www.montazer.ir
پنج‌شنبه 10 ژولیه 2025
شناسه مطلب: 8933
زمان انتشار: 12 مارس 2018
| | | |
«پیچ تاریخی» و طرح جهانی اربعین

مراسم تجدید میثاق با امام و شهدا،

«پیچ تاریخی» و طرح جهانی اربعین

استاد محمد شجاعی در مراسم تجدید میثاق با امام خمینی ره نظر خود را در خصوص «پیچ تاریخ» و نظریه های «ساموئل هانتینگتون» و «فرانسیس فوکویاما» بیان کرد. از زمانی که نظریه ی «پیچ تاریخ» مطرح شد، موجی از اظهار نظرها را در جهان در پی داشته است. نظر استاد با عنوان «طرح جهانی اربعین» نظریه های مذکور را به چالش می کشد.

نظریه ی «ساموئل هانتینگتون» با عنوان «برخورد تمدن ها» که در سال 1993 در مجله‌ «فارن افیرز» وزارت امور خارجه آمریکا،منتشر شد، این است که جنگ‌ های آینده، دیگر از درون رقابت‌ ملت-دولت‌ها بر سر مسائل بازرگانی، اختلافات ارضی یا ایدئولوژیک سر برنخواهد آورد؛ بلکه انگیزه‌ ی جنگ‌ ها از این پس در دین، تاریخ، زبان و سنت ریشه خواهد داشت. نظریه ی «فرانسیس فوکویاما» با عنوان «پایان تاریخ و آخرین انسان» نیز، یک نظریه ی آخرالزمانی محسوب می شود. اما در کنار نظریه های مذکور در خصوص «پیچ تاریخ»، برخی شخصیت های مهم، از جمله «زبیگنیو برژینسکی» مشاور ارشد سابق امنیت ملی آمریكا، جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب را مدیر و صحنه گردان این «پیچ تاریخی» می دانند. برژینسکی در اجلاس آنلانتیک گفت: «تاریخ به پیچ بزرگی رسیده است كه (امام)خمینی و (آیت الله)خامنه­ای تابلوهای راهنمای آن را نصب كرده اند. (کیهان 19/5/91) همچنین «جیمز ولسلی» رییس پیشین سازمان جاسوسی آمریکا(سیا)گفت: «قطب قدرتمنداسلام در جهان،با پرچمداری (امام خمینی ره و (آیت الله)خامنه ای، ساختار كدگذاری شده ی جهان را به چالش كشیده است. (کیهان 19/5/91)  این نمایی است از کتاب «پایان تاریخ و واپسین انسان» نوشته «فرانسیس فوکویاما» تحلیل گر مشهور پنتاگون: اکنون نظر استاد شجاعی مدیر مسوول موسسه منتظران منجی را در این خصوص، با عنوان طرح «جبهه جهانی مهدوی اربعین» مرور می کنیم: «انقلاب اسلامی» مورد توجه ائمه (علیهم السلام) بوده است «انقلاب اسلامی» که در ایران رخ داد، قطعاً و یقیناً انقلابی بود که همه ی ائمه به آن توجه داشتند. این انقلاب ریشه های عمیق قرآنی دارد و علاوه بر این که قرآن کریم چند آیه را به ملّت ایران و انقلاب اسلامی اختصاص داده، ده ها روایت محکم و معتبر از شیعه و اهل سنّت نیز، درباره ی انقلاب اسلامی ایران وارد شه است. همه ی ائمه(علیهم‌السلام) به خصوص وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها، انتظار این انقلاب را می کشیدند. مقدّمه چینی و مدیریت این انقلاب، از ابتدا تا پایان کار، توسط وجود مقدّس خودِ حضرت زهرا سلام الله علیها طراحی و عملیاتی شده و ان شاءالله تا آخر هم به پیش خواهد رفت. قطعاً و یقیناً این انقلاب، همان حادثه ی مبارکی بوده است که همه ی تاریخ بشریت انتظار آن را می کشیدند. از نبی اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم روایت شده که خداوند عمر جهان را  ۱۰۰ هزار سال قرار داده و 20 هزار سال آن را برای دشمنان اهل بیت و 80 هزار سال آن را برای خود اهل بیت مقرر فرموده است. ما از اول تاریخ، انحراف طاغوت ها را از مسیر الهی می بینیم. قرآن کریم و معصومین علیهم السلام همواره تاکید کرده اند که برای تبدیل حکومتِ جائرین و طاغوت ها به حکومت معصومین (علیهم السلام)، نیاز به یک حرکت جهانی است تا مردم جهان تحمّل این «تغییر مسیر» و به تعبیر مقام معظم رهبری «پیچ تاریخی» را داشته باشند.  همانطور که بزرگان دین فرموده اند، انقلابی لازم بود که رفته رفته مردم جهان با فرهنگ اهل بیت علیهم السلام آشنا شوند و این «پیچ تاریخی» را با آگاهی و بصیرت طی کنند. مسئولیت تغییر تاریخ بر عهده ی انقلاب اسلامی است. انقلاب اسلامی انقلاب تأمین کننده ی نیروهای نظامی و فرهنگی لازم، برای تغییر تاریخ است و این مأموریت را بر عهده دارد و قطعا و یقینا همانطور که معمار انقلاب حضرت امام خمینی ره مژده دادند و تاکید کردند، «اسلام سنگرهای کلیدی جهان را یکی پس از دیگری فتح خواهد کرد». ایشان همچنین فرمودند: «ما در صدد از بین بردن مثلث شوم امپریالیسم، صهیونیسم و کمونیسم هستیم». این اتفاق که حضرت امام برآن تاکید داشت، قطعاً با پیشرفت انقلاب اسلامی به وقوع خواهد پیوست. همانطور که می بینیم، الان در این مثلث، کمونیسم از بین رفت و امپریالیسم و صهیونیسم هم در حال فروپاشی هستند و قطعاً حرکت تاریخ به سمت اسلام ناب محمدی صلّی الله و علیه و آله و سلّم پیش خواهد رفت. انقلاب اسلامی و مژده ی ظهور حضرت مهدی (علیه‌السلام) انقلاب اسلامی شروع شادی اهل بیت (علیهم‌السلام) و شروع شادی حضرت زهرا (سلام الله علیها) است؛ چون مژده ی ظهور در آن است. امام باقر (علیه السلام) فرمود: «اگر من انقلاب ایران را درک کنم، خودم را برای ظهور حفظ خواهم کرد». این شیفتگی امام باقر(علیه‌السلام) خیلی مهم است. حرکت فرهنگی هم مانند همه ی حرکت های دیگرِ خلقت، یک حرکت تدریجی است. حرکتی است که باید زمان ببرد. پیامبر انقلابی کرد، مسیری را طی کرد، تا 1400 سال طول کشید و رسید به جایی که این حرکت پیغمبر مشمول مژده ی قرآن شد که می فرماید: «و نُریدُ اَن نمنّ علی الّذینَ استُضعِفوا فی الارض و نَجعلهُم ائمه و نجعلهمُ الوارِثین= و ما اراده کرده ایم که بر مستضعفان روی زمین منت گذاریم و آنان را امامان و وارثان زمین قرار دهیم»؛ یا این آیه: «هو الّذی ارسَلَ رسوله بِالهدی و دینِ الحَق لِیُظهره علی الدّینِ کُلِّه= اوست كسى كه فرستاده خود را با هدایت و آیین درست روانه كرد تا آن را بر هر چه دین است فائق گرداند ». اساساً معنی اینکه با تولّد پیغمبر 14 کنگره از کنگره های کاخ کسری در ایران شکسته می شود، دریاچه ی ساوه خشک می شود، آتشکده ی فارس خاموش می شود، انقلاب اسلامی ایران است و اینها تعابیری است که امام صادق علیه السلام فرمودند. شکستنِ 14 کنگره کاخ کسری، یعنی 1400 سال بعد از ظهور پیامبر اسلام، انقلاب اسلامی شروع می شود و شروع آن مصادف می شود با پایان یافتن عمر طاغوت ایران و کم کم طاغوت های سایر کشورهای جهان. حضرت امام ره نیز، همین تعبیر را از شکستن کنگره های طاق کسری و .... و ارتباط آن با پیروزی انقلاب اسلامی داشتند. پیغمبر وقتی در مورد ایرانی ها و انقلابشان صحبت می کند می فرماید:« أنا الیهم بالاَشواق = من خیلی مشتاق ایرانی ها هستم». ایرانی ها مردمی هستند که به قول امام، «امام زادگان عشق» هستند. شخصیت های بی نظیری که تاریخ هرگز نتوانسته به این تعداد و با این کیفیت، این همه انسان پرورش بدهد. پیغمبر واقعا مشتاق دیدار اینها بوده و ما الان در مزار این عزیزان قرار داریم. خدا رحمت کند عالم بزرگوار و کم نظیر حضرت آیت الله حائری شیرازی را که می فرمودند: شهادت ها دو جورند، بعضی از شهادت ها دفعی هستند که این عزیزان رفتند جبهه و به آن نائل شدند. بعضی از شهادت ها طولانی مدت هستند و ده ها سال طول می کشد تا شخص به شهادت برسد. یکی هم مثل خود ایشان، قطعاً انسان های زیادی هستند که در نوبت عاشقی قرار دارند که ان شاءالله نوبت آنها هم برسد. «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا= از میان مؤمنان مردانى‏ اند كه به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا كردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نكردند.(احزاب ۲۳) پرده برداری از طرح «جبهه جهانی مهدوی اربعین» امشب ما اینجا هستیم تا از یک طرح مهم جهانی پرده برداری کنیم. به حول و قوه الهی، این طرح را شروع می کنیم و با شروع این طرح، به تجدید میثاق با امام و شهدا می پردازیم تا بگوییم که ان شاءالله ما آماده ایم کار شما را به ثمر برسانیم. امسال بعد از تمرین ها و چندین عملیات که در فضای بین المللی و چند مانور آمادگیِ که در حماسه ی بی نظیر اربعین انجام دادیم، حجت بر ما تمام شد. عزیزان به تابلو توجه کنند، این آرم «جبهه جهانی مهدوی اربعین» است. اسم جبهه «جبهه جهانی مهدوی اربعین» می باشد که بخشی از فعالیت های این جبهه ی فراگیرِ جهانی بر عهده مؤسسه منتظران منجی است. بخش های دیگر بر عهده دیگر سازمان ها و مراکز و نهادهای فرهنگیِ کشور است. اهداف و فعالیت های طرح «جبهه جهانی مهدوی اربعین» گستره ی فعالیت های این جبهه در داخل و خارج کشور انجام می گیرد. هدف از فعالیت های داخلی این جبهه، 1) تقویت انقلاب اسلامی، 2) مقابله با تهاجم فرهنگی، 3) اهداف جبهه جهانی مهدوی اربعین در حیطه‌ی بین الملل است. 1) تقویت انقلاب اسلامی  مقام معظم رهبری فرمودند: اربعین انقلاب ما را تقویت و حفاظت می کند. در اربعین امسال حدود 2 میلیون و 400 هزار نفر به پیاده روی اربعین رفتند و در فضای نورانی، مغفرتی، ولایتی و رسالتی اربعین قرار گرفتند. بسیاری از توبه ها و آشتی ها و تحول ها اتفاق افتاد و مردم در این دوره ی اربعینی با حال و هوای حکومت امام زمان یعنی «وفاداری و همدلی» آشنا شدند. عشق به همدیگر، عشق به امام و این فرهنگ را با  خودشان به عنوان سوغاتی در داخل کشور برگرداندند. به دلیل این که اربعین باعث حفظ اسلام و انقلاب اسلامی و امانت اهل بیت و امام و شهدا می شود، پس هر چقدر اربعین قدرتمندتر و پرشکوه تر برگزار شود، مردم بیشتری از ایران به پیاده روی اربعین می روند و ما بیشتر به این هدف نائل می شویم. پس باید امسال تلاش زیادی بکنیم تا بتوانیم جمعیت بیشتری را به اربعین ببریم و کسانی را که در این راهپیمایی شرکت نمی کنند، با این فرهنگ آشنا کنیم. 2) مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن  شما الان می بینید که خواص و فتنه گران کمرشان را بسته اند تا تهاجم های کمرشکنی مثل برداشتن حجاب و آزادی های جنسی و مسائلی از این قبیل را در کشور جا بیندازند. یکی از راهکارهای مقابله با این تهاجم، بسط فرهنگ مهدوی و جذب فعالان مهدوی است. فعّالان مهدوی کسانی هستند که به معنای واقعی، سربازان ویژه ی امام زمان علیه السّلام و واقعاً پا رکاب حضرت هستند. ما ان شاء الله سه هدف بزرگ را داریم و خود شما می دانید که هیچ هدف و رسالتی برای ما بالاتر از این وجود ندارد. این ظرفیت بی نظیر اربعین، آن قدر قدرتمند است که هر سه هدف را کاملا برای ما تأمین خواهد کرد. بنابراین، ما باید از این فرصت بی نظیر بین المللی و داخلی استفاده کنیم تا بتوانیم ان شاءالله یک رسالت الهی را به انجام رسانده  و آنچه که امام زمان و اهل بیت (علیهم السلام) از ما توقع دارند به ثمر برسانیم. 3) اهدافِ «جبهه جهانی مهدوی اربعین» در بُعد بین الملل (خارج از کشور) این اهداف شامل 3 بخش است: 1) آشنا کردن سایر پیروان و مذاهب با ریشه مشترک الهی و انسانی شان؛ 2) آشنایی و آشتی پیروان سایر مذاهب و ادیان با خود سیدالشهدا؛ 3) آشنایی و آشتیِ پیروان مذاهب و ادیان با منجی ادیان؛ 4) ضمنِ حفظ شعار «لبیک یا حسین»، ترویج شعار« لبیک یا مهدی»؛ 5) ایجاد وحدت، وفاداری و همدلی در میان همه شیعیان و همه مسلمانان جهان؛ 6) ایجاد تنفر جهانی از فرهنگ استکبار و ارتجاع؛ 7) پایه ریزی تمدن بزرگ اسلامی. 1) در بُعد خارجی، اولین هدف ما، آشناکردنِ سایرِ پیروان مذاهب و ادیان با ریشه‌ی مشترکِ الهی و انسانی شان است شما می دانید که حدود 30 میلیون نفر از حدود 90 کشور جهان با ترکیب بی نظیری که در دنیا سابقه نداشته است، در این راهپیمایی شرکت کردند. چنین چیزی تا به حال در دنیا محال بوده، اما یک حماسه بی نظیر اتفاق افتاد که همه را غافل گیر کرد. خودی ها به یک نحو و دشمنان به نحو دیگر غافل گیر شدند. حماسه اربعین به گونه ای است که دشمن نمی تواند جلوی این جریان را بگیرد. یک انقلاب جهانی است؛ نه یک انقلابی که در یک کشور اتفاق می افتد. یک انقلاب جهانی است که بدون خونریزی انجام می شود و هیچ کس هم نمی تواند جلویش را بگیرد. پیامش را می گوید؛ حرفش را می زند؛ تاثیرش را می گذارد؛ بدون این که کسی بتواند با آن مقابله کند و بدون این که خون و خونریزی راه بیفتد. این نکته خیلی مهم است. آنچه که همه‌ی انسانها را، یعنی ده ها میلیون نفر انسان را با ترکیب شیعه، سنی، مسیحی، یهودی، هندو و حتی لاییک می کشاند به راه پیمایی اربعین، عشق به یک انسان کامل است. این را باید قدر دانست. نباید ساده از کنار این ظرفیت بی نظیر گذشت. 2) آشنایی و آشتی پیروان سایر مذاهب و ادیان با خود سیدالشهدا همه به عشق سیدالشهدا می آیند؛ اما خیلی ها نمی دانند، این حسین کیست. برای اینکه این نکته جا بیفتد، نکته ای از حضرت آیت الله بهجت (رحمه الله علیه) برایتان می گویم: ایشان نکته ی بسیار کلیدی و تکان دهنده ای گفتند که برای ما یک راهکار خیلی مهم به شمار می آید. فرمودند: وقتی که امام زمان ظهور می کند، برای اینکه خودش را به همه دنیا بشناساند، می گوید: من پسر حسینم و همه مردم دنیا می دانند که حسین کیست. سپس می گویند: علت این که الان همه دنیا نمی دانند حسین کیست، به خاطر کوتاهی های ماست. ما کوتاهی کردیم در معرفی حسین به دنیا. امام حسین، خود به خود بدون اینکه ما کاری کرده باشیم،آنقدر جذابیت دارد، که 10 ها میلیون انسان را با این همه اختلاف مذهبی می تواند دور خودش جمع کند. کی می تواند بگوید ما رفتیم کار کردیم، این جاذبه ی بی نظیری که 10 ها میلیون آدم از قریبِ 90 کشور پا می شوند می آیند اینجا، این جاذبه خود سیدالشهداست. ما مسئولیم و این رسالت به دوش ماست که سیدالشهدا را به دنیا معرفی کنیم. حضرت آیت الله بهجت می فرماید، بهترین موقعیت برای معرفی امام حسین به دنیا و در واقع برطرف کردن موانع ظهور اربعین است. ما باید از ظرفیت اربعین خیلی استفاده کنیم و بگوییم که این حسین کیست. برای این کار، ما دو جلد کتاب استراتژیک خیلی مهم طراحی کردیم به 12 زبان دنیا ان شاءالله ترجمه می شود. و از حالا این کتابها را به اضافه متن هایی که داریم، ان شاءالله در سایت ها و جاهای دیگر منتشر می کنیم که مردم کم کم با این حرکت جهانی آشنا بشوند و ما بتوانیم ان شاءالله برای این حرکت جهانی عضوگیری زیادی بکنیم. دو کتاب یک کتاب معرفتی و دیگر، کتاب عشقی و شوری هم طراحی شده که محال است کسی این کتابها را بخواند و عشق امام حسین و اربعین و زیارت اربعین و پیاده روی اربعین در سرش نیفتد. یعنی این کتاب طوری طراحی شده که هر کس این کتاب را بخواند خودش و هر کسی که دارد را در این مسیر می اندازد و می آید ان شاءالله. 3) آشنایی و آشتی پیروان مذاهب و ادیان با منجی ادیان است. اول باید سیدالشهدا در دنیا خوب شناخته شود و به تبعِ آن امام زمان به عنوان منجی شناخته شود. یک ترتیب ریاضی بسیار مهم وجود دارد و باید هدف اصلی ما امسال همین دوتا نکته باشد، معرفی سیدالشهدا و معرفی آقا امام زمان و منجی جهانی. باید به همه دنیا بگوییم که منجی جهانی کی هست و از الان باید ان شاءالله این کار را به حول و قوه الهی شروع بکنیم. 4) شعار «لبیک یا حسین» و «لبیک یا مهدی» ما امسال برنامه داریم که شعار «لبیک یا حسین» ضمن این که حفظ بشود، مهمترین شعار مسیر راهپیمایی اربعین «لبیک یا مهدی» باشد. این خیلی مهم است اگر ما این کار را کردیم پیروز شدیم. اگر ما این کار را کردیم آن رسالتی را که باید انجام بدهیم انجام دادیم. در همه جای دنیا، باید ‌این نکته جا بیافتد که بیش از 30 میلیون، 40 میلیون انسان جمع شدند و موعود جهانی را صدا زدند و برای ظهور منجی جهانی دعا کردند. شیعیان آمدند، اهل سنت آمدند، مسیحیان آمدند، یهودی ها آمدند، هندوها آمدند، لاییک ها هم آمدند، همه آمدند که بگویند ما از نظام حاکم بر جهان خسته شدیم و منجی خودمان را می طلبیم. این همان اتفاق مبارکی است که اگر ما بتوانیم آن را درک کنیم، متوجه می شویم که الان از چه ظرفیت بی نظیری برخوردار هستیم. 5) ایجاد وحدت، وفاداری و همدلی بین همه شیعیان و همه مسلمانان جهان هدف بعدی در بخش بین الملل ایجاد وفاداری و همدلی همه ی شیعیان و همه مسلمانان جهان نسبت به منجی عالم است. یعنی فقط شناخت نیست، بلکه سازماندهی برای وفاداری و همدلی خود شیعیان است. شیعیان ایران، پاکستان، هند، افغانستان، خود عراق که امسال یک حماسه ی بزرگ، بی نظیر را در مبارزه با داعش رقم زدند. ایجاد وحدت و همدلی بینِ نه تنها شیعیان، بلکه همه مسلمانان، اعم از شیعه و سنی که همه ی آنها را باید حول محور امام و اهل بیت جذب بکنیم. ایجاد وحدت و همدلی همه ادیان، حول منجی عالم، یعنی منجی عالم را  به همه مردم دنیا معرفی کنیم و بگوییم آن منجی ای که شما در مسیحیت، یهودیت، بودیسم و در هندوئیسم در تمام مذاهب، ادیان غیر آسمانی که شما می خواهید یک نفر است. همه ما دنبال یک نفر می گردیم هر کس بیاید برای منجی خودش دعا کند که در واقع برای همان یک نفردعا کرده است. هیچ وقت دنیا گمان نمی کرد که این همدلی شیعیان یعنی، لشکر فاطمیون از یک طرف، لشکر زینبیون از طرف دیگر، لشکر حیدریون از یک طرف، لشکر ایرانی ها از طرف دیگر حمله کنند و با نماینده همه ی استکبار جهانی بجنگند و آنها را از کشورهای اسلامی بیرون کنند و این اتفاق مبارک افتاد. پس این فعالیت در حیطه ی شیعیان جهان است که برای همه اینها ما باید متن و محتوا تولید بکنیم که الحمدلله تا الان، محتوای بسیار خوبی برای هر بخش تهیه شده است. علاوه بر این، کارگروه محتوا ان شاءالله کمک خواهند کرد که ما بتوانیم محتواهای متنوع و عمیق و تاثیرگذارتر بیشتری برای این 12 زبان اصلی دنیا طراحی بکنیم. 6) ایجاد تنفر جهانی از فرهنگ استکبار و ارتجاع نکته ی که بسیار بسیار مهم و بسیار استراتژیک است، ایجاد تنفر جهانی از فرهنگ استکبار و ارتجاع منطقه است. یعنی حرکت اربعین طوری سازماندهی شود تا به نمایشگاهی از معرفی جنایت های استکبار جهانی و ارتجاع منطقه و تنفر جهانی مردم نسبت به آنها تبدیل گردد. وقتی مردم بعد از راهپیمایی اربعین به کشورهای خودشان بر می گردند، بتوانند به عنوان سفیران اربعین، همه ی این اهداف را لااقل آن چیزهایی که به خودشان مربوط است را به دیگران انتقال داده و تحقق بدهند. 7) پایه سازی تمدن بزرگ اسلامی آخرین مورد بحث «پایه سازی تمدن بزرگ اسلامی» است که ما برای ظهور لازم داریم. یعنی همه ی ادیان اختلاف هایشان را کنار بگذارند و با محوریت توحید و ان شاءالله گرایش بیشتر به اسلام آن تمدن پایه گذاری شود. می دانید، اربعین درست است که اهل سنت را جذب می کند، ولی خیلی از اینها بعداً شیعه می شوند. درست است مسیحیان، یهودیان، هندوها، بودیسم لاییک ها را می آورد، اما خیلی هایشان گرایش شدیدی به شیعه و به امام زمان پیدا می کنند و شیعه می شوند. در واقع اربعین جایی است که افراد مختلفی را از جاهای مختلف دنیا جذب می کند و کم کم روح امام حسین را به همه آنها تزریق می کند. روح امام حسین در همه اینها جریان پیدا می کند و نور سیدالشهدا و اهل بیت در وجود اینها تابیدن می گیرد. حرکت جهانی مهدوی اربعین

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 8712
زمان انتشار: 24 دسامبر 2017
| |
ترس با بزرگنمایی منفی، مانع از اقدامات انسان می شود

بحث «دشمن شناسی» جلسه 22

ترس با بزرگنمایی منفی، مانع از اقدامات انسان می شود

شیطان در حمله از جلو، دائماً نسبت به آینده در ما دلهره و ترس ایجاد می‌کند. خاصیت ترس این است:« یُعَظِّمُ عَلَیکَ ما لَیسَ بِعَظیمٍ = آن چیزی که واقعاً بزرگ و وحشتناک نیست را برای شما بزرگ و وحشتناک جلوه می‌دهد».

اگر انسان اقدام به امری کند که سختی و خطر به همراه دارد، این سختی و خطر را در ذهن و دل انسان بزرگتر از آنچه که هست، نشان می‌دهد؛ به طوری که شخص بترسد و اقدام به آن کار نکند. یا اگر اقدام کند، در اثر ترس از بزرگی خطر، اشتباهاتش بیشتر شده و در نهایت با همین اشتباهات و انحرافات کار را خراب تر می‌کند. شیطان برای ممانعت از انجام کار خیر، ما را می ترساند یکی از مواردی که شیطان ترس در ما ایجاد می‌کند، کارهای خیری است که هم برای دنیای ما مفید است و هم برای آخرت ما. هر کار خیر و هر کار زیبایی که شما بخواهید انجام بدهید، شیطان در آن تصرف کرده و تولید فکر غلط می‌کند تا تو به سمت آن زیبایی و قشنگی نروی؛ یا اگر می‌روی به نحوی خرابش می‌کند. امام باقر(علیه‌السلام) فرمول کلی آن را این‌گونه بیان می‌فرماید:« مَن هَمَّ بِشَیءٍ مِنَ الخَیر فَلیُعَجِلهُ، فَاِنَّ کُلَّ شَیءٍ فیهِ تَأخیر فَاِنَّ لِلشَیطانِ فیهِ نظرة[1] = کسی که تصمیم به انجام کار نیکی می‌گیرد، پس باید در آن شتاب کند و سستی نورزد، زیرا هر چیزی که در آن تأخیر صورت گیرد، مورد توجه و تزویر شیطان قرار می‌گیرد». اگر کار خوب و قشنگی را انسان قرار است انجام بدهد و در آن تأخیر  و امروز و فردا بکند، شیطان مهلت پیدا می‌کند تا ما را از آن کار منصرف بکند. مثلاً در امر ازدواج که یک کار خوب و پسندیده است و آثار، خیرات و برکات دنیوی و اخروی زیادی دارد، انسان را سست می‌کند. هیچ کدام از کارهای دنیایی انسان به اندازه ازدواج کامل نیست، یعنی مجموعه خیرات را در بر ندارد. ممکن است انسان یک، 2، 3، 10 تا کار خیر انجام بدهد و هر کدام، یک بُعدی از خیرات و برکات و آثار مثبت را داشته باشند. اما ازدواج، تمام مراحل سیر و سلوکی را که انسان باید طی بکند به طور کامل در خودش دارد، یعنی عواملی برای انسان در آن هست که انسان را واقعاً می سازد. به شرط آن که انسان مهارتهایش را یاد گرفته باشد. شیطان در این کار خیر تأخیر می اندازد و این را یک امر بسیار بزرگ و نشدنی یا منفور جلوه می دهد. اساساً به صورت یک فرمول کلی یادتان باشد، شیطان از هر کار قشنگ، هر کار خوب و مفیدی بدش می آید و از حلالها متنفر است. شیطان تلاش می‌کند که انسان به سمت حلال نرود و در نقطه مقابل، کارهای حرام و مخرب را به انسان پیشنهاد می‌کند. یعنی در ذهن و دل انسانها وسوسه می‌کند. کارهای خوب، قشنگ، سازنده و مثبت را منفور جلوه می‌دهد؛ اما حرام را به انسان توصیه کرده  و او را تشویق به انجام آن کار می‌کند. مثلاً به جای ازدواج که یک امر حلال و مشروع است، روابط نامشروع و آزاد را پیشنهاد می‌دهد که در این روابط، مفاسد، خطرات، انحرافات، غم‌‌ها، غصه‌­ها، ترس‌ها، دلشوره‌ها و خون دل‌های زیادی را به طرفین تحمیل می‌کند و آثارش فقط فردی نیست. یعنی اگر یک دختر و پسر رابطه نامشروع و آزاد برقرار کردند، این گونه نیست که همه گرفتاری‌هایی که گفته شد، فقط به خودشان برسد. بلکه به نسل شان به خانواده­‌هایشان و به اجتماع نیز این مفاسد منتقل می شود. شیطان برای منع از ازدواج، ترس ایجاد می کند راه درست و مشروع که ازدواج است، منفور شیطان بوده و در این زمینه ترس‌های زیادی را از جنبه‌های مختلف به جوانان تحمیل می‌کند تا به سمت ازدواج نروند. مسلم است جوانان تنبل، تن­‌پرور، راحت­‌طلب و بی‌حوصله، یا آنهایی که از نظر ایمانی در حزب خدا نیستند، مؤمن نیستند یا از نظر ایمانی ضعیف هستند، در دام شیطان گرفتار می‌شوند، شیطان به آنها تحمیل می‌کند که ازدواج را یا اصلاً انجام ندهند و یا خیلی خیلی دیر به این کار اقدام بکنند. نبی اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) می‌فرماید:«تَزَوَّج وَ الاّ فَاَنتَ مِن اِخوانِ الشَیاطین[2]= ازدواج کن وگرنه از برادران شیاطین خواهی بود». در اکثر قریب به اتفاق موارد، وقتی انسان از ازدواج خودداری می‌کند، از حزب خدا خارج شده و به سمت حزب شیطان می‌رود و به عضویت حزب شیطان در می‌آید. باز در فرمایش دیگری می‌فرماید:«شَرارُکُم عُزابُکُم وَ العُزابُ اِخوانُ الشَیاطین = بدترین شما مجردها هستند و مجردها برادران شیاطین هستند». از ترس‌هایی که شیطان در مورد ازدواج ایجاد می‌کند، ترس مالی و مسائل اقتصادی است که ما الان این مشکل را در کشور خودمان داریم. جوانان ما به وسیله «ناتوی فرهنگی»در محاصره شیاطین و دشمنان هستند شیاطین و دشمنان ما دست به کار شده‌اند و با تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی و تعبیر زیبایی که مقام معظم رهبری داشتند، یعنی با «ناتوی فرهنگی» تلاش می‌کنند که جوانان ما به بلوغ زودرس برسند؛ بلوغ جنسی‌شان با ماهواره، اینترنت، حتی تلفن های همراه و چیزهای دیگر تسریع پیدا بکند. از طرفی هم شرائط طوری است که بین بلوغ جنسی تا بلوغ اقتصادی برای ازدواج، حدوداً 10 سال بلکه بیشتر گاهی وقت‌ها تا 15 سال فاصله است و در این فاصله انواع حرام‌ها و آلودگی‌ها توسط شیطان به انسان پیشنهاد می‌شود. جوانان باید یقین داشته باشند که خداوند تبارک و تعالی در این امر خیر، آنها را تنها نمی‌گذارد، حتماً پشتیبانی می‌کند. نه تنها خانواده‌­ها بلکه مسئولین هم در این مسئله سهیم هستند. قرآن می‌فرماید:«وَأَنْكِحُوا الْأَیَامَى مِنْكُمْ[3]= بی همسران خودتان را همسر دهید». شما شرائط ازدواج را برایشان فراهم بکنید. این باید جزء وظائف خانواده‌­ها باشد. پدر مادر بخصوص در قرآن و روایات هم آمده که موظف هستند شرائط ازدواج فرزندشان را فراهم بکنند. همانطور که سعی می‌کنند برای یک دختر جهیزیه تهیه بکنند، برای پسر هم باید مقدمات اقتصادی و مهمتر از آن مقدمات غیر اقتصادی ازدواج را فراهم بکنند. ازدواج ذاتاً یک امر برکت زاست ازدواج ذاتاً برکت­ زاست؛ زیرا این نص قرآن است. نفس ازدواج در کنار سایر چیزها مثل شغل، کار مثبت و حلال، یک عامل رشد اقتصادی به شمار می‌رود. برکت با خانم‌ها و بچه‌­هاست. اصلاً نفس آمدن زن در زندگی، نفس آمدن بچه در زندگی برکت­‌زاست. چون جمع تشکیل می‌شود، نگاه کریمانه خداوند به جمع بیشتر است. بخصوص جمعی که در آن خانم و بچه باشد. اصلاً خداوند به برکت زن‌ها و بچه‌­ها به مردها برکت و رشد اقتصادی می‌دهد. قرآن می‌فرماید:« وَأَنْكِحُوا الْأَیَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ یَكُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ[4] = مردان و زنان بی همسر را همسر دهید و همچنین غلامان و كنیزان صالح و درستكارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‏‌سازد، خداوند واسع و آگاه است». خداوند تبارک و تعالی دروغ نمی‌گوید، از فضل خودش وعده می‌دهد. علت ترس ما بی‌­ایمانی ماست. با وجود این که میلیون‌ها بار این موضوع تجربه شده است. اکثر کسانی که تشکیل خانواده داده‌اند و الان صاحبِ خانه و اتومبیل و ... هستند، با قرض شروع کردند و حال همین خانواده‌ها در مورد ازدواج فرزندان‌شان این اعتقاد نسبت به خدا را از دست داده‌اند. خداوند تبارک و تعالی می‌گوید: اگر فقیر هم باشید، من کمک‌تان می‌کنم. در تمام دنیا پول، ثروت، رفاه در اختیار کسانیست که خانواده دارند. مجردها خیلی کم از ثروت و آرامش و برکت اقتصادی بهره­‌مند هستند. نداشتن همسر و آزار و اذیت و فشاری که به انسان می‌آورد باعث می‌شود که انسان به سمت آلودگی‌های دیگر برود و بیشتر این اذیت‌ها حاصلِ بزرگ کردن قضیه و توهمات به وسیله شیطان است. انسان زمانی آرامش دارد که همسر دارد. یعنی این آرامشِ فکر از این لحاظ که من همسر دارم، خیلی به انسان کمک می‌کند. این حرف هم حرف غلطی است که می‌گویند: «ما اگر ازدواج کنیم به درسمان نمی‌رسیم». حواس‌پرتی‌ها و وقت تلف کردن‌های یک آدم مجرد، خیلی بیشتر از یک متأهل است. فرد متأهل اگر وقتی برای زن و زندگی‌اش می‌گذارد، همه‌­اش عبادت است؛ همه‌اش تمرکز است. اصلاً ازدواج تمرکز و آرامش می‌آورد. متاسفانه امروز کشور ما از لحاظ ازدواج، وضعیت خوبی ندارد. سن ازدواج ما در سال‌های اخیر به شدت افزایش پیدا کرده و به تبع آن، سن زایمان نیز بالا رفته است که این کار، کارِ غلطی است.   هیچ چیز ارزشمند در نظام زندگی ما وجود ندارد که به واسطه آن بخواهیم ازدواج را تأخیر بیندازیم. تحصیل و کار و رشد در هر زمینه‌ای با ازدواج، خیلی بهتر انجام می‌شود. هم نص قرآن و هم تصریح فرمایش معصومین علیهم‌السلام است. نبی اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمودند:« إِتَّخِذُوا الْاهْلَ فَإِنَّهُ أرْزَقُ لَكُمْ= همسر انتخاب كنید كه محققا او باعث وسعت رزق است». چرا شیطان از ازدواج جوان ها ترس دارد؟ چرا شیطان از این که مردم به امر ازدواج اهمیت می‌دهند می‌ترسد؟ آیا شیطان فقط می‌خواهد ما با ازدواج نکردن گناه کنیم؟ خیلی‌ها هستند که ازدواج نمی‌کنند و به گناه هم آلوده نمی‌شوند. پاسخ این است که پیامد ازدواج نکردن، فقط آلودگی نیست. بلکه ازدواج یک مکتب کامل انسان سازی است. مگر حتماً باید نیاز جنسی باشد تا انسان به سمت ازدواج برود؟ خیر. ازدواج میدانی از فضائل اخلاقی و انسانی ایجاد می‌کند. اگر کسی هوشیار باشد و مهارت‌ها را خوب یاد گرفته باشد، با ازدواج واقعاً می‌بیند که روز به روز رشد می‌کند. نبى اكرم (صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمود: « زَوِّجُوا أَیاماكُمْ فَإِنَّ اللّهَ یُحْسِنُ لَهُمْ فى أَخْلاقِهِمْ وَ یُوسِعُ لَهُمْ فى أَرْزاقِهِمْ وَ یَزیدُهُمْ فى مُرُوّاتِهِمْ = مردان مجرد و عزب خود را زن دهید، تا حضرت حق اخلاقشان را نیكو، و روزیشان را فراخ و گشاده؛ و جوانمردیشان را زیاد كند». حضرت می‌فرماید که برای مجردها شرایط ازدواج را فراهم کنید. چرا؟ قبل از پاسخ باید بگویم که شما اگر احادیث ازدواج را نگاه کنید، بحث بر سر این نیست که اگر کسی ازدواج نکند، منحرف می‌شود، به او فشار می‌آید و در نتیجه مرتکب آلودگی جنسی می‌گردد. ما در بحث «دوره میثاق مقدس» توضیح دادیم که یکی از آثار ازدواج این است که انسان به هر حال عفتی پیدا می‌کند و احتمال خطر از او دور می‌شود. اما اصلاً مسئله این نیست. در اکثر قریب به اتفاق روایات که در مورد ازدواج است، بحث بر سر سازندگی‌های انسانی است. بحثِ حرکت به سمت الله و بحث جهاد فی سبیل الله است. ازدواج در اخلاق انسان تاثیر می‌گذارد. هدف از خلقت انسان این است که شبیه خداوند و مَثَل خدا بشود. یعنی اسماء الهی در ما تجلی کند. ما تخلق به اخلاق الهی پیدا بکنیم. ازدواج مکتبی است که انسان را به سمت کامل شدن سرعت می‌دهد. یعنی یک قدم کسی که ازدواج کرده، با ده‌ها و صدها قدم یک فرد مجرد برابری می‌کند. در این روایت حضرت می‌فرماید:«یُحسِنُ لَهُم فی اَخلاقِهِم» خداوند اخلاق آنها را درست‌ می‌کند. با ازدواج، خیلی ناپختگی‌ها، ضعف‌ها، ترس‌ها، اضطراب‌ها، سخت‌گیری‌ها، تنگ‌­نظری‌ها، محدودبینی‌ها از بین می‌رود و انسان پخته می‌شود. چون هر کدام از دستورات دین، قسمتی از وجود انسان را کامل می‌کند و ازدواج بیشترین بخش زندگی انسان را کامل می‌کند. در حدیث داریم که ازدواج، اگر استفاده از آن را انسان بلد باشد،  دو سوم شخصیت انسان را می‌سازد. ازدواج مثل اتومبیل یا تلفن همراه یا کامپیوتر می‌ماند که شما باید بلد باشی از آن درست استفاده کنی. پس ازدواج اخلاق را خوب می‌کند و رزق را توسعه می‌دهد و مروت و جوانمردی را زیاد می‌کند. یعنی انسان با ازدواج از پوست خودش در می‌آید و اسم‌هایی مثل جواد، کریم، غفور و دیگر اسم‌های قشنگ خدا را کسب می‌کند.  هم مرد و هم زن، بیشتر به خداوند تبارک و تعالی شبیه می‌شوند. با ازدواج، دیگر انسان آن جوانِ خودخواهی که فقط خودش را می‌دید، نیست؛ خیلی‌ها را دوست دارد به خیلی چیزها فکر می‌کند به خیلی ارزش‌ها فکر می‌کند. «مَن‌ تَرَکَ التَزویج مَخافَتَ العَیلَه فَلَیسَ مِنّا = هر کس به خاطر ترس از مخارج زندگی ازدواج نکند، از ما نیست». قابل توجه جوانان و خانواده‌­ها که بر سر راه جوانان مشکل ایجاد نکنند و گره نزنند که حالا بایست تا بعدا؛ چه خبرت است؛ تو هنوز بیست سالت است. زود هم اتهام می‌زنیم و فکر می‌کنیم انحراف جنسی خطرناکی دارد. او گناه نکرده، نیاز دارد. خیلی وقتها برای ازدواج، نیازهایی غیر از نیاز جنسی وجود دارد. مثل نیازهای عاطفی، از آنها مهمتر، نیازهای علمی است. بسیاری از افراد با ازدواج، استقلالی که پیدا می‌کنند که با آن می‌توانند نیازهای علمی‌شان را برطرف کنند. از آن بالاتر نیازهای معنوی وجود دارد. ما این نیازها را نادیده می‌گیریم. امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید:«مَن تَرَكَ التَّزویجَ مَخافَةَ الفَقرِ فقد أساءَ الظَّنَّ باللّه ِ عزّ و جلّ، إنَّ اللّه َعزّ و جلّ یقولُ: «إنْ یَكُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللّه مِن فَضْلِهِ»[5] = هركس از ترس تهی دستى ازدواج نكند ، به خداوند عزّ و جلّ گمان بد برده است . خداوند عزّ و جلّ مى‌فرماید : «اگر تهیدست باشند، خداوند از فضل خود توانگرشان مى‌سازد». سه چیز ابزار شیطان است: «ترس، حرص، بخل» و همه اینها ناشی از سوءظن و بد بدبینی به خداست. هر کس نه تنها در امر ازدواج بلکه در امور مثبت و خوب دیگری اقدام نکند و بترسد که مبادا فقیر شوم، این شخص به خدا بدبین است. فکر می‌کند خودش همه کاره است و فقط باید به خودش تکیه بکند. در حالی که اینطوری نیست. ما یک ابزار هستیم و روزی‌­دهنده خداوند تبارک و تعالی است. شیطان/ترس/ ازدواج [1] - اصول کافی 2 / 143. [2] - میرزاآقا نوری طبرسی، پیشین، ج 14،ص 155. [3] - نور/32. [4] - همان. [5] - كتاب من لا یحضره الفقیه : 3/385/4353.

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 7547
زمان انتشار: 15 اکتبر 2017
| | |
آتش به اختیار

آتش به اختیار

صوت

1 - آتش به اختیار

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 7232
زمان انتشار: 5 ژولیه 2017
| |
«آتش به اختیار» از نگاه استاد محمد شجاعی

«آتش به اختیار» از نگاه استاد محمد شجاعی

مدیر مسئول مؤسسه منتظران منجی در حالی نظرات خود را در خصوص فرمان «آتش به اختیار» رهبر معظم انقلاب بیان کرد که هنوز بسیاری از شخصیت‌ها و مراکز مهم کشور در باره‌ی این مطلب مهم، سکوت اختیار کرده اند.

وی افزود: رهبر انقلاب طی چند سال گذشته، ناامیدی خود را از مجاری رسمی نظام، برای انجام کارهای فرهنگی ابراز نموده اند. ایشان اعلام کرده بودند که امیدم به «مردم و مؤسسات مردمی» است. امید رهبر معظم انقلاب به مردم، یاد آور این مطلب جالب است که نزد اصحاب رسانه مشهور شده که: «از ابتدای پیروزی انقلاب، هرگاه برخی مسئولان می خواسته اند انقلاب را از مسیر اصلی خودش منحرف کند، مردم نگذاشته اند». ما هم این ناامیدی را از مراکز رسمی کشور از سال ۱۳۷۲ تا کنون داشته ایم. برای همین بود که به رغم فشارهای اقتصادی که در راه فعالیتهای مؤسسه وجود داشت، کارمان را از همان سال آغاز کردیم. استاد شجاعی تأکید کرد: یک فرمانده در زمانی «آتش به اختیار» را اعلام می کند که دیگر نمی‌تواند دستور مشخصی بدهد. چون می‌داند که اگر فرمان بدهد، پشتیبانی لازم از فعالیت‌های فرهنگی داخلی و خارجی صورت نمی‌گیرد. از آنجا که ما هم در حوزه و هم در دانشگاه و هم در عرصه‌ی فعالیت های فرهنگی داخلی و خارجی کار کرده ایم، به ضرس قاطع می‌گوییم که هیچ اراده ای برای فعالیت های فرهنگی، صدور انقلاب، بسط تفکر بسیجی و زمینه سازی برای ظهور امام زمان عج در مراکز رسمی وجود ندارد. از نظر امام خمینی ره « مسئولان نظام جمهوری اسلامی هر چقدر هم به مردم و کشور خدمت کنند، اگر برای ظهور امام زمان عج زمینه سازی نکنند، خائن هستند». (صحیفه نور. ص ۱۰۷) اگر بخواهیم این جمله ی حضرت امام را مبنی قرار دهیم باید بگوییم که امروز بسیاری از مسئولان ما هیچ فکری در مورد مهدویت، دولت اسلامی، تمدن اسلامی ندارند، بلکه برعکس فکر می کنند و می خواهند این فرمایش مقام معظم رهبری روی زمین بماند. در چنین وضعیتی است که نایب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) این حرف تلخ را به زبان می آورد و فرمان آتش به اختیار را می دهد. این یعنی مسئولان اصلی کار فرهنگی برای کشور عاجزند و نمی توانند کاری بکنند و مردم باید خودشان کاری انجام دهند. خداوند هم همین دستور را به ما داده و فرموده: «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى = بگو محققا شما را یک موعظه می‌کنم. و آن این که برای خدا به تنهایی و دو نفری به پا خیزید».(سبأ/46). این یعنی ما باید اهل قیام باشیم و مثل امام زمان (علیه السلام) احساسِ داشتن رسالت بکنیم. نه این که با وجود  این که مذهبی هستیم، دغدغه ای برای ظهور امام زمان (علیه السلام) نداشته باشیم. ما باید بتوانیم بگوییم اصلا من برای زمینه سازی ظهور زنده هستم و نفس می کشم. حضرت امام ره نیز فرمان آتش به اختیار را به ما داده بود. آن جا که فرمود: «نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد». یا آن جا که فرمودند: « به مسئولان تذکر بدهید. اگر عمل نکردند، خودتان وارد عمل شوید». داشتن روحیه ی جهادی امر خداست. این امر شاخصه دارد و شاخصه اش این است که انسان وقتی به شکل انسان محشور خواهد شد که «عشق به الله، عشق به اهل بیت (علیهم السلام) و جهاد در راه خدا» را داشته باشد. یعنی نباید هیچ عاملی مثل همسر، کار و ....مانع انجام وظیفه ی جهادی او شود. اگر کسی بار جهاد را بر دوش نداشته باشد، منافق است. جهاد یعنی باید بخشی از پول و اعتبار و آبرو و زندگی سیاسی، اجتماعی من درگیر جهاد باشد. در غیر این صورت کسی نمی تواند بگوید من عاشق امام زمان (علیه السلام) هستم. استاد در این جا با تاکید قسم یاد می کند که: والله، بالله، تالله اگر کسی بار جهاد را بر دوش خود نداشته باشد، نه فردای قیامت می تواند نزد حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) سرش را بلند کند، و نه بعد از ظهور امام زمان عج. نمی شود که حضرت وضعیت آوارگی و طرد شدگی و تنهایی را داشته باشد و ما به وضعیت عادی زندگی خود ادامه دهیم. این که هیچ باری از وظایف خود در مقابل حضرت را احساس نکنیم به معنی فاسق بودن ماست. استاد شجاعی افزود: بعد از آن که رهبر معظم موضوع آتش به اختیار را مطرح کردند، خیلی احساس خطر کردم. علتش این وضع است که گاهی می گویند اوضاع خراب است و قحطی دارد می آید. یا بیماری کشنده ای در حال شیوع است که همه باید بسیج شوند و با این بیماری مقابله کنند. در چنین وضعی همه آماده می شوند برای مواجه شدن با وضعیت جدید. اما گاهی وضعیت طوری است که علاوه بر وضعیت یاد شده، اعلام می شود که در همین وضعیت، دشمن هم وارد کشور شده و در حال کشتن ما است. اکنون وضعیت کشور ما در حالتی است که رهبر معظم  می فرمایند: «عزیزان من! خرمشهرها در پیش داریم». الآن کشته هایی که در جنگ فرهنگی و فضای مجازی دارند از ما می گیرند، بسیار بیشتر و بدتر از زمانی است که به خرمشهر تهاجم شد. این کشتاری است که در آن دارند جوانان و زنان و نوامیس ما را از ما می گیرند. وقتی فساد را تا این درجه ی بالا در میان جامعه ما شیوع می دهند که می بینیم، نشانه آن است که این جنگ خیلی وحشتناک است. رهبر معظم انقلاب ابتدا در سالهای قبل فرمود «تهاجم فرهنگی». بعد فرمود شبیخون فرهنگی. سپس فرمود ناتوی فرهنگی. بعد دید کسی توجه نمی کند. وقتی معلوم شد که کسی از مسئولان رسمی و غیر رسمی کشور به اقدامات دشمن هیچ توجهی نمی کند، هشدارهایش را به جایی رساند که فرمود: «در میان طلبه های حوزه ها دارند طلبه ی سکولار تربیت می کنند». این فرمایش ایشان به این معنی است که دارند طلبه های بی دینی را تربیت می‌کنند که لباس پیامبر (صلی الله علیه و آله) را هم پوشیده اند. ایشان بعد از فتنه سال ۸۸ از لزوم حضور عمارها سخن می گوید، باز هم خیلی ها ساکت ماندند و حاضر نشدند به میدان بیایند. ایشان آن همه درباره بصیرت صحبت کرد و ما غفلت کردیم. این غربت خیلی کشنده است برای مقام معظم رهبری. در میان همین غربت است که ناگهان اعلام می کند: «آتش به اختیار». این یعنی دیگر چه کنم؟ وقتی که من می بینم و می گویم، اما شما نمی بینید و اقدامی نمی کنید، من چه کنم؟ این گفته ی حجت الاسلام قرائتی معروف است که می گفت: «من یک طرح فرهنگی را تقدیم مقام معظم رهبری کردم و ایشان گفتند بسمه تعالی هیچ کس را ندارم. یعنی کسی را ندارم که این طرح را اجرا کند. http://montazer.ir/node/5683

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه پرسش: 5984
12 ژانویه 2017
| |
پرسش 116.
پاسخ:

منبع:

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ،

پرسش‌های امروز جوانان 2

کتاب حاضر  مجموعه پرسش‎ها و پاسخ‎هایی در زمینه مسائل مختلف مندرج در قرآن است. در این نوشتار سؤالات مختلفی كه جوانان در زمینه‏های خداشناسی، نبوت، امامت، امام زمان (علیه‌السلام) و مسائل متفرقه مطرح می‏كنند؛ گردآوری شده و با رویكردی روایی و قرآنی پاسخ آن‌ها درج گردیده است. نگارنده با استفاده از خود قرآن، تمثیلات مختلفی در زمینه پرسش‏ها و پاسخ مربوط به آن‌ها استفاده كرده (به گونه‏ای كه این سوالات و پاسخ آنها متناسب با مسائل مبتلا‏به امروز باشد) به بررسی مباحث فوق‏الذكر می‏پردازد.

برگزیده ای از عناوین کتاب:

شناسه مطلب: 3772
زمان انتشار: 11 اکتبر 2015
| |
وقتی مک‌دونالد فرهنگ چینی‌ها را هم دگرگون می‌کند

وقتی مک‌دونالد فرهنگ چینی‌ها را هم دگرگون می‌کند

برای پیشبرد «نفوذ فرهنگی» ابتدا باید «حضور آمریکایی» داشت و این حضور در وهله نخست از طریق کالاها، تولیدات فرهنگی و خدمات امکان‌­پذیر خواهد شد.  به گونه ای که امروز چینی ها به صورت امریکایی زندگی می کنند ، محصولات امریکایی مصرف می کنند و بالاخره امریکایی فکر می کنند   به گزارش موعود  در ماه­های اخیر خبر کوتاهی در رسانه­‌های کشورمان انتشار یافت که از احتمال افتتاح شعبه رستوران­های زنجیره­ای مک دونالد در تهران حکایت می­‌کرد. این خبر در دیدگاه نخست چندان با اهمیت نمی­‌نمود. با این حال عده­‌ای به انتقاد پرداخته و این اتفاق را نشانه­‌ای از وجود طرح­‌هایی برای نفوذ فرهنگ آمریکایی به کشور دانستند. در مقابل عده­‌ای دیگر به تمسخر این انتقاد پرداخته و منتقدان را به دچار بودن به توهم توطئه از نوع شدید آن متهم کردند که حتی «یک رستوران ساده» را نیز تحمل نمی­‌کنند! اما نگاهی به تجربیات کشورهای دیگر در این زمینه حکایت متفاوتی به دست می­‌دهد. در این میان، بازخوانی ابعادی از تجربه آمریکایی­‌سازی فرهنگ چین پس از رشد و شکوفایی اقتصادی آن قابل توجه است. برای پیشبرد «نفوذ فرهنگی» ابتدا باید «حضور آمریکایی» داشت و این حضور در وهله نخست از طریق کالاها، تولیدات فرهنگی و خدمات امکان­پذیر خواهد شد. آمریکایی­‌سازی شیوه زندگی در چین پس از ورود به بازار بین­‌المللی و پس از اصلاحات اقتصادی و سیاسی گوناگون، چین به عصر جدیدی وارد شد. عصر جدید چین پر از امیدهای نوین اقتصادی بود. در دهه پنجاه که اکثریت اقتصاد تحت سیطره دولت کمونیست بود رشد اقتصادی سالانه هیچ گاه به بیش از ۸ درصد نرسید. اما پس از اصلاحات اقتصادی در دهه هشتاد میلادی رشد اقتصادی سالانه چین به بیش از ۱۰ درصد رسید. این رشد اقتصادی در کنار برخی از پیشرفت­‌ها و توسعه­‌ها موجب به وجود آمدن طبقه بسیار بزرگ و گسترده­‌ای از مصرف کنندگان شد که در تاریخ چین بی­‌سابقه بوده است. به تبع این تغییرات اقتصادی، تغییرات غیر منتظره اجتماعی نیز در چین روی داد. مردم اکنون تولیدات فرهنگی آمریکا را مصرف می‌کردند و جامعه چین تاثیرپذیری خود از فرهنگ آمریکایی را آغاز کرده بود. این کشور با جمعیتی بیش از یک میلیارد و سیصد میلیون نفر بازار بسیار مناسبی برای محصولات آمریکایی محسوب می­‌شد که به تدریج فرهنگ و شیوه زندگی آمریکایی را وارد چین کرده و نظم و مصرف اجتماعی این کشور را تحت الشعاع قرار داد. رشد اقتصادی چین بازار مصرف بزرگی برای محصولات آمریکایی پدید آورد. نظم اجتماعی آمریکایی در چین رشد پدیده «فرهنگ جهانی» طبق مدل تک قطبی فرهنگ آمریکایی و ورود آن به چین نظم سنتی جامعه چین را به تدریج دگرگون کرد. در نتیجه یک نظم فرهنگی جدید در چین سنتی دارای ریشه­‌های فرهنگی بومی متولد شد که بیشتر شبیه به فرهنگ باز و رهای آمریکا بود. هرچند سرعت ایجاد این نظم کم بود اما توانست در بسیاری از جنبه­‌ها ارزش­های چینی را کنار زده و ارزش­‌های آمریکایی را جایگزین کند. چینی­‌ها در زندگی روزانه خود فرهنگی را داشتند که فعالیتهای وابسته به گروه را توصیه می­‌کرد. هنگامی که فعالیتی طرح ریزی می­‌شد؛ تعداد افراد زیادی در قالب یک گروه بزرگ در آن درگیر می­‌شدند. در واقع جامعه چین در سایه این روابط یک جامعه گروه گرا بود که مردم در آن خود را اعضای گروه­ها می­‌دانستند نه افراد مجزای مستقل و جدا. آنها به تاثیر کارهایشان در گروه توجه داشتند و این ویژگی یک پیوستگی و هماهنگی در گروه­ها ایجاد می­‌کرد. جهانی شدن طبق مدل آمریکایی و ورود آن به چین نظم سنتی جامعه چین را به تدریج دگرگون کرد. در واقع مردمان چین طبق تصمیمات و جهت­‌گیری­‌های گروهی حرکت می­‌کردند نه علایق و خواسته­‌های فردی. اما نفوذ فرهنگ آمریکایی توانست این سازوکارها و الگوها را در چین به شدت تغییر دهد و فردگرایی را جایگزین گروه گرایی کند. در نتیجه فرهنگ اجتماعی چین آمریکنیزه شد؛ ارزش­های غیراخلاقی آن در لایه­‌های مختلف جامعه چین نفوذ کرد و بدین ترتیب فردگرایی زاییده آزادی آمریکایی و بازار آزاد جایگزین نظم سنتی اجتماعی و فرهنگی چین شد. به موازات این تغییر و تبدیل نظم «مصرف گرایی» نیز در جامعه چین با قدرت بیشتری رواج یافت. به طوری که در این دوره گذار حتی در روستاهای دور افتاده این کشور که بسیاری از آنها فاقد جاده­‌های ارتباطی بودند مردم درباره خانه­‌های بزرگ واتومبیل و رفاه صحبت می­‌کردند. نفوذ فرهنگ آمریکایی توانست سازوکارها و الگوهای فرهنگی چین را به شدت تغییر دهد. فرهنگ آمریکایی و خانواده نفوذ فرهنگ آمریکایی بر خانواده­‌های چینی نیز تاثیر گذاشت و به خصوص روابط عاطفی بین اعضای جوان و سالخورده را از بین برد. به موازات اهمیت آن در جامعه چینی، جمع گرایی در درون خانواده­‌ها نیز جایگاه ویژه­ و حتی برتری در مقایسه با جامعه داشت که در اثر گرایش شدید به جمع آوری پول و مادیات، آنچنان که در فرهنگ آمریکایی مرسوم است، قاموس آن از هم پاشیده شد. جوانان چینی سعی می­‌کنند طبق الگوی جهانی شدن آمریکایی «انسان خود ساخته» آمریکایی را در خود پرورش دهند و در نتیجه چه دختر و چه پسر در سال­های نخست جوانی به مستقل شدن و جدایی از خانواده گرایش دارند. جوانان چینی سعی می­‌کنند طبق الگوی جهانی شدن آمریکایی مقلد «انسان خود ساخته» آمریکایی باشند. از سوی دیگر به دلیل رشد علایق فردگرایانه نقش سالخوردگان و بزرگان خانواده در تربیت نسل جدید و انتقال ارزش­‌های کهن فرهنگ چینی به آنها بسیار کم رنگ شده است. نظم اجتماعی پیشین در اصل به وسیله مذهب بودیسم و عقاید بومی تنظیم و رهبری می­‌شد اما اکنون این ثروت است که نظم جدید را هدایت می­‌کند. به علاوه ماهیت «کار» تغییر یافته و پرداختن به مشاغل سنتی در ذهن نسل جدید نشانی از ایستایی و عدم پیشرفت به شمار می­‌آید و در نتیجه آنها ترجیح می­‌دهند روستاها را ترک کرده و به دنبال شغل­‌های بهتر در کارخانه­‌ها به شهرها سرازیر شوند. مشاغل سنتی در ذهن نسل جدید چین نشانی از عدم پیشرفت به شمار می­‌آید و آنها ترجیح می­‌دهند به دنبال شغل­های بهتر در کارخانه­‌ها به شهرها سرازیر شوند. فرهنگ آمریکایی و زن ارزش‌­های آمریکایی درباره جنس زن، نگاه دیگری به زنان چینی ارائه داد و نقش آنها در کشور خود را بر اساس باورهای مادی آمریکایی بازتعریف کرد. زنان چینی به تقلید از غرب پرداخته و جایگاه و شیوه زندگی خود را طبق نیازهای بازار آزاد تنظیم کردند. در واقع سیاست گذاران نفوذ فرهنگی آمریکا در چین، غربی­‌سازی این کشور را با تز و ایده «رهایی زن» به پیش بردند. وظایف یکسان با مردان به زنان چینی محول و فعالیت­‌های آنها به مسیر خواسته­‌هایی مبنی بر مدرن شدن و خروج از چارچوب فرهنگ سنتی چین هدایت شد. در نتیجه زنان خانه­‌دار و کشاورز پیشین و یا زنانی که تخصصی نداشتند با موقعیتی رو به رو شدند که برایشان فاقد امنیت و پیام آور کهنگی بود. بدین ترتیب، تاثیر بر زنان و رها کردن آنها از این ناامنی که مستقیما خانواده را به عنوان اولین واحد اجتماعی درگیر می­‌کند در دستور کار نفوذ فرهنگ آمریکایی قرار گرفت و در پیشبرد نظم فرهنگی نوین آمریکایی در چین کمک بسیار بزرگی کرد. تحت تاثیر رسانه­‌ها و مدرن­سازی، شیوه زندگی آمریکایی