مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
«حسنات و سیئات» از مباحث مهم استاد شجاعی است که حاوی معارف ارزنده ای می باشد. خلاصه ی این بحث را که استاد در ۱۵ جلسه ارائه کرده و خواهر گرامی سرکار خانم اکبری آن را تنظیم نموده است را به مخاطبان گرامی تقدیم می کنیم.
استاد می گوید: ثواب به معنی پاداش است. وقتی گفته می شود این کار ثواب دارد، یعنی پاداش دارد. این برای آن است که در افراد رغبت ایجاد شود تا به آن چه که خدا گفته عمل کنند و منتظر نتایچ دنیوی و اخروی آن باشند. اولین چیزی که بزرگان عرفان به ما میآموزند، این است: کسی که می خواهد در مسائل معنوی وارد شود و رشد معنوی بیابد، در ابتدا باید مدتی به «ثواب اعمال» فکر کند و کار را برای ثواب انجام بدهد، اما در نهایت، کار را به طور خالص برای خداوند تبارک و تعالی انجام بدهد.
حسنات موجب غلبه بر سستی و تنبلی می شود
این که در دعا می خوانیم «وَ قُوَّتاً فِی العَمَل= و قوت در عمل عنایت کن» یعنی حسنات و کارهای خیر، قدرت عمل انسان را بالا می برد. حسنات انسان را از دو آفت خیلی خطرناک که شاید خطرناک ترین آفات برای جان انسان باشد، نجات می دهد. یکی تنبلی و دومی بی حوصلگی.
قبلا گفتیم که کلید همه بدبختی های انسان تنبلی و بیحوصلگی است. اما کار خیر و حسنه به انسان نشاط و قدرت کار می دهد و در نقطه مقابل گناه و سیئه است که تنبلی می آورد. آدم های بیحال و بیحوصله که معمولا اهل گناه هستند، رغبتی به کار ندارند و نمیتوانند به یک کار ادامه بدهند. اینها وقتی کاری را شروع می کنند، زود از آن خسته شده و رهایش میکنند و یا در وسط کار کم میآورند. مقدار زیادی از این بریدن ها مربوط به گناهکار بودن انسان است. به همین دلیل فرمودند که استغفار کردن از گناهان، در قوت کار تاثیر زیادی دارد و انسان باید دائماً استغفار کند.
مثلاً کسی می گوید من از این به بعد تصمیم می گیرم که روزی یک جزء قرآن بخوانم. خواب هم دیده که معصوم (علیه السلام) به او گفته تو از امروز روزی یک جزء قرآن بخوان. می گوید من دیشب خواب پیغمبر یا امیرالمؤمنین را دیدم که به من گفته روزی یک جزء قرآن بخوان. استاد به او دستورالعمل داده و مثلاً گفته شما روزی این میزان قرآن بخوان و این دعا را بخوان. یعنی برایش قطعی و مسلم شده که باید این کار را انجام بدهد. اما در عمل می بینی نمی تواند انجام بدهد، چه چیزی انسان را دامنگیر می کند و نمی گذارد که خوب حرکت بکند؟ «سیئه و گناه». آدم اهل گناه اساساً کسل است. دنبال روزی هم که می خواهد برود، کسل و بی حوصله است. یعنی در کارهای دنیایی هم آدم تنبل و پرخواب و کم بازدهی است. آدم بیمصرفی است. یعنی تولید و بازدهی اش خوب نیست. بهرهوری خوبی از این آدم ایجاد نمی شود. آدم هایی که اهل گناه هستند، زمین گیر می شوند. یعنی حتی اگر پیغمبر یا امام زمان را هم در خواب ببینند که به آن ها توصیهای می کند. کاری هم که لازم است و می داند که باید انجام بدهد و به نفعش هست می بینی نمی تواند انجام بدهد و در عمل موفق نیست. این سنگینی مربوط به گناه است.
حضرت فرمود چنین کسی باید با نماز یا استغفار خودش را سبک بکند و توانش را بالا ببرد. در قرآن داریم: «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ= از نماز و صبر کمک بگیرید». نماز به انسان کمک می کند و بار او را کم می کند و باعث می شود که انسان بتواند هر کار سختی را انجام بدهد. پس هر وقت ما در عملی مثل درس خواندن، کنکور دانشگاه یا حوزه یا برای هر کار دیگری بخواهیم درس بخوانیم، حسنه، استغفار و نماز خیلی به ما کمک می کند و بار ما را کم می کند و انسان سبک تر می تواند به کارهایش بپردازد. شیطان در این موارد به سراغ ما می آید و می گوید تو درس داری و کار داری. فعلاً استغفار و این جور کارها را کنار بگذار و به درست برس. این موضوع باعث میشود که شخص آن موفقیتی را که باید به دست بیاورد را به دست نیاورد.
کسانی که تنبلی و سستی دارند. زود کسل می شوند و آدم های بیرغبتی هستند و یکسره تنبلی های خود را توجیه میکنند. اینها اظهار شرمندگی و عذرخواهی های بیجا وِرد زبانشان است. حسنه و کار خیر به این گونه آدمها خیلی کمک میکند و به آنها قدرت عمل میدهد. گاهی رزق خوبی که اصلاً تصورش را نمیکنی که به آن برسی، به آن میرسی. در حالی که خودت میدانی در حالت عادی به آن نمیرسیدی. اما به خاطر این که کار خوبی برای پدر و مادرت، همسر یا فرزندت یا برای یک میت یا شهیدی، سادات، فقیر یا یک فرشتهای انجام دادهای و ارتباط خوبی با آنها برقرار کردهای، سبب می شود که قدرت روحی خوبی پیدا کنی و توان عملت بیشتر شود.
ما به حرم که میرویم، ضریح و در و دیوار حرم را میبوسیم. این بوسیدن ضریح خیلی خوب است. یکی از اساتید بزرگ ما، هر وقت ما با او به مسجد میرفتیم، درست مانند امامزاده در مسجد را می بوسید. وقتی میخواست وارد مسجد شود، در مسجد را میبوسید و حتی زمانی که میخواست خارج بشود همین کار را می کرد و یک ارتباط خوبی برقرار می کرد.
پس هر کس می خواهد در عمل قدرتش بالا برود، باید کار خیر زیاد انجام بدهد. کار خیری که ما انجام می دهیم، در کارهای دیگر ما ایجاد قدرت می کند و توان ما را در کارها بالا می برد.
پیغمبر آن طرف این قضیه را هم برای ما بیان میکند و میفرماید: «وَجَدتُ الخَطیئَۀَ سَواداً فِی القَلب= کار بد را باعث سیاهی چهره دیدم». بعضی از افراد با این که صورت شان سفید است، اما وقتی نگاه میکنی، در آنها سیاهرویی می بینی. اما بعضی از افراد با این که سیاه پوست هستند، اما انسان در آنها نورانیت میبیند. این همان است که حضرت می فرماید: گناه انسان را روسیاه میکند. یعنی گناه واقعاً در چهره انسان تأثیر می گذارد. برای همین هم انسان چهره همه افراد را همیشه یکسان نمی بیند و مدام چهرهها برایش تغییر میکند.
