www.montazer.ir
جمعه 11 ژولیه 2025
شناسه مطلب: 11708
زمان انتشار: 28 می 2020
| |
گفتگوی دو جنین در رحم و بحث نسبت استاد شجاعی

گفتگوی دو جنین در رحم و بحث نسبت استاد شجاعی

گفت و گوی دو جنین تو رحم مادر....!  اولی میگه تو به زندگی بعد زایمان اعتقاد داری؟ دومی: آره حتما. یه جایی هست که می تونیم راه بریم شاید با دهن چیزی بخوریم. اولی: امکان نداره. ما با جفت تغذیه می شیم. طنابش هم انقد کوتاهه که به بیرون نمی رسه. اصلا اگه دنیای دیگه هم هست چرا کسی تا حالا از اونجا نیومده بهمون نشونه بده. دومی: شاید مادرمون هم ببینیم. اولی: مگه تو به مامان اعتقاد داری؟ اگه هست پس چرا نمی بینیمش. دومی: به نظرم مامان همه جا هست. دور تا دورمونه. اولی: من مامانو نمی بینم پس وجود نداره. دومی: اگه ساکت ساکت باشی صداشو می شنوی و اگه خوب دقت کنی حضورشو حس می کنی.... این مکالمه چقدر آشناس....!!! مگه نه؟

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 8760
زمان انتشار: 11 ژانویه 2018
| |
کاهش رغبت به دنیا و افزایش تمایلات اخروی

«زهد» جلسه 5؛ 92/05/26

کاهش رغبت به دنیا و افزایش تمایلات اخروی

در حدیث شریف معراج به این فراز رسیدیم: «ان احببت ان تکون اورع النّاس فازهد فی الدنیا و ارغب فی الاخره» اگر می‌خواهی پارساترین مردم باشی نسبت به دنیا بی‌رغبت باش و به آخرت رغبت داشته باش. در واقع تولد موفق به آخرت در گرو کم کردن رغبت به گرایشات فطری و کاهش مشتهیّات طبیعی است. گاهی انسان به قدری گرفتار تمایلات حسی، خیالی و همی و حتی عقلی می‌شود که فوق عقل او کاملاً به محاق رفته و آخرت مسئله‌ی فرعی زندگی او می‌شود.

قرآن به صراحت انسانیت انسان را در گرو عشق به خدا و معصوم و جهاد می‌‌داند که بالاترین عشق شمرده می‌شود. این قاعده را کسی بیان می‌فرماید که خالق کل جهان است. خداوند همه‌ی ریاضیات و اندازه‌ها را ایجاد فرموده و همین خداوند است که تأکید می‌کند که اندازه‌ی ما بی‌نهایت است و فقط با او آرام می‌گیریم. مسیر زندگی و ارتباطات و انتخاب‌ها فقط با یک سلسله قواعد خاص الهی، می‌توانند انسان را به بینهایت برسانند که در غیر این صورت ساقط می‌شود. اگر در غیر مسیری که الله تعیین کرده قرار بگیریم فاسق هستیم. ما باید با خدا سنخیت پیدا کنیم تا به قدرت برسیم. باید کریم بودن، غفار بودن، و ستار و حنّان و منّان و ... بودن در شخص متجلی باشد تا شباهت و سنخیت احراز گردد. قرآن مقیاس را تعیین می‌کند و ظاهر مقدس اعمال ما اعم از نماز، روزه، هیأت رفتن و جهاد و ... را مهم نمی‌داند بلکه با محصول کار دارد. آیا شباهت به خدا و تخلق به اخلاق الهی پیدا کرده‌ایم؟ دستورالعمل رسیدن به چنین وضعیتی را کسی می‌تواند رعایت کند که به باور رسیده باشد. خداوند دنیا را باشگاه ما برای تمرین انسانیت و قدرت یافتن قرار داده است و ما استفاده نمی‌کنیم و برعکس در جهت دور شدن از خدا از آن استفاده می‌کنیم. انسان تا کودک عزیز روان را نشناسد و باورش نکند در رحم و قرار مکین، جای نمی‌گیرد. ما اول باید سبک زندگی‌مان را به گونه‌ای تنظیم کنیم که از ابتدا در قرار مکین جای بگیریم تا امنیت‌مان تأمین شده و آسیب نبینیم. در غیر این صورت گرفتار گرایشات حسی، خیالی، و وهمی و عقلی می‌شویم و دائماً مشغول فعالیت‌های صرفاً دنیایی خواهیم شد. البته منظور خداوند بی‌توجهی به معشوق‌های هشت گانه (قل ان کان ابائکم و ابنائکم و اخوانکم و ازواجکم و ... یعنی پدران و پسران و برادران و همسران و ... آیه 24 سوره توبه) نیست، بلکه عدم آسیب دیدن از آنها مورد نظر خداست. طبق آیه ی مذکور ترجیحِ عشق خدا، معصوم و جهاد نسبت به 8 معشوق است. آنچه که برای خداوند مهم است این است که نهایتاً ما به آخرت سالم متولد شویم. هنگامی که ملک الموت به سراغ ما می‌آید برای حضرت زهرا «سلام الله علیها» مهم است که شبیه ایشان شده باشیم. خداوند 124 هزار پیامبر و ائمه (علیهم السلام) و قرآن، علما و مراجع و ... را فقط برای میوه شدن انسان به راه انداخته است. خداوند پیامبرش را به معراج برده و این سخنان مهم را با او می گوید که فرمول سلامت و جای گرفتن در قرار مکین را به او بیاموزد؛ کاهش رغبت به دنیا و افزایش تمایلات اخروی. همانطور که کشاورز تحمل می‌کند که محصولش، تبدیل به میوه گردد. چه بسا کسانی که فرزند معصوم بوده، یا در رکاب معصوم جنگیده و میوه نشدند. خداوند از ما خواسته که هر ارتباطی که به ضرر میوه شدن ماست آن را قطع کنیم؛ ازدواجی که مانع رسیدن ما به قرب الهی می‌شود ممنوع است: «ان من ازواجکم و اولادکم عدوُ لکم» هیچ چیزی خود بخود اصالت ندارد، اصل تولد سالم است و اصالت با چیزهایی است که به این تولد کمک می‌کنند. اگر همسر نامناسبی در کنار ماست که به سلامت ما کمک می‌کند مبارک است و اگر ارتباط و وابستگی به چیزی مانع تولد سالم ما به برزخ است، باید پیوند را با آن قطع کنیم. هجرت یعنی وقتی کارخانه‌ای محصول مناسب نمی‌دهد باید تعطیل شود. کسی به سلامت رسیده است که نه آسیب دیده باشد و نه آسیب برساند. کسی که تصمیم می‌گیرد سلامتی کسب کند باید ارتباطات فاسد گذشته را قطع کند و اگر بخواهد همان دوستان و همان رشته‌ی تحصیلی و شغل و محل سکونت و سایر علائقش در گذشته را حفظ کند خودش را مسخره کرده است. شخصی مراجعه کرده بود و می‌گفت شما برای مشکلات من برنامه داده‌اید و من فرصت نمی‌کنم آن ها را اجرا کنم. ممکن به من ذکر یا دعایی بدهید؟ عرض کردم که شما تا زمانی که قصد رفتن به باشگاه و حرف شنیدن و عمل کردن را نداشته باشید به جایی نمی‌رسید. ما در میان شاگردان پزشکانی را داریم که روز کلاس مطب خود را تعطیل می‌کنند زیرا جدی هستند. ما در مجموعه‌ی خودمان هنوز جدیت لازم را برای ایجاد مقدمات ظهور حضرت نداریم. انگار که ما امام حاضر و مظلومی که هر روز ندای «هل من ناصر ینصرنی» سر می‌دهد، نداریم. چون اساساً در رحم قرار نگرفته ایم. «علیکم انفسکم لا یضرّکم من ضلّ اذاهدیتم = بر شما باد بر مراقبت از خودتان که اگر هدایت شوید گمراهی دیگران به شما لطمه‌ای نمی‌زند». در صورتی ما آسیب پیدا نمی‌کنیم که مجموعه‌ی رغبت‌های بخش‌های پایینی و حیوانی به رغبت فوق عقل لطمه نزنند و اگر غیر از این باشد در مقدس‌ترین چهره در حال خسران هستیم. گرایش به خلوت و گرفتن مقام و ناراحت نشدن از نشانه‌های سلامت است. وقتی موقعیتی را از کسی می‌گیرند در واقع فراغتش برای خلوت با خداوند بیشتر است. در ستاد بودن بهتر از در صف بودن، و نزد شاه بودن از وکیل و وزیر بودن بهتر است. ما باید با اهل بیت (علیهم‌السلام) مأنوس باشیم. زهد یعنی غلبه‌ی کشش‌های فوق عقلانی بر مجموعه‌ی تمایلات پایین. خداوند در آیه 38 سوره‌ی توبه خطاب به انسان اینگونه می‌فرماید: «أرضیتم بالحیوه الدنیا من الاخره فما متاع الحیوه الدنیا فی الاخره الا قلیل= آیا شما به حیات پست در مقابل آخرت راضی شده اید؟ پس کالای دنیا در مقایسه با آخرت جز اندکی نیست». فهم این آیه در حد کمال فقط با توجه به «نسبت» میسر است. خداوند با تعجب از انسان سوال می‌کند که آیا به حیات (محدود) دنیا در مقابل آخرت (بینهایت) راضی شده‌اید؟ زمانی که جنین در رحم است اصلاً امکاناتش قابل مقایسه با بعد از تولد به دنیا نیست و مدت زمانش به قدری کوتاه است که اصلاً در برابر حیات دنیا به حساب نمی‌آید و جزء عمر او نیست. رحم در دنیاست و دنیا بر آن احاطه داشته و اداره‌اش می‌کند. علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «الدنیا فی الاخره = دنیا در آخرت است». مانند رحم که در دنیاست و توسط آخرت و به مدد فرشتگان اداره می‌شود. تمام حرکات و سکنات و فعالیت‌های مختلف ما توسط فرشتگان به عنوان قوای عالم اداره می‌شود. ما لحظه به لحظه به طور مستمر از فرشتگان قوا دریافت می‌کنیم و حیات و فعالیت‌های‌مان به یاری ایشان تداوم می‌یابند. در ادامه‌ی آیه خداوند دنیا را نسبت به آخرت، قلیل می‌دانند، درست مانند کوچکی رحم در برابر دنیا. به آن لذت‌های که از دنیا برده‌ایم بیندیشیم، جز توهم چیزی باقی نمانده است. دنیا در مقابل آخرت مانند دانه‌ای شن یا ماسه درون اقیانوس بیکران است. ما در قیامت مدت توقف در دنیا را یک روز یا کمتر از آن به خاطر می‌آوریم: «لبثنا یوماً او بعض یوم» موجوداتی خداوند خلق کرده که مدت حیاتشان سه ثانیه است در صورتی که خودشان آن را عمر می‌پندارند و کوتاه نمی‌بینند. حضرت آدم (علیه‌السلام) چند هزار سال است که در برزخند و معلوم نیست چه مدت دیگر به طول بینجامد و اگر از ایشان درباره‌ی عمرشان در دنیا بپرسیم از آن تعبیر به خوابی خواهند کرد. خداوند به ما اختیار می‌دهد، بعد از اینکه قیمت‌ها را به ما معرفی می‌کند. مشکل ما در باور نکردن قیمت آخرت است، و برای همین است که حاضریم آخرتمان را به دنیا بفروشیم. حتی کسانی که وارد باشگاه یا بیمارستان شده‌اند که در درمان و کسب قدرت نایل گردند ولی حاضر نیستند ارتباط شان را با بیماری‌ها و عوامل آنها قطع کنند زحمات پزشک و استاد هدر می‌رود. فهم اندازه‌هایی که خداوند ارائه داده است انسان را آزاده می‌کند. یکی از آقایانی که سالها پیش در کلاس شرکت می‌کرد شغل آزاد داشت به طوری که با انواع خانم‌ها ارتباط داشت به این نتیجه رسید که این اشتغال مزاحم اوست لذا شغلش را تغییر داد و بعد از مدتی از شغل جدیدش هم کناره گرفت و به تحصیل علوم حوزوی پرداخت و در حال حاضر قریب الاجتهاد است و در درس خارج مقام معظم رهبری شرکت می‌کند. این مصداق بی‌رغبتی به دنیا و نداشتن شهوت است. ما باید از امام زمانمان بخواهیم که اگر در زندگی مان چیزی است که مزاحم خدمت ماست رابطه ما را با آن قطع کند؛ «... و بخدمتک موصوله...» باید به حفظ سلامت نفس هجرت کرد. ما باید در عشق به الله و معصومین (علیهم‌السلام) و قرار گرفتن در مسیر جهاد مصمم باشیم. جهاد یعنی اینکه امام زمان‌مان را به عنوان مجاهد قبول داشته باشند.  جهاد یعنی تلاش و از نفس افتادن و خطرپذیری و فداکاری و ... خوشان به سعادت کسی که امام زمانش به او بگوید که تو مجاهدی. چنین کسی سبک زندگی‌اش درست است و در رحم دنیا سالم زیسته است که اصالت را به سه موردی که قرآن فرموده، داده است. در طول روز دائماً باید خودمان را بسنجیم که اصالت را به چه چیزهایی می‌دهیم و سهم‌مان از خدا و معصوم را بررسی نماییم. اگر خدا ما را به رفاقت نپذیرند فاجعه است و وای بر ما اگر معصومین (علیهم السلام) ما را به فرزندی قبول نداشته باشند. در این صورت زندگی چه قیمتی دارد؟ در حدیث معراج انسان می‌تواند که به وضوح خودش را ارزیابی کرده و در این آینه خود را نظاره کند. خداوند در آیه 26 سوره‌ی رعد می‌فرماید: «... و رحوا بالحیوه الدنیا و مالحیوه الدنیا فی الاخره الا متاع» از زندگی دنیا ذوق زده شدند و حیات دنیا در برابر آخرت کالایی بیش نیست. «فرح» غیر از شادی است شادی و سرور که مانعی ندارد. شما یک کالا اعم از لباس، کفش و سایر لوازم را در نظر بگیرید این یک کالا محسوب می‌گردد در مقابل دنیا، این دنیا به طور کلی نسبت به آخرت کالایی است و نه هیچ چیز دیگر. در بهشت فقط یک کاخ مؤمن از زمین بزرگتر است. جنین در رحم با آن همه محدودیت زندگی می‌کند ولی وقتی به دنیا می‌آید از هزاران تنوع بهره می‌برد. نفس وقتی وارد آخرت می‌شود به قدری عظمت پیدا می‌کند که چنین فضایی هم به حسابش نمی‌آید. امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «ان کنتم راغبین لا محال فارغبوا فی جنّه عرضها السموات والارض» اگر چاره‌ای جز رغبت و تمایل ندارید پس رغبت کنید به بهشتی که عرض آن به اندازه‌ی آسمانها و زمین است. «كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقًا قَالُوا هَذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقًا قَالُوا هَذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا = هر گاه میوه‏ اى از آن روزى ایشان شود مى‌گویند این همان است كه پیش از این [نیز] روزى ما بوده»(بقره/25).هر میوه‌ای که (در بهشت) روزی‌شان می‌شود می‌گویند که این شبیه همان است روزی است که در دنیا داشتیم. ما را به این بهشت دعوت کرده‌اند: «وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ = و براى نیل به آمرزشى از پروردگار خود و بهشتى كه پهنایش [به قدر] آسمانها و زمین است [و] براى پرهیزگاران آماده شده است بشتابید»(آل عمران/133). سرعت بگیرید به سوی بهشتی که عرض آن مانند وسعت آسمانها و زمین است دنیا به قدری پست است که خداوند از وقتی خلقش کرده نگاهش نکرده است. خداوند در قرآن می‌فرماید که اگر حسادت شما مومنین نبود من سقف خانه‌ی کفار را از نقره می‌کردم. ما باید بدانیم که صرف شنیدن ما را تبدیل نمی‌کند بلکه باید دائماً با توجه تمرین کنیم و چنانچه که چشم‌مان به جاذبه‌های دنیا افتاد به عنوان «متاع قلیل» به آن نگاه کنیم. یکی از اساتید نقل می‌کرد که ما وقتی از سر کلاس علامه می‌آمدیم افراد خیلی متمول را که می‌دیدیم دلمان برایشان میسوخت. اصلاً ما نباید نگاه کنیم زیرا افسوس و حسرت برای دل ما برازنده نیست. خدا چیزهایی برای ما آماده کرده که همین الان نقد است. در ادامه‌ی حدیث معراج که در جلسات بعدی به آن خواهیم پرداخت خداوند دستورالعمل بی‌رغبتی به دنیا را به انسان میدهد. 

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،

Top

مراحل تکوین جنین در قرآن کریم

قرآن کریم در موارد مختلفی از خلقت انسان گفته و مراحل آن را ذکر کرده

یکی از معروفترین آیه ها در این موردآیه 12تا14 سوره مومنون هست.

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ ﴿۱۲﴾

ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ ﴿۱۳﴾

ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ ﴿۱۴﴾

ترجمه آیه این هست:

شناسه مطلب: 5209
زمان انتشار: 16 ژوئن 2016
| | |
چرا پزشکان «جفت» را بعد از تولد دور می اندازند؟

استاد محمد شجاعی

چرا پزشکان «جفت» را بعد از تولد دور می اندازند؟

علت این که پزشکان بعد از تولد نوزاد، «جفت» را دور می اندازند، این است که «جفت» در عالم رحم مادر، تغذیه کننده جنین بود؛ اما بعد از تولد نوزاد، دیگر به دردی نمی خورد. نسبت جفت در رحم، مثل نسبت بدن است به روح.

همان گونه که جفت تغذیه کننده جنین است تا آن را به ثمر برساند، بدن نیز بمنزله مرکبی است برای روح ما که دردوره زندگی دنیایی به کار می آید؛ اما بعداز تولد به عالم آخرت که با مرگ اتفاق می افتد، این بدن، دیگر کارایی ندارد و محاسبات الهی که صورت می گیرد، با روح است که اصل شخصیت ما را تشکیل می دهد. بنابراین، حركت ما در دنیا به سمت آخرت، یك حركت روحی است و آن كیفیتی كه از ما انتظار می رود در آخرت داشته باشیم، كیفیت روحی است. اما خیلی از افرادی که از کمالات روحی و مسیری که خداوند برای ما مشخص کرده آگاه نیستند، تمام وقت عمرشان را صرف ماده و جسم و کالات جسمی شان می کنند. عمررا صرف چیزی می کنند که به آخرت انتقال پیدا نخواهد كرد؛ دراین میان، آنچه كه فراموش می شود و مظلوم واقع می شود، روح است. بر اساس نوع تولد روحی ما، شرایط زیستی آخرت متغیر خواهد بود شرایط زیستی ما در آخرت، براساس نوع تولدی که در آنجا خواهیم داشت، رقم می خورد. پس باید نحوه استفاده ما از عمرمان و ارزیابی مان از مسایلی كه دراین دنیا با آنها ارتباط داریم، تغییر یابد تا تولد مناسبی داشته باشیم. اصل در حركت ما از دنیا به سمت آخرت  این است که تولد روحی با ارزشی داشته باشیم و یک روح قوی و با كیفیت بسازیم. پس برای یک تولد «سالم» یعنی تولد نوع چهارم، و یا «سالم قوی» که تولد نوع پنجم است، باید روحمان را با تغذیه مناسب، آماده چنان تولدی کنیم. درحركت از رحم مادر به سوی دنیا، «جنین» آنچه كه در دنیا لازم دارد، یعنی تمام شرایط زیستی دنیا را در رحم تهیه می کند تا در دنیا از آن استفاده کند؛ زیرا قاعده زندگی این است که در این دنیا كسی چیزی به او نمی دهد؛ برای همین است معصوم ع فرمود: « الیوم عملٌ و لاحساب؛ و غداً حساب و لا عمل= امروز روز عمل است، نه روز حساب و نتیجه؛  و فردا روز حساب، نتیجه و بهره برداری است؛ نه روز عمل».   برگرفته از سلسله مباحث معاد

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 5198
زمان انتشار: 14 ژوئن 2016
| | | |
چرا پزشکان جنین را در رحم درمان می کنند؟

مراقبات ماه رمضان، (بخش هفتم)، استاد محمد شجاعی

چرا پزشکان جنین را در رحم درمان می کنند؟

این که چرا پزشکان ترجیح می دهند جنینی را که دچار بیماری خاصی شده را در رحم درمان کنند، و نه بعد از تولد، سوالی است که ارتباطش با عالم پس از مرگ، جالب توجه می باشد.

هرچند که پاسخ کامل این سوال را باید در بحث مفصل «نسبت» استاد محمد شجاعی جستجو کرد، اما پاسخ مختصری که در این جا می توان تقدیم کرد، به این شرح است: نسبت دنیا و آخرت، مثل نسبت رحم مادر است به دنیا. ما در دنیا بمنزله جنینی هستیم که باید برای زندگی ابدی در رحم دنیا رشد کنیم. دوران جنینی رحم مادر حدود ۹ ماه است؛ اما این رحم، به قدری توانایی و قابلیت دارد که به جنین، امکان و فرصت زندگی چند ده ساله را می دهد. اما هر رشدی که در رحم کردیم، بعد از آن که تولد صورت گرفت و به دنیا آمدیم، دیگر امکان جبران ضعف ها و نقص هایی که در دوران جنینی برای ما ایجاد شده را نداریم. جبران آنها، یا غیر ممکن است و یا بسیار طولانی مدت و سخت است. اگر در دوران جنینی در رحم  مادر، بر اثر یک اشتباه یا حادثه، نقص یا بیماری خاصی برای جنین پیش بیاید و جنین متولد شود و به دنیا بیاید، دیگر نمی توان آن نقص یا بیماری را در زمان و مکان دنیا جبران یا درمان کرد. زیرا رحم مادر قابلیت های خاص و زیادی دارد که در عالم دنیا و پس از تولد، چنان قابلیت هایی وجود ندارد. به همین علت است که اطبا ترجیح می دهند، قبل از این که جنین به دنیا بیاید، همانجا مداوا را شروع کنند تا در همانجا آن کاری که باید بشود، صورت بگیرد. حتی اهمیت و قابلیت هایی که ماههای اول بارداری در رشد جنین دارد، ماههای آخر ندارد. کارهایی که باید در ماههای اول کرد خیلی اهمیتش بیشتر است. از نظر زمانی 9 ماه برای اکثر افراد ثابت است. اما از نظر رشد، افراد متفاوت رشد می کنند. بخشی از این تفاوتها در اموری مثل زیبایی، سلامتی، هوش و... است و بخش دیگر آن در امور معنوی مثل، عقل و... است. این امور از چنان اهمیتی برخوردارند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید:«الشَّقِیُّ مَن شَقِیَ فی بَطنِ اُمِّهِ، و السَّعیدُ مَن سَعِدَ فی بَطنِ اُمِّهِ= شقی کسی است که در بطن مادرش شقی شده و خوشبخت کسی است که در بطن مادرش خوشبخت شده». بنابراین، بخش عمده «شقاوت و سعادت» انسان در دوران رحمی شکل می گیرد. اصل و زیربنا و قابلیت هایی که برای آن زیر بنا در ابتدای کار، در نظر گرفته می شود، خیلی مهم است. گریه ای که مادر، در دوران رحمی برای سیدالشهدا کرده، شیری که با گریه و روضه به بچه داده؛ اثرش زمانی مشخص می شود که بعد از تولد، اگر کسی با اختیار خودش به گناه آلوده شد، حتی بعد از چندین سال آلودگی و فساد، شخص موفق به توبه می شود، چه رسد به این که اهل گناه نشود. لحظات «زمان» در دوره جنینی، با لحظات «زمان» در دنیا، یکی نیست. زمان در برزخ هم همین طور است. در دنیا هم مثل رحم مادر، ما دوران جنینی مان را می گذرانیم. جنین هایی هستیم که رشد می کنیم. آنچه که در اطراف ما می گذرد، شرایط یک رحم است تا آماده شویم برای تولد به عالم بعدی که در زمان مرگ ما، با تولدی دیگر اتفاق می افتد. در حقیقت «بدن» حکم جفت در رحم مادر را دارد. که جنین از آن تغذیه می کرد برای تولد به دنیا. اما می بینیم که بعد از تولد، آن واسطه (یعنی جفت) را رها می کند. انسان نیز، بعد از مرگ، از بدن که واسطه روح با عالم دنیاست، جدا شده و با تولدی دیگر، وارد شرایط زیستی جدیدی می شود. بلافاصله بعد از این که از دنیا رفت، روح در یک بدن یا قالب برزخی با اوست؛ و اگر گناهی کرده باشد سالهای سال گرفتارش است. حضرت علی(علیه السلام) می فرماید:«چه بسا برای یک گناه، یک نفر، صد سال در آخرت عذاب شود». در شرایط زیستی آخرت، روحی که مخفی بود باز می شود و معلوم می شود که بدن جدید در آنجا چگونه است. هر عبادتی که در دنیا انجام شود، آن طرف (برزخ) تفسیر شده و چیز عظیمی در می آید. به ازای گفتن یک «سبحان الله»، یک درخت در بهشت کاشته می شود. این ها قابلیت های دنیاست که حاصل آن را در عالم بعدی می توانیم بفهمیم؛ درست مثل عالم رحم مادر. در قرآن خیلی سفارش شده که برای فهم آخرت، باید دنیا را بفهمید: «وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَىٰ فَلَوْلَا تَذَكَّرُونَ= و قطعا پدیدار شدن نخستین خود را شناختید، پس چرا عبرت نمی گیرید؟ (واقعه-62)» نمونه «جاودانگی» عالم آخرت را در دنیا می بینیم. یعنی عمر دنیا هر چند سال که باشد، قرار است که یک ابدیت را بسازد. یعنی وقتی که حاصل عمر ۹ ماهه جنین، در شرایط زیستی جدید (تولد) قرار گرفت، تا آخر عمر دنیایی، با همان امکاناتی که در رحم کسب کرده زندگی می کند؛ اما این عمر، زمینه ای می شود برای زندگی ابدی؛ این همان «جاودانگی» است که به خاطر اهمیتش، در قرآن 80 بار ذکر شده است. بنابراین، انسان اگر اهمیت و عظمت ابدیت را بفهمد، خودش را مفت و ارزان نمی فروشد. امیر المومنین (علیه السلام) فرمود: «خَلَقتُم لِلبَقاء، لا لِلفَناء= شما برای بقا خلق شده اید، نه برای فنا». حالا معلوم شد که علت این که پزشکان بیماری های جنین را در رحم درمان می کنند، این است که قابلیت های رحم را می شناسند. پزشکان می دانند که اگر جنین وارد دنیا شود، دیگر نمی توان بیماری او را درمان کرد و یا بسیار سخت تر و طولانی تر خواهد بود.   مطالب بیشتر: پای درس استاد مجموعه سخنرانی های استاد محمد شجاعی مجموعه کتابهای استاد محمد شجاعی

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ،

Top
شناسه پرسش: 5196
19 ژوئن 2016
| | |
پرسش74.
پاسخ:

