک باشد، جایگاهش در قیامت آتش خواهد بود، چون هم سنخ آتش است.

علی علیه‌السلام فرمودند: «استنزلوا الرزق بالصدقه[5]= به وسیله صدقه، طلب نزول روزی کنید!» یعنی اگر می‌خواهید رزق برایتان نازل شود، چه مادی چه معنوی، صدقه بیشتر بدهید. جای رزق را باز کنید و مادیات را نگه ندارید و خودتان را گرفتار نکنید. ذخیره‌سازی نکنید؛ بخل نورزید؛ هر کاری می‌توانید، برای بندگان خدا انجام دهید و با این کار، نقش خدا را بازی کنید.

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:«اِنّی لاُملقَ اِحیاناً فاُتاجِرالله بِالصَدقة= گاهی اوقات من تنگدست می‌شوم. ولی به وسیله ی صدقه با خدا تجارت می کنم».

امام صادق (علیه‌السلام) به فرزندش محمّد فرمود: چقدر از خرجى اضافه آمده؟ گفت: ۴۰ دینار، فرمود: آن را بیرون بیاور و صدقه بده، عرض كرد: آقا دیگر چیزى برایمان باقی نمی‌ماند، فرمود: صدقه بده، خداوند عوض آن را می‌دهد. مگر نمی‌دانى که هر چیزى كلیدى دارد و كلید رزق و روزى صدقه است؟ پس صدقه بده. او به دستور امام عمل كرد، ۱۰ روز بیشتر نگذشت كه از جایی ۴ هزار دینار رسید. فرمود: پسرم، در راه خدا ۴۰ دینار دادیم و خداوند ۴ هزار دینار در عوض آن به ما عطا کرد[6]. بنابراین، کلید رزق این است که انسان از دارایی هایش خروجی داشته باشد، نه این که ذخیره و پس انداز کند و فقط برای خودش نگه دارد.

در روایت دیگر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) فرمودند:« انّ الصدقه تزیدُ و صاحبها کثیراً و تصدیقٌ یرحم کم الله = صدقه صاحبش را زیاد می‌کند. صدقه بدهید که خدا به شما رحم کند.». اگر می‌خواهی بزرگ و زیاد شوی، باید مثل بزرگ ها عمل کنی، یعنی مثل خداوند بزرگ شویم.

بخشیدن و چشم پوشی از رفتار بد دیگران نوعی صدقه است

صدقه و انفاق فقط مالی نیست، بلکه در رفتار و اخلاق نیز صدقه وجود دارد. مثل گذشت و بخشیدن بدرفتاری دیگران.

کسی که نمی تواند دیگران را ببخشد، بزرگ نیست. معصوم علیه السلام می فرماید: هر کس کینه مؤمنی را در دل داشته باشد، هرگز به بهشت راه پیدا نمی کند. چون مضحک و مسخره است که به خدا بگوییم تو کینه نداشته باش و از گناه های ما بگذر، ولی خودمان به بندگانت کینه داشته باشیم. ما معصیت خدا را می کنیم و اصرار بر معصیت هم داریم. اما از خدا می خواهیم که گناهان ما را عفو کند. «عفو» غیر از بخشش است. عفو کن، یعنی مرا مجازات مکن. اما در بخشش می گوییم: خدایا با من قهر نکن، مرا ببخش و گناهانم را هم از بین ببر.

ما زمانی می توانیم درست «استغفرالله ربی و اتوب الیه» بگوییم، که خودمان آدم باگذشتی باشیم و هیچ کس در وجود ما با گناهانش نتواند کدورتی ایجاد کند. ما واقعاً احتیاجی به جریمه کردن دیگران و نبخشیدن آنان نداریم، ما به صمیمیت و رفاقت احتیاج داریم. ما در دعاها از خدا می خواهیم که خدایا رویت را از ما بر نگردان!

ما نباید این را که «او با من چه کار کرد» سر لوحه زندگی خودمان قرار دهیم. اصلاً خدا این افراد را می‌گذارد که غیبت تو را بکنند و تهمت بزنند و تو با مغفرتت شبیه خداوند شوی. اگر در زندگی ما کسی نباشد که با ما مخالفت بکند، ما رشد نمی کنیم و در جا می زنیم. در فضای زندگی اذیت همسر‏، فرزند و دیگران در حق ما باعث می شود تا ما بیشتر شبیه خداوند و ائمه علیهم السلام شویم. این روزیِ ماست، روزیِ فطرت است، چون فطرت است که می تواند شبیه خداوند شود و اسم «غفار» و «رحیم» خداوند را تمرین کند.

گاهی خدا پول و ثروت زیاد می دهد تا ما تمرین کنیم، ولی پول زیاد باعث طغیان‌مان می‌شود و این نعمت را به شیطان می سپاریم و اینجاست که پول در آوردن، ازدواج کردن، رفاه و... باعث دور شدن از خدا می شود. امام‌رضا‌(علیه‌السلام) فرمودند: «پست کسی است که چیزی داشته باشد و آن چیز او را از خدا دور کند».

امام صادق علیه‌السلام فرمود:« صدقه باعث رفع بدهکاری می شود و برکت می آورد».

انسان موقعی که در گرفتاری و تنگناست، خوب است به دیگران کمک کند. درست است که خودت در فشار هستی، اما به دیگران لبخند بزن. پس صدقه علامت صداقت و خروج از خود است و این منحصر به بحث مادی نمی شود.

در قم پیرمردی است که مغازه پینه‌دوزی دارد و از اولیای خداست. روزی خدمت ایشان رسیده بودم، فرمود: من آدم خیلی خوشبختی هستم و فکر نمی‌کنم کسی خوشبخت‌تر از من باشد. دلیلش را پرسیدم، فرمود: ما در این جا خدمت به خلق خدا می کنیم. اشاره اش به مغازه کوچکش بود که 1500 نفر خانواده ها را تحت پوشش داشت.

چه خوب است انسان فضایی از زندگی اش را وقف خدمت به مردم بکند تا برایش صدقه جاریه شود. البته زن باید در این مسائل دقت کند، زیرا رضایت همسر شرط است. اگر می‌تواند در داخل خانه از اعتبارات استفاده کند و کمک کند. این کار یعنی از خود خارج شدن، یعنی بهترین موقع از خوشی های مان را وقف کمک به مردم کنیم.

یک راه رفع غم و کسب آرامش، صدقه دادن است

اگر می‌خواهی ناراحتی‌هایت از بین برود و همیشه آرامش داشته باشی، باید گره‌ها را باز کنی. یعنی باید هیچ چیز را عقده و گره نکنی. یعنی باید گره در وجودت ایجاد نکنی. پس اگر از دارایی های مادی و معنوی ات صدقه ندهی، در زندگیت گره ایجاد می شود.

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) فرمود: «زیاد صدقه بدهید تا روزی‌تان زیاد شود». یکی از مهمترین رزق ها آرامش است. وقتی که صدقه می دهی مشمول دعای پیامبر می شود و به آرامش دست می یابی. این همان است که قرآن می فرماید انسان اینطوری پاک می شود. «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّیهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ = از اموال آنان صدقه‏ اى بگیر تا به وسیله آن پاك و پاكیزه‏ شان سازى و برایشان دعا كن. زیرا دعاى تو براى آنان موجب آرامش آنان است و خدا شنواى داناست».

در صدقه دادن، قاعده‌ این است که طوری صدقه بدهیم که دردمان بیاید، اگر دردمان نیامد، انگار که صدقه نداده ایم. این درد، باید طوری باشد که حس کنی چیزی از وجودت کنده شد. بنابراین، برای یک آدم ثروتمند صدقه دادنی که دردش بیاید، این است که آن طور که یک آدم کم درآمد صدقه می دهد او اینطور صدقه ندهد. چون آدم ثروتمند با صدقه ی کم، اصلا دردش نمی گیرد.


[1] توبه/103.

[2] - آیه 104 توبه:« أَلَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ = آیا نمی‏دانند كه تنها خداوند توبه را از بندگانش می‏پذیرد و صدقات را می‏گیرد و خداوند توبه پذیر و مهربان است. »

[3] - بحار الأنوار : ۹۶/۱۳۴/۶۸

[4] - بحار الأنوار : ۸۰/۳۲۹/۲

[5] - غررالحکم، ص ۳۹۵، ح .۹۱۳۶.

[6] - کافی ج 4ص 9.

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed