مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
نیت همان عمل است؛ حتی از عمل هم بهتر است. انسان با اصلاح نیت، به ثوابهای بیکرانی میرسد. در روز قیامت صحیفهای بر انسان خوش نیت عرضه میکنند از اعمالی که انجام نداده، ولی به امر خداوند تبارک و تعالی صرفاً بهخاطر نیتهای خوبی که او در دنیا داشته، در نامه عملش ثبت شده است. لازمهی کسب چنین ثوابهایی، «نیت صادقانه» است که موجب توفیق، خیر و برکت در زندگی میشود.
امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «إنّ العَبدَ لَیَنوی مِن نَهارِهِ أن یُصَلِّیَ باللَّیلِ فتَغلِبُهُ عَینُهُ فیَنامُ فیُثبِتُ اللّه ُ لَهُ صَلاتَهُ و یَكتُبُ نَفَسَهُ تَسبیحا و یَجعَلُ نَومَهُ علَیهِ صَدَقَةً= آدمى در روز نیّت مىكند كه نماز شب بخواند، اما چشمانش بر او غلبه مىكند و در نتیجه مىخوابد. پس خداوند نمازش را براى او ثبت مىكند و نفس كشیدنهایش را تسبیح مىنویسد و خوابش را براى او صدقه قرار مىدهد».
بندهای در روز نیت میکند که شب بلند شود و نمازی بخواند، اگر نیت او صادقانه بود و واقعاً قصد این کار را داشت، اما در اثر خستگی خوابش گرفت و نتوانست نماز بخواند، خداوند ثواب نماز شب را برای او مینویسد و نیز نفس او را تسبیح مینویسد و خوابش را هم صدقه قرار میدهد. خدا چون با دل بندههایش کار دارد، نیت صادقانه بدون عمل را از انسان میپذیرد.
در اخلاق اسلامی به این نکته اشاره شده که ما به دنیا آمدهایم تا تخلق به اخلاقی الهی پیدا کنیم. یکی از جاهائی که ما باید تخلق پیدا کنیم، این است که نیت خیر دیگران در مورد خودمان را بپذیریم. یعنی اگر کسی قصد خوبی نسبت به ما دارد، ما آن کار را انجام شده تلقی کنیم و وقتی که انجام شده بدانیم، آثار خوبی در نفسمان دارد. پس همانطور که خدا به نیتهای خوب ما ثواب میدهد، ما هم به نیت خوب دیگران ثواب بدهیم و از نیت خیرشان تشکر کنیم؛ نه این که بگوییم چون موفق به انجام نشده، من هم تشکر نمیکنم.
آدمی که نیت خیر ندارد، در زمره غافلین است
نبی اکرم صلیالله علیهو آله و سلم خطاب به ابوذر میفرماید: «یا أباذرٍّ هُمَّ بالحَسَنَةِ و إن لم تَعمَلْها لِكیلا تُكتَبَ مِن الغافِلینَ = اى اباذر! همت كار نیك را بكن، هر چند آن را به كار نبندى؛ اینگونه باش تا در زمره غافلان نوشته نشوى». میتوان گفت «آدمی که نیت کار خیر ندارد، مثل جنینی میماند که در رحم مادر، از شدن باز مانده است».
مقدار زیادی از اعمال و رفتارهای انسان در رحم دنیا برای زندگی ابدی، فقط به وسیله نیت انجام میشود، نه اعمال؛ چون ما وقت زیادی در انجام اعمال در دنیا نداریم و فرصتمان محدود است. ولی آنچه که انسان را به جاودانگی و خیر جاودانه میرساند، نیتهای اوست.
انسان باید تلاش کند که همیشه نیت و خروجیهای خوبی داشته باشد. اما اگر از این نیتها باز بماند، قطعاً فاسق میشود. مثل نیت جهاد و مبارزه برای برطرف کردن موانع ظهور امام زمان (علیهالسلام). کسی که ذهن و قلبش به یاد امام زمان نیست و نسبت به مسئولیتی که در قبال حضرت دارد، بیخیال است، معلوم میشود که حضرت جزء دغدغهها و همّهای او نیست. این شخص قطعاً به ورطهی فسق سقوط میکند و جزء غافلین شمرده میشود.
مگر میشود کسی که فرزند، همسر، پدر یا اعضای خانوادهاش در زندان یا بیمارستان باشند، به آنها فکر نکند، یا برای حل مشکلات آنها کاری نکند و بیخیال باشد.
موعظهای که پیامبر (صلوات الله علیه) به اباذر میکنند، این است که همیشه همت حسن داشته باش. یعنی حتی اگر موفق هم نشوی، باید دغدغهات باشد تا از غافلین نوشته نشوی. این رمز خیلی مهم است. یعنی ملائکه و خدا دائماً به دل ما نگاه میکنند و دغدغه و همّ های ما را رصد میکنند. قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ[1]= محققا پروردگار تو سخت در كمین است». یکی از این مرصادها، قلب ماست که بالاخره از این عمر 20 سال 30 سال 40 سال 60 سال 70 سال که از خدا گرفتیم، نوع دغدغههای ما چه بوده است؟ نوع دغدغه ی ما همان «مرصاد» است.
توجه خدا به نیت انسان است
امیرالمومنین علی علیهالسلام میفرمایند: «فَإِنَّهُ مَنْ ماتَ مِنْكُمْ عَلى فِراشِهِ وَ هُوَ عَلى مَعْرِفَةِ حَقِّ رَبِّهِ وَ حَقِّ رَسُولِهِ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ ماتَ شَهِیداً وَ وَقَعَ اجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَاسْتَوْجَبَ ثَوابَ ما نَوى مِنْ صالِحِ عَمَلِهِ = هر یك از شما، اگر در بستر بمیرد و در آن حال نسبت به حق پروردگار خویش و رسول و اهلبیت او معرفت داشته باشد، مرگش عین شهادت، و اجرش با خداست و خواست و نیّتش جایگزین كار شایستهاى خواهد شد كه اندیشهی انجام آن را داشته است».
دقت کنید که تمام خروجی و ورودیها با قلب و نیت انسان تنظیم میشود. قلب است که ارتباط نیت ما را با عالم خارج برقرار میکند؛ چه خیر و چه شر. قلب و نیت است که رزق بیرونی ما را قطع یا وصل میکند. برخلاف تصور ما که فکر میکنیم باید دوندگیهای زیادی برای جلب انواع رزقهای جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی و فوق عقلی داشته باشیم. درحالی که آنچه برای خداوند مهم است و روی آن حساب میکند، نیت انسان است. حتی اگر عملش ضعیف باشد، ولی اگر نیت فوق العاده قوی داشته باشد، خداوند به نیت او خیر و روزی میدهد.
شخصی به نام «منع بن یزید» نقل میکند: «كانَ أبی یَزیدُ أخرَجَ دَنانیرَ یَتَصَدَّقُ بها فوَضَعَها عِندَ رجُلٍ فی المَسجِدِ، فجِئتُ فأخَذتُها فأتَیتُهُ بِها ، فقالَ: و اللّهِ ما إیّاكَ أرَدتُ فخاصَمتُهُ إلى رسولِ اللّه ِ صلى الله علیه و آله فقالَ: لَكَ ما نَوَیتَ یا یَزیدُ ، و لَكَ ما أخَذتَ یا مَعْنُ= پدرم یزید چند دینارى كنار گذاشت تا صدقه بدهد و آنها را نزد مردى در مسجد گذاشت. من آمدم و آن دینارها را گرفتم و پیش پدرم بردم. پدرم گفت: به خدا قسم كه تو مقصود من نبودى. ما اختلاف خود را نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله بردیم. حضرت فرمود: اى یزید! تو طبق نیّتت پاداش داده مى شوى و تو اى «منع»! آنچه گرفته اى از آنِ توست».
گاهی شما میخواهید به کسی صدقه بدهید. حالا به دلایل مختلف پولتان را دزد میبرد؛ یا کسی آن را برمیدارد. شما به نیت خودتان رسیدهاید. یعنی خداوند این را پای انسان حساب میکند؛ نه این که چون پول به مقصود شما نرسیده، پس قبول نیست. این طور نیست. ما با کریم روبرو هستیم و انسان باید این کرامتها را از خدا یاد بگیرد و در خودش پیاده کند.
حرکت قلبی مهمتر از حرکت بدنی است
ثواب انجام کارها نزد خدا به حرکت قلبی مربوط است. یعنی نیت صادق لازم است و خود عمل بدنی در مرحله پایین تری قرار دارد. یعنی ممکن است عمل کسی زیاد باشد، اما نیت قلبی درستی نداشته باشد. ثواب عمل چنین کسی هرگز مانند کسی نیست که نیتش صادق است و با قلب پاک عمل میکند.
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «إنّ العَبدَ المُؤمنَ الفَقیرَ لَیَقولُ: یا رَبِّ ارزُقْنی حتّى أفعَلَ كذا و كذا مِن البِرِّ و وُجوهِ الخَیرِ فإذا عَلِمَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ ذلكَ مِنهُ بصِدقِ نِیَّةٍ كَتَبَ اللّه ُ لَهُ مِن الأجرِ مِثلَ ما یَكتُبُ لَهُ لَو عَمِلَهُ إنَّ اللّه َ واسِعٌ كَریمٌ= بنده مؤمن فقیر مىگوید: اى پروردگار من! به من [مال و ثروت] روزى كن تا فلان احسان و فلان كار خیر را انجام بدهم. پس، اگر خداوند عزّ و جلّ بداند كه این فرد، این سخن را از صدق نیّت مىگوید، همان اجرى را براى او مىنویسد كه اگر آن كارهاى خیر را انجام مىداد، برایش مىنوشت. خداوند گشاینده بخشنده است».
اگر خدا ببیند بنده مومن فقیر راست میگوید، یعنی اگر پول به دستش برسد؛ یا رزقهای دیگری مثل رزق علمی یا رزق سلامت و رزقهای دیگر داشته باشد، همان اجر را در زمانی که او اگر سالم بود و انجام میداد، برایش مینویسد. یعنی خداوند ما را معطل عمل خارجی نمیکند. بلکه «عبودیت» نزد خدا به همراه حرکت قلبی است، یعنی اول قلب باید حرکت کند. عمل بحث ثانویه است. هر چند اگر شخص بتواند باید عمل کند، اما اصل کار، «عبودیت و سیر و سلوک است» که این هم یک امر قلبی است. در همین خصوص امام جواد علیهالسلام میفرماید: «القَصدُ إلَى اللّه ِ تعالى بالقُلوبِ أبلَغُ مِن إتعابِ الجَوارحِ بالأعمالِ= قصد و تقرب به خداوند متعال به وسیله دلها، بسیار رساننده تر از رنج و سختی دادن به اعضا و جوارح وسیله اعمال است».
بعضیها به جای این که دائماً عبادت عملی و کار خیر بیرونی بکنند، عمدهی وقت شان را در تهذیب نفس و تکمیل معرفت شان میگذارند. آنان زودتر از دیگران به مقصد میرسند. امام فرمودند: «تفِكْرُ سَاعَهٍ خَیْرٌ مِنْ عِبَادَهِ سَنَه= ساعتی تفکر، انسان را معادل 60 سال عبادت جلو می اندازد». این برای آن است که «تفکر» باطن انسان را شکل میدهد و در نفس انسان صیرورت ایجاد میکند.
همّت مؤمن برای برآوردن حاجت برادرش کافیست که او را به بهشت ببرد
وقتی که از مؤمن حاجتی بخواهند، حتی اگر نتواند آن را برآورده کند، همین نیت او برای بهشت رفتنش کافیست.
امام باقر علیهالسلام میفرمایند: «إِنَّ المُؤمِنَ لَتَرِدُ عَلَیهِ الحاجَةُ لِأَخِیهِ فَلا تَكُونُ عِندَهُ فَیَهتَمُّ بِها قَلبُهُ فَیُدخِلُهُ اللّهُ تَبارَكَ وَتَعالى بِهَمِّهِ الجَنَّةَ= مؤمن حاجتى از برادرش به نزدش آورده مى شود و او چیزى ندارد تا آن را برآورده سازد؛ ولى دلش بِدان اهتمام مى ورزد. خداى بزرگ و والا، به خاطر همین اهتمامش، او را به بهشت مى برد».
وقتی مؤمن با حاجتی از طرف برادرش روبرو میشود. مثل نیاز مالی، در خطر بودن آبرو، مریضی و... او هم دوست دارد کاری برای شخص حاجتمند بکند، اما چیزی ندارد که بخواهد کمکش کند یا برایش امکانپذیر نیست، اما قلبش از این که نتوانسته کاری بکند، محزون است و درگیر حاجت او میشود. خدا برای همین غصه خوردن و درگیر شدن قلبش، بهشت را به او میدهد. این یعنی محزون شدن قلب، خیلی ارزشمند است. حداقل کاری که انسان میتواند در اینجا بکند، دادن صدقه و دعا کردن است. دعا یک اهتمام است و از طرف غیر مستجاب است.
مثلاً در زلزله کرمانشاه که الان مردم در سرما هستند و در چادر زندگی میکنند و خیلی اذیت میشوند، حداقل کاری که میتواند برای آنها بکند این است که برایشان دعا کند. از خدا برایشان قوت و قدرت و دلخوشی و رفع موانع را بخواهیم. اینها کاری است که اگر کسی نکند، مسلمان و انسان نیست.
پس بهتر است انسان برای حاجت و مشکلات دیگران، هر کاری میتواند انجام بدهد و نگوید به من ربطی ندارد. اگر هم نمیتوانید کاری بکنید، همین درگیری قلبتان و ناراحت شدن برای کار او، خدا شما را وارد بهشت میکند.
دل بیغصه و دلی که اهتمام دیگران را ندارد، مسلمان نیست. آن هم نه فقط برای مسلمانها و شیعیان، بلکه برای همه انسانها، حیوانات، گیاهان و اشیاء.
قرآن میگوید: «وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها= چرا در راه خدا و نجات بیچارگان از مردان و زنان و کودکان پیکار نمیکنند؟ بیچارگانی که میگویند بار الها ما را از این سرزمین که مردمش همه ستمگرند بیرون کن».
شما اگر وظیفهی مقاتله دارید، باید جهاد کنید. هر کس که میخواهد باشد. جلوی ظلم را باید بگیرید. در زمان بنی اسرائیل یک عابدی عبادت میکرد. آن طرف هم بچهای، خروسی را گرفته بود و پرهایش را میکند. این خروس جیغ و داد میکرد، اما عابد مشغول عبادتش بود. اصلاً برایش مهم نبود که خروس در دست این پسر دارد عذاب میکشد. زمین دهن باز میکند و عابد را با خود میبرد. از این افراد در طول تاریخ و حتی امروز کم نداریم.
پیغمبر فرمود: دو گروه کمر من را شکستند که یکی از آنها جاهل متنسک است.، یعنی آدمهایی که شب تا صبح تسبیح به دست میگیرند و فقط ذکر میگویند، ولی به فکر مشکلات مردم نیستند.
با نیت خوب توفیق و موفقیت را از خدا بخواهید
خدا نه تنها به نیتها ثواب میدهد، بلکه یک چیز بالاتر هم میدهد و آن این است که شما هر چقدر در کارهای جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی و فوق عقلی احتیاج به توفیق، خیر، برکت و موفقیت دارید، خدا به شما میدهد. هرچند که باید به اندازهای که وظیفه عملی دارید، تلاشتان را بکنید. یعنی نباید تنبلی و بیحوصلگی داشته باشید. تلاش بکنید، اما بقیهاش را به خدا واگذار کنید. «از تو حرکت، از خدا برکت» این حرکت باید باشد. اما حضرت میفرماید خداوند به میزان نیت هایتان به شما توفیق میدهد. این خیلی مهم است.
موفقیت یک آدم، فقط به اندازهی توان و دویدنش نیست. بلکه شخص به اندازه «وسعش» باید کار کند، اما نیت هر چقدر وسیع تر و فراگیرتر بشود، خدا به اندازه آن به انسان رزق و خیر و برکت میدهد. اما گاهی انسان تمام همّ و غمش، خود و زن و فرزندش است. چنین فردی آدم کوچکی است، اما گاهی هم از پوست خودش خارج میشود. این هم شجاعت میخواهد که انسان از پوست خودش خارج شود. در این صورت چنین فردی دلش بزرگ میشود، نیت هایش وسیع میشود، خدا روزی را به همان اندازه که او نیت دارد، به او میرساند.
پس دقت کنید که قاعدهای که حضرت فرمودند این است: «علی قدر نیته تکون من الله عطیه= عطای الهی به قدر نیتهای شماست».پس اگر روزیهای ما تنگ میشود و گرفتار میشویم، علتش این است که آدم تنگنظری هستیم. یعنی باید دست از تنگ نظریها، خساست و بخل، سختگیریهای مالی بردارید، آن وقت میبینی روزی از کجا میآید و چطور به تو هجوم میآورد.
قرآن میگوید شیطان دائماً به شما وعده فقر میدهد: «الشیطانُ یَعُدِکُم الفَقرَ= شیطان به شما وعده فقر می دهد». آنهایی که حمله از عقب یا جلو دارند، روزیهایشان تنگ است. حتی روزی علمی و روزی معنوی. حالا غیر از روزیهای مادی، گره دارند، فشار دارند، سختی دارند. چون تنگ هستند.
پس اگر بخواهید رزق تان زیاد شود و جهش پیدا کنید و راه ۱۰۰ساله را یک شبه طی کنید در هر جهت، باید روح تان را بزرگ کنید، نیت را درست کنید. باید انسان دست از منیتها، خودخواهیها، خساستها، بخلها و تنگ نظریهای خودش بردارد، تا به «هو أنت» برسد و دیگران را مثل خودش نگاه کند. وقتی به اینجا رسید، روزی از هر طرف سراغش میآید.
نیت
[1] . سوره فجر/آیه 14.
کلیدواژه ها:
آثار استاد
خیلی عالی بود خدا با همه ما صدق نیت عطا کند اللهم ارزقنا صدق النیه