منبع:

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ،

شناسه مطلب: 3959
زمان انتشار: 9 نوامبر 2015
|
تدابیر زنان بارداری قسمت اول

تدابیر زنان بارداری قسمت اول

بسم الله الرحمن الرحیم تكوین جنین اگر رحم زن و منی مرد مشكلی نداشته باشند معمولاً قابلیت تكوین جنین را دارند. به عبارتی اگراز سوءالمزاج و مشكلات داخلی و خارجی و علل بدنی و نفسانی كه می تواند باعث سقط شوند خالی باشند جنین تشكیل میشود. اما این دو باید در یك زمان واحد به محلی خاص برسند تا امكان آمیختن و یكی شدن آنها و بارداری باشد. 1- زمانی كه منی و تخمك با هم یكی می شوند و به رحم می رسند حالت بادكرده پیدا میكنند. منی دارای سه نیرو در خود است شامل؛ نیروی روان یا نفسانی، نیروی طبیعت و نیروی زیست یا حیوانی كه این نیروها باید در جایی استقرار یابند تا اندامی كه خمیرمایه اش از آن است را بسازند. بعداً در قسمت مركزی این مادة بادكرده جائی باز می شود كه محلی مناسب برای جنین تشكیل می شود سپس در داخل این قسمت بادكرده 4 نقطه ظاهر می شود؛ اولی در محل قلب، دومی در محل كبد، سومی در محل مغز و چهارمی در محل ناف. از ناف مانند حبابی برآمده و نقاط دیگر را دربر می گیرد تا حرارت غریزی و بقیة اعضا را محافظت كند. نقطة قلب در وسط است و روح حیوانی، نفسانی و طبیعی كه به وسیلة منی آمده است، در ابتدا در آن مستقر است. این نقطه مانند یك بذر عمل می كند كه رشد كرده، دارای شاخ و برگ میشود، شاخه ای از آن به سمت راست رفته كه مغز است و روح نفسانی به آن تعلق و اختصاص دارد و شاخه ای به سمت چپ رفته كه كبد است و روح طبیعی مخصوص آن است و شاخ های ناف را تشكیل میدهد. اولین اندامی كه در جنین تشكیل می شود قلب است. چون هر عضوی برای تغذیة خود به گرمای سرشتی نیاز دارد و بدون آن هیچ غذایی ساخته نمیشود و هیچ كس نمی تواند زنده بماند. پس قبل از هر عضوی باید اندامی كه حرارت سرشتی از آن برمی خیزد یعنی قلب خلق شود كه غذادهندة اصلی و اساسی است و همة اندا مها در بدن و از جمله كبد برای زندگی به قلب نیاز دارند. اگرچه كبد مركز توزیع غذا در بدن است، اما خودش هم به غذا نیاز دارد و تا خودش سهمی از غذا دریافت نكند، نمی تواند غذای بقیة بدن را توزیع كند. سؤال دیگری كه مطرح می شود این است كه؛ نیروی طرح ریز و شكل دهنده به جنین یعنی مایة منی غذا را از كجا دریافت می كند؟ در جواب باید گفت: مایة منی هنگام جدا شدن از منشاء اولیة خود مقداری حرارت غریزی و روان زندگی را به همراه دارد و تا زمانی كه قلب شكل بگیرد و حرارت غریزی را تولید كند، از آن استفاده می شود. پس حرارت غریزی مقدم بر كلِ حیات و ضروری برای حیات و زندگی است؛ یعنی حس و حركت، مقدم بر تغذیه و خواب است. اتفاقات گفته شده حاصل از تحریك قوة مصوره موجود در منی و یا نطفه گویند است و در هفت روز به اتمام می رسد كه آن را احاله اول یا اولی یا نطفه گویند. 2- در ادامة عملكرد قوة مصوره باعث متمایز شدن اجزاء می شود و علامت آن ظهور نقطه ای سرخ است یعنی مادة بادكرده علاوه بر قسم تهای گفته شدة قبلی، در داخل رحم به یك قسمت از رحم متصل می شود. در این ناحیه غشای سطحی رحم را سوراخ كرده و به داخل آن نفوذ می كند و از طریق آن مواد لازم جهت تغذیة خود را دریافت می كند. این قسمت زیربنای ناف جنین است و ناف از آن بوجود می آید كه بعداً به كبد جنین مرتبط میشود. این را احالة ثانیه یا دوم گویند كه 4 روز ادامه می یابد. به عبارتی نمای كلی اعضاء ظاهر می شود (تا حالا 11 روز. 3- در مرحلة بعد اعضاء كه قبلاً حالت معلق و جدا از هم داشته اند، به هم مربوط شده و پایداری بیشتری می یابند و غشائی نازك سطح آنها را فرا می گیرد. این مرحله را علقه یا احالة سوم یا ثالثه گویند كه 6 روز به طول می انجامد تا حالا 17 روز به این ترتیب قسمت های گفته شده در داخل غشائی شروع به رشد می كنند كه در اطراف آنها قرار دارد و جهت دریافت مواد غذایی با رحم در ارتباط است. این غشاء در ابتدا نازك است و جنین هم كوچك كه نیاز به غذای كمی دارد. اما با بزرگ تر شدن جنین و ضخیم تر شدن غشاء، جنین نیاز به غذای بیشتری دارد و چون غشاء ضخیم تر شده، نمی تواند به جنین غذای كافی برساند. بنابراین جنین از طریق سوراخ های ریز غشاء كه همان دهانة رگ هاست، از رحم غذا دریافت می كند و حتی بعدتر این غشاء به چندین غشاء تبدیل خواهد شد. 4- مرحلة بعد جنین مانند یك تكه گوشت منعقد می شود و بعضی اجزاء از هم متمایز می شود و مستعد قبول صورت حیوانی و فیوضات روح حیوانی می شود. این مرحله 12 روز طول می كشد و آن را احاله اربعه یا چهارم یا مرحله مضغه گویند. تا این زمان 29 روز گذشته است. 5- مرحلة بعد مشخص كنندة جنس جنین است و اعضاء مشخص كنندة آن ظاهر می شود. این مرحله 3 روز است و احاله خامسه یا پنجم نامیده می شود. (32 روز)  6- در مرحلة بعد تمام اعضاء اصلی از مفرد و مركب در جای خود قرار گرفته و اعصاب و عروق تشكیل می شود. غشاهای لازم بر روی عضلات مختلف قرار گرفته اند، عضلات شكل گرفته اند، تمام عروق و مفاصل و مجاری ظاهر شده، سر از گردن و دستها و پاها جدا و متمایز از یكدیگر هستند و بدن كامل است. این مرحله احاله ششم یا سادسه است و در 5 روز به اتمام می رسد. 37 روز سپس روح به امر خداوند تبارك و تعالی در آن دمیده میشود؛ فَتَبارك الله اَحس الخالقین. در سورة مؤمنون آیة 2 آمده است: و پوشیده نماند كه این حالات در ذكور پیشتر از اناث حاصل می گردد. مثلاً خلقت پسر در 30 روز و نهایت تا 40 روز با یك یا دو روز كمتر و بیشتر و خلقت دختر در 40 تا 50 روز با یك تا دو روز كمتر و بیشتر كامل می شود و این مدت تقریبی و در اكثر موارد است چون گاه ندرتاً ممكن است كمی كمتر یا بیشتر از مدت های گفته شده باشد. تغذیه و دفع فضولات جنین همانطور كه گفته شد، نقطة چهارم یعنی همان نقطة حبابی كه محیط بر سه نقطة دیگر است، موضع ناف جنین است كه چیزی شبیه روده از آن شروع به رشد كرده، از یك سو به ناف و ازسوی دیگر به رحم مادر متصل است. این قسمت مانند ریشة گیاهان عمل می كند؛ هم باعث استحكام جنین در رحم مادر بوده و هم جذب و دفع مواد را به عهده میگیرد. زمانی كه این نقطه از یك سو به ناف و از سوی دیگر به رحم مادر متصل می شود، خون حیض قطع می شود.  بخش لطیف این خون غذای جنین و صرف ساخت شیر در پستان ها می شود و باقیماندة آن غشائی را می سازد كه مشیمه جفت نامیده می شود و به رحم متصل است. با گذشت زمان طول بند ناف بیشتر م یشود كه امكان حركت آزادانه را به جنین داده و از طرفی چون عمل هضم و نضج غذای جنین در آن اتفاق می افتد، با طولانی تر شدن آن این عمل بهتر و كامل تر می شود و سپس مواد غذایی به كبد جنین رفته تا بین اعضاء مختلف بدن تقسیم شود.                                                                                                                                              ادامه دارد ..............

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 3752
زمان انتشار: 7 اکتبر 2015
|
کنترل جمعیت

کنترل جمعیت

بسم الله الرّحمن الرّحیم و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین توضیح رجانیوز به دنبال جوابیه یکی از مسئولین وزارت بهداشت: ماجرای مدیران میانی وزارت بهداشت که دلبسته «تنظیم خانواده‌»اند سازمان هایی که برای «کنترل جمعیت» به ایران جایزه می‌دهند چرا برای رتبه اول «سزارین» بازخواست‌ نمی کنند؟ لزوم دخالت وزیر بهداشت در گماردن افراد دلسوز در حیطه مسئله جمعیتی متاسفانه وزارت بهداشت مصر است که به بهانه سقط جنین به ارائه گسترده تر وسایل ممانعت از بارداری بپردازد و گویا برنامه ای برای آموزش اخلاق حرفه ای به زیرمجموعه خود ندارد، تا معدودی از این افراد برای مقاصد مادی، دست به این جنایت بزرگ نزنند و شبکه ی خدوم بهداشت و سلامت کشور را بدنام نکنند. گروه اجتماعی رجانیوز - حسین مروتی : به دنبال انتشار یادداشتی با عنوان "مخفی‌کاری که به مرگ خاموش زنان خواهد انجامید" که در رجانیوز منتشر شد و مورد استقبال رسانه‌های متعدد و مردم قرار گرفت، یکی از مسئولین وزارت بهداشت، توضیحاتی را در پاسخ به این یادداشت عنوان کرد. نقد و بررسی این توضیحات می تواند به روشنتر شدن حقیقت عملکرد وزارت بهداشت در زمینه ی سلامت مردم و جمعیت کمک کند. در این زمینه یازده نکته را از نظر می گذرانیم:  ۱- مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت در این جوابیه بیان داشته که بر اساس دستورالعمل‌های موجود، تمام عوارض استفاده از روش‌های ممانعت از بارداری به مردم اطلاع داده می‌شود. بدین‌وسیله از مسئول مربوطه تقاضا می شود که زمانی را اختصاص دهند تا به همراه نگارنده این یادداشت به یکی از مراکز بهداشتی در سطح شهر تهران سرکشی کنیم، تا صحت و سقم ادعای ایشان مشخص شود.  اما بر فرض صحت این ادعا که کارکنان مربوطه طبق دستورالعمل ها عمل می کنند، باید از مسئولین وزارت بهداشت پرسید که: کجای دستورالعمل های موجود، به خطر وقوع سکته‌های مغزی و لخته شدن خون در وریدها پس از استفاده از قرص های ضدبارداری اشاره شده است؟ مگر نه این که در کتاب معتبری مانند بارداری و زایمان ویلیامز، سکته ی مغزی از عوارض مصرف قرص های ضدبارداری شمرده شده است؟ به راستی چه چیزی باعث شده است که از عوارض قرص های ضدبارداری به سردرد و تهوع پرداخته شود، ولی به سکته ی مغزی اشاره ای هم نشود؟ البته این مسئله در مورد روش های متعدد دیگر نیز وجود دارد، از جمله آمپول سه معاهده ضدبارداری که در مورد عوارضش به گفتن مواردی از قبیل سردرد و سرگیجه اکتفا می شود، ولی به این که مصرفش احتمال ابتلا به سرطان سینه را دو برابر افزایش می دهد، هیچ اشاره ای نمی شود. خوب است در زمینه عوارض روش های ممانعت از بارداری، مسئولین وزارت بهداشت به شیوه عملکرد وزارت بهداشت فرانسه اقتدا کنند، که به خاطر قریب به بیست مورد مرگ و میر سالیانه ناشی از قرص های ضدبارداری، قرص های نسل سوم و چهارم را از لیست داروهای تحت پوشش طرح سلامت ملی خارج کرد و برای پزشکان بخشنامه کرد تا قرص های ضدبارداری را، تنها در شرایط بسیار خاص تجویز کنند. حال آیا جان زنان ایرانی، ارزشی کمتر از جان زنان فرانسه دارد که باید قرص های خطرناک ضدبارداری به خصوص قرص های یاز و یاسمین، مانند نقل و نبات در داروخانه های کشور به فروش برسد؟ از غرایب روزگار نیز آن که رئیس سازمان غذا و داروی کشور هنوز نمی داند که این قرص های خطرناک، بدون نسخه ی پزشک تجویز می شوند. ۲- طبق دستورالعمل های وزارت بهداشت از عوارض قرص های ضدبارداری، ایجاد افسردگی در زنان است. با توجه به این که روش مزبور به عنوان مناسبترین روش در ابتدای ازدواج توصیه می شود، می تواند یکی از علل مشکلات خانوادگی و حتی طلاق باشد. مدیرکل دفتر سلامت جمعیت ترجیح داده اند که در قبال این حقیقت، سکوت اختیار کنند. امید است که رویه پیشین وزارت بهداشت در این زمینه هرچه زودتر مورد تجدید نظر قرار گیرد و نو عروس ها به صورت ویژه از مصرف قرص های ضدبارداری نهی گردند. ۳- مسئول مربوطه در وزارت بهداشت، انتقاد رجا مبنی بر به روز نبودن دستورالعمل های مربوط به روش های ممانعت از بارداری، را غیرعلمی خوانده و عنوان می کند که ابتدا باید منابع بین المللی که کتاب‌ها از روی آن نوشته شده اند مورد بازنگری قرار گیرند، تا بتوان کتب مزبور در ایران را بازنگری کرد. وی می گوید که این بازنگری، معمولا ۷ تا ۱۰ سال پس از انتشار کتاب صورت می گیرد و وزارت بهداشت، سال آینده به این امر خواهد پرداخت. اما چند نکته ی جالب در این باب: - در کتابچه های مربوط به روش های ممانعت از بارداری، مطالب بی پایه، غیرعلمی و بعضا مضحک وجود دارد که مواردی را در یادداشت پیشین آوردیم. به عنوان مثال، اینکه وازکتومی عامل محبوبیت مرد در خانواده است، در کدام یک از کتب مرجع آمده است که حذف آن نیاز به بازنگری آن کتاب داشته باشد؟  - متن کتابچه های مربوط به روش های ممانعت از بارداری، خود آشکارا شهادت می دهند که تهیه کنندگان آنها، برای پیشبرد هدف تحدید نسل، با رویکرد گزینشی به سراغ علم رفته اند. اکنون که سیاست جمعیتی نظام تغییر کرده است، زمان آن فرا رسیده است که این بازنگری صورت پذیرد.  - بازنگری قبلی وزارت بهداشت در مورد کتابچه ی دستورالعمل روش های پیشگیری از بارداری، در سال ۱۳۸۸ و پس از گذشت ۵ سال از انتشار نسخه ی پیشین این کتابچه در سال ۱۳۸۳صورت گرفته است، حال چه حادث شده است که باید این فاصله ی ۵ ساله به ۷ سال افزایش یابد؟ آیا این حقیقت شاهدی بر این مسئله نیست که برخی از مدیران میانی در وزارت بهداشت، به هر قیمت که شده نمی خواهند زیر بار سیاست های جدید جمعیتی نظام بروند؟!  - از هشت منبعی که در سال ۱۳۸۸برای بازنگری کتابچه ی فوق الذکر مورد استفاده قرار گرفته اند، ۵ کتاب از منابع مرتبط با سازمان بهداشت جهانی هستند که مسئول وزارت بهداشت نیز وجود سوگیری مغرضانه در این منابع را رد نکرده است. از سه کتابی که می ماند نیز دو مورد مربوط به یک استاد تنظیم خانواده با نام جان گیلباد (John Guillebaud) است که در دانشگاهی در لندن تدریس می کرده و مواضع آشکار ضدجمعیتی دارد. وی در سال ۲۰۱۰، ضمن مصاحبه ای با دیلی تلگراف گفته بود: "پزشکان باید مراجعان را تشویق کنند که بیش از دو بچه نداشته باشند!" بی شک از چنین فردی نمی توان توقع داشت که سلامت انسان را فدای تحدید نسل نکند. حال با این توصیفات اگر مسئولان باز اصرار داشته باشند که از این کتب برای بازنگری دستورالعمل های ممانعت از بارداری استفاده کنند، باید بدانند که یکی از کتب آقای گیلباد، شش سال قبل و کتاب دیگرش ۸ سال قبل مورد بازنگری قرار گرفته است! - در مورد کتاب آخر نیز که نوشته ی اسپیروف است (Speroff, Darney)-رویکرد گزینشی تهیه کنندگان کتابچه ی مزبور در وزارت بهداشت کاملا آشکار است. در نسخه ی ۲۰۱۱ از کتاب اسپیروف آمده است که:خطر بروز سرطان پستان در زنان با سن کمتر از ۳۵ سال که در حال حاضر قرص ضدبارداری مصرف می کنند و یا در یک تا چهار سال قبل، قرص مصرف کرده اند، ۲۰ درصد بیشتر از زنان دیگر است. اما به چه دلیل از این دست مطالب را نمی توان در دستورالعمل های وزارت بهداشت پیدا کرد؟ کتاب اسپیروف نیز ۵ سال پیش با ویرایشی جدید منتشر شده است. - اینکه در یادداشت رجا عنوان شد که دستورالعمل ها به روز نیست و این مسئله سلامت مردم را به خطر می اندازد به این علت است که یکی از کتب مورد استفاده برای بازنگری، در سال ۲۰۰۰ میلادی یعنی ۱۵ سال قبل انتشار یافته است! با این توصیفات به نظر می رسد که لازم باشد برای بازنگری کتابچه های مزبور، تیم جدیدی تشکیل شود، زیرا گروهی که دو دهه به منظور تحدید نسل با سلامت مردم بازی کرده اند، از شایستگی لازم برای این مهم برخوردار نیستند و سبب خدشه‌دار شدن اعتماد عمومی مردم نسبت به دستگاه بهداشت و سلامت کشور می شوند.  ۴- مدیرکل دفتر سلامت جمعیت در قسمتی از جوابیه ی خود گفته است که: "احتمال رخ‌دادن بارداری خارج از رحم به هیچ عنوان با ادعای نویسنده مربوطه مطابقت ندارد" در این مورد نیز ایشان را ارجاع می دهیم به ص ۲۷ از لینک زیر که مربوط به دانشگاه علوم پزشکی مشهد است. در قسمت مربوطه می خوانیم: با توجه به خارج از رحمی بودن نیمی از موارد حاملگی های پس از توبکتومی ...  متاسفانه مسئول مربوطه از دستورالعمل های زیرمجموعه خود نیز بی اطلاع است.  ۵- مدیرکل دفتر سلامت جمعیت در قسمتی دیگر از جوابیه گفته است که بعد از ابلاغ سیاست‌های کلی جمعیت، هیچ مورد وازکتومی در مراکز بهداشتی تحت پوشش وزارت بهداشت انجام نشده است.نگارنده در متن پیشین، بابت این مهم از عملکرد وزارت بهداشت تشکر کرده است، اما یک سوال: حال که طبق نظر کارشناسان خبره، وازکتومی برای سلامت مرد مضر است، چرا باید در بیمارستان ها و مطب های خصوصی انجام شود؟ مگر نه این که وزارت بهداشت مسئول حفظ سلامت مردم است؟ چرا زمانی برای پیشبرد تحدید نسل، از هر وسیله و استدلالی برای افزایش آمار وازکتومی استفاده می شد ولی اکنون به مردم گفته نمی شود که احتمال سرطان پروستات با انجام این عمل جراحی افزایش می یابد و احتمال بازگشت باروری در این افراد بسیار کم و پرهزینه است؟ به نظر می رسد اکنون وزارت بهداشت وظیفه دارد تا با گفتن حقیقت، تقاضایی که با تبلیغات در مردم به وجود آورده است را از بین ببرد تا این اعمال جراحی که پیش از این، رایگان و عمدتا در بخش دولتی انجام می شد، این بار با همان آمار در بخش خصوصی صورت نگیرد. بی شک در این مسیر باید بین سلامت مردم ایران و منفعت پزشکی که با عقیم سازی دائمی هزاران مرد ایرانی، میلیاردها تومان درآمد به دست آورده، یکی را انتخاب کرد.    همچنین مدیرکل دفتر سلامت جمعیت پیش از این وعده داده بود که عمل بازگشت وازکتومی و توبکتومی برای کسانی که پیش از این عقیم شده اند، در کل کشور و به صورت رایگان صورت گیرد که تاکنون و پس از گذشت قریب به دو سال از این وعده، خبری از اجرایی شدن آن نیست.  ۶- مدیرکل دفتر سلامت جمعیت در قسمتی دیگر از صحبتش می گوید که نظر آقای دکتر علی سنگی مبنی بر این که "سالم عنوان کردن بارداری در بازه ی سنی ۳۵-۱۸ سالگی، برای کنترل جمعیت بوده است"، نادرست است و ربطی به تخصص ایشان ندارد. در پاسخ باید گفت که دکتر سنگی که پیش از مدیرکل کنونی دفتر سلامت جمعیت، این سمت را بر عهده داشته، با توجه به سابقه مدیریتی خود و نه به عنوان یک کارشناس، اظهارنظر کرده است. یک مدیر از آنجا که مشاورین متعددی با تخصص های گوناگون دارد، می تواند در مسائل مرتبط با حوزه ی مدیریتیش اظهارنظر کند. با شیوه استدلال آقای مطلق، خود ایشان نیز که متخصص بیماریهای کودک هستند، نباید در مورد مسائل مرتبط با تخصص زنان و زایمان صحبت کنند، امری که در مصاحبه ایشان به کرات صورت گرفته است. خوب است که ایشان به جای این نحوه از پاسخگویی، با اسناد و شواهد علمی، خطرناک بودن بارداری زنان در سنین زیر ۱۸ و بالای ۳۵ سال را اثبات نمایند و به سوالاتی که در مقاله ی پیشین مطرح شد، پاسخ گویند.  ۷- مدیرکل دفتر سلامت جمعیت در ادعایی عجیب، خطرناک بودن روش ممانعت از بارداری جَدِل (Jadelle) را منکر شده است. حال ایشان باید به این سوال پاسخ بدهد که اگر این روش برگشت پذیر که با هزینه ای اندک و به راحتی تا ۵ سال از بارداری ممانعت می کند، خطرناک و مهلک نیست، چرا تولیدکنندگان این محصول در آمریکا و اروپا از آن استفاده نمی کنند و چرا قسمت اعظم آن را برای قطع نسل سیاهپوستان به آفریقا می فرستند؟  - ضمنا این ادعای مسئول مربوطه که برای کاهش مرگ و میر زنان در مناطق محروم از این شیوه خطرناک استفاده شده است، در کنه خود دارای اعترافی ضمنی است مبنی بر این که: "از آن رو که وزارت بهداشت نمی تواند سلامت زنان مناطق محروم را در حین بارداری و زایمان تامین کند، سعی در کاهش فرزندآوری آنها دارد." آیا این شیوه از برخورد با معضلات، چیزی جز پاک کردن صورت مسئله است؟ لازم به ذکر است که سالانه در کشور قریب به سیصد زن به علت بارداری و زایمان فوت می کنند که عمده این موارد نیز ناشی از سوء مدیریت و اهمال کاری هایی است که توسط برخی از کارکنان دستگاه بهداشت و سلامت کشور در حین عمل جراحی سزارین صورت می گیرد. آیا بهتر نیست که مدیران مربوطه به جای بهره گیری از شیوه های تحدید نسل و پاک کردن صورت مسئله، چاره ای برای این اهمال کاری ها بیندیشند و کیفیت خدماتشان را در مناطق محروم افزایش دهند؟ نگارنده پیشنهاد می کند که اگر این مسئولین قادر نیستند، سلامت مادران در مناطق محروم را تامین کنند، استعفا دهند و کار را به کسانی بسپارند که از عهده این مهم بر می آیند.  ۸- مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، در پاسخ به انتقاد رجا از وضع فاجعه بار سقط جنین غیرقانونی در کشور طی اظهاراتی امیدوارکننده گفته است که قرار است، در زمینه حفظ بارداری‌های برنامه‌ریزی نشده توسط مادران، فرهنگ‌سازی صورت گیرد. بی شک اجرای سریع، گسترده و عالمانه این برنامه، می تواند جلوی ارتکاب گسترده این جنایت را در کشور بگیرد. البته متاسفانه وزارت بهداشت مصر است که به بهانه سقط جنین به ارائه گسترده تر وسایل ممانعت از بارداری بپردازد و گویا برنامه ای برای آموزش اخلاق حرفه ای به زیرمجموعه ی خود ندارد، تا معدودی از این افراد برای مقاصد مادی، دست به این جنایت بزرگ نزنند و شبکه ی خدوم بهداشت و سلامت کشور را بدنام نکنند. همچنین می دانیم که وزارت بهداشت موظف است از طریق بازرسی مستمر، از ارتکاب به جنایت سقط جنین غیرقانونی در زیرمجموعه ی خود جلوگیری کند. در این زمینه نیز اگر وزارت بهداشت، به خصوص دفتر بازرسی این وزارت به درستی عمل می کرد، آمار سقط غیرقانونی، چهل برابر سقط قانونی نمی شد. می طلبد که وزیر محترم بهداشت در زمینه ی معضل سقط جنین غیرقانونی، ماموریتی ویژه برای دفتر بازرسی وزارت بهداشت تعریف نماید. ۹- مسئول مربوطه در وزارت بهداشت ترجیح داده است که بی تفاوت از کنار تعداد زیادی از سوال های مطرح شده در یادداشت رجا بگذرد. برخی از این سوالات را مجدد از مسئولین وزارت بهداشت می پرسیم: آیا اکنون عوارض سوء، تاخیر در بارداری به مردم گفته می شود؟ آیا همچنان قرار است روش های خطرناک ممانعت از بارداری (قرص ها و آمپول های ضدبارداری، آی یو دی، عقیم سازی دائمی در مردان و ...) در اختیار مردم باشند و کلکسیونی کامل از این روش ها به مردمی که از عوارض خطرناک و بعضا مهلک این روش ها بی اطلاعند، ارائه گردد؟ بر اساس کدام سند علمی، بارداری پنجم، بارداری خطرناک شمرده می شود و بارداری چهارم خطرناک نیست؟ آیا بارداری پنجم برای تمام زنان خطرناک است؟ آیا وزارت بهداشت همانگونه که اقداماتی بسیار گسترده را در جهت فرهنگسازی برای تحدید نسل انجام داد، اینک از پتانسیل فوق العاده اش در مسیر افزایش رشد جمعیت استفاده خواهد کرد؟ و ...  10-تلاش در به دست آوردن دل سازمان های بین المللی به هر قیمت، یکی از آسیب هایی است که برخی از مسئولین وزارت بهداشت دچار آن هستند. خوب است به مسئولین محترم وزارت بهداشت این نکته را یادآور شویم که ایران اسلامی دیگر نمی خواهد برای اموری مانند سرعت بالای کاهش رشد جمعیت و شیوع بالای استفاده از روش های ممانعت از بارداری، مورد تشویق سازمان های مغرض بین المللی قرار گیرد.سازمان هایی که برای کنترل جمعیت به ایران جایزه می دهند، ولی هرگز برای این که رتبه نخست دنیا در آمار سزارین را داریم، بازخواستمان نمی کنند و نمی پرسند چرا آمار سقط جنین غیر قانونی در کشورتان، قریب به ۱۵ برابر کشته های تصادفات جاده ای است؟ اکنون مسئولان نظام باید بدانند که اگر در مسیر صحیح افزایش رشد جمعیت حرکت کنند، نه تنها از جایزه های بین المللی خبری نیست، بلکه مدام توسط سازمان های متعدد بین المللی، به نقض حقوق بشر محکوم خواهند شد، چنان که تاکنون نیز سازمان انگلیسی عفو بین الملل دو بار تلاش ایران برای جلوگیری از سالخوردگی جمعیت را محکوم کرده است. امید است که مسئولین وزارت بهداشت بی توجه به سرزنش سرزنشگران بین المللی، نهایت تلاش را برای جلوگیری از بحران قریب الوقوع سالخوردگی جمعیت به عمل آورند. (اخیرا بنگاه دروغ پراکنی بی بی سی طی یادداشتی از طرح وزیر محترم بهداشت برای تشویق پزشکان به فرزندآوری، ابراز ناخرسندی کرده است که بدین وسیله از آقای دکتر هاشمی تشکر می کنیم و امیدواریم ایشان بتوانند در عرصه بحث حیاتی و استراتژیک جمعیت، بیش از پیش اسباب ناراحتی دشمنان را فراهم آورند. ۱۱- در یادداشت رجا با عنوان "مخفی‌کاری که به مرگ خاموش زنان خواهد انجامید"، برای مردم اثبات شد که عملکرد ضدجمعیتی وزارت بهداشت، در بسیاری از موارد ضدسلامت مردم نیز بوده است. دلایل مستند و سندهای متقن در متن مزبور، سبب شد که مسئولین مربوطه نتوانند پاسخی قابل ملاحظه و قانع کننده ارائه دهند. اما یک سوال: چرا برخی از مدیران میانی وزارت بهداشت، برای ادامه تحدید نسل با سلامت مردم بازی می کنند؟ به عقیده ی نگارنده، دلیل این موضوع اعتقاد عمیق و قلبی این افراد به مطلوب بودن ذاتی کاهش جمعیت است، امری که اکنون و پس از تغییر سیاست های جمعیتی نظام نیز تغییر نکرده است. خوب است که در این مجال نمونه هایی از اظهارنظرها و عملکردهای مدیران کنونی وزارت بهداشت در بحث جمعیت را مرور کنیم. دکتر سیاری؛ معاون بهداشت وزارت بهداشت: وی پیش از این در ادعایی کذب گفته بود که اطلاعات جمعیتی به صورت ناقص و اشتباه به مقام معظم رهبری رسیده است! سیاری با زیر سوال بردن اصل وجود بحران جمعیت گفته بود: "اکنون از نظر جمعیتی زمان عروسی است!" دکتر سیاری در متن حکم انتصاب مدیر کل دفتر سلامت جمعیت، در آغاز " تقویت حضور در صحنه بین المللی و استفاده از تجارب سازمان های جهانی" را از دکتر مطلق مطالبه می کند، ولی در تمام متن حکم مزبور کوچکترین اشاره ای به مسئله ی بحران جمعیتی نکرده وهیچ مطالبه ای در این زمینه از مدیر کل دفتر سلامت جمعیت ندارد. البته در مورد بی اعتقادی دکتر سیاری به اصل بحران جمعیت، شواهد متعددی از صحبت های ایشان وجود دارد که تاکنون به اقتضای ادب، قسمتی از آن عنوان شده است. دکتر مطلق؛ مدیرکل دفتر سلامت جمعیت: وی در میزگردی که در بهمن ماه سال ۱۳۹۲ برگزار شد گفت: اصلاً برنامه ما این نیست که جمعیت را کم یا زیاد کنیم. برنامه ما تأمین سلامت مادر و کودک است!! دکتر اسلامی؛ مشاور فنی دفتر سلامت جمعیت: دکتر اسلامی قریب به یک ماه پس از فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر این که «من معتقد به کثرت جمعیتم. هر اقدام و تدبیری که می‌خواهد برای متوقف کردن رشد جمعیت انجام بگیرد، بعد از صد و پنجاه میلیون انجام بگیرد» به اتفاق نماینده صندوق ضدجمعیت سازمان ملل از انجام یک عمل عقیم سازی دائمی در مردان بازدید کرده و این بازدید را رسانه ای می کند.جالب آن که با توجه به سابقه ی دهن کجی آشکار دکتر اسلامی به فرموده رهبر معظم انقلاب، وی همچنان در سمت پیشین خود مشغول به فعالیت است. این نمونه ها و بسیاری از این دست نشان می دهد که مسئولین مربوطه در وزارت بهداشت، اعتقاد لازم و کافی برای مبارزه با بحران جمعیتی را ندارند و با وجود چنین مسئولینی باید به آقای دکتر هاشمی -وزیر محترم بهداشت- حق داد که مصاحبه کرده و بگویند: در زمینه افزایش جمعیت، وزارت بهداشت کمترین نقش را دارد! آری با این مسئولین، وزارت بهداشتی که در مسیر پیشبرد سیاست تحدید نسل، بیشترین نقش را داشت، قطعا اکنون کمترین نقش را در جهت جبران مافات خواهد داشت، هرچند اگر برای اجرای سیاست های جمعیتی، سالانه ۶۰۰ میلیارد تومان بودجه داشته باشد. در پایان دو نکته: - بار دیگر یادآور می شویم که بحران کنونی جمعیت، حاصل عملکرد اشتباه تمام دولت های پس از جنگ است، اما از آن رو که در دوره ی دولت یازدهم، سیاست های کلی جمعیت ابلاغ شده است، این دولت و به خصوص وزارت بهداشت، در راستای تصحیح این مسیر اشتباه و بازگرداندن کشور به ریل صحیح افزایش رشد جمعیت، رسالتی بزرگ بر عهده دارند. - عملکرد وزارت بهداشت در حیطه جمعیت، حکم لکه‌ای سیاه و البته بزرگ بر دامانی سپید را دارد. امید است جناب آقای دکتر هاشمی –وزیر محترم بهداشت- با به کار گماردن افرادی دلسوز و دغدغه مند، سهم خود را در غلبه بر بحران جمعیت و آینده روشن ایران اسلامی ایفا نمایند، تا به قول رهبر معظم انقلاب، پس از این دیگر، در بر پاشنه پیشین نچرخد. ----------------------------------- کارشناس مسائل جمعیتی

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 3750
زمان انتشار: 7 اکتبر 2015
|
درمان زردی نوزادان

درمان زردی نوزادان

بسم الله الرّحمن الرّحیم وصلی الله علی محمّد و آله الطاهرین ولعنه الله علی اعدائهم اجمعین زردی نوزادان وقتی یک جمع نگران و مضطرب که اغلب شامل یکی از مادربزرگ ها، پدر و بسیاری از مواقع عمّه یا خاله یک نوزاد می شوند؛ به مطب من مراجعه می کنند؛ تشخیص اوّلم آن است که نوزاد آنها دچار زردی شده است و قدم این نو رسیده، به جای مبارکی و خوشحالی، اضطراب و تشویش را به همراه آورده است. امّا چرا این بیماری که تا سال های نه چندان دور، بدون نیاز به مراجعات پزشکی و توسّط همان تیم کارشناسی مادربزرگ ها! به راحتی درمان می شد هم اکنون این قدر نگران کننده شده است که گاهی مادران باردار از ابتدای حاملگی به فکر یافتن راه چاره ای برای پیشگیری از زردی نوزادی هستند که قرار است ۹ ماه دیگر به دنیا بیاید؟ ما در این مقاله سعی داریم همین نکته ساده را برای شما قابل باور کنیم که زردی نوزادان همان قدر که در صورت عدم درمان و یا درمان غلط، می تواند عوارضی وخیم و مادام العمر به دنبال داشته باشد؛ به همان نسبت هم بیماری است که با ساده ترین اقدامات درمانی، بهبود می یابد. اگر شک دارید؛ این مقاله را به طور کامل مطالعه کنید. زردی نوزادان چیست؟ همان طور که از اسم این بیماری پیداست؛ زردی نوزادان، خودش، یک بیماری نیست! بلکه نشانه و علامتی است که می تواند نشانگر یک حالت طبیعی – در اکثر موارد – و یا یک بیماری باشد. زرد شدن پوست، به دلیل رسوب مادّه ای به نام «بیلی روبین» در پوست اتّفاق می افتد. این مادّه به زبان ساده از محصولاتی است که پس از شکسته شدن گلبول های قرمز پیر و فرسوده و تجزیه آنها توسّط بدن به وجود می آید. بنابراین یک مادّه دفعی است که بیرون ریختن آن از بدن برعهده کبد است. کبد، این مادّه را بیشتر از طریق صفرا دفع می کند و به همین جهت هم هست که صفرا زرد رنگ است.  حالا اگر در مسیر تولید و دفع بیلی روبین اختلالی به وجود بیاید که منجر به افزایش میزان بیلی روبین در بدن شود؛ این مقدار اضافه در پوست و مخاطات رسوب می کند و زردی به وجود می آید. بر خلاف زردی افراد بالغ که اغلب می تواند نشانه ای از یک بیماری نگران کننده باشد؛ زردی نوزادان؛ در اکثر موارد؛ حتّی نیاز به درمان خاصّی هم ندارد. علّت ایجاد زردی در نوزادان گفتیم که بیلی روبین، در نتیجه تخریب گلبول های قرمز به وجود می آید. از آنجا که حجم گلبول های قرمز در نوزادان نسبت به افراد بالغ بیشتر است و عمر آنها هم کوتاهتر و از سویی در ابتدای تولّد، حجم زیادی از گلبول های قرمز جنینی باید تخریب شوند و جای خود را به گلبول های قرمز بالغ بدهند؛ بنابراین در ابتدای تولّد، تعداد بسیار زیادی گلبول قرمز شروع به تخریب می کنند که حاصل آن تولید مقدار زیادی بیلی روبین است. از سوی دیگر، کبد نوزاد هم هنوز تکامل کافی را پیدا نکرده است و نمی تواند به سرعت این بیلی روبین اضافه را دفع کند. بنابراین سطح بیلی روبین در بدن بالا می رود و زردی به وجود می آید. شاید بپرسید که پس چرا در دوران جنینی، این مشکل به وجود نمی آید؟ جواب ساده است. بیلی روبین اضافه جنین از راه جفت وارد خون مادر می شود و کبد مادر فداکار، جور کبد جنین را می کشد و او را از خطر زردی محافظت می کند. شیوع حدود ۶۰ درصد از نوزادان طبیعی و تا ۸۰ درصد از نوزادان نارس، دچار درجاتی از زردی می شوند. این آمار بسیار بالا هم خود تأیید دیگری است بر این که زردی بیش از آن که یک بیماری باشد، یک حالت طبیعی و گذرا در نوزاد است. زردی طبیعی نوزادان معمولاً از روز دوّم زندگی به بعد شروع می شود و پس از یک هفته هم پوست صورتی و گلگون نوزاد، جای این پوست زرد را می گیرد و شادی به خانه باز می گردد. البته در نوزادان نارس، زردی کمی دیرتر(روز پنجم تا هفتم) شروع می شود و به طور طبیعی ممکن است کمی بیشتر(تا دو ماه) ادامه داشته باشد.  چرا شیوع زردی این قدر زیاد شده است؟ به نظر می رسد که این روزها، تقریبا تمام نوزادان به درجاتی از زردی مبتلا می شود. به نظرم می رسد که این موارد را بتوان به عنوان متهّان اصلی این رخداد معرّفی کرد:  1- ضعف ذاتی کبد نوزادان نسبت به نسل های قبل. 2- مصرف داروهای شیمیایی یا غذاهای نامناسب در طول دوران بارداری که ضعف کبد جنین را تشدید می کنند. 3- اثرات منفی زایمان های سزارین بر سلامتی نوزاد. 4- واکسن هپاتیت که در بدو تولد به نوزاد تلقیح می شود، می تواند یکی از اصلی ترین مظنونین باشد.  چگونه متوجه شویم که کودکمان، زردی دارد؟ زردی، معمولاً از پوست بالاترین قسمت بدن نوزاد(یعنی صورت و مشخّصاً چشم ها) شروع می شود و هر قدر که شدّت آن بیشتر شود به سمت قسمت های پایین تر و محیطی تر گسترش می یابد؛ به این ترتیب که پس از چشم و صورت، قفسه سینه، شکم و بعد هم دست و پاها درگیر می شوند؛ به نحوی که کف دست و پا آخرین مناطقی هستند که زرد می شوند. پاک شدن زردی عکس گسترش آن است؛ یعنی از آخرین نقطه ای که دچار زردی شده است شروع می شود و در نهایت پوست صورت و مخاط چشم است که پاک می شوند. از این گفته ها می توان چند نکته را استنباط کرد: ۱- زردی اگر محدود به صورت و چشم ها باشد، معمولاً جای نگرانی ندارد و در حدّ خفیفی است. این نکته در مورد درمان هم حائز اهمّیت است؛ یعنی اگر زردی بدن نوزاد برطرف شد و تنها مخاط چشم کمی زرد بود می توان اطمینان داشت که این زردی اندک ظرف چند روز خود به خود خوب می شود و این مسأله را نباید به حساب شکست درمان گذاشت. ۲- اگر زردی به قفسه سینه و شکم و یا دست و پا گسترش پیدا کرد؛ باید با دقّت، حسّاسیت و سرعت بیشتری نسبت به درمان آن اقدام کرد. ۳- بهترین نقطه برای تشخیص زردی نوزاد، سفیدی چشم اوست؛ چرا که اوّلاً از همه جا زودتر زرد می شود و در ثانی به علّت رنگ سفید آن، به راحتی زردی را نشان می دهد. راه دیگر تشخیص آسان و سریع زردی آن است که در یک اتاق با روشنایی مناسب، فشار ملایمی را به سینه کودکتان وارد کنید؛ اگر بعد از برداشتن فشار، رنگ زرد بر روی پوست مشاهده گردد، باید به پزشک خود مراجعه کنید. (این روش برای کودکان با پوست ظریف بهتر عمل می کند؛ برای سایر کودکان چنان که گفتیم، به زردی موجود در سفیدی چشمها یا لثه ها توجه کنید.) چند نکته مهم برای ارزیابی صحیح زردی نوزاد و تشخیص بالینی این مسأله که زردی رو به بهبود است یا خیر، باید این نکات را رعایت کرد: ۱- این ارزیابی بهتر است توسّط یک فرد ثابت از اعضای خانواده انجام شود. بهتر است این فرد از کسانی نباشد که از زردی نوزاد حسابی ترسیده اند؛ چرا که این جور آدم ها معمولاً نوزاد را زردتر از آنچه که هست می بینند. ۲- ارزیابی بالینی زردی باید در نور طبیعی(نور روز و در سایه) انجام شود. نورهای مصنوعی مثل انواع لامپ ها در تشخیص زردی تداخل ایجاد می کنند. ۳- این ارزیابی بهتر است با فاصله زمانی منطقی انجام شود؛ مثلاً در یک ساعت نسبتاً ثابت از طول روز. بررسی مکرّر پوست نوزاد نه تنها کمکی به ارزیابی صحیح وضعیت بیماری وی نمی کند؛ بلکه موجب اضطراب بستگان می شود. زردی در منطق طبّ سنّتی زردی از نظر طبّ سنّتی ایران، حاصل افزایش صفرا در بدن است. صفرا یکی از اخلاط چهارگانه بدن است که طبعی گرم و خشک(معادل آتش) دارد. رویکرد درمانی طبّ سنّتی در زردی نوزادان نیز بر اساس همین منطق شکل می گیرد که در ادامه به طور مبسوط توضیح داده خواهد شد. جالب اینجاست که بر اساس این منطق، به راحتی قادر خواهید بود که مشاهدات علمی در مورد این بیماری را نیز توضیح دهید. مثلاً می دانیم که آتش، همیشه تمایل به صعود و بالاتر رفتن دارد. به همین دلیل هم می بینیم که زردی، ابتدا در قسمت های بالای بدن دیده می شود و تا هنگامی که مجبور نشود(بر اثر غلظت زیاد)، به قسمت های پایین تر سرایت نمی کند. نکته جالب دیگر این است که زردی معمولاً در پسرها شیوع بیشتری دارد. این نکته هم قابل توجیه است؛ چرا که پسرها به نسبت دخترها مزاج گرم تر و خشک تری دارند و بنابراین بیماری های ناشی از گرمی و خشکی یعنی بیماری های صفراوی(مثل همین زردی) در آنها بیشتر دیده می شود. درمان زردی چنان که تأکید کردیم در اکثر موارد زردی یک وضعیت زودگذر است که معمولا بدون هرگونه مداخله درمانی بهبود می یابد و جز در موارد شدید، هیچ گونه عارضه دراز مدتی ندارد. البته برای اطمینان خاطر بستگان نوزاد و برای داشتن یک ارزیابی صحیح نسبت به شدّت بیماری، توصیه اکید می کنیم که به پزشک مراجعه کنید و اقدامات تشخیصی لازم(تأکید می کنیم اقدامات تشخیصی) را انجام دهید؛ امّا برای درمان، هرگز نگران نباشید و با انجام درمان های ذیل، شاهد بهبودی نوزاد دلبندتان باشید. منطق درمانی زردی در طبّ سنّتی گفتیم که بر اساس منطق طبّ سنّتی، زردی، یک بیماری صفراوی(آتشی) است؛ به زبان ساده تر، کودک شما کمی آتش گرفته است! البته نگران نباشید، زردی، درد یا سوزش ندارد و تشبیه فوق در جهت فهم بهتر منطق درمان است. بر این اساس هر کاری که می تواند یک آتش را خاموش کند؛ زردی نوزاد را نیز بهبود می بخشد! بنابراین:  ۱- مادر؛ ماشین آتش نشانی نوزاد! مادر نوزادی که زردی دارد، باید از مصرف غذاهای گرمی پرهیز کند و سهم غذاهای خنکی را افزایش دهد تا طبع شیر او خنک تر شود. البته در این مورد، توجّه به مزاج مادر و ظرفیت تحمّل کبد او بسیار مهم است و نباید در این کار افراط کرد؛ به نحوی که مادر دچار علایم غلبه سردی در بدنش شود(خواب آلودگی، احساس کسالت و کوفتگی، افسردگی، احساس سرما در بدن، رنگ پریدگی، نفخ معده، زیاد و کم رنگ شدن ادرار و …). در این رابطه می توان از خوراکی های مختلفی استفاده کرد؛ از جمله: آش یا سوپ جو؛ خیار؛ هندوانه؛ آب زرشک طبیعی؛ آب انار ملس طبیعی؛ مرکّبات؛ خرفه، گشنیز و …. در بین داروها هم بهترین و راحت ترین راه آن است که مادر، عرق کاسنی و شاهتره را به نسبت مساوی مخلوط کرده؛ روزی ۳ استکان مصرف کند. این ترکیب، در عین حال که صفرا شکن قدرتمندی است؛ طبعی ملایم و معتدل دارد و تقریباً به همه می سازد. در مادرانی که طبع گرم تر یا تحمّل بیشتری دارند می توان عرقیات خنک دیگر(مثل عرق گشنیز، بید، خارشتر، همیشه بهار) یا جوشانده گیاهانی مثل عنّاب، سپستان، بنفشه، همیشه بهار، خطمی، پنیرک، تخم گشنیز، تخم کاسنی، تخم کاهو، تخم خرفه، پوست بید و مانند آنها را هم به برنامه درمانی اضافه کرد. نکته: به تجربه ثابت شده است که مصرف سیراب-شیردان از سوی مادر هم به کم شدن زردی نوزاد کمک می کند.  تذکّر: اگرچه مصرف خوراکی هایی مانند کاچی، خاگینه و روغن زرد در دوران پس از زایمان بسیار مفید است، امّا اگر نوزاد زردی دارد مجبور خواهیم بود از مصرف آنها خودداری کنیم. ۲- شیرخشت و ترنجبین شاید معروف ترین داروهای ضدّ زردی نوزاد در کشور ما، این دو دارو باشند؛ به نحوی که از قدیم معمولا این دو دارو جزئی از سیسمونی نوزاد به حساب می آمده اند. متأسّفانه و در حالی که تا سالیانی پیش، خانواده ها با همین گونه درمان ها به راحتی زردی نوزاد را کنترل می کردند؛ امروزه، همکاران پزشک ما بدون وجود توجیهی قابل قبول، نه تنها از این درمان های کم عارضه و ارزان، کناره گرفته اند؛ بلکه حتّی به شدّت هم از آن نهی می کنند؛ به نحوی که گاهی برای راضی کردن خانواده نوزاد به انجام این اقدامات، باید تلاش بسیاری کرد. همه این ها در حالی است که: اوّلاً: در تحقیقات انجام شده در همین ایران خودمان، اثربخشی عصاره شیرخشت در درمان زردی نوزادان ثابت شده است(از جمله تحقیق انجام شده توسّط دکتر محمّد آزادبخت، عضو هیأت علمی دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی مازندران). در ثانی: در برخی کشورهای غربی که طبّ جدید ما داعیه دار پیروی از آنهاست؛ روند استفاده از این داروها در مراکز درمانی رسمی رو به گسترش است. بنابراین و با قاطعیت و بر اساس تجربیات مکرّر خود که تقریباً همیشه حاصل آن، درمان مناسب نوزادان بوده است به شما اطمینان خاطر می دهم که با انجام این اقدامات ساده و موثّر می توانید خاطره شیرین روزهای اوّل تولّد نوزاد خود را جایگزین خاطره تلخ سرگردانی در بیمارستان و جدایی از فرزند دلبند خود و نگاه کردن به او بر روی تخت فوتوتراپی(نوردرمانی) کنید.  به همین ترتیب، می توانید بدون دغدغه نسبت به تبلیغات وسیع این روزها در مورد خطرات شیرخشت برای مغز نوزاد و ... به درمان نوزاد دلبندتان اقدام کنید. نحوه مصرف حدود یک نخود شیرخشت و نصف قاشق چایخوری ترنجبین را در نصف استکان آب جوش حل کرده با پارچه نخی صاف کنید و به تدریج به نوزاد بخورانید. در صورت ضرورت می توانید این دارو را تا روزی ۳-۲ بار آماده و مصرف کنید. چند نکته: ۱- ترنجبین کاملاً شیرین است و لذا این دارو نیاز به شیرین کردن ندارد. ۲- مصرف شیرخشت به تنهایی هم توصیه شده است؛ امّا مصرف این دو دارو با هم اثربخشی بیشتری دارد. ۳- با توجّه به این که این روزها قیمت شیرخشت بسیار بسیار بالا رفته است، می توان از بیدخشت به جای آن استفاده کرد. ۴- علاوه بر نوزاد، مادر او نیز می تواند این دارو را مصرف کند. ۵- علاوه بر داروی فوق می توان روزانه چند قاشق چایخوری از مخلوط عرق کاسنی و شاهتره را نیز به نوزاد خوراند. برای اثربخشی بیشتر، می توان به جای حل کردن شیرخشت و ترنجبین در آب، آنها را در همین مخلوط عرق های کاسنی و شاهتره یا در عرق هایی مانند عرق بید حل کرد. ۳- سایر راهکارها - شستشوی نوزاد با عرق های خنک به ویژه عرق کاسنی یا بید اثری قابل قبول در کاهش زردی دارد. البته دقّت کنید که این عرق ها را کمی حرارت دهید تا حالت ولرم پیدا کنند؛ در غیر این صورت ممکن است این کار باعث افت حرارت بدن نوزاد شود. در این شستشو، به ویژه نسبت به ماساژ پشت گوش نوزاد، اهتمام بیشتری داشته باشید. - مقداری ترنجبین را در آب حل کرده با یک پارچه، آن را به پیشانی و پشت گوش نوزاد بمالید. - آرد جوی نرم و الک شده را روی بدن نوزاد(به جز صورت و ناف او) بپاشید. ۴- حجامت، درمانی قاطع و موثّر حجامت نوزاد از بهترین، سریع ترین و موثّرترین روش های درمانی زردی است که به طور معمول، هیچ گونه عارضه ای در پی ندارد. حجامت نوزاد به این صورت انجام می شود که بر روی لبه بیرونی لاله گوش و نیز پوست پشت گوش نوزاد، خراشهای ظریفی وارد می شود. ایجاد یکی دو خراش ظریف در منطقه حجامت عام(بین دو کتف) نوزاد می تواند این حجامت را قوی تر کند. تذکّر: در این حجامت نباید اقدام به بادکش گذاری و ساکشن کرد. متأسّفانه بسیاری از خانواده ها با شنیدن کلمه حجامت دچار نگرانی می شوند تا جایی که اغلب مجبور می شویم به جای این کلمه از عبارت«خراش دادن و یا چند قطره خون گرفتن» استفاده  کنیم؛ امّا مطمئن باشید که حجامت نوزاد کاری است بسیار ساده؛ حتّی بسیار ساده تر از یک بار خونگیری از نوزاد برای اقدامات تشخیصی و درمانی. برای اطمینان بیشتر به این نکات توجّه کنید: ۱- مجموع خون خارج شده از بدن نوزاد در این روش بیش از چند قطره نیست – یعنی بسیار کمتر از یک بار خونگیری برای اقدامات تشخیصی و یا درمانی در طبّ کلاسیک – و لذا از این بابت مشکلی به وجود نمی آید. ۲- درد حجامت، فوق العاده کم است؛ به نحوی که نوزاد پس از چند ثانیه آرام می گیرد. نوزادان خوش خواب، گاهی به هنگام انجام حجامت حتّی از خواب هم بیدار نمی شوند. ۳- اگر پزشک مجرّب، فرزند شما را حجامت کند تقریباً محال است که جای خراش ها روی پوست زیبا و ظریف او باقی بماند. کاهش زردی نوزاد، معمولاً بلافاصله پس از حجامت شروع می شود و اغلب پس از یک ساعت، نتیجه آن در آزمایش قابل مشاهده است. بسیار کم پیش می آید که پس از انجام حجامت باز هم زردی نوزاد کم نشود؛ امّا به هر حال ما، اقدامات درمانی غیر از حجامت را نیز – که شرح آن گذشت – به همه توصیه می کنیم. زردی ناشی از شیر مادر زردی در برخی نوزادان ممکن است بر اثر استفاده از شیر مادر باشد. ۲ گروه از نوزادان هستند که با خوردن شیر مادر به زردی مبتلا می شوند: ۱- گروه اول، بیشتر نوزادان مادرانی هستند که به طریق سزارین وضع حمل کرده اند و زردی به دلیل کم بودن شیر مادر و در روزهای اول تولد ایجاد می شود. در این حالت چنانچه تغذیه با شیر مادر استمرار داشته باشد، رفته رفته شیر مادر بیشتر و کمبود کالری نوزاد جبران می شود و همچنین حرکات روده او بهتر شده و زردی از بین می رود. در این نوزادان، مصرف شیرخشت و ترنجبین و به ویژه ترنجبین بسیار مطلوب است؛ چرا که ترنجبین ارزش غذایی بسیار بالایی دارد و می تواند به طور موقّت کمبود شیر را برای نوزاد جبران کند، از سوی دیگر خاصیت ملیّنی ترنجبین، باعث کارکرد بهتر روده ها و دفع بیشتر صفرا می شود. ۲- نوع دوم زردی ناشی از شیر مادر، معمولا از هفته دوم تولد آغاز می شود. این زردی ممکن است ناشی از موادی باشد که در شیر وجود داشته؛ باعث غیرفعال کردن آنزیم های کبدی و روده ای نوزاد می شوند که این موضوع باز جذب مواد صفراوی به داخل بدن را در پی دارد. در واقع این مشکل به خاطر رشد ناکافی روده و کبد نوزاد رخ می دهد. در این مورد هم پزشکان توصیه می کنند که تغذیه نوزاد با شیر مادر را ادامه دهید و چنانچه زردی شدید شد، حداکثر ۴۸ ساعت شیر مادر را قطع کرده از شیر خشک یا شیر دوشیده شده برای تغذیه کودک استفاده شود. البته پس از رفع زردی، مجددا باید تغذیه با شیر مادر را از سر گرفت. زردی های غیر طبیعی بعضی موارد زردی هستند که می توانند غیر طبیعی باشند و لذا نیاز به پیگیری دارند؛ از جمله این موارد که برای خانواده ها قابل تشخیص هستند عبارتند از: - زردی که همان روز اوّل تولّد ظاهر شود. - زردی که پس از هفته دوّم تولّد شروع شود. - زردی که پس از دو هفته ادامه داشته باشد.(البته به جز نوزادان نارس که ممکن است به طور طبیعی تا دو ماه زردی خفیفی داشته باشند.) - هر گونه نشانه ای دالّ بر بیماری و ضعف نوزاد، کاهش قدرت گرفتن پستان مادر، کم شدن اشتهای او و مواردی از این دست. لامپ مهتابی و زردی از سال ها پیش شنیده ایم که اگر کودکی دچار زردی شد، با قرار دادن او زیر نور لامپ های فلورسنت(مهتابی) می توان او را درمان کرد. درست است که نور درمانی یکی از راه های درمانی زردی در نوزادان محسوب می شود، ولی استفاده از نور مهتابی اساس علمی نداشته و تأثیر چندانی در درمان زردی ندارد بلکه نور فلورسنتی که به عنوان درمان این بیماری استفاده می شود، طول موج های خاصی دارد که لامپ های مهتابی این طول موج و قدرت درمانی را ندارند. نوردمانی که در مراکز درمانی انجام می شود؛ در درمان زردی موثر است اما معمولا نیازی به انجام آن نیست و اگر هم ضرورتی بود، بهتر است از انواع خانگی این دستگاه ها که در مراکز عرضه لوازم طبّی به صورت اجاره ای موجود است استفاده شود. زردی و نور آفتاب اگر سطح بیلی روبین کودک پایین باشد، می توانید با قرار دادن وی در معرض نور آفتاب(البته در سایه و نه در زیر نور مستقیم) در اوائل روز یا اواخر عصر به درمان او کمک کنید که البته با توجّه به اثربخشی درمانهای ذکر شده عملا نیازی به این کار نیست. تعویض خون   موارد خطرناک و شدید زردی که ممکن است با خطر رسوب بیلی روبین در مغز همراه باشد را با تعویض خون نوزاد درمان می کنند. توصیه اکید می کنیم که با به کار بستن دستورات طبّ سنّتی، هرگز نگذارید تا کار به انجام این اقدام پرعارضه برسد؛ اگر چه اعتقاد شخص من این است که حتّی این نوزادان نیز اگر در چند روز متوالی، دو و یا حدّاکثر سه نوبت حجامت شوند و اقدامات دارویی را نیز به طور کامل دریافت کنند نیازی به تعویض خون نخواهند داشت. زردی یا یرقان؟! زردی همان یرقان است؛ امّا از آنجا که واژه یرقان برای اکثر مردم ما تداعی گر یک بیماری خطرناک و کشنده است از به کار بردن آن در این مقاله خودداری کردیم. تذکّر آخر: باز هم تأکید می کنیم که از زردی نترسید؛ امّا این تذکّر به آن معنا نیست که به پزشک مراجعه نکنید. اگر نوزاد دلبندتان زردی دارد یا حتّی احتمال می دهید که زردی دارد حتماً به پزشک مراجعه کنید و اقدامات تشخیصی لازم را انجام دهید؛ امّا برای درمان بدون نگرانی به روش های فوق عمل کنید. چند نکته درباره پیشگیری از زردی در بارداری ۱- نگرانی از زردی نوزاد در آینده نباید مادر باردار را مجبور کند که تغذیه مطلوب خود را کنار بگذارد. مصرف زیاد خنکی ها در بارداری می تواند برای مادر – و حتّی جنین – مشکلاتی به وجود بیاورد. ۲- انجام اقدامات پیشگیرانه در بارداری تنها محدود به یکی دو ماه آخر می شود به این ترتیب که در یکی دو ماه آخر بارداری، مادر، هفته ای یک بار، زبان خود را در آینه کنترل کند؛ اگر زبان زردرنگ بود می تواند نشان دهنده افزایش صفرا و احتمال ایجاد زردی در نوزاد باشد. در این حال مادر باردار بهتر است یک خنکی ملایم مثل عرق کاسنی را چند روز مصرف کند تا مشکل حل شود. توصیه عمومی تر برای رفع نگرانی همه مادران این است که از یک ماه به زایمان هر روز یکی دو استکان عرق کاسنی مصرف کنند. ۳- توجّه داشته باشید که نه انجام اقدام فوق می تواند زردی نگرفتن نوزاد را تضمین کند و نه عدم انجام آن یا مصرف غذاهای گرمی، ضرورتاً باعث زردی نوزاد خواهد شد.  

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 3729
زمان انتشار: 5 اکتبر 2015
|
عملکرد فراماسونری در صنایع غذایی( قسمت دوم )

عملکرد فراماسونری در صنایع غذایی( قسمت دوم )

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنه الله علی اعدایهم اجمعین فراماسونری در صنعت غذاها – قسمت دوم: مواد غذایی و واکسن ها  اگرچه همه می دانند که جیوه باعث انحطاط سلول های عصبی مغز و مختل شدن سیستم عصبی می شود، هنوز به عنوان پردازشگر در غذاها به صورت اجباری استفاده می شود. در این قسمت به بررسی خاموش کردن سطح پایین جامعه توسط واکسن ها و استفاده مشترک جیوه در غذاها به صورت عمدی می پردازیم.   در قسمت اول این مقاله به بررسی اثرات استفاده از آسپارتام، فلوراید و قرص های تجویز شده توسط پزشکان پرداختیم و نشان دادیم که تمام این مواد باعث کاهش قدرت شناخت و در مقیاس بزرگتر منجر به خاموش شدن جمعیتی است که این مواد توسط آن ها مصرف می شود. در این مقاله تمرکز بر یکی دیگر از محصولات سمی است که در غذاهای روزمره و واکسن ها تعمدا استفاده می شود: جیوه! جیوه یک فلز سنگین است که به صورت طبیعی در محیط اطراف انسان وجود دارد. با این حال، این ماده اصلا برای مصرف انسان مناسب نیست چرا که برای بدن انسان بسیار مضر است. در حالی که بسیاری از افراد اعتقاد دارند که استفاده از هر چیزی در حد تعادل ضرری ندارد اما بسیاری از کارشناسان معتقدند استفاده از جیوه حتی در مقادیر بسیار ناچیز برای بدن انسان مفید نیست! با این حال مطالعات ثابت کرده است که جیوه به صورت عمدی به بسیاری از غذاهای فراوری شده و واکسن ها اضافه می شود.  این فلز دلیل اصلی انحطاط نورون های مغز و در نتیجه بر هم زننده سیستم مرکزی اعصاب انسان است. قرار گرفتن به صورت مستقیم این فلز اثرات آنی و تهدید آمیزی دارد: قرار گرفتن در معرض سطوح بالایی از مواد معدنی یا آلی فلز جیوه منجر به صدمه دائمی مغز، کلیه ها و گسترش آن در جنین می شود. از اثرات این فلز بر عملکرد مغز می توان به تحریک پذیر شدن، کم رویی، لقوه، تغییر در بینایی یا شنوایی و مشکلات حافظه اشاره کرد. اکثر افراد در معرض مستقیم جیوه قرار ندارند، اما همیشه در معرض مقادیر کم آن قرار می گیرند که اکثرا موجب مسمویت و آسیب دیدن آهسته و پیوسته مغز می شود. در طول عبور سال ها اثرات مصرف این مواد باعث اختلال حافظه و اختلال در منطق و قضاوت، کاهش حافظه و اختلال ثبات عاطفی انسان می گردد. به عبارت دیگر باعث خاموش شدن تدریجی انسان است.  این فلز قابلیت انتقال از مادر به جنین را دارد، به گزارش آژانس حفاظت از محیط زیست، جیوه در دوران بارداری پیامدهای پایداری روی جنین دارد. از جمله می توان به اختلال حافظه، تقلیل مهارت های زبانی و دیگر عوارض شناخته شده اشاره کرد.  استفاده از جیوه با مقادیر خطرناک در غذاهای دریایی مانند تن، پرورش اره ماهی و حتی در صید ماهی بسیار شایع است و این دقیقا بر خلاف تبلیغی است که برای غذاهای دریایی می شود. چرا که همیشه در تبلیغات گفته می شود که غذاهای دریایی منابع غنی امگا ۳ هستند که باعث پرورش مغز می شود! در حالی که به دلیل سم موجود در جیوه دقیقا تاثیر معکوس بر مغز خواهند داشت. متاسفانه جیوه در سایر محصولات مانند واکسن ها و شربت فروکتوز ذرت با مقادیر زیاد نیز مصرف می شود. واکسن در واکسن های اجباری مقادیر زیادی از جیوه وجود دارد! قبل از این که جزئیات را در اختیار شما قرار دهیم، در اینجا حقایقی در مورد واکسن های آمریکایی که توسط دکتر Sherry Tenpenny بیان شده است، ارائه می دهیم: دولت ایالات متحده یکی از بزرگترین خریداران واکسن های تولید شده است. در واقع حدود ۳۰ درصد از مراکز کنترل بیماری ها (C. D. C.) بودجه سالانه خود را از دولت می گیرند تا اطمینان حاصل شود که واکسن های مورد نیاز کودکان در این کشور تولید خواهد شد.  شرکت های بیمه خصوصی باید افراد را تحت پوشش کامل بیمه در موارد زیر قرار دهند: صدمات جانی و مالی به دلایل جنگ های هسته ای، حوادت ناشی از انرژی هسته ای و … و اکسیناسیون. قوانین تصویب شده ای مبنی بر محافظت از کودکان وجود دارد و همزمان قوانین ایالتی پدر و مادر را وادار می کند که فرزندان خود را پیش از فرستادن به مدرسه با حدود ۱۰۰ آنتی ژن که توسط واکسن به آن ها تزریق می شود محافظت کنند و چناچه پدر یا مادری از این کار سر باز زند، هیچ مسؤولیتی در قبال بیماری و مرگ و صدمه متوجه پزشکان، شرکت های دارویی و دولت نیست و چنانچه خانواده ای از پزشکان، سیستم واکسیناسیون و دولت شکایت کند؛ پروسه ای آغاز خواهد شد که ممکن است سال ها طول بکشد و اغلب با اخراج شاکی از دادگاه پایان می پذیرد. در هر ایالت طبق قوانین مدرسه، پذیرش تنها در صورتی انجام می شود که واکسیناسیون کودکان در سنین قبل از دبستان، در برابر بیماری های مختلف و واگیر دار انجام شده باشد. و اگر این کار انجام نشده باشد مانع از حضور کودک در مدرسه می شوند و پدر و مادر یا قیم کودک نیز به خاطر این مسأله جریمه خواهد شد چرا که از انجام قانون امتناع کرده است. پزشکان طرفدار واکسیناسیون، اغلب از پدر و مادر کودک می خواهند که انجام واکسیناسیون کودک در هر دوره تحت مراقبت خودشان انجام شود. بخش قابل توجهی از درآمد پزشکان از بازپرداخت حق بیمه واکسیناسیون مشتق می شود. برنامه واکسیناسیون همیشه در حال گسترش است و واکسن ها به طور فزاینده ای باعث بالا رفتن حقوق پزشکان می گردد.  تیمِروسال (THIMEROSAL) کودکان تا قبل از سن شش سالگی حدود ۲۱ نوع واکسن دریافت می کنند و از سن شش تا هجده سالگی حدود ۶ نوع واکسن! یعنی حدود ۲۷ واکسن؛ که اکثر آن ها حاوی ماده سمی THIMEROSAL است. همانطور که در عکس نیز دیده می شود این ماده در بردارنده ۴۹ درصد جیوه است که استفاده از این مقدار جیوه باعث ایجاد اختلال حافظه در نسل کودکان می شود.  یعنی نسلی از کودکان که مغزهای آن ها به شدت آسیب دیده است. بسیاری از دانشمندان معتقدند استفاده از واکسن THIMEROSAL باعث افزایش سرسام آور بیماری اوتیسم در دو دهه اخیر شده است. آیا این به معنای خاموش کردن سطح ابتدایی جامعه نیست؟ با توجه به رابطه مشکوک بین واکسن ها و بیماری اوتیسم، بیش از ۵۰۰۰ خانواده در ایالات متحده در یک دادگاه فدرال علیه شرکت های تولید کننده واکسن B اقامه دعوی کرده اند. در حالی که این شرکت پرداخت هرگونه خسارت را رد کرده و وجود رابطه بین بیماری و واکسن های تولید شده اش را تکذیب کرده است. هنوز هیچ مبنایی بر رد یا اثبات رابطه بین واکسن ها و بیماری اوتیسم وجود ندارد، در حالی که تمام این مطالعات نیز توسط همان شرکت های تولید کننده واکسن انجام می شود! با وجود این بحث ها، استفاده از THIMEROSAL بدون جلب توجه و به تدریج از واکسن ها حذف شد و جالب است که مبتلایان به بیماری اوتیسم نیز کاهش پیدا کردند. استفاده از THIMEROSAL به تدریج در واکسن های کودکان حذف شد و به جای آن از مواد نگهدارنده دیگری استفاده می شود. اما هنوز در بسیاری از واکسن های مربوط به بزرگسالان از این ماده استفاده می شود. مقدار جیوه موجود در واکسن های کودکان آن ها را بیمار و در نهایت عقیم می کرد اما برای بزرگسالان موجب گنگی و پایین آوردن سطح درک آن ها می شود. طبقه حاکم نه تنها به دنبال ایجاد یک نسل مبتلا به اوتیسم که نیاز به مراقبت همیشگی دارند بوده است، همچنین به دنبال ایجاد یک عده احمق مفید بوده که می توانند کارهای تکراری انجام دهند اما ذهن آن ها بیحس است و بدون هیچ سوالی هر آنچه به آن ها گفته می شود را می پذیرند. در حال حاضر از THIMEROSAL در واکسن آنفولانزا، که عموما به عنوان ضربه آنفولانزا شناخته می شود استفاده می شود. واکسن هایی که واکسن های فصلی هستند و در هر زمستان افراد را تشویق می کنند تا واکسن سالانه خود را به همراه دوز مناسبی از جیوه دریافت کنند! سازندگان واکسن های آنفولانزا می گویند که دارای سابقه سلامت جامد هستند به این معنا که به نظر نمی رسد که علت بیماری قابل مشاهده باشد، موضوعی که اصلا قابل بحث نیست، اما انحطاط نورون های مغز اکثر افراد دریافت کننده واکسن به صورت تدریجی و آهسته در طی سال به دلیل مسمومیت جیوه ثابت است. این روند کند کردن عملکرد مغز به راحتی قابل مشاهده و ثبت نیست و نه حتی قابلیت سنجش دارد، اما هنوز هم در مقیاس جهانی اتفاق می افتد. اگر جیوه می تواند ذهن شکننده کودکان را به طور کامل مختل کند تا آن ها به اوتیسم مبتلا شوند، پس مطمئنا لطماتی را برای ذهن های کاملا رشد یافته خواهد داشت.  تقریبا به دلیل تقاضا برای تولید واکسن برای بیماری های جدید، دوره ای در سراسر جهان به کمک تبلیغات به وجود آمده است که مردم خودشان متقاضی تولید واکسن هستند چرا که به این اعتقاد رسیده اند که واکسن ها معجزاتی دارند که هر مشکل جسمی آن ها را رفع می کند.  H1N1 که تحت عنوان آنفولانزای خوکی شناخته می شود، آخرین بیماری بود که میلیون ها نفر در سراسر جهان برای چند ماه در وحشت و ترس فرو برد! و موجب ترویج بیشتر واکسن ها و استقبال از انجام واکسیناسیون در جهان شد و این حقیقت که آنفولانزای خوکی نیز نوعی دیگر از آنفولانزای عادی است و اغلب به راحتی قابل درمان است کاملا نادیده گرفته شد. حقیقت دیگر اثبات وجود THIMEROSAL در عکس هایی بود که از این واکسن ها گرفته شده است. کاهش جمعیت؟ به سادگی می توان گفت که نه تنها سطوح پایین جامعه خاموش شده اند بلکه واکسن ها به تلاش برای کاهش جمعیت نیز کمک می کنند. بیل گیتس در سخنرانی که در سال ۲۰۱۰ انجام داد به نقش واکسن ها جهت کاهش جمعیت جهان اشاره کرده است. شربت ذرت با دوز بالای فروکتوز (HFCS) این ماده ی سمی است در جراحت، بیماری، مرگ کاربرد دارد و به خصوص دارای استفاده شیمیایی فراوانی است. طبق این تعریف،(HFCS) یک سم واقعی است. شربت HFCS از فرآیندهایی که بر ذرت صورت می گیرد در سال ۱۹۷۰ ساخته شده است. این ماده به جای قند سفید در غذاهای فرآوری شده استفاده می شود و در حال حاضر در بسیاری از مواد غذایی موجود در سوپر مارکت ها به آسانی یافت می شود. مطالعات نشان داده است که آمریکایی ها به طور متوسط ۱۲ قاشق چایخوری در روز از این شربت استفاده می کنند. در اینجا نموداری ارائه شده است که استفاده از HFCS در رژیم های غذایی را نشان می دهد: مصرف سرانه از شیرین کننده های انتخاب شده  با توجه به خاصیت شیرین سازی آن، واضح است که HFCS در محصولات قندی مانند مربا، نوشابه و موادی که قبل از بسته بندی کاملا پخته می شوند وجود دارد، با این حال بسیاری از مردم متوجه استفاده از آن در بسیاری از مواد غذایی دیگر مانند سوپ، نان، سس ماکارونی، غلات، حبوبات، مواد منجمد، فرآورده های گوشتی، سس سالاد و چاشنی ها نیستند. همچنین HFCS در محصولات به اصطلاح سلامتی مانند پروتئین ها، کافئین ها، غذاهای کم چرب و نوشابه های انرژی زا به وفور استفاده می شود. چگونه می توان چیزی را که طعم خیلی خوبی دارد بد بدانم؟ در اینجا برخی از حقایق در مورد HFCS بیان شده است: پژوهش ها وجود ارتباط بین HFCS و افزایش نرخ چاقی و دیابت در شمال آمریکا، به ویژه در میان کودکان را ثابت کرده است. فروکتوز موجود در این ماده بسیار بیشتر از قند تبدیل به چربی می شود و چون مایع است انتقال ان به خون با سرعت بیشتری انجام می شود. نوشیدنی های حاوی HFCS که دارای ترکیبات بالای کربونیک هستند، با آسیب رساند به سلول ها و بافت ها منجر به دیابت می شوند. شواهدی مبنی بر تاثیرات متفاوت قند نیشکر و فروکتوز در بدن وجود دارد که منجر به احساس سیری و کاهش پتانسیل فرد می شوند و فرد را به استفاده بیشتر از این مواد برای کسب انرژی متمایل می کنند.  مطالعات انجام شده توسط محققان دانشگاه میشیگان و یو سی دیویس نشان می دهند که مصرف فروکتوز، که به آسانی توسط کبد جذب شده و تبدیل به چربی می گردد در سطوح تری گلیسیرید خون بدن افزایش ایجاد می کند.  بر خلاف دیگر انواع کربوهیدرات های متشکل از گلوکوز، فروکتوز باعث تحریک لوزالمعده برای ایجاد انسولین نمی شود. پیتر هاوِل، محقق تغذیه دانشگاه دیویس که مطالعاتی در زمینه اثرات متابولیک فروکتوز انجام داده است، نشان داده که فروکتوز تنها کمی به ترشح لپتین، هورمون تولید شده توسط سلول های چربی، کمک می کند.کمبود لپتین و انسولین هر دو سیگنال هایی به مغز مخابره می کند که باعث کاهش اشتها و سرکوب گرسنگی می گردد. بدن فرآیندهای متفاوتی در برابر HFCS دارد که کاملا با فرآیندهای وجود نیشکر یا چغندر قند متفاوت است و در نهایت سوخت و ساز بدن را مخدوش کرده و هورمون های تابع آن را از کار می اندازد! به بیان دیگر بدن ما تمایل به خوردن بیشتر دارد در حالی که همزمان ذخبره چربی در آن بیشتر می شود. مطالعاتی که در مجله موسسه ملی سرطان منتشر شده نشان می دهد که زنانی که در رژیم های غذایی آنان کربوهیدرات بالایی وجود داشت که به معنای مصرف بیشتر فروکتوز است، بیشتر در معرض سرطان روده بزرگ بودند. HFCS به دلیل داشتن عناصر کلیدی مانند منیزیم، مس و کروم در عملکرد قلب تداخل می کند.  همچنین HFCS فعالیت های سیستم ایمنی بدن را توسط کنترل گلبول های سفید مهار می کند و در واقع قدرت بدن برای مقابله با مهاجمان مضر خارجی کاهش می یابد. تحقیقات نشان می دهد که فروکتوز در هر سلول از بدن به آسانی و کمک گلوکوز تجزیه می شود در حالی که فروکتوز باید تنها در کبد متابولیزه شود. در آزمایشی که روی حیوانات مصرف کننده فروکتوز انجام شده است، مشکلاتی که در کبد به دلیل توسعه رسوب چربی و سیروز به وجود آمده است شبیه به مشکلاتی است که در کبد افراد الکلی وجود دارد.  HFCS    تحت تصفیه بالایی قرار می گیرد، حتی بیشتر از شکر سفید.  HFCS   که از ذرتی مشتق می شود که تحت اصلاح ژنتیکی قرار دارد و آنزیم های مورد استفاده تحت فرآیند پالایش قرار می گیرند و باعث افزایش نگرانی در مورد سیاست اقتصادی تخصیص یارانه برای تولید ذرت و اثرات مضر کشاورزی ناشی از تولید این نوع آن شده است. مطالعات فراوانی رابطه قوی بین افزایش HFCS در سال گذشته و افزایش چاقی مشابه را نشان داده است. پیشگیری و درمان چاقی به شدت برای بدن ضروری است و به طور مستقیم عملکردهای مغز را تحت تاثیر قرار می دهد. بعضی از محقیقن حتی این پرسش را مطرح کرده اند که چاقی در انحطاط مغز نیز نقش دارد! البته این بدان معنا نیست که افراد چاق خنگ هستند، بلکه باعث کاهش موثر پردازشگری مغز می شود. اما حتی اگر نقش HFCS را به عنوان نگه دارنده چربی در خون در نظر نگیریم، باز هم اثرات منفی منحصر به فرد خود را دارد. مطالعات نشان داده است که این شیرین کننده حاوی… سعی کنید حدس بزنید… جیوه است! در اینجا جدول مطالعات IATP در مورد این شیرین کننده آورده شده است. فروکتوز و جیوه زیاد با شرح کامل در محصولات روزمره ای که در سوپر مارکت ها یافت می شود کاملا مشخص است.  البته شرکت های تولید کننده این شیرین کننده را کاملا طبیعی می دانند و نتایج حاصل از مطالعات را کاملا رد کرده اند که عجیب به نظر نمی رسد! حتی برخی تبلیغات به صورت عجیب و غریبی مردم را به خوردن و نگه داشتن این محصولات سمی تشویق می کنند. نتیجه گیری: با وجود مطالعات فراوان در مورد خاصیت و اثرات منفی جیوه، دولت هنوز هم از جیوه در واکسن ها استفاده می کند و آن ها را با ماده سمی THIMEROSAL واکسیناسیون می کند. علاوه بر این، از شرکت های داروسازی و مواد غذایی که محصولات حاوی HFCS تولید می کنند کاملا حمایت می کند و حتی افرادی از رده های بالای دولتی مدیران این شرکت های دولتی یا خصوصی هستند که در واقع همان نخبگان یا طبقه حاکم بر جامعه می باشند. بسیاری از این افراد تخصصی در مورد مواضع دولتی ندارند و بیشتر برای سیاست های عمومی که ارتباط مستقیم با منافع آن ها دارد تصمیم گیری می کنند. عضوهای گروه بیلدربرگ، کمیته ۳۰۰، شورای روابط خارجی، گروه شرکت های تولید کننده مواد غذایی و دارو... از آنجا که هیچ مقام دولتی به هم صنفان خود خیانت نمی کند و صندوق raisers whistleblower برای همین مسئله در نظر گرفته شده است، هر یک از افراد جامعه را با همین جمله کلیشه ای خواندن برچسب قبل از خرید قانع می کنند. اما آیا شما به عنوان جزئی از این جامعه واقعا می دانید گلوتامات یا مونو سدیم چیست؟  این مجموعه از مقالات با هدف افزایش آگاهی در مورد اساسی ترین موادی است که به صورت روزمره استفاده می شوند. من شخصا نمی توانم ادعا کنم که در رژیم غذایی خود کاملا مراقب آنچه می خورم و می نوشم هستم! من فرزند دهه ۸۰ هستم و عاشق طعم غذاهای فرآوری شده مانند آب نبات، نوشابه، همبرگر… هستم، اما همانطور که داشتن اطلاعات بیشتر به درک بهتر انسان کمک می کند تا قدم های درست بردارد، به احساس بهتر داشتن و آسان تر تصمیم گرفتن نیز کمک می کند. کاری که هیچ کس حق ندارد آن را برای شما انجام دهد! قدم بعدی شما چیست؟ باور این مطلب یا رفتن به رستوران های فست فود ؟ منبع : عصر بصیرت

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed