مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
هرگاه انسان به خداوند اعتماد کرد و به وظیفهاش عمل کرد و نسبت به دستورات خداوند تعبد داشت، خداوند راههای بسته را به روی او خواهد گشود.
گاهی اسباب و علل مادی برای انسان فراهم نیست و خداوند این اثر را در اسباب و عللی، غیر از مجرای طبیعی آن به انسان میدهد. ولی گاهی انسان برای رسیدین به علم یا معرفت، کارهای زیادی انجام میدهد، اما همیشه اینطور نیست که برای رسیدن به علم و معرفت باید کار خاصی را انجام داد یا آنها را ترک کرد.
داستان مقام معظم رهبری را دربارهی خدمت به پدرشان شنیدهاید؛ ایشان بین درس و علم و معشوش که قم بود و خدمت به پدر، خدمت به پدر را انتخاب میکند. مقام معظم رهبری در این باره میفرمایند: کسی به من گفت: چیزی که در قم میخواهی به آن برسی، در خدمت پدر هم به تو میدهند، و همین طور هم شد. معنای توکل همین است. یعنی انسان وقتی به خدا اعتماد کرد، به یقین هم میرسد. یعنی حالا که وظیفه ام، خدمت به پدر است، درس و علم و چیزهایی را که به آن دل بستگی دارم، باید رها کنم.
هر چیزی که مانع خواستهی خداوند بشود، خواه عرفان باشد و یا معنویت، و یا طلبه شدن باشد و یا جبهه رفتن، می شود نفس. بنابراین، نباید به اسباب و علل تکیه کرد و رسیدن به خواسته را منحصر به شی یا چیز خاصی قرار داد. اسباب و علل همه جا هست. این گونه نیست که خداوند تبارک و تعالی انسان را معطل بگذارد، و تنها کافی است انسان به خداوند توکل کند و وظیفهاش را انجام دهد. مانند بسیجیان و رزمندگان جبهههای جهاد که به قول امام (ره)، راه صدساله را یک شبه طی کردند. فرمان امام (ره) برای آنان حجت بود و کاری نداشتند که در این راه، مین و سیم خاردار و کشته شدن وجود دارد، و هدف آنها تنها اجرای فرمان امام (ره) بود.
هر کس نسبت به دستورات خدا تعبد داشته باشد و طبق میل و سلیقهی خود در امر خدا اجتهاد نکند و به خداوند اعتماد کرده و طبق دستور او عمل کند، راه به روی او باز خواهد شد. در غیر این صورت، حتی اگر نفس معصوم (علیه السلام) هم به او برسد، روحش زنده نمیشود.
با اعتماد به خداوند، در قلب انسان شهامت به وجود میآید
وقتی انسان بداند که جز خداوند کسی توان سود رساندن یا زیان رساندن به او را ندارد، در قلب او شهامت به وجود میآید و در برابر سختیها و هجوم ها تاب آورده و ازغیر خدا نه باکی دارد و نه انتظاری.
حضرت فرمود: از جبرائیل پرسیدم «توکل برخدا چیست؟» پاسخ داد: «این که بدانی آفریدگان را، توان سود و زیان رسانی و اعطاء و بازداشتن نیست».
این سخن در قلب انسان شهامت به وجود میآورد. چون می فهمد که کسی نمیتواند ضربهای به او بزند. چنان که میبینید از زمان پیروزی انقلاب، تمام اسباب و علل مادی دنیا علیه جمهوری اسلامی کار میکنند، جنگ، اختلاف، تشنج، ترور، هجمه های مطبوعاتی، فرهنگی، فتنه و ... ، با این حال میبینیم که شیعه روز به روز از نظر مادی و معنوی قویتر شده است.
اگر صفحات تاریخ را با بصیرت بنگریم، نمونههای مشابه فراوانی خواهیم دید. مثل صحنهی کربلا که امام حسین (علیه السلام)، با اندک یارانش به خدا توکل کرد و انجام وظیفه نمود و یا حضرت زینب (سلام الله علیها) که در صحنهی شام و در آن غربت فرمود: به خدا قسم نمیتوانید نام ما را محو کنید. اکنون بعد از قرنها میبینیم که قبر ایشان زیارتگاه شیعه و سنی است. این ها نتیجهی توکل به خداست.
نمونهی دیگر مادر حضرت موسی (علیه السلام) است که با اعتماد بر خداوند، فرزند خویش را در آب رها میکند و خداوند فرزند او را در دامان دشمنش بزرگ می کند و کاری میکند که این مادر به کاخ فرعون میرود و خود، فرزندش را شیر داده و بزرگ میکند.
هر گاه انسان به این درجه از آگاهی برسد که بداند کسی توان سود و زیان رساندن به او را ندارد و بفهمد که «لا قوه الابالله= هیچ کس نیرویی ندارد، جز به خدا»، و از غیر خدا، قطع امید کند، و بگوید:«لا موثر فی الوجود الا الله= هیچ موثری در عالم وجود نیست جز الله »، آنگاه جز برای خدا کار نمیکند و جز به او امیدوار نیست و جز از او نمیترسد و جز از او توقع و انتظاری ندارد. این معنای توکل است. اما اگر انسان بر خدا توکل نکند و چشم به اسباب و علل داشته باشد، ممکن است اسباب و علل نتیجه ی عکس بدهد و آنچه را که گمان میکند خیر او در آن است، موجب شر شود و یا بالعکس.
کلیدواژه ها:
آثار استاد