مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
برکت یعنی رشد و ماندگاری که به مصلحت شخص است. مالی که در جهت برطرف کردن موانع ظهور امام زمان علیه السلام خرج نمی شود، بی برکت است.
برکت، رشد و ماندگاری یک خیر است. گفتیم انسان 5 شأن دارد:«جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی و فوق عقلی». به فراخور این تقسیم بندی ما ۵ نوع برکت داریم. یعنی «برکت مادی، برکت گیاهی، برکت حیوانی، برکت علمی و برکت معنوی».
ما باید به دنبال این باشیم که مال مان برکت داشته باشد. گاهی یک معلم درآمد زیادی ندارد؛ ولی مالش خیلی برکت دارد. پس رشد و برکت اقتصادی باید خیر باشد. یعنی به نفع شخص باشد.
اینکه گفته می شود فلانی مالش برکت پیدا کرده است، یعنی از جایی که فکر نمی کند، خدا روزی های فراوان به او می دهد. به شرط اینکه مال با برکت باشد. گاهی شخص ثروتمند است، ولی همین ثروت، باعث نابودی او می شود. همینطور سایر بخشها.
در بحث مهارتهای زندگی گفته شده که دو گروه هر چقدر سطح ثروت و تحصیلات شان بالا میرود، سطح آرامش شان کمتر میشود، یعنی نسبت عکس پیدا می کنند، همانند ثروتمندان و تحصیلکردههایی که آسایش در آنها موجب دوری از خدا و دین شده است.
پس برکت یعنی رشد و ماندگاری که به مصلحت شخص است. یعنی رشد و ماندگار که به نفع مردم و دین خدا و به درد امام زمان علیه السلام بخورد. در این رشد در بخش های «جمادی یا گیاهی یا حیوانی یا عقلی» خدا راضی است. اما وقتی مالت مؤثر در برطرف کردن موانع ظهور نباشد، آن مال برکتی پیدا نمی کند. اگر ارتباط با خدا و خانواده آسمانی ات کمتر شود، بی برکتی است. آتش میشود به جان انسان و عذاب و شکنجه است. در نتیجه، شخص رشد انسانی ندارد.
برکت یعنی مبارک بودن. برکت از اسماء الهی است. پس از خدا بخواهیم در فعالیتهای جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلیمان مبارک باشیم.
در ادامه میخواهیم راجع به منشأ برکت صحبت کنیم.
«الله»، منشأ برکات و خیرات عالم است
منشأ خیر و برکات، خداوند تبارکوتعالی است. قرآن میفرماید: «قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِی الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِیَدِكَ الْخَیْرُ= بگو (ای پیغمبر): بار خدایا! ای پادشاه ملک هستی، تو هر که را خواهی ملک و سلطنت بخشی و از هر که خواهی ملک و سلطنت بازگیری، و هر که را خواهی عزت دهی و هر که را خواهی خوار گردانی، هر خیر و نیکویی به دست توست».
مُلک، یعنی فرمانروایی، یعنی عزت، یعنی مالکیت، یعنی شخصیت. در روایت، عالم دنیا را عالم مُلک می گویند. علت اینکه به فرشته ها ملائکه یا مَلَک گفته می شود، این است که آنها فرمانروایی می کنند.
برکت داشتن، یعنی روان کردن. مثل مادری که هر چقدر به بچه اش شیر می دهد، این شیر می آید. یکی از عوامل خیر و برکت، صله ارحام است. برکت یعنی خارج از الله و غیب، اگر دنبال آثار برکت بگردی، پیدا نمی کنی. شاید افزایش پیدا کند، ولی برکت ندارد و عذاب می شود. «بیدک الخیر= خیر دست خداست». یعنی خدایا من به خاطر اینکه جلب نعمتی کنم، قوانین تو را زیرپا نمی گذارم.
در ادامه بحث به چند دعا از معصومین اشاره می کنیم:
نبی اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «یا قاضِیَ الحاجاتِ یا راحِمَ العَبَراتِ یا مُنجِحَ الطَّلِباتِ یا مُنزِلَ البَرَكاتِ= اى برآورنده نیازها؛ اى رحم كننده بر اشك ها؛ اى برآورنده خواسته ها؛ اى فرو فرستنده بركت ها».
خدا برآورنده کننده حاجات است. بعد از نماز بنشینید دعا کنید و استعانت داشته باشید. چون اگر کسی استعانت نداشته باشد، رشدی ندارد. دعا یعنی من با کانون غیب ارتباط داشته باشم. «یا مُنزِلَ البَرَكاتِ»، یعنی برکات از طرف خدا نازل می شود. چون او منشأ برکات است. اگر از خدا بخواهیم حتما می فرستد.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام در دعای سجده میفرمود: «یا مُنشِئَ البَرَكَةِ مِن مَواضِعِها و یَا مُرْسِلَ اَلرَّحْمَةِ مِنْ مَعَادِنِهَا= اى پدید آرنده برکت از موضع هاى آن و اى فرستنده رحمت از معادن رحمت».
امام رضا علیه السلام فرمودند: به برادران مومنت این دعا را یاد بده که دوای هر درد و رنجی است: «أُعِیذُ نَفْسِی بِرَبِّ الْأَرْضِ وَ رَبِّ السَّمَاءِ، أُعِیذُ نَفْسِی بِالَّذِی لَا یَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ دَاءٌ، أُعِیذُ نَفْسِی بِاللَّهِ الَّذِی اسْمُهُ بَرَكَةٌ وَ شِفَاءٌ= پناه می دهم خودم را به رب زمین و رب آسمان. خودم را پناه میدهم به کسی که با اسمش هیچکس نمیتواند به من ضرر بزند و پناه میبردم به خدایی که اسمش برکت و شفاست».
هنر یک آدم برای جذب خیر، این است که زمانی که برکت در مالش آمده و هیچ مشکلی ندارد، دعا کند و احساس بیآبرویی و خطر در محضر خدا کند. باید در این مواقع ترسید و دعا کرد. مثل کسی باشیم که همهچیزش را از دستداده و می گوید: «لا املک لنفسی نفعا ولا ضراً ولاموتا ولا حیوه ولا نشورا= مالک نیستم برای خودم نفع و ضرر و و مردن و حیاتی و برانگیخته شدنی را».
پیامبر صلی الله علیه و آله همه چیز داشت. ولی مثل گرفتارترین آدمها دعا میکرد. چون وقتی انسان به خودش شناخت پیدا کند، میفهمد که هیچچیز در این عالم برای او نیست.
«الحمدلله» یعنی هیچچیز مال من نیست و همهچیز از خداست و برای اوست. الحمدلله باعث میشود انسان با داراییهایش مغرور نشود. اگر فکر کردی مال خودت است، سقوط میکنی.
پس وقتی فهمیدیم که منشأ خیر خداست، نتیجه این میشود که من برای اینکه خیر و برکت داشته باشم، باید با آن کانون ارتباط بگیرم.
در جلسه آینده در مورد این صحبت خواهم کرد که چه چیزهایی باعث برکت در زندگی میشود. یعنی عوامل و اسباب برکت چیست؟
قا/219
رزق/ خیر و برکت
کلیدواژه ها:
آثار استاد