مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
بدون حضور آب و نهر در بهشت، حس لذت انسان کامل نیست. وجود آب و پیوند عمیقی که انسان با آب دارد، حس حیات، زندگی و نشاط به انسان میدهد.
بحثمان درباره بهشت، با موضوع نهرهای بهشتی است. معماری بهشتی و مهندسی بهشت جایگاه مهمی در قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام) دارد. به همین جهت، در وصف سخن از نهرهای جاری در باغهای بهشت است: «جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ[1]= براى آنان در بهشت باغهایى است كه از زیر آن جویها روان است».
مسئله آب خیلی مهم است. صدای آب، فوق العاده زیبا است. در واقع این صدا، صدای سجده آب است. اگر انسان معرفت پیدا کند، صدای سجده آب را می شنود. محتوایی که این صدا دارد، حیات همه موجودات است. آب یکی از مونسهای انسان در بهشت است. چون شعور و حضور دارد. اشیا و همه چیز در بهشت زنده هستند. قرآن میفرماید: «وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ[2]= و زندگانی اگر مردم بدانند به حقیقتدار آخرت است».
دراین جلسه به دیگر توصیفات بهشت از زبان معصومین می پردازیم. نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «أَنهارُ الجَنَّةِ تَخرُجُ مِن تَحتِ تِلال أَو مِن تَحتِ جِبالِ مِسكٍ[3]= جویبارهاى بهشت، از زیر تپّهها و کوههای مُشك بیرون مىآیند».
فهم دنیایی که ما از کوه یا تپه داریم، با هم اخروی آن، خیلی فرق دارند. نهرهای بهشت از زیر تپه یا کوهها جاری میشوند و دارای بوی دلانگیز مشک هستند.
در فرمایش دیگری حضرت فرمودند: «إِنَّ أَنهارَ الجَنَّةِ تَجرِی فِی غَیرِ اخدُودٍ، أَشَدَّ بَیاضاً مِنَ الثَّلجِ، وَأَحلَى مِنَ العَسَلِ، وَأَلیَنُ مِنَ الزُّبدِ، طِینُ النَّهرِ مِسكٌ أَذفَرُ، وَحَصاهُ الدُّرُّ وَالیاقُوتُ، تَجرِی فِی عُیُونِهِ وَأَنهارِهِ حَیثُ یَشتَهِی وَ یُرِیدُ فِی جَنّاتِهِ وَلِیُّ اللَّهِ، فَلَو أَضافَ مَن فِی الدُّنیا مِنَ الجِنِّ وَالإِنسِ لَأَوسَعَهُم طَعاماً وَ شَراباً وَ حَلالًا وَ حُلِیّاً، لا یَنقُصُهُ مِن ذَلِكَ شَیءٌ[4]= جویبارهاى بهشت، در شیارها جارى نیستند و از برف، سفیدتر و از عسل شیرینتر و از خامه، نرمترند. گِل جویبار، مُشكى ناب است و سنگ ریزه هایش دُر و یاقوتاند و در چشمهها و جویبارهایش تا هر كجا كه ولىّ خدا بخواهد و اراده كند، روان مىشوند. اگر ولی خدا بخواهد اهل دنیا را از جن و انس میهمان كند، مىتواند به همه آنها خوراك و نوشیدنى بدهد و بر همه آنان، جامه و زیور بپوشانَد، بىآن كه چیزى از او كم شود».
وسعت نهرهای بهشتی، تابع میل و اراده مومن است
نهرهای بهشت تابع دو چیز است: اشتها و اراده. تا هر جائی که مومن میخواهد و دوست دارد، این رودها و آبها جاری
میشوند. نهرها جریان مزاحم ندارند. جریان اراده است. نهر جریانش تابع اشتها و اراده مومن است. نهر پیش او می آید. این مقام «کُن» است که برگرفته از این شریفه است: «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ كُنْ فَیَكُونُ[5]= فرمان نافذ او چون اراده خلقت چیزی کند، به محض اینکه بگوید: موجود باش! بلافاصله موجود خواهد شد». یعنی هر چیزی برای ایجادش تابع اشتها و ارادهی مؤمن است. یا در جائی دیگر قرآن می فرماید: «وَفِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الْأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْیُنُ[6]= و بر آن مؤمنان کاسههای زرین و کوزههای بلورین دور زنند و در آنجا هر چه نفوس را بر آن میل و اشتهاست و چشمها را شوق و لذت، مهیّا باشد و شما مؤمنان در آن بهشت جاویدان متنعّم خواهید بود».
هر چیزی که شما میلتان بکشد و لذت ببرید، در بهشت هست و محدودیتی در هر چیزی که میخواهد وجود ندارد. مقام کن در این روایت روی ولایت قرار گرفته است. یعنی کسی که دوست خداست. اگر کسی دوست شد، دیگر بهانهگیری و محدویت و نق و غر ندارد. حتی در دوستی، اوج روابط و نزدیکی است که در نسبت فامیلی وجود ندارد. در فامیلی عشقورزی محدود است، اما در دوستی اینطور نیست. عشق خیلی بالاتر است. کسی دوست خدا شده، از چیزی خوف و حزن ندارد. برای همین در دعا دعاریم: «وَ اجْعَلْنِی مِنْ أَوْلِیَائِكَ فَإِنَّ أَوْلِیَائَكَ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاهُمْ یَحْزَنُونَ= و مرا از دوستانت قرارم بده که بر دوستانت ترسی نیست و اندوهگین نمیشوند».
همه چیز در بهشت زینت و آراستگی دارد. در بهشت چیزی از مؤمن کم نمیشود. سلطنت را ببینید. مؤمن اگر قرار باشد دنیا را تحمل کند، به بخاطر شوقی است که به خانواده اصلی اش «انبیاء، اهلبیت، صدیقین و...» دارد که همه در بهشت حاضرند. از این رو، مؤمن فقط دو دلخوشی در دنیا دارد که او را نگه میدارد. یکی، دیدن مولایش، صاحب الامر (علیه السلام) و دیگری رفتن به مسجد، حرم، ذکر گفتن و بودن با دوستان و اولیاء الهی... .
امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: «لِكُلِّ شَیْءٍ شَیْءٌ یَسْتَرِیحُ إِلَیْهِ وَ إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ یَسْتَرِیحُ إِلَى أَخِیهِ اَلْمُؤْمِنِ كَمَا یَسْتَرِیحُ اَلطَّیْرُ إِلَى شَكْلِه[7]= براى هر چیزى وسیله و اسبابى وجود دارد كه بهوسیلۀ آن آسایش مىیابد و همانا مؤمن به وسیلۀ برادر مؤمن خود آسایش خواهد داشت، همانطورى كه پرنده با هم نوع خود اُنس و آسایش دارد». مؤمن رفیق مؤمنش است. وقتی او را میبیند، آرامش در وجودش میآید. چون رنگ الهی دارد. پس هر چیزی که رنگ الهی داشته باشد، مؤمن را نگه میدارد.
در روایتی در توصیف نهرهای بهشتی امام کاظم (علیه السلام) درباره ماه رجب می فرمایند: «رَجَبٌ نَهَرٌ فِی اَلْجَنَّةِ أَشَدُّ بَیَاضاً مِنَ اَللَّبَنِ وَ أَحْلَى مِنَ اَلْعَسَلِ مَنْ صَامَ یَوْماً مِنْ رَجَبٍ سَقَاهُ اَللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مِنْ ذَلِكَ اَلنَّهَرِ=رجب رودخانه ای در بهشت است كه سفیدتر از شیر و شیرین تر از عسل است. هر كه روزی از ماه رجب را روزه بدارد، خدای گرامی و بزرگ او را از آن رودخانه بنوشاند».
همچنین نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره فرمودند: «بَینَما أَنا أَسِیرُ فِی الجَنَّةِ، إِذا أَنا بِنَهَرٍ، حافَتاهُ قُبابُ الدُّرِّ المُجَوَّفِ، قُلتُ: ما هذا یا جَبرَئِیلُ؟ قالَ: هذا الكَوثَرُ الَّذِی أَعطاكَ رَبُّكَ، فَإِذا طِینُهُ مِسكٌ أَذفَرُ[8]= همچنان که در بهشـت میگشتم، به نهری رسیدم که بر دو کرانهاش، سراپردههایی از درّ میانتهی بود. پرسیدم: این چیست ای جبرئیل؟ گفت: این همان «کوثر» است که پروردگارت به تو عطا فرموده است. دیدم گِل آن مشک ناب است».
در کلام دیگری، حضرت فرمودند: «أَكبَرُ أَنهارِ الجَنَّةِ الكَوثَرُ تَنبُتُ الكَواعِبُ الأَترابُ عَلَیهِ، یَزُورُهُ أَولِیاءُ اللَّهِ یَومَ القِیامَةِ[9]= بزرگترین نهر بهشت کوثر است که دختركان نورسیده و همسال، بر آن مىرویند. دوستان خدا، در روز قیامت، به دیدن این نهر مىروند».
پیامبر اکرم در شب معراج نهری دیده بودند که آن را این گونه توصیف می کنند: «لَمّا اسرِیَ بِی رَأَیتُ فِی الجَنَّةِ نَهراً أَبیَضَ مِنَ اللَّبَنِ، وَأَحلَى مِنَ العَسَلِ، وَأَشَدَّ استِقامةً مِنَ السَّهمِ فِیهِ أَبارِیقُ عَدَدَ النُّجُومِ، عَلَى شاطِئِهِ قِبابُ الیاقُوتِ الأَحمَرِ وَالدُّرِّ الأَبیَضِ= شبى كه به معراج بُرده شدم، در بهشت، نهرى دیدم كه از شیر، سفیدتر و از شَهْد، شیرینتر و از تیر، راستتر بود و در كنار آن، ظرفهایی به شمارِ ستارگان وجود داشت و بر ساحلش، گنبدهایى از یاقوت سرخ و دُرّ سفید بود».
درختان بهشت
از دیگر ویژگی های بهشت، درختان آن است. در سوره واقعه می خوانیم: «فِی سِدْرٍ مَخْضُودٍ*وَطَلْحٍ مَنْضُودٍ* وَظِلٍّ مَمْدُودٍ* وَ مَاءٍ مَسْكُوبٍ*وَفَاكِهَةٍ كَثِیرَةٍ*لَا مَقْطُوعَةٍ وَلَا مَمْنُوعَةٍ[10] =در سایه درختان سدر پرمیوه و بیخار* و درختان پربرگ سایهدار*و در سایه بلند درختان* و در طرف نهر آبهای روان زلال*و میوههای بسیار*که هیچ وقت منقطع نشود و هیچ کس بهشتیان را از آن میوهها منع نکند».
آبشارها و درختان بهشت یک ویژگی دارند که هیچ وقت قطع نمی شوند و محدودیتی هم ندارند.
از نبی اکرم (صلی الله علیه وآله) سوال کردند: «یا رَسُولَ اللَّهِ، لَقَد ذَكَرَ اللَّهُ فِی القُرآنِ شَجَرَةً مُؤذِیَةً، وَما كُنتُ أَرى أَنَّ فِی الجَنَّةِ شَجَرَةً تُؤذِی صاحِبَها. فَقالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله: وَما هِیَ؟ قالَ: السِّدرُ، فَإِنَّ لَها شَوكاً! فَقالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله: «فِی سِدْرٍ مَخْضُودٍ»؛ یَخضِدُاللَّهُ شَوكَهُ، فَیَجعَلُ مَكانَ كُلِّ شَوكَةٍ ثَمَرَةً، فَإِنَّها تُنبِتُ ثَمَراً تُفتَقُ الثَّمَرَةُ مَعَها عَن اثنَینِ وَسَبعِینَ لَوناً، ما مِنها لَونٌ یُشبِهُ الآخَرَ[11]= اى پیامبر خدا! خداوند در قرآن از درختِ صدمه زنندهاى یاد كرده است، در حالى كه من گمان نمىكنم در بهشت، درختى باشد كه به صاحبش آسیب برساند! پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «چه درختى؟». گفت: كُنار؛ زیرا خاردار است. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «در [زیر] درختان كُنار بىخار». خدا خارهاى آن را قطع مىكند و به جاى هر خارى، میوهاى مىگذارد. این درخت، میوهاى مىدهد با 72 رنگ كه هیچ رنگى از آن، شبیه دیگرى نیست».
ما اینجا حد اکثر می گوییم مادون قرمز و ماورای بنفش. این مقدار از رنگ را درک می کنیم. درحالی که بهشت رنگ آمیزی فوق العاده ای دارد که اصلا شبیه به هم نیست.
بهشت/آبشار
پی نوشت:
[1]. سوره ابراهیم، آیه 23.
[2]. سوره عنکبوت، آیه 64.
[3]. محمدی ری شهری، بهشت و جهنم در کتاب و سنت، ج 1، ص93.
[4]. همان، ص151.
[5]. سوره یس، آیه 82.
[6]. سوره زخرف، آیه 71.
[7]. مجلسی، بحارالانوار، جلد۷۱، صفحه۲۳۴.
[8]. محمدی ری شهری،
[9]. مجلسی، بحار الأنوار: ج 8 ص 147 ح 72.
[10]. آیات 28-32.
[11]. محمدی ری شهری، بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حدیث، ج1، ص156.
قا/170
کلیدواژه ها:
آثار استاد