مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
برخی افراد با معشوقهای جمادی سر وکار دارند؛ مثلاً کسی اتومبیل داشته باشد، یا تلفن همراه خریده باشد، فرش خریده باشد، تلویزیون خریده باشد، یک خانه، یک ویلا، یک لباس، اینها معشوقهای جمادی هستند. انسان دوست دارد با تمرکز از آنچه که گرفته، استفاده کند.
گاهی معشوقها معشوقهای گیاهی هستند؛ مثل لباس های خاص پوشیدن، طرحهای لباس، مدلهای لباس و...
گاهی هم معشوقها حیوانی هستند؛ مثل مسائل سیاسی، مسائل هنری، ازدواج و...
بعضیها هم به دنبال لذتهای عقلیشان هستند؛ مثلاً 50 سال در ریاضیات کار کرده، 60 سال در شیمی کار کرده، 70 سال در فلسفه کار میکند، 50 سال در شعر کار میکند؛ اینها به دنبال لذت های عقلی هستند.
شما چقدر در رابطه با معشوق آسمانی و اصلیات وقت می گذاری؟ برای این معشوقی که 40 سال میگفتی: «من فقط اله ام الله است»، چقدر تمرکز کردی که عشقبازی با او را یاد بگیری؟ مثلاً برای نماز چقدر وقت گذاشتی؟ چند نفر از شما می توانند بگویند ما 20 ساعت رفته ایم یک دوره نماز یا یک دوره ذکر آموزش ببینیم؟ یا خود قرآن خواندن که غذای روح ماست؟ از اینجا موطن آدم ها معلوم میشود که جمادی است یا گیاهی یا حیوانی یا عقلی یا فوق عقلی.
لذت دنیایی ارزش دارد، ثواب هم دارد، ولی وقتی کسی در معشوقهای جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی این همه وقت برای لذتهای اینطوری دارد، چرا وقتی به معشوق فوق عقلانی میرسد، کاملاً بیحوصله است! چرا وقتی میگوییم احیا داریم، هزار و یک جور بهانه و ان قلت می آورد. اگر انسان این عشقبازیها را نکند، این شب بیداریها را نداشته باشد، این تمرکزها را نداشته باشد، قلبش اصلاً راه نمیافتد، آدمی باید با این تمرینها قلبش راه بیفتد و به بهشت برود.
سجده همان سر روی پای خدا گذاشتن است
طول دادن سجده یعنی من با خداوند که معشوقم است، یک حالت قشنگی دارم و دوست دارم این حالت را کش بدهم. مثل دو نفری که خیلی به هم علاقه دارند، به محض دیدن یکدیگر فقط سلام نمیکنند و رد بشوند، بلکه گاهی 2، 3 ساعت می ایستند و حرف میزنند. خدا اینها را برای ما نمونه گذاشته که تو از معشوقهای جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی الگوبرداری کنی برای معشوق اصلی. خیلیها هم برایشان مهم نیست در این ارتباط که موفق بشوند یا نشوند. صرفاً نمازی میخوانند که بگویند من نماز خواندم. ولی اگر کسی جدی باشد، میگوید الله اله من است و من باید در ارتباط با او به صمیمیت تأثیرگذار برسم. چون میخواهد با این معشوق اوج بگیرد و بالا برود.
در معشوق فوق عقلانی هم داستان از همین قرار است. خدا میگوید: «أَلَیْسَ الله بکاف عَبْدَهُ= آیا خدا برای بندهاش کافی نیست؟». اگر کافی است چرا برای ما کافی نیست؟ چرا ما با داشتن خدا مدام احساس حقارت، بدبختی و کمبود میکنیم؟ مدام دنبال معشوقهای دیگر میگردیم تا طوری خودمان را سرپا نگه داریم. گاهی هم خجالت میکشیم از اینکه با خدا هستیم، از اینکه او اله ماست، اگر مجبور هستیم دینش را رعایت کنیم، خیلی شرمآور میشود. این خیلی بد است که انسان در زندگی اش برای معشوقهای زمینی این همه عمر، جوانی، وقت و دوندگی دارد، اما وقتی نوبت به معشوق اصلی اش میرسد که ابدیت انسان به آن بستگی دارد، اصلاً وقت ندارد. بنابراین، نماز خواندنها همه مسخره است، روزه گرفتنها همه عقدهای است، انتقامی از خداست. از نماز فرار می کند، حوصله گفتن اذان و اقامه ندارد یا تندتند میخواند.
سجده یعنی بغل کردن خدا، سر روی پای خدا گذاشتن، یعنی وقتی میخواهید از قیام، چه قیام قبل از رکوع، چه قیام متصل به رکوع بروید، در واقع روی پای خدا بیفتید. وقتی سرت رسید روی پای خدا ببین دوست داری آن را برداری یا نه. این خیلی مهم است که وقتی ذکر سجده را میگویی؛ توجه داشته باشی که سرت روی پای خداست.
این سجده بعد از 30 سال، 40 سال، 50 سال به فرموده امام صادقت (علیهالسلام) هر کسی یکبار یک سجده خوب انجام بدهد شقاوت پیدا نمیکند، یعنی تو یکبار در همه ی عمرت سرت را بگذاری روی پای خدا و سجده کنی، بهشتت تضمین است.
شیطان از سجده طولانی می ترسد
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: «اَطیلُوا السُّجُودَ فَما مِنْ عَمَلٍ اَشَدَّ عَلى اِبْلِیسَ مِنْ اَنْ یَرى اِبْنِ آدَم ساجِداً لِاَنَّهُ اُمِرَ بِالسُّجُود فَعَصى= سجده را طول دهید؛ زیرا هیچ چیز براى ابلیس سخت تر و ناخوشایندتر از این نیست كه فرزند آدم را در حال سجده ببیند؛ چرا كه به او فرمان سجده كردن داده شد، اما سرپیچى كرد».
انسان اگر شجاعت درگیری با شیطان را نداشته باشد، باید یکسره ذلّت بکشد و یکسره در معصیت باشد. حالا شیطان که ما را به کبائر و موبقات سخت دچار میکند، قرآن میگوید تو هم او را دشمن بگیر. «إِنَّ الشَّیْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا[1]= شیطان دشمن شماست، شما هم او را دشمن بگیرید».
یکی از روشهای دشمنی شیطان این است که یک دفعه عصبانی می شوی؛ وقتی فکر منفی در ذهنت انداخت؛ یا بدبینی نسبت به کسی ایجاد کرد، میفهمی که باخته ای.
همین ۱۰ دقیقه سجده، شیطان را بیچاره میکند. شیطان را آتش میزند. اگر کسی باطن سجده را ببیند، می فهمد که شیطان چطور از سجده ی ما عربده میکشد.
شیطان یک موجود حقیقی است. حالا کسی به امیرالمؤمنین بگوید برای چی من با این سجده باید شیطان را اذیت کنم؟ چرا بخواهم حال او را بگیرم؟ جواب این است که شیطان تو را وسوسه میکند، با حمله جلو، عقب، و راست، نمیگذارد یک زندگی شاد و آرام داشته باشی. سر نماز حمله میکند، در سجده حمله میکند. پس تو هم باید با سجده به او حمله کنی و از را از خود برانی. جنگ بین تو که عاشق خدا هستی برای حفظ معشوقت و یک شیطانی که نمیخواهد تو به معشوقهایت و خانواده آسمانی ات برسی، جدیترین صحنه زندگی انسان است. صحنههای پرهیجانی هم هست. اما ما اصلاً جایی برای این جنگ در سلوک فردی مان با شیطان باز نکرده ایم. از همان سر سفره ای که شما برای غذا خوردن می نشینید، میتوانید از او انتقام بگیرید و حالش را بگیرید. چون شیطان در همان سر سفره هم به تو ضربه میزند؛ ضربه اش این است که در غذا خوردن هم با تو شریک می شود. از سر سفره تا هر جا و هر کار دیگری باید با او دشمنی کن؛ وگرنه او در هر کاری با تو شریک می شود. این همان آیه ی شریفه ای است که می فرماید: «و شارکهم فی الاموال و الاولاد= در اموال و اولاد با انسان شریک شو». به ما هم دستور داده که با شیطان دشمنی کن. «فَاتَّخِذُوهُ عَدُوّ». خدا دستور میدهد و میگوید شما هم او را دشمن بگیرید، شما هم به او ضربه بزنید. در این ضربه زنی ها قوی میشوید. زیرا شیطان حریف تمرینی ماست. خدا به لطف و رحمت خودش، شیطان را برای ما گذاشته تا تمرین کنیم. اما شیطان نمیتواند ما را وادار به عملی کند. فقط تحریک میکند. پس روح مبارزه و جنگجویی را باید در خودمان تقویت کنیم.
با سجده طولانی بهشت را تضمین کنید
«إنَّ قَوماً أَتَوا رسولَ اللهِ صلى الله علیه و آله فقالوا: یا رسولَ اللهِ، اضْمَن لَنا عَلى رَبِّكَ الجَنَّةَ. فقالَ: عَلى أَن تُعِینُونِی بِطُولِ السُّجودِ= گروهى نزد پیامبر خدا صلى الله علیه و آله آمدند و گفتند : اى پیامبر خدا ! بهشت را برایمان نزد پروردگارت ضمانت كن». حضرت فرمود: «به شرط آن كه شما نیز با سجده طولانى، مرا كمك كنید». یعنی اگر طول سجده داشته باشد. بهشت شما حتمی است، سجدههایتان را طولانی کنید. درکجا سجده طولانی داشته باشیم؟ در جایی که کسی ما را نمی بیند و خالص برای خدا سجده کنیم.
امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «إنّ العَبدَ إذا أطالَ السُّجودَ حیثُ لایَراهُ أحَدٌ، قالَ الشیطانُ: وا وَیلاه! أطاعُوا و عَصَیتُ و سَجَدُوا و أبَیتُ= هرگاه بنده در جایى كه كسى او را نمى بیند، سجده را طول دهد. شیطان گوید: واویلا! آنان فرمان بردند و من نا فرمانى كردم و سجده كردند و من نكردم».
پس باید سجده را در جایی طولانی کرد، که کسی ما را نمیبیند. چون ریا میشود. برای همین هم مستحب است سجده ی نمازهای واجب را خیلی طول ندهید، معمولی بخوانید، ولی وقتی نماز مستحبی است هر چقدر دلت میخواهد طول بده، سجده اش را، رکوعش را، قرائتش را، قنوتش را، ولی در جایی که کسی شما را نبیند.
طول سجده در کجا بهتر است؟ سجده طولانی در نماز جماعت معصیت دارد. چون باید همراه امام باشی، نباید از امام جلو بیفتی، عقب هم نباید بیفتی، امام یعنی جلودار، یعنی باید از او پیروی بکنی. پس سجده آثار و خیرات زیادی دارد. چون هم عبودیت است، هم عشق است، هم لذت است، هم سر روی پای خدا گذاشتن است، هم ریختن گناهان است، هم مغفرت است. از طرف دیگر هم از دشمنت انتقام میگیری. استحکام شخصیتی و شجاعت پیدا میکنی.
فروع دین/نماز/سجده
[1] . سوره فاطر/آیه 6.
کلیدواژه ها:
آثار استاد