در جامعه چین گسترش یافت به طوری که تنها آمریکایی بودن شیوه­ای از زندگی و رفتار و منش کافیست که برای بخش بزرگی از جامعه چین مطلوب ­نماید. مردم تصور می­‌کنند که این شیوه از زندگی و فرهنگ را خود آزادانه انتخاب می­‌کنند؛ غافل از آن که این انتخاب در نتیجه استراتژی­‌های دقیق آمریکایی که برای نفوذ دادن فرهنگ و باورها و ارزش­‌های آمریکا به جوامع دیگر طراحی و اجرا شده­‌اند روی داده است. تاثیر بر زنان در نفوذ فرهنگ آمریکایی و پیشبرد نظم فرهنگی نوین آمریکایی در چین کمک بسیار بزرگی کرد. اسب تروای محصولات آمریکایی صادرات کالاها و تولیدات آمریکایی، اعم از اجناس و رسانه، به چین ابزار نفوذ فرهنگ آمریکایی تلقی می­‌شود. در واقع برای پیشبرد «نفوذ» ابتدا باید «حضور» داشت و این حضور در وهله نخست از طریق کالاها، تولیدات و خدمات امکانپذیر خواهد شد. فیلم­‌های آمریکایی، برنامه­‌های تلویزیونی، فست فود و حضور شرکت­‌های آمریکایی به آرامی تولیدات بومی، فرهنگ­‌های محلی و ارزش­‌های متعلق به آنها را در چین کنار زدند و آمریکنیزاسیون کشور به صورت نمادی از مدرن بودن و دوری از عادات کهنه و بی­‌معنی جلوه داده شد. جاری شدن محصولات فرهنگی آمریکا به چین و مصرف گسترده آنها در این کشور قابلیت رقابت را از تولیدات چینی گرفت و تیشه به ریشه تولید این محصولات زد. کالاها و تولیدات آمریکایی، اعم از اجناس و رسانه، ابزار نفوذ فرهنگ آمریکایی به چین بودند. از آنجا که تلویزیون، روزنامه، اینترنت و دیگر واسطه­‌های ارتباطات بخش بزرگی از تفریحات روزانه مردم را تامین می­‌کنند، آمریکایی­‌ها این واسطه­‌ها را مستقیما به صنعت مرتبط کرده و نفوذ را با رسانه تقویت کردند. در واقع «صنعت مدرن تبلیغات» که در آمریکا متولد شده بود راه خود را به جامعه چین باز کرد. آمریکایی­‌ها برنامه­‌های تلویزیونی خود را با تبلیغات و آگهی­‌های جذاب درباره محصولات فرهنگی جدید آمریکایی پر کرده و روانه چین کردند. این محصولات و تبلیغات زیر نظر کارشناسان خبره روانشناسی تهیه شده بودند تا بیشترین تاثیر را بر جامعه هدف بگذارند. از سوی دیگر در کنار اشاعه فرهنگ آمریکایی، تبلیغات جایگاه مهمی در بازاریابی محصولات آمریکایی نیز داشت زیرا که می‌توانست مخاطب چینی را به مصرف این محصولات متقاعد سازد. «صنعت مدرن تبلیغات» با پیام ارزش بودن مصرف گرایی راه خود را به جامعه چین باز کرد. برای مثال سی­ان­ان و صنایع سینمای فوکس تجربه فراوانی در تمامی زمینه­‌های برنامه­‌سازی تلویزیونی و سینمایی داشتند و توانستند اسب­های تروای فرهنگ مورد نظر سیاست گذاران نفوذ آمریکا را وارد جامعه چین کنند. به لطف این رسانه­‌ها مارک­‌های تجاری آمریکایی از جمله کوکا کولا، مک دونالد و غیره روزانه به کرات از سوی مخاطبان دیده شدند و مصرف تولیدات آمریکایی برای آنها عادی­‌سازی شد. اما چیزی که در واقع اتفاق می­‌افتاد اشاعه فرهنگ آمریکایی حاکم بر مصرف این کالا­ها و تولیدات در جامعه هدف بود. چینی­‌ها دنیا را از دریچه فرهنگ آمریکایی می­‌دیدند و در نتیجه خود را با این فرهنگ وفق دادند؛ همانگونه لباس پوشیدند و همان نوع غذاها را خوردند. «همبرگر»، «مک دونالد» و «هیپ هاپ» به بخشی از زندگی روزانه چینی­‌ها تبدیل شد. «همبرگر»، «مک دونالد» و «هیپ هاپ» که در جامعه آمریکا متولد شده بودند به بخشی از زندگی روزانه چینی­‌ها تبدیل شد و مهمتر از آن، فرهنگ حول و حوش این محصولات و تولیدات را نیز با خود وارد چین کرد. کمپانی­‌های مک‌دونالد و کوکاکولا در اقصی نقاط چین گسترش یافته و با خود فرهنگ آمریکایی را به همراه آوردند و توانستند در بین جوانان جایگاه تاثیر گذاری بیابند. جوان چینی مایل بود که در رستوران مک دونالد در قامت یک آمریکایی ظاهر شده و غذا بخورد و حضور در آن رستوران با هویت چینی چندان برایش راحت نبود. این فست فودها و نوشیدنی­‌ها در میان طبقه کارگر نیز دوستداران گسترده خود را یافت و به کارخانه­‌ها و کمپانی­‌های چینی نیز نفوذ کرد. صادرات آمریکا به چین همواره در حال افزایش بوده است. فرهنگ آمریکایی و هنر تاثیر فرهنگ آمریکایی بر مصرف چینی در زمینه سینما و موسیقی نیز قابل توجه است. علی­رغم وجود کمپانی­‌های قدرتمند فیلم سازی در چین، مردم تولیدات هالیوود را ترجیح می­‌دهند و چین بزرگترین مصرف کننده محصولات سینمایی آمریکا در آسیا به شمار می­‌آید. سریال­‌های آمریکایی به سرعت نزد چینی­‌ها معروف شده و جای خود را باز می­‌کند و شیوه زندگی آمریکایی به تصویر کشیده شده در این سریال­ها، به خصوص کوچک بودن خانواده­‌ها در حد سه یا چهار نفره، در میان مردم تبلیغ می­‌شود. چین بزرگترین مصرف کننده محصولات سینمایی آمریکا در آسیا به شمار می­‌آید. هنگ­‌ کنگ که پایتخت هنر چین محسوب می­‌شود؛ سالانه یک فستیوال بین­‌المللی موسیقی برگزار می­‌کند که با فعالیت­‌های متنوع فرهنگی همراه است. کمپانی­‌های حرفه­ای موسیقی از جمله ارکستر چینی هنگ­ کنک و ارکستر فیلارمونیک هنگ­ کنک که از نظر چینی­ ها بسیار موفق هستند در این فستیوال شرکت می­‌کنند. با این حال ژانر موسیقی آمریکایی به سرعت در صنعت موسیقی چین در حال گسترش است. چینی­‌ها به موسیقی­‌های مختلف آمریکایی گوش می­‌دهند و حتی خواننده­‌های چینی از تولیدات جدید موسیقی پاپ آمریکا تقلید کرده یا آنها را بازسازی و اجرا می­‌کنند. افتتاح دیزنی لند در چین در سال ۲۰۰۵ برای سیاست­گذاران فرهنگی آمریکا اتفاق بسیار مهمی بود. کمپانی والت دیزنی که انیمیشن­‌های معروف تاریخ سینما را ساخته است در دهه هشتاد شروع به ساختن پارک­‌های تفریحی با موضوع تولیدات خود کرد. شعبه­‌های این کمپانی و پارک­‌هایش در بسیاری از کشورهای جهان روزانه میزبان شمار زیادی از مردم است که ساعت­‌ها وقت خود را به دیدار از آن صرف می­‌کنند. چین یکی از اهداف اصلی این کمپانی برای احداث پارک­‌های والت دیزنی بود و امروزه چینی­‌های فراوانی تعطیلات آخر هفته خود را در پارک­‌های این کمپانی می­‌گذرانند. مراسم افتتاحیه دیزنی لند در چین در سال ۲۰۰۵ برای سیاست­گذاران فرهنگی آمریکا اتفاق بسیار مهمی بود؛ زیرا که پروژه نفوذ را در سطح کودکان چینی قابل اجرا می­‌کرد. کانال­‌های تلویزیونی مخصوص کودکان، شبکه­‌های کارتون و کانال دیزنی اکنون در چین فعال بوده و نزدیک به هشتاد درصد از مخاطبان کم سن و سال این کشور را به خود جلب کرده­‌اند. با توجه به اینکه کودکان و نوجوانان تاثیرگذاران بنیادی در مصارف فرهنگی محسوب می‌شوند؛ اهمیت کارکرد دیزنی در چین با آن جمعیت بزرگ قابل توجه خواهد بود. زیرا که تبلیغات مصرف گرایی و پذیرش ارزش­‌های آمریکایی را از بدو کودکی در ذهن مخاطبان چینی می­‌کارد.   علی­رغم وجود کمپانی­‌های قدرتمند فیلم سازی در چین، مردم تولیدات هالیوود را ترجیح می­‌دهند. برخی از پژوهشگران از این نوع نفوذ به عنوان «مک دونالیزاسیون» یاد کرده­‌اند که قابل پیش­‌بینی بودن، همسانی، تاکید بر کمیت و نه کیفیت و استفاده از تکنولوژی بدون دخالت انسان برای کنترل افراد را تبیین می­‌کند. فرهنگ چین به کمک وسایل ارتباط جمعی و رویداد مک دونالیزاسیون یا استاندارد سازی مصرف از درون به فرهنگ آمریکایی مبدل شد. تجربه چین می­‌تواند برای برنامه­‌ریزان فرهنگی کشور ما محل درس و عبرت باشد تا با دوری از «یک رستوران ساده»انگاری اسب­‌های تروای فرهنگ آمریکایی امید آمریکایی­‌سازی ایران اسلامی را برای دشمن به یاس بدل کنند.

کلیدواژه ها: ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 2541
زمان انتشار: 30 آوریل 2015
| |
اعتکاف: مقابله با تهاجم فرهنگ بیگانه

اعتکاف: مقابله با تهاجم فرهنگ بیگانه

در فرهنگ اسلامى روى آوردن به اعتكاف، علاوه بر بهره بردارى از فیض معنوى آن، جهاد مقدس نیز هست؛ زیرا این مراسم عبادى - معنوى، نقش بسیار مهمى در رویارویى با نفوذ فرهنگ بیگانه ایفا می كند.   جوانى كه در مراسم اعتكاف، طعم شیرین ایمان و انس با خداوند را می چشد، لذت‏هاى مادى و شهوانى در دیدگانش، حقیر و بى‏ارزش مى ‏شود و به آسانى در گرداب فساد و باورهاى ضد دینى گرفتار نمی شود.   از سوى دیگر، چنین مراسمى خود پیامى عملى و درسى عبرت ‏آمیز براى مردم است. حضور جمعى از مؤمنان در مسجد براى عبادت، در حقیقت نوعى دعوت به خدا پرستى و دین مدارى است و آثار سازنده‏ اى بر جامعه خواهد داشت، از همین رو، در رویارویى با تهاجم فرهنگى دشمن نباید نقش مؤثر سنت هایى كه در باور عمومى مردم ریشه ‏هاى عمیق دارند، نادیده گرفته شود. بى‏ تردید مساجد، حسینیه‏ ها، تكایا، هیئت ‏هاى مذهبى، زیارت و اعتكاف، نقش مهمى در تربیت جامعه و گسترش فرهنگ دینى ایفا كرده و مى‏ كنند. این مقوله ‏ها با آثار مثبت جانبى كه دارند، اهرم‏ هاى توانمندى در مقابله با فرهنگ بیگانه ‏اند.   در دوران ما تهاجم دشمن ابعادى گسترده یافته، ولى این حركت استعمارى، دست كم ریشه ‏اى چند صد ساله دارد و همین پدیده ‏هاى سنتى هم چون اعتكاف، مردم ما را در طول سال ‏هاى متمادى در برابر نفوذ فرهنگ بیگانه مصونیت ‏بخشیده است؛ (1) اما اهمیت آن و نقش به سزایى كه در تصفیه و تزكیه انسان دارد براى بسیارى از مسلمانان ناشناخته مانده است.   از این رو جا دارد مبلغان اسلامى بیش از پیش بر نقش مهم آن تاكید ورزند تا این سنت دیرینه محمدى آن گونه كه شایسته است، جایگاه خود را در جامعه اسلامى حفظ كند.   در عصر ما كه زندگى ماشینى و پیچیدگى ‏هاى آن، دیده‏ گان انسان را به خود خیره كرده، روابط اجتماعى گسترده شده و خلاصه دامنه سرگرمى انسان به جلوه ‏ها و مظاهر مادى توسعه یافته است، تاكید بر نقش سازنده اعتكاف، ضرورتى دو چندان مى‏ یابد؛ زیرا اعتكاف انس با معشوق است كه زمینه را براى گسستن فرد از سرگرمى ‏هاى پوچ فراهم مى ‏آورد؛ انسان را با خداوند پیوند مى‏ دهد و از آفت ‏خدا فراموشى و از خود بیگانگى نگه مى‏ دارد.   تبیان (1) اعتكاف، سنتى محمدى، صص‏50 و 51 .

کلیدواژه ها: ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 2269
زمان انتشار: 30 مارس 2015
| |
تهاجم فرهنگی - استاد محمد شجاعی

تهاجم فرهنگی - استاد محمد شجاعی

هنوز اکثر مردم نمی دونن  نسبت به مهدی موعود که هر روز صدا میزنه « هل من ناصر ینصرنی» یه مسئولیت ویژه دارند .

فیلم

1 - تهاجم فرهنگی - استاد محمد شجاعی

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 1984
زمان انتشار: 18 فوریه 2015
| |
جنگ تن به تن با اینترنت و شبکه‌های اجتماعی آغاز شده است

فرمانده قرارگاه خاتم الاوصیاء:

جنگ تن به تن با اینترنت و شبکه‌های اجتماعی آغاز شده است

 فرمانده قرارگاه خاتم الاوصیاء: دوران هالیوود و ماهواره تمام شده است و دوران جدیدی شروع شده است، امروز جنگ تن به تن و فرد به فرد توسط وسائلی چون اینترنت و شبکه‌های اجتماعی آغاز شده است. به گزارش منتظران منجی؛ حسین یکتا در آئین افتتاحیه طرح آفاق اندیشه 2 که در سالن همایش دفتر تبلیغات اسلامی قم برگزار شد عنوان کرد: آنچه که امروز رصد می‌شود این است که جنگ سنگینی آغاز شده است و هر روز سخنان مقام معظم رهبری (مد ظله) را بیشتر حس می‌کنیم. وی تصریح کرد: اینکه رهبرمان در سخنان خود اعلام می‌کنند که شبیخون، تهاجم، ناتو و اینکه رهبری می‌فرمایند «جنگ همه جانبه»، «جنگ نرم» و امسال نیز اعلام جهاد کردند و همه اینها نشان می‌دهد که جنگ نرم از جنس عجیبی است و مانند این است که روبه‌روی 700 تانک قرار گرفته‌ایم. فرمانده قرارگاه خاتم الاوصیاء با اشاره به اینکه در زمان حساسی قرار داریم گفت: افرادی که در کانون‌های مساجد فعالیت می‌کنند آگاه باشند که جنگ، پیچیده‌تر شده است. وی افزود: یک زمان، جنگ بین ایران و عراق بود، یک زمان جنگ در مورد ولایت فقیه، معرفتی و بصیرتی بود در حالی که امروز موشک از نوع حجاب و عفاف، ازدواج، جمعیت، سبک زندگی و اعتیاد و دیگر مسائل اجتماعی به شهرها کشیده شده است. فرمانده قرارگاه خاتم الاوصیاء بیان کرد: یک زمان، جنگ کند بود در حالی که امروز جنگ تندتر شده است و جریان‌ها به سرعت در جهان اتفاق می‌افتد. یکتا با بیان اینکه امروز دوره تحولات سریع و فوری است، ابراز کرد: سرعت عالم برزخی و تندتر شده است، دشمن از یک سو در تنگنای عجیبی قرار دارد و از سوی دیگر مطالعه آنها در مورد ما آنقدر کامل است که از ما شهادت طلبی را گرفت و داعش را ایجاد کرد. وی اضافه کرد: دشمنان اسلام فهمیدند که شهادت طلبی چیست و این تکنولوژی پیشرفته را از شیعیان گرفتند و بازنویسی و مهندسی معکوس کردند و به اهل سنت تزریق شده و گروه‌های تکفیری را ایجاد کردند. فرمانده قرارگاه خاتم الاوصیاء تصریح کرد: دشمن به تمام ابزاری که امکان دارد راحت‌تر بتواند به ما ضربه بزند دست پیدا می‌کند، دشمن آیات و روایات را از ما بیشتر می‌داند، دشمن بیشتر از ما مرکز شیعه شناسی دارد و تمام تکنولوژی خود را به میدان آورده است. یکتا با بیان اینکه دشمن 20 تا 30 درصد از امکانات خود را به نمایش گذاشته است عنوان کرد: سایت گوگل دائما از قرنیه چشمان هر یک از افراد عکس می‌گیرد و برای هر جوان یک پرونده ایجاد می‌کند و ذائقه سنجی می‌کند و سپس با مدیریت نگرش و نگاه، نیازسنجی و خوراک دهی می‌کند. وی اظهار کرد: دوران هالیوود و ماهواره تمام شده است و دوران جدیدی شروع شده است، امروز جنگ تن به تن و فرد به فرد توسط وسائلی چون اینترنت و شبکه‌های اجتماعی آغاز شده است. فرمانده قرارگاه خاتم الاوصیاء افزود: امروز جنگ چهره به چهره، نفر به نفر، قلوب به قلوب و عقول به عقول شروع شده است و در این جنگ بچه‌های مسجد در روبه‌رو ایستاده‌اند. یکتا تصریح کرد: در این جنگ تن به تن، جوانان مساجد در خط مقدم چشم در چشم آنان و در برابر هیمنه آنان ایستاده‌اند و نقطه مهم این جوانان این است که در کنار مسائلی چون هیئت، زیارت، شهدا، اهل‌بیت (ع) و مسجد، حرکت‌های مثبتی انجام می‌دهند. وی تأکید کرد: امروز بحث تصرف عقول و تغییر نگرش  و فکر است، امروز جوانان مسجد در خاکریز و خط مقدم هستند و جلوتر از آنان هیچ کس نیست. فرمانده قرارگاه خاتم الاوصیاء با اشاره به اینکه امروز جوانان در مقابل جنگ با شیطان همراه قرار دارند، بیان کرد: امروز ما راهی جز راه شهدا نداریم و باید راه شهدا را ادامه دهیم. یکتا ادامه داد: شهداء اتصال بین هر دو سما هستند، شهداء واسطه بین فیض الهی هستند، شهداء اتصال ما و بقیه الله هستند بنابراین ما باید به راه و سیره شهدا برویم. انتهای پیام//

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ،

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed