مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
فرهنگ «عاشورا» به انسان قدرت اقدام به جهاد، و فرهنگ «مهدویت» امید و نشاط می دهد. هر دو اینها در کنار هم، ما را در مقابل مفاسد مقاوم می سازد.
اگر بحث عزاداری و محرم برای مردم به خصوص جوانان ما خوب تبیین شود، قطعاً در برابر آسیب های فردی، اجتماعی، شبیخون فرهنگی دشمن از ایمنی بالایی بهره مند می شوند. دشمن به خاطر زخم زیادی که از انقلاب و مردم ما خورده، درهایی از شرّ و پلیدی به روی مردم باز کرده است. بعضی ای این درها شامل مواد مخدر، حجاب، روابط دختر و پسر و مواد روان گردان، فیلم های مبتذل و موضوعاتی است که امروز جوانان و مدارس ما را درگیر کرده است.
طبق آماری که آموزش و پرورش اعلام کرده، رشد اعتیاد در طول یک سال، صد در صد بوده است. اگر مسائل دینی از جمله همین مسأله محرم، صفر و ماه مبارک برای جوانان خوب تبیین شود، درهای شر به روی آنان بسته می شوند. یعنی کافی است، ما روی همین بخش هزینه کنیم. اگر چنین شود، دشمنان هر چقدر هزینه کنند، نتیجه ای نمی گیرند؛ یعنی در مدارس، در مقاطع مختلف تحصیلی، فرزندان و جوانان را با فرهنگ امام حسین ع و عاشورا آشنا کنیم تا با این فرهنگ انس بگیرند، در این صورت برای آلوده نشدن به مفاسد مختلف، احتیاج به مبارزه و هزینه کردن ندارند، بلکه ذاتاً فساد را قبول نمی کنند.
گاهی یک فرد باید خیلی به خودش غلبه کند تا حجاب را رعایت کند؛ عفت داشته باشد؛ از فواحش باطنی خودداری کند؛ سراغ مواد مخدر و مواد روان گردان نرود؛ به فیلم های مبتذل نگاه نکند؛ اما زمانی یک نفر به آسانی از این مفاسد می گذرد، چون در وجودش زیبایی ها و فرهنگی برگرفته از فرهنگ زیبای عاشورا ایجاد شده، فرهنگی که از ذلت و آلودگی و معصیت ابا دارد.
دو فرهنگ «مهدویت» و «عاشورا» شاه کلیدند، راه میان بری هستند که با هزینه ی کم آثار ماندگاری را ایجاد می کنند. یکی از مسئولینی که کارش مبارزه با فرهنگ جمهوری اسلامی است، در مقاله ای می گوید: «ما باید دو چیز را در جمهوری اسلامی هدف قرار دهیم، یکی فرهنگ عاشورا و دیگری فرهنگ مهدویت». جالب این است، آنها هم به این مسأله پی برده اند که «فرهنگ عاشورا» به ما قدرت خاص و «فرهنگ مهدویت» امید و نشاط می دهد. مثلاً ممکن است ما روی موضوع نماز یا حجاب یا موضوع دیگری که جزء ارزش های ما هستند، سرمایه گذاری کنیم، هر یک از آنها با تمام اهمیتی که دارند یک موضوعند؛ اما فرهنگ «عاشورا» و «مهدویت» همه چیز است و همه چیز را در خود دارد.
مسئولین فرهنگی و مربیان و معلمان آموزش و پرورش به عنوان کسانی که خداوند سرپرستی تعداد زیادی از ایتام فرهنگی و معنوی آل محمد ع را به آنها سپرده، به معنای حقیقی پدران و مادران این ایتام هستند. زیرا تأثیری که این مربیان و معلمان روی کودکان و جوانان دارند، خیلی قویتر از تأثیری است که والدین شان روی آنها می گذارد. به فرموده ی قرآن: « وَ مَنْ أَحْیَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا = و هر كس انسانی را از مرگ رهائی بخشد چنان است كه گوئی همه مردم را زنده كرده است» (مائده/32). اگر در آموزش و پرورش ما یک «انسان» تربیت شود، به معنی نجات و حیات همه انسان هاست. گاهی پیامبر ص تا طائف می رفت تا بتواند یک نفر را مسلمان کند، آن هم با کتک زیادی که می خورد؛ می گفت: می ارزد، حتی اگر یک نفر هدایت شود. نوح 950 سال تبلیغ کرد، اما فقط حدود 70 نفر به او ایمان آوردند.
میدانی که خداوند در اختیار معلمان و مربیان گذاشته، خیلی وسیع است. جوانانی که به وسیله این معلمان با فرهنگ عاشورا آشنا می شوند، این جوانان در آخرت جزء شئون نفس آنها می شوند. فرمایش صریح معصوم است که آنها به عنوان یک فرد محشور نشده، بلکه به تعداد بچه هایی که زیر دست شان پرورش یافته اند، محشور می شوند و روز قیامت قدرت شفاعت پیدا می کنند. چون اصل شفاعت در دنیاست و در آخرت فقط نتیجه کارها نشان داده می شود.
برگرفته از مبحث عزاداری حقیقی جلسه دوم
کلیدواژه ها:
آثار استاد