www.montazer.ir
جمعه 11 ژولیه 2025
شناسه مطلب: 3369
زمان انتشار: 13 اوت 2015
خدای من و خدای تو

خدای من و خدای تو

یک روز علامه جعفری سوار تاکسی شده بودند در مسیر راه نفس عمیقی میکشه و از ته دل میگه: ای خدای من! راننده تاکسی با اعتراض میگه یه جوری میگی ای خدای من که انگار فقط خدای شماست!! ایشان در جواب فورا دو بیت از سعدی می خواند: چنان لطف او شامل هرتن است / که هر بنده گوید خدای من است چنان کار هرکس به هم ساخته / کــــه گویا به غیری نپرداخته

، ، ،

Top
شناسه مطلب: 3299
زمان انتشار: 9 اوت 2015
ثواب هایی از ثواب الاعمال

ثواب هایی از ثواب الاعمال

ثواب ترک کامیابی آماده برای رسیدن به ثواب موعد امام صادق علیه السـلام از پـدرانش علیهم السـلام از امیر المومنین علیه السـلام نقل می‌نمایـد که رسول خدا صـلی الله علیه وآله فرمودند: خوشا به حال کسی که کامیابی آماده ای را بخاطر ثوابی که وعده داده‌اند و آن را ندیده، ترک نماید.   ثواب دوست داشتن یکدیگر در راه خدای عزوجل، عمران مساجد و استغفار در سحر امام صادق علیه‌السلام از پدرانش علیه‌السلام نقل می‌نماید که فرمود: براستی که خدای عزوجل هنگامی که بخواهد عذابی را بر زمینیان فرود آورد، می‌فرماید: اگر نبودند کسانی که بخاطر من یکدیگر را دوست می‌دارند، مساجدم را آباد می‌نماید و در سحر‌ها استغفار می‌نمایند، حتماً عذابم را بر آن‌ها نازل می‌نمودم.   ثواب کسی که نگاه او پند، سکوت او اندیشه و سخنش ذکر باشد، بر گناهش بگرید و مردم از شر او در امان باشند امام باقرعلیه السلام نقل می‌نمایند که امیر المومنین علیه السلام فرمودند: تمام خیر در سه چیز جمع شده است: نگاه، سکوت و سخن. هر نگاهی که پندی در آن نباشد، فراموشی است. هر سکوتی که اندیشه در آن نباشد، غفلت است. هر سخنی که ذکری در آن نباشد، بیهوده است. خوشا بحال کسی که نگاه او پند، سکوت او اندیشه و سخن او ذکر بوده، بر گناهش گریسته و مردم از شرش در امان باشند.   ثواب خاموشی و پیاده رفتن به خانه‌ی خدای عزوجل 1 ـ ... امام صادق علیه‌السلام فرمودند: خداوند با چیزی عبادت نشده است که مانند خاموشی و پیاده رفتن به خانه خدا باشد. 2 ـ ... علی‌بن‌مهزیار از معصوم علیه‌السلام روایت نموده است که فرمود: زمانی برای مردم می‌آید که عافیت در آن ده جز است: نه جزء آن در کناره گیری از مردم و یک جزء آن در خاموشی است. 3 ـ ... امام صادق علیه‌السلام فرمودند: مرد مسلمان تا زمانی که ساکت است، پیوسته نیکوکار نوشته می‌شود. و هنگامی که سخن گفت، یا نیکوکار یا بدکار نوشته می‌شود.   ثواب وصله زدن کفش و یقه و حمل کالای خود امام صادق علیه السلام فرمودند: کسی که یقه و کفشش را وصله زند و کالایش را حمل کند، از تکبر رهایی یافته است.   ثواب راستگویی عبدالله‌بن‌عجلان می‌گوید: شنیدم که امام صادق علیه‌السلام فرمودند: هنگامی که بنده راست بگوید، اولین کسی که او را تصدیق می‌کند، خداوند است و خودش نیز خواهد دانست که راستگوست. و هنگامی که دروغ بگوید، اولین کسی که او را تکذیب می‌کند، خداوند است و خودش نیز خواهد دانست که دروغگوست.   ثواب هدف بودن آخرت، اصلاح باطن و اصلاح بین خود و خدای عزوجل امام صادق علیه السـلام از پدرانش علیهم السـلام نقل می‌نمایند که امیرالمومنین فرمودند: روش فقیهان و دانشمندان این بود که زمانی که برای یکدیگر نامه می‌نوشتند و به سه چیزسفارش می‌کردنـد که چهارمی‌ نداشت: کسی که هدف او آخرت باشد، خداوند نیازهای دنیایش را برآورده می‌نماید؛ کسی که باطنش را اصلاح نماید، خداوند ظاهرش را اصلاح می‌نماید؛ و کسی که بین خود و خدا را اصلاح نماید، خداوند بین او و مردم را اصلاح خواهد نمود.   ثواب دشمنی با نفس نه با مردم رسول خدا صلی الله و علیه و آله فرمودند: کسی که با نفسش دشمنی کند، نه با مردم، خداوند او را از وحشت روز قیامت ایمن می‌گرداند.   ثواب خوبی کردن رسول خدا صـلی الله علیه وآله فرمودند: اهل نیکی در دنیا در آخرت نیز اهل نیکی هستند. عرض شد چگونه ای رسول خـدا! فرمودنـد: با احسان خداوند آمرزیده می‌شوند. آن‌گاه کارهای نیکشان را به مردم می‌دهند و مردم نیز با کارهای نیک آن‌ها به بهشت می‌روند و بدین ترتیب، هم در دنیا و هم در آخرت اهل نیکی خواهند بود.   ثواب میل به آنچه نزد خداوند عزوجل است مردی بـه پیـامبر صـلی الله علیـه وآله عرضه داشت چیزی به من بیـاموز که بـا انجـام آن خداونـد در آسـمان و مردم در زمین مرا دوست بدارند. آن حضرت صلی الله علیه وآله به او فرمودند: به آنچه نزد خداست، میل داشته باش تا خدا تو را دوست داشته باشد و به آنچه مردم دارند. بی‌میل باش تا مردم نیز تو را دوست داشته باشند.   ثواب حفظ زبان امام رضا علیه‌السلام از پدرش علیه‌السلام نقل می‌نمایند که امام صادق علیه‌السلام فرمودند: نجات مومن با حفظ زبانش است. امیرالمومنین علیه‌السلام نیز فرمودند: کسی که زبانش را حفظ کند، خداوند عیبش را می‌پوشاند.   ثواب پنهان کردن فقر امام صادق علیه السـلام نقل می‌نماینـد که رسول خـدا صـلی الله علیه وآله فرمودنـد: ای علی! خداونـد فقر را امانتی نزد خلقش قرار داده است. کسی که آن را پنهان نماید، مانند روزه‌دار شب زنده‌دار خواهد بود و کسی که آن را به کسی بگوید که می‌تواند نیازش را برآورد، ولی نیازش را برآورده نکند، محققاً که او را کشته است. بدان که او را با شمشیر یا نیزه نکشته بلکه با زخمی که بر دلش وارد کرده او را کشته است. 

، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 2801
زمان انتشار: 23 ژوئن 2015
| |
چشم انتظار

چشم انتظار

رایحه ظهور موعود دل شیفتگان را بی تاب کرده است. آقا جانم چشم انتظار ظهورت هستیم.

فیلم

1 - چشم انتظار

کلیدواژه ها: ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 2692
زمان انتشار: 7 نوامبر 2019
| |
وقت گذاشتن و عهد با امام زمان ع ؛ عهد با خداست

وقت گذاشتن و عهد با امام زمان ع ؛ عهد با خداست

استاد شجاعی می گوید: معصوم علیه السلام، تجلی تمام نمای خداوند در زمین است و پذیرش ولایت معصوم و وقت گذاشتن برای او که از جانب خداوند به مقام امامت رسیده، در حقیقت وقت گذاشتن و میثاق با خدا و عهدی الهی است.

حالا این سؤال را از خودمان می‌پرسیم که از این پس، چقدر حاضریم برای امام زمانمان وقت گذاشته و او را یاری کنیم؟ یا برای وفاداری به چنین عهدی چقدر تلاش خواهیم کرد؟ نوع حیات ابدی ما، بستگی به حضور امام زمان در درون‌مان دارد. این که امام زمان در زندگی و در تصمیم‌گیری هایمان چقدر تأثیر گذار بوده است؟ هر چه رفاقت‌مان با او بیشتر باشد و خودمان را نسبت به رعایت این عهد مسئول تر بدانیم، در دنیا و آخرت شادتر زندگی خواهیم کرد. وقت گذاشتن برای امام زمان، مستحب نیست؛ بلکه اوجب واجبات است. هیچ یک از مشغله های ما برای عدم توجه به امام زمان پذیرفته نیست، چرا که خداوند بر این عهد الهی بسیار تأکید نموده است. اگر کسی در قیامت بتواند از گذر وفاداری به این عهد، جان سالم به در برد، احتمال نجاتش بسیار است. در روایات بسیاری آمده که اگر کسی امام زمانش را نشناسد و از دنیا برود، در حالت کفر مرده است و این روایت مشهور است که می فرماید: «من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتة جاهلیة= هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است». همه ما نسبت به پدر و مادر، اطرافیان و هموطنان‌مان قیودی داریم که خود را ملزم به رعایت آنها می دانیم. اما آیا حتی برای یکبار امام زمانمان را جزء قیودی که خدا از ما اخذ کرده به شمار آورده ایم؟ آیا رعایت حق ولایتش برای لحظه ای از ذهنمان گذشته است؟ «ان العهد کان عنه مسئولا= از عهد الهی سوال می‌کنند». در قرآن و روایات، «امامت» عهدی الهی شمرده شده است و انسانها نمی‌توانند از آن بی توجه عبور کنند. بی‌اعتنایی به تنهایی، آوارگی و غربت امام زمان، یقینا ما را در پیشگاه خدا مسئول و مورد بازخواست و در نهایت به عذاب اخروی دچار خواهد نمود. امام باقر (ع) می فرماید: در آیه «امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف سوء» مضطر، وجود مقدّس امام زمان است. ......یادمان باشد که مرگ در چند قدمی ماست و مهدی تنهاتر و غریبتر از همیشه در انتظار یاری ما... باید ببینیم که دست کدام یک از ما محکمتر و استوارتر، دستان پسر فاطمه را خواهد فشرد؟ این تمام سعادت دنیا و ابدیت ما است. اگر نفسهای مهدی در رگ های زندگی ما به جریان افتاده و روحی آسمانی در کالبد تاریک خانه هایمان دمیده شود، زندگی ما شیرین ترین سبک زندگی خواهد شد. بارالها دستان بی رمق و آلوده ما را به دستان عرشی آخرین باقیمانده ات در زمین برسان و ما را آماده یاری او و وفادار به عهدمان بگردان.  برگرفته از سلسله مباحث خانواده آسمانی استاد محمد شجاعی و در پایان زبان حال یکی از شیفتگان اهل بیت ع برای ظهور فرزند فاطمه سلام الله علیها موعود ای زلیخا! تو چه حالی داشتی یوسفت را دور می پنداشتی او چنان خود را به تو نزدیک کرد آن چنان قلب تو را تسخیر کرد پرده از عشقش به روی تو گشود او تو را معطوف آن هستی نمود تو ز یوسف عشق اصلی یافتی حق تعالی، رب او بشناختی رب یوسف، رب یعقوب نبی جمله عالم را، کند او سروری ای زلیخا! یوسفی آید همی زخممان را مرهمی باشد همی روی او، نادیده دستان می برد عشق او آتش به دامان می زند ای زلیخا! مادر پهلو شکسته دیده ای؟ روی ماه نیلی اش را دیده ای؟ یوسف ما از برای انتقام با سنان مرتضی آید همی ای زلیخا! یوسفی آید همی رضایی (یکی از دختران یوسف)

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 2470
زمان انتشار: 25 آوریل 2015
| |
بامنزلت ترین افراد نزد خدا

بامنزلت ترین افراد نزد خدا

درجه و رتبه آدمی در قیامت به اعمال و رفتارا و در این دنیا بستگی دارد، هستند اعمالی که بیشترین منزلت و جایگاه را به آدمی نزد خداوند متعال می بخشند.  نصیحت و خیرخواهی از کارهای پسندیده و مورد تاکید دین است و در آیات و روایات بر آن به دلیل آثار مثبتی که در پی دارد توصیه می شود. پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: «بامنزلت ترین مردم نزد خداوند در روز قیامت، كسى است كه در راه خیرخواهى براى خلق او بیش از دیگران قدم بر دارد.» همان حضرت (ص) فرموده اند: «چه كسى پنج چیز را به من تضمین مى دهد تا من بهشت را براى او ضمانت كنم؟ : خیرخواهى براى خداوند عزّ و جلّ، خیرخواهى براى رسول او، خیرخواهى براى كتاب خدا، خیرخواهى براى دین خدا و خیرخواهى براى جامعه مسلمانان.» امیرمومنان علی (ع) می فرمایند: «كسى كه خیرخواهى نكند، دوستى را خالص نگردانیده است.» امام صادق (ع) نیز در این باره فرموده اند: «براى خدا خیرخواه خلق او باشید؛ زیرا هرگز خداوند را با عملى بهتر از این كار ملاقات نخواهى كرد.» همچنین، امیرمومنان علی (ع) می فرمایند: «تلخى نصیحت (راهنمایى مشفقانه) سودمندتر از شیرینى غلّ و غش است.» و نیز فرموده اند: «دلسوزترین مردم نسبت به تو كسى است كه در راه اصلاح نَفست به تو بیشتر یارى رساند و تو را در دینت بیشتر نصیحت (راهنمایى) كند.» و از ایشان روایت است که فرمودند: «كسى كه نصیحت بپذیرد، از رسوایى در امان ماند.» امام علی (ع) می فرمایند: «در مردمى كه نه خود نصیحت كننده هستند و نه نصیحت كنندگان را دوست دارند خیرى نیست.» منابع: کافی غررالحکم میزان الحکمه انتهای خبر/

کلیدواژه ها: ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 1939
زمان انتشار: 15 فوریه 2015
| |
خدا نزدیکتر از رگ گردن، و ما این همه دور؟!

خدا به ما نزدیک است؛ و بر ما احاطه ی وجودی دارد؛ امّا روشن است که ما از او دوریم؛ لکن نه از حیث مکانی، چون او مکان ندارد؛ بلکه از حیث رتبه ی وجودی.

خدا نزدیکتر از رگ گردن، و ما این همه دور؟!

اگر «الف» به «ب» نزدیک باشد قطعاً «ب»  هم نزدیک به «الف» است آیا در مورد خداوند و ما هم همین طور است؟ چرا خداوند از رگ گردن هم به ما نزدیک است و ما از خدا دور هستیم؟ خدا به ما نزدیک است امّا ما به خدا چطور؟ آیا ما هم به خدا نزدیک هستیم؟ اگر نزدیک هستید، پس وحی دریافت کنید ببینیم چگونه دریافت می کنید؟! اگر نزدیک هستید به خدایی که عین علم است، پس خبر از غیب دهید تا گواه ادّعایتان باشد. اگر نزدیک هستید به خدایی که عین قدرت است، پس معجزه نشان دهید تا باور کنیم که نزدیک هستید. مشکل از آن طرف نیست؛ بلکه از این طرف است. خدا به همه نزدیک است؛ امّا همه به خدا نزدیک نیستند. شما که آیه ی «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ » را دیده اید آیه ی « وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُون؛ أُولئِکَ الْمُقَرَّبُون‏» را ببینید. یا این آیات را « أَلا إِنَّ ثَمُودَ کَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلا بُعْداً لِثَمُودَ ـــ آگاه باشید که قوم ثمود، پروردگارشان را انکار کردند! دور باد قوم ثمود »؛ « أَلا إِنَّ عاداً کَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلا بُعْداً لِعادٍ قَوْمِ هُود ــــ آگاه باشید که قوم عاد نسبت به پروردگارشان کفر ورزیدند! دور باد عاد، قوم هود.» خدا به ما نزدیک است؛ و بر ما احاطه ی وجودی دارد؛ امّا روشن است که ما از او دوریم؛ لکن نه از حیث مکانی، چون او مکان ندارد؛ بلکه از حیث رتبه ی وجودی. وجود شدید، با تمام مراتب پایین وجود هست و بر همه ی مراتب مادون خود احاطه ی وجودی دارد؛ امّا مرتبه ی پایین وجود، به مرتبه ی فوق خود احاطه ی وجودی ندارد. از باب تمثیل عرض می شود: نور هزار واتی، یقیناً نور نهصد واتی و هشتصد واتی و ... صد واتی را داراست؛ بی آنکه مرکّب از آنها باشد؛ امّا نور صد واتی و دویست واتی و سیصد واتی و ... هشتصد و واتی و نهصد واتی، نور هزار واتی را در خود ندارند. نور هزار وات، بر تمام نورهای مادون خودش احاطه ی نوری دارد امّا انوار ضعیف تر بر نور هزار واتی احاطه ی نوری ندارند. نور هزار وات، بر نور پانصد وات همان اندازه احاطه دارد که بر نور صد وات احاطه دارد؛ امّا نور صد وات، از نور هزار وات دورتر است تا نور پانصد وات. نور پانصد وات، اگر دو برابر شدّت یابد به نور هزار وات می رسد؛ امّا نور صد وات باید ده برابر شدّت یابد تا به نور هزار وات برسد.  اگر انسان به هدف تحصیل علم و دانش یا کسب مال تلاش و کوشش می کند باید از استعداد لازم برخوردار باشد و استعدادش را در راه رسیدن به مطلوب به کار گیرد و آن را بیهوده مصرف نکند و تصمیم جدی بر تحصیل دانش داشته باشد و اسباب لازم یعنی ابزار تحصیل را فراهم کند و سپس با جدیت به تحصیل علم و کسب دانش یا ثروت اقدام کند. خدا به ما نزدیک است؛ و بر ما احاطه ی وجودی دارد؛ امّا روشن است که ما از او دوریم؛ لکن نه از حیث مکانی، چون او مکان ندارد؛ بلکه از حیث رتبه ی وجودی. وجود شدید، با تمام مراتب پایین وجود هست و بر همه ی مراتب مادون خود احاطه ی وجودی دارد؛ امّا مرتبه ی پایین وجود، به مرتبه ی فوق خود احاطه ی وجودی ندارد انسانی که به خدا ایمان آورده است باید توجه داشته باشد که مهم ترین هدف و مطلوب او، وصول به قرب الهی از طریق شناسایی خدای سبحان و ارتباط صمیمانه با اوست؛ زیرا جز او چیزی صلاحیت و ارزش آن را ندارد که هدف و مطلوب انسان قرار گیرد و شایستگی آن را داشته باشد که انسان به عنوان انسان در راه او تلاش و فداکاری نماید. از این رو لازم است پس از بیداری و لزوم حرکت در جهت آن هدف و مطلوب، عزم و تصمیم خود را به کارگیرد و با فراهم کردن اسباب و وسایل مناسب با آن هدف، تلاش ها و مجاهدات خود را به گونه ای تنظیم کند که آن ها وی را به مطلوب برساند و تحقق هدف از آفرینش او را هموار سازد. قرآن کریم در این رابطه فرمود: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُواْ فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (سوره: المائدة آیه : 35)؛ اى كسانى كه ایمان آورده‏اید از خدا پروا كنید و به او [توسل و] تقرب جویید و در راهش جهاد كنید باشد كه رستگار شوید». در این آیه از مومنان خواسته شد تا برای رسیدن به رستگاری و فلاح سه کار را انجام دهد: 1ـ تقوای الهی را پیشه خود سازد. 2ـ برای تقرّب به خدا وسیله ای انتخاب کند. 3ـ در راه خدا جهاد و تلاش کند. یعنی در مرحله اول باید سپری داشته باشد که نگذارد نافرمانی خدا به او برسد، گویا گناه تیری است که از سوی شیطان متوجه انسان می شود و آدمی با سپر تقوا مانع از اصابت آن تیر به خود می شود. زیرا شیطان در کمین است و به تعبیر قرآن (لاَ تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاء لِلَّذِینَ لاَ یُوْمِنُونَ) (سوره اعراف آیه27) در حقیقت او و قبیله‏اش شما را از آنجا كه آنها را نمى‏بینید مى‏بینند ما شیاطین را دوستان كسانى قرار دادیم كه ایمان نمى‏آورند. او می بیند و ما او را نمی بینیم، باید سپر لازم را در دست داشته باشیم تا از خطر او در امان باشیم.

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 197
زمان انتشار: 29 سپتامبر 2014
| |
آداب تعلیم و تعلم،جلسه 25

آداب تعلیم و تعلم،جلسه 25

هفتمین ادب ازآداب شاگرد نسبت به استاد عبارت است از یاد استاد با ادب. شاگر باید عظمت و حرکت استاد را به دل خویش بباوراند، چون طبیعت به این را حق زیر بار نمی‌رود. ما باید عظمت ذوی الحقوق را به خودمان تلقین کنیم. استاد ممکن است رابطه گرم و صمیمی و خوب داشته باشد ولی به هیچ وجه کسی نباید به حریمش تجاوز کند. پدرو مادر به خاطر بار عاطفی‌شان حریمشان باز است. به محض اینکه استاد در دیدگاه آدم پائین بیاید خطرناک است و اولین کسی که آسیب می‌بیند خود شاگرد است. دانشجو باید بداند که استاد هیج وقت با غضب بر شاگرد خودش غیظ خودش را نمی‌خواباند. شاگرد به هیچ وجه از عصبانیت و تندخویی و درشت‌گویی استاد نباید برنجد،‌ چون در آن خودیّت و منیّت نیست،‌ در آن محبّت نسبت به شاگرد است. آنکه از استاد دلخور می‌شود یعنی هنوز خیلی طبیعت دارد خیلی طبیعتش قوی است بر فطرتش دارد،‌ هنوز منیّت زیاد دارد. تذکّر ندادن استاد به ضرر شاگرد تمام می‌شود چون حریم شاگرد باز است دارد دائماً لطمه می‌خورد ولی چون تکبّرش اجازة پندپذیری را نمی‌دهد،‌ استاد هم رغبت نمی‌کند که ظرافت کاری هایی را به او یاد دهد. ماهیّت کار علمی این است که ترس و لرز و تذلّل را کم می‌کند،‌ اگر کار علمی به معنای دقیق باشد توأم با تواضع و ترس و لرز است. شما هر قدر مطالعات علمی‌تان زیادتر می‌شود باید دلتان رقیق‌‌تر و عاطفه‌تان بیشتر شود یعنی هر وقت می‌خواهید با خدا حرف بزنید اشک بیشتری داشته باشید این نشان می‌دهد که سیر کار علمی‌ شما درست بوده است یا خیر.

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ،

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed