www.montazer.ir
جمعه 31 ژانویه 2025
شناسه مطلب: 5734
زمان انتشار: 5 نوامبر 2016
«جهادی زیستن» دری برای درمان غم و غصه ها

راه های مبارزه با غم، جلسه (67)؛ 95/7/17

«جهادی زیستن» دری برای درمان غم و غصه ها

«جهادکردن» از راه های درمان غم بوده و علاوه بر این که زمینه شادی و آرامش مؤمن را فراهم می کند، سبب می شود تا غم و اندوه حاصل از دلبستگی های دنیا نیز، برطرف شود.

از نظر قرآن، انسان­ها 6 گروه هستند:

۱-گروهی معادل سنگ هستند. ۲-گروهی از سنگ پست­ ترند. ۳- برخی معادل حیوان ­اند. ۴-برخی پائین­ تر از حیوان ­اند. ۵-شیاطین هستند. (شیاطین الانس) یعنی افرادی (پدر و مادر، استاد، فرزند، دوست و...) که با مدیریت ولایی ­شان عامل غفلت و انحراف دیگران از هدف خلقت و نظام ابدی­ انسان ها می­ شوند. ۶- مومنان.

قرآن فقط یک دسته را به عنوان انسان می­ پذیرد و برای این که همه بدانند که فقط این گروه انسان هستند، قسم یاد می ­کند:

«وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ* إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ »

در این سوره انسان به معنای حقیقی رادارای 4 شرط می داند: «۱-ایمان به زندگی ابدی.۲-عمل صالح. ۳-توصیه به حق و توصیه به صبر کردن».

معشوق اصلی ما و آن کسی که لایق دل ماست، "الله تبارک و تعالی" است که در کلمه شهادت «اشهد ان الله لا اله الا الله» ظهور پیدا کرده است.

همه ما فرزند یک حقیقت هستیم و جنس­مان یکی است. این فاصله های زمینی، همه مربوط به بخش حیوانی ما هستند و هیچ کدام اعتبار حقیقی ندارند. دارائی های زمینی برای کسی تعیین قیمت و شخصیت نمی کند. یعنی اگر کسی با دارائی­ های چهار بخش پائینی (جمادی، گیاهی، حیوانی و انسانی) احساس شرافت و بزرگی کند، این نشان دهنده آن است که قیمت حقیقی اش را نمی ­داند و با معیارهای توهمی زندگی می­ کند.

مؤمن اهل «توصیه به حق» است. یعنی دیگران را دوست دارد و با آنها طبق قاعده «هو انت» رفتار می­ کند. یعنی دیگرن را غریبه نمی ­داند. چون آن روح و نفخه ­ای که از محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله) دروجود خود دارد، در دیگران نیز می بیند. پس مؤمن حق­گراست و اهل توصیه به حق و توصیه به صبر است. یعنی او آدم شاد و آرام و قدرتمندی است که به دیگران انرژی­ مثبت می­ دهد و در مقابل حوادث، قدرت و آرامش را به دیگران هدیه می­ کند. بنابراین، بزرگترین افتخار مؤمن این است که الله ربّ اوست. از این رو، با چنین روحیه ای توصیه به حق و توصیه به صبر می­ کند.

سیستم دفاعی روح­تان را با جهاد تقویت کنید

همان طور که وقتی کسی سیستم ایمنی بدنش از کار بیفتد، انواع سموم و بیماری ها به او حمله می کنند و کاری از او برنمی آید، وقتی که سیستم ایمنی و دفاعی روح ضعیف شد و یا از کار افتاد، انواع بیماری های روحی به او حمله می کنند. حالا چه کنیم که سیستم دفاعی و ایمنی روح ما تقویت شود؟

کسی که روحیه جهاد ندارد، مثل آدمی است که سیستم دفاعی در بدن ندارد. افرادی که مبتلا به سرطان هستند، سیستم دفاعی بدنشان ضعیف شده یا از بین می ­رود.

آدمی که ادعا می ­کند: «من عاشق خدا و اهل بیت (علیهم السلام) هستم»؛ اما روحیه جهاد ندارد، این به آن معنی است که سیستم دفاعی ندارد تا بتواند از من اصلی ­اش دفاع کند. به همین دلیل است که بخش های پایینی وجودش، معشوق ­های او می شوند و بر او غلبه کرده و او را از دایره انسانیت خارج می­ کنند. پس اگر روح جهادی ندارید، یقیناً سیستم دفاعی روح­تان آسیب پذیر شده است.

نتیجه ی سبک زندگی اسلامی بهشت است. وقتی به بهشت رفتی نامه اى از جانب خدا به تو تقدیم مى شود و در آن نامه چنین آمده است: «من الْحَیِّ القیوم الَّذِی لا یَمُوتُ الی الْحَیِّ القیوم الَّذِی لا یَمُوتُ أما بعد فإنی أقول للشیء كُن فَیَكُون وَ قَد جَعَلتُك تقولُ لِلشیء كُن فَیَكُون...= از زنده پایداری که هرگز نمی­ میرد، به زنده ی پایداری که هرگز نمی ­میرد. بنده من! سلام من بر تو باد. من به چیزى كه گویم باش، پس مى ­شود، تو را همچنان قرار دادم که به هر چیزى كه گویى باش، پس مى ­شود». یعنی انسان ظرفیت خداگونه شدن دارد و در بهشت می­ تواند هر چیزی را خلق کند. این مقام، مقامی است که انسان در آن به آرامش رسیده است.

دین با چنین رویکردی که هم سعادت و سلامت دنیای انسان را تضمین  می­ کند و هم سعادت و سلامت آخرت را، دشمنانی دارد که برایش مزاحمت ایجاد می­ کنند و اصطلاحاً به آنها «طاغوت» گفته می ­شود و مؤمن اهل سازش با دشمنان دین نیست. پس اگر کسی عاشق خدا، اهل بیت و دین است، حتما با دشمنان دین نیز، جهاد و مبارزه می­ کند. به خاطر همین، اسلام اساساً انسان را با سه شاخصه اصلی می­ شناسد که بدون آنها از مقام انسانیت خارج است. این سه شاخص، همان سه معشوق اصلی انسان هستند:«خدا، اهل بیت (علیهم السلام) و جهاد». موانعی که به عنوان ۸ معشوق بر سر راه جهاد وجود دارد، در سوره توبه آیه 24 معرفی شده است:

«قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِیرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ= بگو اگر پدرانتان و پسرانتان و برادرانتان و همسرانتان و خاندانتان و اموالى كه به دست آورده‏اید و تجارتى كه از كسادش مى‏ترسید، و خانه‏ هایى كه خوش دارید، در نزد شما از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش عزیزتر هستند، منتظر باشید تا خداوند فرمانش را به میان آورد، و خداوند نافرمانان را هدایت نمى‏ كند».

در این آیه هشت معشوق­ جمادی و حیوانی (پدران و مادران، پسران و دختران، داداش و خواهر، همسرانتان، عشیره و قوم، اموال و شغل و تجارت و خانه) را ذکر می ­کند که اگر آن­ها عزیزتر و محبوب تر از سه معشوق اصلی­ مان یعنی الله، اهل­بیت و جهاد باشند، فاسق هستید. پس قیمت هر انسانی را می­ توان از معشوق هایش به دست آورد.

جهاد یعنی دفاع از عشق

جهاد یعنی  بتوانی از معشوق های حقیقی­ ات دفاع کنی. کسی که نسبت به الله و اهل بیت (علیهم السلام) بی ­غیرت باشد و روحیه جهادی نداشته باشد، او حتماً در عشقش دروغ می­ گوید.

لذا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «مَنْ مـاتَ و لَمْ یُحَدِّثْ بِهِ نَفْسَهُ مـاتَ عَلى شُعْبَة مِنْ النِّفاقِ= هر کس بمیرد و آرزوی جهاد در دلش نداشته باشد، بر شعبه ­ای از نفاق می ­میرد».

اهل بیت و امامان معصوم (علیهم ­السلام) صرفاً شخصیت­ های تاریخی نیستند که بگوئیم فقط در 1400 سال پیش بودند، بلکه حقیقت جاودانه­ ای هستند که تاکنون و بعد از ما در روح ها جریان دارند.

وقتی در زیارت عاشورا با امام حسین (علیه السلام) حرف می زنیم، «ثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ» یعنی اگر می خواهیم منتقم امام حسین باشیم راست بگوئیم.

عزادار حقیقی یعنی کسی که در برطرف کردن موانع ظهور امام زمان (علیه ­السلام) نقش داشته باشد. عزادار حقیقی یعنی کسی که اگر یک ساعت برای امام حسین (علیه ­السلام) گریه می­ کند، ده ساعت برای امام زمانش تلاش می‌کند. پس روح جهادی، رکن شخصیت یک انسان است که اگر کسی نداشته باشد، مثل کسی است که سیستم دفاعی ندارد و به قول نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) بر شعبه ­ای از نقاق می ­میرد.

جهاد از نظر اسلام، دارای اقسامی است که عبارتند از:

جهاد دفاعی یعنی به شکل جبهه­ ای و جنگی است که باعث از دست رفتن دست و پا و شهادت می­ شود.

