مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
قناعت به معنای قانع بودن به مقدار نیاز، ضرورت و کفاف است. آدم قانع همواره احساس بینیازی می کند. چون هر چه سطح تعلقات به ماده بیشتر باشد سطح تعلقات نفس هم بیشتر خواهد شد. یعنی هر چه سطح آسایش بیشتر باشد، اضطراب و دلشوره و نگرانی هم بیشتر می شود و انسان فرصتی برای فوق عقل و بخش های الهی خود ندارد. لذا با قناعت است که جلوی نفس را می گیرد و می توانیم آرامش و شادی بیشتری کسب کنیم.
به گزارش منتظران منجی «عج»، در جلسه 55 «بحث غم» مورخ 94/10/12، استاد محمد شجاعی در مورد درمان های اخلاقی غم به بحث قناعت پرداختند که شرح آن در زیر می آید:
روح قناعت؛ محرک انسان برای حرکت به سوی الله...
میدانیم که رابطهی دنیا با آخرت، مثل رابطهی رحم مادر با دنیاست. و نفسِ ما، مانند همان جنینی است که در حال آماده شدن برای تولد عظیم به آخرت است. «بدن» ما در این عالم، درست مانند همان جفتی که ارتباط میان جنین و رحم مادر را برقرار میکند. میان نفس ما و دنیا، رابطه ایجاد مینماید.
تولد سالم و با تولد سالم و قوی؛ محصول تلاشِ نفس است که تمام طول عمر خود را صرف آماده شدن و کسب کمالات لازم برای شرایط زیستیِ آخرت است.
اگر کسی به دنبال تولدی با شکوه و استقبال ملائک و سلاطینِ آخرت در لحظهی تولدش به آخرت میباشد. باید از شرایط رحمی دنیا، استفادهی صحیح کرده و کمالاتِ لازم را برای سعادتِ ابدیاش، کسب نماید. چنین کسی، قسمتِ اعظمِ عمر خود را صرف خودسازی (آماده کردنِ خودِ حقیقی برای تولد سالم) مینماید.
فراموش نکنیم که ما واقعاً تا تولدمان به برزخ فاصلهای نداریم!!! فرصت چندانی برای تجهیز نفسمان برای یک تولد سالم به برزخ نداریم... و مهمتر اینکه اساساً زمان تولدمان را نمیدانیم... حال با این فرصتِ کم، آیا سرگرمیها و مشغولیات بخشهای پایینی، توجیه پذیر است؟
خوب است بدانیم که بخشهای پایینی وجود ما دائماً در حال درخواستهای پی در پی از ما هستند؛ و اگر قرار باشد ما دائماًبه همهی خواستههای این بخشها، پاسخ مثبت داده و در پی اجابت همهی سفارشاتشان باشیم، ناگاه به خودمان آمده و میبینیم سالهای طولانی از عمرمان گذشته و ما هنوز سرگرم بازیهای دنیایی بودهایم و اساساً هیچگونه آمادگی را برای تولدمان به برزخ و استفاده از شرایط زیستی آخرت کسب نکردهایم! اینجاست که انسان خود را بازندهی میدان زندگی دیده و دچار خسارت و حسرت میگردد. و البته بسیاری از انسانها، تا لحظهی تولدشان به برزخ، متوجه چنین باختی نشده و به محض تولد به برزخ، تازه حقیقت داستان زندگی خود را کشف کرده و دچار شوکی عظیم میگردند. و این... آغاز حسرت و عذابی ابدی برای آنان خواهد بود.
بنابراین، تنها روح قناعت است که انسان را از سرگرم شدن در بخشهای پایینی، حفظ کرده و به تلاش برای ساخته شدن نفس جهت یک زندگی ابدی وامیدارد.
میدانیم که آسایش و آرامش، با هم نسبت عکس دارند. هر چه سطح آسایش انسان بیشتر میشود، میزان دلبستگی او نیز به داراییهای بخشهای پایینی بیشتر شده و دائماً ذهن و قلبشان درگیر حفظ و ارتقاء این کمالات میباشد.
به گونهای که در قلبشان، فرصتی برای پرداختن به هدف خلقت و «رشد انسانی» باقی نمیماند. بدین ترتیب وقتی قلبِ کسی، با مبداء آرامش، پیوند نداشته و به سوی او در حرکت نباشد، قطعاً رویِ آرامش را به خود نخواهد دید.
کمالاتِ مادی، زمانی به آرامش انسان، لطمه نمیزنند، که در جهت آخرتسازی مورد استفاده قرار گرفته باشند. اگر انسان مدیریتِ داراییهای خود را در جهت خودسازی و آماده کردن نفس، نیاموخته باشد، مَحال است با ثروت بیشتر، به آرامش برسد.
روح قناعت، به انسان کمک میکند که زمام نفس خود را در دست گرفته و به راحتی بتواند، نیازهای آن را، با تدبیر و مدیریت صحیح، رفع کند.
قناعت، یعنی انسان تا اندازهای به نیازهای بخشهای پایینیاش پاسخ مثبت میدهد که مانع تغذیهی بخش فوق عقلانی او نشده و حرکت او را به سوی الله، کُند و یا متوقف نکند.
آمار بالای اضطرابها، طلاقها، جرمها، افسردگیها و ... نشانهی عدم حضور روح قناعت در مردم جامعهی ماست. انواع چشم و همچشمیها و رقابتها، که فشارهای روانی زیادی را به زوجین تحمیل میکند نیز، نمونهای از عدم حضور روح قناعت در همسران است.
روح قناعت؛ سپری عظیم در برابر غمهای کودکانهی دنیا
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) میفرمایند:
«مَن قَنِعَ لم یَغتَمَّ ؛ هر کس قانع باشد، غصه نمیخورد».
کسی که روح قناعت در او نفوذ کرده است، نهایتِ تلاش خود را برای رفاه خود و خانوادهاش بکار میگیرد، اما با مدیریت صحیح و راضی به روزیِ مقدّر خداوند، مَحال است به میادینِ رقابتهای کودکانهی دنیایی وارد شود، از همین رو هرگز غصهدار و افسرده نمیگردد.
کسی که به بخش فوقعقلانی خود اخترام گذاشته و بقیهی فعالیتها و روابطش را به گونهای تنظیم میکند، که بخش انسانیاش از رشد و تغذیه باز نماند، قطعاً از جانب خداوند با امدادی به نام برکت مواجه میشود.
« وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ؛ و اگر اهل شهرها ایمان آورده و تقوا پیشه مىكردند، بركاتى از آسمان و زمین به رویشان مىگشودیم...» (سوره اعراف/آیه96)
طبق این آیه به روی اهل ایمان و تقوا، درهای برکاتِ خداوند از زمین و آسمان باز شده و از حمایت خاص الله، بهرهمند خواهند شد.
نکتهی قابل توجه آن است که مراقب باشیم صفت بخل را با صفت قناعت اشتباه نگیریم. بُخل پلیدترین صفت از نگاه الله است که بسیار با قناعت متفاوت است. بُخل؛ ترس از خرج کردن و آسان گرفتن برای دیگران است. اما قناعت، تدبیر در هزینه کردن است بطوری که اهل اخانواده در رفاه بوده اما از هزینههای اضافی خودداری میشود.
قلبی راحت و روحی آرام؛ با قناعت
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) میفرمایند:
«إنَّ أصلَ العَقلِ العَفافُ، وثَمَرَتَهُ البَراءَةُ مِنَ الآثامِ؛ همانا اصل عقل، عفت است و ثمرهی این عفت، دوری از گناهان است».
عقل، قوهی نگهدارندهی وجود انسان است. انسانهای عفیف، انسانهایی هستند که عقل قدرتمندی دارند. و این افراد، به سبب عفتشان از گناه در امان میمانند امّا پایههای عفت، بر قناعت استوار است. یعنی کسانی قادرند در تمام شئوناتشان، عفت بورزند که روح قناعت در وجودشان نفوذ کرده باشد. و انسانهای قانع شاد و آرام اند و از غمها بدور... .
امام صادق (علیهالسلام) نیز در همین مورد میفرمایند:
«إن قَنِعَ بِالمَقسومِ استَراحَ مِنَ الهَمِّ وَالكَربِ وَالتَّعَبِ؛ هر که به روزی مقسوم خودش قناعت کند. قلبش از همتهای بیهوده، سختی و غصه راحت میشود».
کنترل هوسهای بخشهای چهارگانهی پایینی، تا مرز آسیبپذیری بخش فوق عقلانی، قلب را از اضطرابات و فشارهای بیهوده، رها و آزاد نگه میدارد. باید میانهروی را در همهی بخشها آموخته و مهارتش را در خود نهادینه کنیم.
مطالب بیشتر:
مجموعه سخنرانی های استاد شجاعی
مجموعه کتاب های استاد محمد شجاعی
«والحمدلله رب العالمین »
کلیدواژه ها:
آثار استاد