مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
مهمترين مانع عشق به خدا در دل انسان، شرک است. یعنی وقتی انسان در قلب خود گرايش و تمايل به غير خدا داشته باشد، نمی تواند رفتار و اعمال خود را بر اساس احكام خدا استوار نمايد.
«شناخت نفس» یک شناخت مبنائی است. یعنی اگر بخواهید حقیقت دین (الله، معاد، نبوت و امامت) یا طریقت (مسائل اخلاقی) یا شریعت (مسائل فقهی) را بشناسید، محورش «انسان» است.
مشکلی که در جامعه ما در آموزش دین وجود دارد و تاثیرگذار هم نیست، این است که ما از کلام معصومین (علیهم السلام) فاصله گرفته ایم. حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: «لاتَجْهَلْ نَفْسَكَ فَإنَّ الجاهِلَ مَعْرِفَةَ نَفْسِهِ جاهِلٌ بِكُلِّ شَیْء= نسبت به خودت جاهل نباش؛ زیرا هر كس خود را نشناسد، به همه چیز نادان است». یعنی اگر کسی خود را نشناسد، به هیچ معرفتی دست پیدا نمی کند.
بنابراین، اصل بر این است که انسان به معرفت نفس توجه کند. برای قوی شدن در توحید و معارف دین، باید به معرفت نفس پرداخت.
اگر معارف دین را که در هیئت، حوزه، دانشگاه یا پای درس استادی کسب کرده اید، موجب نشد که شما شاد، آرام و مهربان باشید، بدانید که آنچه دریافت کرده اید، معارف دین نبوده و به شناخت درستی از مباحث توحیدی، نبوت، امامت، عقائد و اخلاق نخواهید رسید.
دستورات دین مثل غذائی می ماند که با خوردنش کالری دریافت می کنید و در بدن شما آثار خودش را نشان می دهد. معارف دین هم اگر در روح جذب شود، شادی، آرامش و رحمانیت تولید می کند.
در این خصوص، حضرت زهرا (سلام الله علیها) در فراز اول خطبه شان، بعد از حمد و ثنای الهی می فرمایند: «جَعَلَ اللّهُ الاْیمانَ تَطْهیراً لَکُمْ مِنَ الشّـِرْکِ= خدا ایمان را قرار داد تا مردم از شرک پاک شوند».
ایمان، شرک را می زداید. «شرک» یعنی هر چیزی که مانع رابطه عاشقانه تو با الله شود و تو را از خدا دورت کند. یعنی چیزی که شریک معشوقت باشد. جالب این جاست که وقتی غیر خدا را با کار خدایی همراه و شریک کردی، خدا می گوید: دیگر من این کار را نمی خواهم و آن را واگذار می کنم به شریک. خدا می فرماید: انا خیر شریک= من شریک خوبی هستم». یعنی برخلاف همه شریک ها که می خواهند سود کار را به طرف خود بکشند، خدا می فرماید: من به نفع تو کنار می کشم.
شرک دو نوع است: شرک نظری (عقیدتی) و شرک عملی که بیشتر مربوط به اخلاقیات است.
از جمله مسائل مورد توجه قرآن کریم و روایات شریف، قلب و سلامت آن است. «یَوْمَ لَا یَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ / إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ= روزی که نه مال سود می دهد و نه فرزندان؛ مگرآن کس که با قلبی رَسته از شرک به نزد خدا بیاید». (سوره شعراء/آیات 88-89)
قلب سلیم یعنی قلبی که سالم و آلوده به غیر نشده باشد. از امام صادق (علیه السلام) هم درباره ی آیه ی «اِلاّ مَن اَتَی اللهَ بِقَلبٍ سَلیمٍ» پرسیدند. حضرت فرمودند: «قلب سلیم آن قلبی است که وقتی پروردگارش را ملاقات می کند، تا لحظه ی مرگ، احدی جز خدا در او نباشد؛ و هر قلبی که از شرک و شک محفوظ باشد، آن قلب سلیم است.»
در مقابل شرک، ایمان است که با «عبودیت» به دست می آید. آیه قرآن می فرماید: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ= و جنّ و انس را نیافریدم جز براى آنكه مرا بپرستند». (سوره ذاریات/56). در این آیه، خداوند هدف از خلقت انسان و جن را عبودیت عنوان کرده است. عبودیت یعنی دقیقا هر چه که خدا گفته همان را انجام بدهی و از خودت اظهار نظر نکنی.
«عبودیت» رمز شبیه شدن به الله است و کسی می تواند انسان را شبیه الله کند که معصوم باشد. توحید بدون ولایت و امامت، شرک است. پس عبودیت كامل آن است كه انسان جز به معشوق واقعى، یعنى كمال مطلق نیاندیشد؛ جز در راه او گام بر ندارد و هر چه غیر او است، فراموش كند.
این که حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) آمد و از امامش دفاع کرد؛ چون می دانست میلیاردها انسان حیثیت فوق عقلانی شان به خطر می افتد و چه فاجعه ای برای بشریت می افتد. جریان هدایت مردم منحرف شده و دست کسانی می افتد که متخصص نیستد. در اینجاست که به اهمیت ایمان پی می بریم.
کلیدواژه ها:
آثار استاد