در دعا میخوانیم: «وَ وَهناً فِی العَمَل= یکی از آثاری که گناه دارد، این است که انسان را در کارش سست می کند. کار خوبی را مایل است که شروع کند. مثلاً میخواهد قرآن قرائت کند یا به بسیج و هیئت برود، درس بخواند، طلبگی کند، نماز شب بخواند، دعایی را شروع به خواندن کند یا مثلاً کلاسی برود؛ زبان، کامپیوتر یا خطاطی و... اما می بینی که در وسط راه سست می شود. گناه باعث می شود که انسان توفیق کار خیری را از دست بدهد (وَ وَهناً فِی العَمَل). سست میشود و نمیتواند کارش را به انجام برساند. حتی کارهای ابتدایی خودش را هم انجام نمیدهد. اگر بخواهد سر کار برود، به خاطر سستی، با هزار و یک جور توجیه سر کار نمیرود. با این که وظیفه شرعیاش است. میخواهد در مغازه بایستد، سستی میکند. تاکسی دارد میخواهد دو ساعت کار کند سستی میکند. خانم خانهدار است. میخواهد کار منزل را انجام بدهد. اما تا نزدیک ظهر میخوابد و کارهایش انجام نشده باقی می ماند. بعد از ظهر هم دوباره غذا میخورد و سنگین می شود و دوباره می خوابد. کارهای دیگرش هم همینطور است. یک زندگی بیرونق، بینشاط و گناه آلود با انسان این کار را میکند. یعنی ضعف و سستی در عمل برای انسان می آورد.
یکی از چیزهایی که اکسیر است و خیلی می تواند انسان را از آفت های سستی در عمل باز بدارد. این است که حتماً دو چیز را همیشه همراهش باشد. مثل زمانی که مثلا به محل خاصی سفر میکنید، یک بطری آب با خودتان می برید. یا مثلاً زاپاس ماشین به همراه داشته باشید تا در جاده نمانی.
از مواردی که همیشه به کار ما میآید و باعث میشود که باطری مان تمام نشود و زمین گیر نشویم و آفت نخوریم و خیلی هم مهم است و خیلی هم زود عمل می کند و قدرت عمل بالایی دارد، صدقه یا حسنه و استغفار است که به آن می پردازم.
انسان همیشه باید برای دادن صدقه مهیا باشد. صدقه بدهد و صدقه خوب هم بدهد. استغفار خیلی مفید است. زمان آن هم می تواند صبح زود، آخر شب یا بعد از نماز عصر باشد. استاد ما روی استغفار بعد از نماز عصر خیلی تاکید داشتند. استغفار در روز واقعاً لازم است. اگر کسی حداقل صد مرتبه استغفار نداشته باشد، کارهای این آدم خیلی آفت می خورد و مدام به سستی، وهن، آفت، و به تمام نشدن کار زیاد برخورد می کند. «وَ شَیناً فِی الوَجه= باعث زشتی چهره انسان می شود».
یک آیه از قرآن کریم تلاوت می کنم. آیه 114 سوره هود می فرماید: «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ= نماز را اول روز و آخر روز و یک قسمتی از شب به پا بدار. «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ= حسنات موجب برطرف شدن سیئات می شود». خداوند نماز را به عنوان حسنه و یک کار خیر معرفی کرده که سیئات را از انسان دور می کند. در روایت فرمود: نمازهای پنجگانه کفاره گناهان روز انسان هستند که در شب های احیا بطور مفصل توضیح دادیم.
همیشه بعد از گناه برای خیر بپا خیز، اما هیچگاه بعد از کار خیر گناه نکن
فرمایش بعدی از امام باقر (علیهالسلام) می فرماید: «ما اَحسَنَ الحَسَناتِ بَعدَ السَیِّئات وَ ما اَقبَحَ السَیِّئاتِ بَعدَ الحَسَنات= چقدر نیکو است که انسان بعد از گناهانش، کار خیر انجام بدهد و چقدر زیباست که حسنات و کارهای خیر را بعد از گناهان انجام بدهد».
در اینجا یک نکتهای ممکن است مانع بشود که انسان بخواهد بعد از گناه، حسنه و کار خیر انجام بدهد. این حمله از سمت عقب شیطان است که گناه را به رخ انسان می کشد و می گوید تو گناه کردی و آلوده هستی، پس خجالت بکش و کار خیر انجام نده. انسان باید به این ندای شیطان پاسخ ندهد و حتی اگر گناه کرد بلافاصله کار خیری انجام بدهد.
ما گاهی نقش کارهای خیر را کوچک میشماریم. ممکن است شیطان بتواند از نظر سیئه و گناه، ما را زمینگیر کند و درگیرمان کند. اما اهمیت کار خیر و ثواب را ما خیلی کم میبینیم و به آن کم اهمیت میدهیم و در واقع با آن شادی نمیکنیم. یکی از مواردی که خیلی مهم است، شادی کردن با کار خیر است. این یعنی ما همیشه نباید خودمان را آلوده و تاریک و سیاه ببینیم. بله ما گناه کردیم و حتی گناهان کبیره و هلاککننده داریم. اما اینطور نیست که یک آدمی باشیم که عرضه کار خیر نداشته باشیم. این همه کار خیر با درجات بسیار زیاد هست. از نماز و روزه و عبادات گرفته تا کارهای خیر دیگری که انسان برای دیگران می تواند انجام بدهد. استغفار، صدقات، خدمت به پدر مادر و کارهای خیر زیادی هست که انسان میتواند انجام بدهد و نباید شیطان دائماً از ما یک فاجر فاسق بسازد و ما را تاریک و دور نشان بدهد. چون اگر کسی همیشه خودش را تاریک و دور و آلوده ببیند، این فرد هیچ وقت هوس کارهای بزرگ و ارتباطات جلیل و بزرگ نمی کند.
در حالی که امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: شیعیان ما روحشان آنقدر بزرگ است که دست به کارهای بزرگ میزنند.سپس میفرماید: شیعیان ما آدمهایی نیستند که کارهای کوچک انجام بدهند، بلکه آدمهایی هستند که اندیشههای بزرگ دارند و کارهای بزرگ انجام میدهند و دست به کارهای بزرگ میزنند. هر دوی آنها هم لفظ جلیل را دارد. می گوید کار جلیل برای ثواب جلیل. این خیلی مهم است که ما کارهای خیلی زیادی میتوانیم انجام بدهیم. گناه هم کردهایم، اما با استغفار و توبه جبران می کنیم. اما هیچ وقت نسبت به کار خیر پشیمان، دلسرد و ناامید نیستیم. یعنی انسان همیشه باید این کارهای خیر را انجام دهد.
«وَما اَقبَحَ السَیِّئات بَعدَ الحَسَنات= چقدر زشت است انسان بعد از این که کار خیری میکند، کار بدی انجام بدهد». بعضیها اینطور هستند. یک ضربالمثل فارسی داریم که میگوید«گاو نُه مَن شیرده». یعنی کسی یک کار خیر انجام می دهد، اما بعد خرابش میکند. زحمت کشیده و تلاش فراوانی کرده، اما کاری میکند که تلاش هایش را به باد می دهد.
مثلاً آقا داماد، عروس خانم که بیشترین کسانی هستند که در مراسم عقد و عروسی به آنها فشار میاید. اینها اضطراب دارند. مادرزن، مادرشوهر پدرزن، پدرشوهر دارند زحمت زیادی می کشند. یا یک ولیمه حجی و مهمانی هست یا یک مداحی و صاحب مجلسی هست که زحمت زیادی کشیده و کار را تا آخر شب انجام داده، اما آخر شب با یک عصبانیت همه چیز را خراب می کند. با یک دلشکستن، همه چیز را خراب میکند. با یک توهین، تمسخر، تحقیر خیلی کار را خراب میکند. گاو نُه من شیرده، آدم مدام جان بکند تا کار خیری را انجام بدهد، بعد یک دفعه خرابش بکند. در واقع محافظت از کار خودش نمی تواند بکند.
قرآن هم یک اصطلاح خیلی عجیبی در این زمینه دارد که فرصت نیست برایتان بیان کنم اما از امام باقر(علیهالسلام) داریم:«اِنّی لَم اَرَی شَیئٌ قَدتُ اَشَدُّ طَلَباً وَ لا اَسرَعَ دَرکاً مِن حَسَنَۀٍ مُحدَثَۀٍ لِذَنبٍ قَدیم= من چیزی شدیدتر از ثواب و حسنه ندیدم که به دنبال گناه قدیمی و گذشته باشد و به سرعت بتواند اثر یک گناه را از بین ببرد».
در عبارت «اَشَدُّ طَلَباً»، طلب یعنی دنبال کردن. وقتی یک چیزی را دنبال می کنند میگویند در طلبش هست.
«حسنه ی پنهانی» گناه پنهانی را برطرف می کند
در یک راهکار بسیار زیبا معصوم (علیهالسلام) میفرماید: «مَن عَمِلَ سَیِّئَۀً فِی السِرِ فَلیَعمَل حَسَنَۀً فِی السِّر= هر کس در خفا گناهی انجام دهد و میخواهد اثر این گناه از بین برود، باید کار خیری هم در خفا انجام بدهد». میفرماید حالا که گناهت در خفا بوده، باید خیرت هم در خفا باشد. یک کار خیر مخفیانه انجام بده و حتی هیچ وقت به خودت هم نگو. یعنی خودت هم نفهمی که این کار خیر را انجام دادی تا اخلاص حفظ شود. چطور انتظار داری گناهی که در خفا انجام دادی، خداوند ستارالعیوب باشد و آن گناه را بپوشاند تا هیچ کس متوجه آن گناه نشود. باید ثوابت هم همینطور باشد. ثوابهایی انجام بده که هیچ کس حتی خودت نفهمی. چطور گناهانی که در خفا انجام دادهایم، یادمان میرود . ثواب هم باید فراموش کنیم. «وَ مَن عَمِلَ سَیِّئَۀً فِی العلانیَۀ فَلیَعمَل حَسَنَۀً فِی العلانیَۀ= اگر کسی گناهی را علنی انجام داد، باید یک کار خیر علنی هم انجام بدهد». به شرطی که با اخلاص باشد، نه این که کار خیر علنی اش هم به ریا کشیده شود و خودش یک گناه باشد.
درجات انسان و بی اجر نبودن هیچ عملی تا پاداش 700 برابری
چند برابر شدن حسنات بحث خیلی شیرینی است. چندین آیه هم برایش داریم که من چند آیه را قرائت می کنم در سوره مبارکه نساء آیه 40 می فرماید:«إِنَّ اللَّهَ لا یَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ وَ إِنْ تَكُ حَسَنَةً یُضاعِفْها وَ یُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظِیماً= خداوند هرگز به اندازه ذرهای به کسی ظلم نمیکند و اگر کسی حسنهای بیاورد، (یُضاعِفْها) خداوند آن حسنه را دو چندان میکند(وَ یُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظِیماً) و خداوند از ناحیه خودش اجر عظیمی عطا خواهد کرد».
در سوره مبارکه انعام آیه 160 میفرماید: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلا یُجْزى إِلاَّ مِثْلَها وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ= اگر کسی کار خیری انجام دهد، خداوند ده برابر پاداش میدهد. و هر کس کار بدی انجام بدهد پس جزا داده نمیشود مگر به اندازه همان کار بد». در آیه قبلی فرمود: دو برابر. اما اینجا فرمود: ده برابر پاداش میدهد. یعنی کار بدش یکی حساب میشود. اما کار خوبش ده برابر. خدا اینطور عاشق انسان است و هوای بندگانش را دارد. توجه کنید که خداوند چقدر به خوبی و خیر اهمیت میدهد! آیا انسان نباید با این خدا رفیق شود و عاشق این خدا شود؟ انسان بسیار قساوت قلب و حماقت دارد که اینچنین خدایی را دوست نداشته باشد. با توجه در این آیه ما در مییابیم، انسانهایی که سر از جهنم در میآورند، انسانهای بسیار خطرناک و خبیثی هستند. میفرماید شما وقتی کار خیر انجام دادی، جزای ده برابری میدهم و اگر گناه کردی، جزای یک برابری داری. اما با این وجود برخی سر از جهنم در می آورند.
جملهای از امام زینالعابدین (علیهالسلام) میخوانم که بسیار تکاندهنده است. حضرت میفرماید :«یا سَوأتاه لِمَن غَلَبَت اِهدائُهُ عَشَراتِه= بدا به حال کسی که یکی هایش از دهتایی هایش بالا بزند». منظور چیست؟ یکی هایش یعنی گناهانش و دهتایی هایش یعنی حسنه هایش. با این حساب، کسی که یکی هایش از دهتایی هایش بیشتر باشد، معلوم است که فرد خبیثی است. اگر یک نفر سر از عذاب قبر و جهنم در بیاورد، معلوم است که آدم بدبخت و گرفتار و معصیت کاری بوده، زیرا عذاب گناهانش از دهتایی های خیراتش بالاتر زده است. پس معلوم می شود آدم بی عرضه ای است.
در سوره نمل آیه89 می فرماید: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ یَوْمَئِذٍ آمِنُونَ= هر کس کار خیر انجام بدهد، برای او بهتر است و اینها در روز فزع و وحشت قیامت در امنیت هستند». دیگر مژده از این بالاتر، دیگر اصلاً بحث ثواب را نمیگوید، بلکه میگوید اگر کسی کار خیری انجام دهد، از وحشت قیامت در امان است. این آیه مربوط به کدام انسان ها است؟ انسانهایی که اهل حسنه و احسان و نیکی هستند و به تعبیر قرآن محسن هستند. اگر آدمی واقعاً آدم خوبی شناخته شود، فقط با نگاه در مییابیم که آدم خوبی است. ما همیشه از این فرد خیر دیدهایم و جز خیر، چیز دیگری از او سراغ نداریم. اشتباهات، گناهان و لغزشهایش نسبت به خوبیها و صفا و صمیمیت و مهربانی هایش خیلی کمتر بوده است. آدم خوبی است وقتی خوب شناخته بشود این فرد اهل نجات هست.
این روایت از امام زینالعابدین (علیهالسلام) راجع به همین آیه«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» است که میفرماید:«فَالحَسَنَۀُ الواحِدَه اِذا عَمِلَتها کُتِبَت لَه عَشرٌ= اگر کسی یک ثواب انجام بدهد، برایش ده تا نوشته می شود و اگر گناه از او سر بزند. نه اینکه فقط نیت کرده باشد و واقعاً از او این گناه صادر بشود و «اِذا عَمِلَها کُتِبَت لَهُ واحِدَه= اگر عمل به گناه کند، برایش یک گناه نوشته میشود». «فَنُعوذُ بالله مِمَن یَرتَکِبُ فی یَومٍ واحِد عَشَرَ سَیِّئاتٍ وَ لا تَکونُوا لَهُ حَسَنَۀٌ واحِدَۀٌ فَتَغلِبُ حَسَناتِهِ سَیِّئاتَه= پناه می بریم به خدا از این که انسان در روز ده تا گناه انجام بدهد، اما یک ثواب انجام ندهد. یک کار خیر انجام نداده که لااقل به اندازه آن ده تا گناهش باشد و بر آنها غلبه بکند».
حضرت می فرماید:«اِذا اَحسَنَ المُؤمِنُ عَمَلَهُ ضاعَفَ الله عَمَلَهُ لِکُلِّ حَسَنَۀٍ سَبعَ مِئَۀٍ وَ ذلِکَ قَولُ الله تَبارک وَ تَعالی وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ= موقعی که مؤمن یک کار خوب انجام میدهد، خدا عمل او را چند برابر کرده و برای او هر حسنه را ۷۰۰ برابر میکند. سپس حضرت میفرماید: این قول خداوند تبارک و تعالی است که برای هرکس بخواهد افزایش می دهد.
اینجا دیگر از مسلمان عبور میکند و میفرماید مؤمن. چرا که کار خیر را کافر هم میتواند انجام بدهد. خداوند حتی برای این کار هم ثواب مینویسد. مسلمانی که کار خوب انجام دهد، خداوند هیچگاه اجر کسی را ضایع نمیکند. اگر دشمن خدا هم کار خیری انجام بدهد. خداوند میگوید، بالاخره کار خیر انجام داده و اجر هیچ کس را ضایع نمیکند. اما اگر مؤمنی کار خوبی انجام بدهد، خداوند ۷۰۰ برابر به او پاداش میدهد. این ۷۰۰ برابر به کجا میزند و این عدد از کجا آمده است؟ از قرآن و این آیه آمده که می فرماید:«كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی كُلِّ سُنْبُلَةٍ ماة حبه= مثل دانه ای که از آن ۷ سنبل می روید و در هر سنبل ۱۰۰ دانه می روید». خدا آنجا که کار خیر را به دانه گندم مثال می زند که در نتیجه به ۷۰۰ دانه میرسد، این برای کارِ مؤمن است. پس ببینید خداوند چقدر مؤمن را دوست دارد و او چقدر نزد خداوند عزیز است که اجر کارش با بقیه فرق دارد. پس در واقع این دو برابر، ده برابر، چند برابر تا ۷۰۰ برابر بسته به درجات ایمانی اشخاص است و هر چقدر ایمان بالاتر برود. کار خیر هم چند برابر بیشتر میشود. یعنی تضاعفش خیلی بیشتر بالا می رود. پس این موضوع برای ما یک تشویق است که تا می توانیم اهل کار خیر باشیم و تا می توانیم کار خیر انجام بدهیم. حسابش را هم باید از همدیگر جدا کنیم و یادمان باشد که آدمها را با خیر و شرشان بسنجیم و ببینیم. اگر شری دیدیم، فقط بدی نبینیم. ممکن است یک نفر بدی هم بکند، اما کار خیر هم انجام بدهد.
وقتی دوست داری خدا فقط خوبی هایت را ببیند، تو هم با دیگران همینطور باش
ما باید با دیگران همانطور رفتار کنیم که دوست داریم خداوند با ما رفتار بکند. نباید خودمان را ملاک قضاوت دیگران قرار بدهیم. نباید بگوییم فلانی به من بدی کرد، پس آدم بدی است. این نتیجه گیری عجولانه است. چرا که ممکن است این فرد به رغم اینکه به من بدی کرده، به دیگری بدی نکرده باشد. چطور ما گناه میکنیم و میگوییم خدایا ما گناه و بدی کردیم و یک نفر را اذیت کردیم، حتی مادر و پدرمان و نزدیکترین افرادمان را اذیت کردیم. بالاخره ما با اینها زندگی میکردیم و در زندگی اینها به ما از بقیه نزدیک تر بودند و ما به آنها ظلم کردیم. اما با این وجود، کار خیر هم انجام میدهیم. چطور ما دوست داریم خداوند فقط کار خیرمان را ببیند و بدیهای ما را نبیند. در مورد آدمهای دیگر ما همین طور قضاوت کنیم، یعنی اگر به ما بدی کردند، نباید بگوییم این فرد کافر و فاسق است و از رحمت خدا دور است و حتماً به انتهای جهنم میرود. نه این طور نیست. این بنده خدا به من ظلم کرده و ممکن است ظلمش هم عظیم باشد، ولی به کسان دیگر ممکن است محبت کرده باشد. ما باید خوبی ها را ببینیم.
ظلمی که اثر همه حسنات را بی تاثیر می کند چیست؟.
اگر به والدین، همسر و استاد و امام معصوم (علیهالسلام) ظلم کنیم و آنها از ما راضی نباشند، خداوند هیچ عمل خیر و حسنه ای را از ما قبول نمیکند.
بعضی از انسانها هستند که اگر انسان در حقشان ظلم کند و در حق هر کس دیگری هم خیری انجام بدهد، باز هم در جهنم است. یکی پدر مادر هستند که رابطه آنها یک طرفه است. یعنی اگر پدر مادر راضی نباشند. خداوند هم راضی نمی شود. حتی این فرد، شهید هم بشود، ولی پدر مادرش از او ناراضی باشند. خداوند میفرماید، این شهادت را هم من نمی پذیرم. حتی عبادات و نماز او را نمی پذیرد. فرد دیگری که به همین اندازه مهم است همسر و استاد است. از استاد بالاتر امام معصوم و امام زمان (عج) است که اگر راضی نباشد، اصلاً انسان خیری نمی بیند و هر کاری هم انجام بدهد. خیری از کارهای خوبش نمی بیند.
ارزش «خوش خلقی» بسیار بالاتر از حسنات است
خوش خلقی بالاترین حسنه است. وقتی انسان می خواهد کار خیری انجام بدهد، باید بداند که خُلق خیر، از عمل خیر بالاتر است. اگر انسان گناهی انجام بدهد و توبه نکند، حتماً عذاب و عقاب و جهنم دارد، اما اگر اخلاق بدی داشته باشد و بسیار خطرناکتر است.
ما هم جهنم اعمال داریم و هم جهنم اخلاق. در قیامت جهنم اعمال سبک است. ممکن است ما در جهنم اعمال فقط200، 300 یا 1000 سال توقف داشته باشیم. ولی اگر کسی خُلقش بد باشد، واقعاً معلوم نیست چقدر در جهنم اخلاقش باقی خواهد ماند.
از پیغمبر (صلیاللهعلیهو آله) سؤال کردند که بالاترین حسنات چیست؟ فرمودند: بالاترین حسنات خُلق خوب است. خوش خُلقی یعنی وقتی دیگران با انسان زندگی می کنند، از گزند انسان در امان و آسایش باشند و واقعاً از با ما بودن و همراه بودن با ما لذت ببرند. وقتی که ما خوش خُلق باشیم، دیگران واقعاً ما را دوست داشته و در کنارمان احساس امنیت و آرامش میکنند. تواضع داشتن و فروتن بودن جزء ثوابها و حسنههای خیلی بزرگ است. ببینید حسنه چه دایره وسیعی دارد که اخلاق هم جزء دایره حسنه قرار گرفته است.
صبر بر بلا، رضا به قضای الهی حسنه است
در دعای «وَ الصَبرُ عَلَی البَلیَّۀ= صبر بر بلاها»، آموزش میبینیم که بر بلا باید صبر کنیم. این هم یک حسنه بسیار عالی است. آدم باید بداند که «صبر» بر بلا نیز حسنه است. یعنی انسان هیچ کار خاصی انجام نداده و فقط صبر کرده، ولی خداوند چقدر این خصلت را دوست دارد که برایش حسنه در نظر گرفته است.
«وَ الرِضا بِالقَضا= به قضای الهی راضی باشد». اگر انسان راضی به قضای الهی باشد و اعتراض به تقدیرات الهی نکند، برایش حسنه مینویسند.
«بداخلاقی» بدترین سیئه است
«قالَ اَیُّ سَیِّئَۀٍ اَعظَمُ عِندَالله=گفت کدام سیئهها پیش خدا از هم بدتر است؟» فرمود: بداخلاقی.
بسیار مهم است که آدم بداند در گناهان اخلاقی چه چیزی از همه بدتر است. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: «سُوءُ الخُلق= بد اخلاقی»، و «شُحُ مُطاع= بخلی که بر انسان تسلط پیدا بکند». بخل در عمل، در محبت و کلاً بخل و خساست خیلی خطرناک است. آدمهای بخیل و خسیس، آدمهای خیلی خطرناکی هستند. آدمهای تنگنظر فشار قبر زیادی دارند. امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: شیعیان ما سه صفت ندارند. یعنی امکان ندارد فردی شیعه باشد و این سه خصلت در او باشد، هر چند ممکن است کارهای بد دیگری هم بکند. یکی را فرمود بخل در او نیست. خدا ان شاالله ما را پناه بدهد از سیئات اخلاقی و سیئات عملی.
حسنات/ تنبلی/ خوش خلقی و بد خلقی/ بخل/ ظلم به والدین/ صبر/ پاداش اعمال/ آمرزش گناه/ صدقه/ استغفار
کلیدواژه ها:
آثار استاد