گاهی جهاد، اقتصادی است که انسان از مالش می ­بخشد. یعنی همان­طورکه دوست داریم برای همسر، فرزند و خانواده ­مان هزینه کنیم، بخش مهمی از اموال­مان را با عشق و بی ­منت در اختیار امام زمان (علیه ­السلام) و برای او هزینه کنیم.

 گاهی جهاد در بُعد اجتماعی، سیاسی و علمی است. زندگی جهادی یعنی این که انسان در تمام عرصه­ ها از بخش‌های (جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی) بگذرد و در راه معشوق حقیقی، یعنی خانواده آسمانی و امام زمانش هزینه کند و برای آنها فدا شود. در غیر این صورت او عزادار حقیقی نیست.

جهاد، کوتاه­ترین راه درمان غم است

برای درمان غم و اندوه، اسباب مختلفی وجود دارد که در احادیث به آن اشاره شده که یکی از مهم‌ترین آن‌ها، «جهاد» است.

در حدیثی از نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) آمده است: «جَاهَدُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ فإنَّ الجِهادَ فِی سَبِیلِ اللّهِ تبارک و تعالی بابٌ مِن أبوابِ الجَنَّةِ یُنجِی اللَّهُ تبارک و تعالی بِهِ مِن الْهَمَّ وَالْغَمَّ= در راه خدا جهاد کنید. چون جهاد در راه خدای تبارک و تعالی دری از درهای بهشت است که خداوند به وسیله آن همّ و غم­ شما را برطرف می‌کند».

مردم کشورمان از طاغوت ­ها نجات یافته و عزت و شرافت پیدا کرده اند. درحالی که قبل از انقلاب، بدبخت ترین ملت روی زمین بودیم. اما الان عزت داریم و همه این آثار مثبت به برکت داشتن روح جهاد است. مضاف بر این که جهاد از نظر شخصیتی، غم ­زداست، یعنی تمام غم و غصه ­ها و تنگ نظری ­های مربوط به وابستگی چهار بخش پایینی وجود انسان را برطرف می کند. به محض این که انسان ازوابستگی آن­ها بگذرد، شاد می­ شود و دیگر غصه­ ای ندارد. بنابراین، جهاد، یکی از کوتاه­ترین راه­ های دست­یابی به خداوند و اهل بیت است. زیرا روحیه جهادی از آن جهت که باعث انقطاع در انسان می شود، به شادی و آرامش ختم می­ شود.

زندگی جهادی یعنی فداکاری و جان نثاری چهار بخش (جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی) برای بخش اصلی و جاودانه ما که همان بخش فوق عقلی ماست.

«جهادی زیستن» یعنی هدیه شدن به خدا. همان­طور که امام حسین (علیه ­السلام) و اهل بیت­ شان در عاشورا از بخش‌های پائین شان یعنی جان، مال، فرزند و... گذشتند و همه را به خدا هدیه کردند و هر چه این هدیه ­ها بیشتر می ­شد، شادی شان نیز بیشتر می­ شد.

وقتی انسان به کسی هدیه می ­دهد، خوشحال می­ شود. در روایت نیز از جهاد، تعبیر به تفریح شده است. چون صحنه‌ای برای آدمی ایجاد می ­کند که قرار است معشوقت (الله و خانواده آسمانی) را ملاقات کنی و چیزی را به آن­ها هدیه بدهی. إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ= به راستی که خدا از مومنین جان و مالشان را می خرد تا به آنان بهشت را عطا کند». (توبه ۱۱۱).

حضرت امیر علی (علیه ­السلام) می­فرمایند: «انَّ الْجِهادَ بابٌ مِنْ ابْوابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخاصَّةِ اوْلِیائِهِ؛ جهاد درى است از درهاى بهشت است كه خداوند به روى دوستان نزدیك خویش گشوده است». پس جهاد برای مؤمن یک فرصت است نه تهدید. آن هم فرصت عاشقی.

جهادگر انتخاب شده ی خود خداوند است. یعنی او شرافت انسانی ویژه ­ای داشته که خداوند او را انتخاب کرده است و این افتخار بزرگی است که بی­ نیاز مطلق از انسان هدیه‌ای را بخرد. بنابراین، مؤمن جهادگر در دلش طالب شهادت از خداست. زیرا شهید یعنی گذشتن از همه چیز و فدا کردن تمام دنیا برای خدا. امّا شرطش این است که این اتفاق، اول در دل بیفتد. یعنی وابستگی در دل قطع شود. اگر این مسئله در دل اتفاق بیفتد، حتی اگر در رختخواب هم بمیریم شهید محسوب می‌شویم.

اگر بخواهیم خدا ما را قبول کند، باید ذکر «یاقابل» را 133 مرتبه بگوئیم.

فیلم

1 - «جهادی زیستن» دری برای درمان غم و غصه ها

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed