www.montazer.ir
جمعه 11 ژولیه 2025
شناسه مطلب: 4560
زمان انتشار: 6 ژانویه 2016
| |
بصیرت در اندیشه و عمل عالم آل محمد(ص)

بصیرت در اندیشه و عمل عالم آل محمد(ص)

معرفت؛ یعنی علم با اعتقاد که بصیرت بالاتر از آن و توأم با یقین است و معنای اعتقاد عقلی می‌دهد؛ زیرا متغیر و ناقص نیست. جالب آنکه بصیرت از صفات مؤمنان و پیامبر اکرم(ص) است، چنانکه ایشان فرمودند: «اعتقاد من با بصیرت است.»باید توجه داشت، بصیرت معصومان(ع) با غیرمعصوم تفاوت دارد؛ بصیرت ما  خروجی فعالیت های عقلی و معرفت است، اما معصومان(ع) بینش و بصیرت خاص خود را از جانب خدای متعال دریافت کرده اند و برتر و بالاتر از بینش معمولی است. وقتی حضرت ابراهیم(ع) عرض می‌کند: خدایا! به من نشان بده چطور مردگان را زنده می‌کنی؟ خداوند می‌فرماید: «آیا ایمان نداری؟» عرض کرد: می‌خواهم برایم ثابت شود؛ یعنی درجه بصیرت حضرت ابراهیم(ع) نیاز دارد که شک از آن برداشته شود. در این میان، پیامبر(ص)، حضرت صدیقه (س) و ائمه(ع) بصیرت را در اعلی درجه آن دارند که به دور از هر گونه شک و تردید است. اما بصیرتی که امام رضا(ع) دارند، بصیرتی است که با آن واقعیت دنیا، آخرت، مخلوقات و قدرت خدا را می‌بینند که این بالاترین درجه بصیرت است. جالب آنکه ثامن الحجج(ع) در تمام زندگانی خود، این بصیرت را به کار گرفتند، برای مثال به مأمون فرمودند: «این ولایتعهدی من به پایان نمی رسد و من قبل از تو از دنیا می‌روم!» یا اینکه امام رضا(ع) با مأمون شرط کرد که در صورت پذیرش ولایتعهدی در هیچ نصب و عزل، امری و نهی ورود نمی کند و در امور مملکت دخالتی نخواهد داشت، و این تبلور بصیرت در سیره سیاسی امام رضا(ع) است. ایشان همچنین از شهادت خود خبر دادند و به مأمون سفارش کردند که مراقب فرزندشان امام جواد(ع) باشد و فرمودند: «عمر جواد(ع) که به پایان برسد تو نیز می‌میری»؛ از این رو، مامون به حضرت جواد (ع) احترام بسیار می‌گذاشت و ایشان را به بغداد برده و حتی دخترشان را به تزویج آن حضرت(ع) درآورد. جالب آنکه حتی پس از شهادت، مزار مطهر ثامن الحجج(ع)، نه فقط برای مردم ایران بلکه برای مردم جهان بصیرت افزاست. نکته مهم آنکه امام رئوف(ع) در کنار برخورداری از بصیرت در حوزه نظر و اندیشه، در عمل نیز این بصیرت را به شیوه های گوناگون به کار می‌گرفتند. همین بصیرت ایشان بود که طی سه سال زندگانی شان در خراسان، انقلابی بزرگ را رقم زد و مناظرات ایشان با بزرگان ادیان، کار را به جایی رساند که همگی آن‌ها به مقام والای علمی‌شان اعتراف و آن را تحسین کردند. افزون بر این، ثامن الحجج(ع) با بیان حدیث سلسله الذهب، مقام امامت را تبیین کردند و این ولایت را منظومه ای دانستند که تا قیامت ادامه می‌یابد و ارتباط با فقها و ولی فقیه امتداد این ارتباط با ائمه(ع) است. اما متأسفانه امروز و در زمانه ما بصیرت کمرنگ است و به نوعی مردم دنیا دچار شک و تردید هستند و حتی بسیاری از اندیشمندان در سطح جهان اعتقادی ندارند، این یعنی فرهنگ شک و نگرانی در جهان در حال ترویج و عمومیت یافتن است و شاید به برخی مؤمنان هم سرایت کند. برای مثال برخی مؤمنان را می‌بینیم که در گفتار با ائمه(ع) دچار تردید هستند، اما هستند آن‌هایی که با بصیرت و اعتقاد وقتی با اهل بیت(ع) سخن می‌گویند، آن‌ها را حیّ و شنوا به گفته های خود می‌دانند. پس باید امروز خانواده ها، مدارس و دانشگاه ها و نهادهای فرهنگی ما زمینه های ایجاد و افزایش بصیرت در افراد را فراهم کنند.

کلیدواژه ها: ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 4124
زمان انتشار: 8 دسامبر 2015
| |
ضرورت تدبر و توجه در قرآن از نگاه رهبری

ضرورت تدبر و توجه در قرآن از نگاه رهبری

حوادثى هم که در دنیاى اسلام رخ میدهد، به کمک آگاهى امّت اسلامى مى‌آید؛ ما را آگاه‌تر میکند، روشن‌تر میکند، وظایف ما را براى ما مشخّص‌تر میکند. دشمنان اسلام از این بصیرت مؤمنین و امّت اسلامى بیمناکند؛ ما این بصیرت را باید روزبه‌روز تقویت بکنیم...

قرآن کتاب معرفت است، کتاب نور است. وَ مَا جَالَسَ هَذَا القُرآنَ اَحَدٌ اِلّا قَامَ عَنْهُ بِزِیادَة اَو نُقصَانٍ زِیَادَةٍ فى هُدًى اَو نقصانٍ فى عمًى؛ این کلام منسوب به امیرالمؤمنین است؛ فرمود: هرکسى که با قرآن نشست، از این نشست که برخاست، یا هدایتى در او افزون شده است یا بى‌معرفتى و کورى‌اى از او کم شده است. یک افزایشى و یک نقصانى در او به‌وجود مى‌آید، افزایش در هدایت و نقصان در کورى، نقصان در گمراهى، یعنى گمراهى انسان کم میشود. هدایت انسان، آگاهى انسان افزایش پیدا میکند؛ نشست و برخاست با قرآن این‌جورى است؛ این البتّه با توجّه و تدبّر در قرآن حاصل میشود. قرآن را باید با توجّه خواند؛ توجّه داشته باشیم که صِرف تشکیل این اصوات مطلوب نیست؛ با توجّه به معانى، با توجّه به مرادات قرآنى باید قرآن را خواند؛ اگر این شد، آن وقت جامعه‌ى اسلامى راه خودش را پیدا میکند. اَللهُ وَلىُّ الَّذینَ ءامَنُوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النُّور؛ از ظلمات خرافات، از ظلمات گمراهى‌ها، از ظلمت ترس، از ظلمت توهّمات، انسان خارج میشود «اِلَى النُّور»؛ نور هدایت، نور معرفت، نور تقرّب به پروردگار، نور انس با پروردگار. اینها خصوصیّاتى [است‌] که با نشستن با قرآن و انس با قرآن براى انسان به‌وجود مى‌آید و ما به این احتیاج داریم؛ امّت اسلامى امروز به این احتیاج دارد. جامعه‌ى اسلامى امروز با چالشهاى جدّى روبه‌رو است؛ مکرّر عرض کردیم توجّه به چالشها به معناى این نیست که ما احساس کنیم که دشمن قوى است و بر ما غلبه پیدا خواهد کرد؛ این‌جور نیست. جامعه‌ى اسلامى با چالشها مواجه است و مواجهه‌ى با چالشها یک فرصتى است براى اینکه اسلام بتواند از مراحل سیر تاریخىِ حرکت به‌سوى اعتلاى مورد نظر، ان‌شاءالله یک پلّه‌ى دیگر، یک حرکت دیگر، یک مرحله‌ى دیگر پیش برود؛ امروز این‌جورى است. ما در دوره‌هاى قبل از پیروزى انقلاب اسلامى و قبل از بیدارى اسلامى، دنیاى اسلام را در حال غفلت میدیدیم؛ امروز دنیاى اسلام در حال آگاهى است. حوادثى هم که در دنیاى اسلام رخ میدهد، به کمک آگاهى امّت اسلامى مى‌آید؛ ما را آگاه‌تر میکند، روشن‌تر میکند، وظایف ما را براى ما مشخّص‌تر میکند. دشمنان اسلام از این بصیرت مؤمنین و امّت اسلامى بیمناکند؛ ما این بصیرت را باید روزبه‌روز تقویت بکنیم؛ اوّلین مرحله همین است که این چالشها را بشناسیم. سخنان مقام معظم رهبری امام خامنه ای سایت رهبری ۱۳۹۳/۰۴/۰۸ بیانات در محفل انس با قرآن

کلیدواژه ها: ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 2321
زمان انتشار: 7 آوریل 2015
| | |
نگاه و خیال

نگاه و خیال

چشم نعمتی خدادادی و از اعضاء رئیسه و اصلی بدن است که بدون آن زندگی بسیار مشکل می شود. خداوند این نعمت را به ما بخشیده است تا با آن حوایج این دنیایی را پیش ببریم؛ همانگونه که از ما خواسته تا با نظر کردن در اوضاع و احوال و حوادث تفکر کنیم و عبرت بیاموزیم . در بکارگیری هر یک از نعمت های الهی و - بویژه چشم- برای ما محدودیت هایی قرار داده شده است. مهمترین محدودیت برای چشم « نگاه شیطانی » است، چه این نگاه به نامحرم باشد یا از روی تجسس.

چشم نعمتی خدادادی و از اعضاء رئیسه و اصلی بدن است که بدون آن زندگی بسیار مشکل می شود. خداوند این نعمت را به ما بخشیده است تا با آن حوایج این دنیایی را پیش ببریم؛ همانگونه که از ما خواسته تا با نظر کردن در اوضاع و احوال و حوادث تفکر کنیم و عبرت بیاموزیم . در بکارگیری هر یک از نعمت های الهی و - بویژه چشم- برای ما محدودیت هایی قرار داده شده است. مهمترین محدودیت برای چشم « نگاه شیطانی » است، چه این نگاه به نامحرم باشد یا از روی تجسس. این محدودیت برای بکارگیری چشم زمانی اهمیت بیشتری می یابد که بدانیم نگاه در خیال تصویرسازی می کند و منشاء خیالات و اوهام نامربوط و پریشان می شود. خیال تغذیه کننده ی افکار و اعمال است و این خیال هم به نوبه ی خود از نگاه تغذیه می کند.  هر نگاه بی جا تصویرهایی را در ذهن بر جای می گذارد که پاک کردن آن ها کار بسیار مشکلی است . مشکل آنجا حادتر می شود که این نگاه، از نگاههای مباح فراتر رود و به نگاهها و آنگاه رفتارهای حرام منجر شود. برای آنکه از مکانیزم نگاه در خیال و رفتار انسان در زندگی خود اطلاع بیشتری کسب کنید و خود را از خیالات و رفتار هایی که از نگاه ناشی می شود نگاه دارید، استماع سی دی " نگاه و خیال " از سلسله مباحث و سخنرانی های" استاد محمد شجاعی" را به شما توصیه می کنیم .این بحث به بررسی تأثیر نگاه‌ها و دیدنی‌ها در شکل‌گیری شخصیت انسان و نیز سعادت و شقاوت او می‌پردازد. "وقتی که چشمت را از چیزهایی که دیدنش حرام است، محروم کردی و نگذاشتی امور باطل و لهو و لعب را ببیند، چشم دلت باز می شود و چیزهایی را می بینی که خیلی ها نمی بینند ." از دیدگاه استاد محمد شجاعی« قوه ی خیال چیزهایی را درک می کند که دارای شکل هندسی خاصی هستند و ماده و صورت دارند. محسوسات، تغذیه کننده افکار و افکار هم سازنده قلب و روح انسان است؛ لذا در اسلام دستورات ویژه و باید نبایدها و محدودیتهایی را در مورد محسوسات می بینیم. از آنجا که پیام آور و تغذیه کننده قلب، چشم است، پس  باید دقت کنیم که به چه چیزی نگاه می کنیم. به عبارتی قلب، کتاب چشم است؛ یعنی دیدنی ها همان خطوطی هستند که روی کاغذ نوشته شده است و  ما وقتی نگاه می کنیم، در واقع در صفحه ی قلب خودمان یادداشت می کنیم. انسان عاشق زیبایی طلبی است و هرگز از زیبایی سیر نمی شود. دیدنی های زیبا در انسان هوس و میل ایجاد می کند، چرا که زیبا هستند. انسان وقتی زیبایی را دید، آن را می خواهد. شما هرگز از دیدن یک منظره زیبا، رنگ زیبا، از دیدن چهره ی زیبا خسته نمی شوید. انسان فطرتاً طوری آفریده شده که زیبایی طلب است. افرادی که کنترل چشم ندارند، از نگاه به محرمات دچار حسرت زیاد خواهند شد، چون اگر انسان چیزی را ببیند که باب میلش باشد، درانسان یک تمنایی نسبت به آن ایجاد می شود. حال می خواهد آن دیدنی یک وسیله باشد یا یک خوراکی یا نگاه به نامحرم باشد. اما وقتی که چشمت را از چیزهایی که دیدنش حرام است، محروم کردی و نگذاشتی امور باطل و لهو و لعب را ببیند، چشم دلت باز می شود و چیزهایی را می بینی که خیلی ها نمی بینند. در قوه ی خیال هم همین طور است انسان وقتی خیال خودش را طهارت داد، خیالش طاهر می شود؛ وقتی که خیالش طاهر شد آن موقع در خیالش هم چیزهایی می آید که در خیال دیگران نمی آید، الهاماتی نصیب او می شود که نصیب همه کس نمی شود، خوابهایی را می بیند که هر کسی نمی بیند و... .» برای خرید این سی دی از فروشگاه آنلاین مؤسسه منتظران منجی (عج) کلیک کنید.  برخی از مهمترین عناوین مطرح شده در این لوح فشرده (نگاه و خیال) به قرار زیر است: معنی حقیقی وهم و خیال امیال و سنخیت افکار و اعمال انواع حرکت قرآن و سفارش به دقت در طعام علم و سلامت قلب افکار سازنده قلب دیدنی ها سازنده ابدیت انسان و معشوق حقیقی توجه به ورودی های روح کنترل چشم و رشد انسان چشم دل و بصیرت تیرهای مسموم شیطان و.... علاقه مندان به تهیه این لوح فشرده می توانند آن را از فروشگاه اصلی مؤسسه، محل برگزاری جلسات، نمایشگاه های عرضه محصولات فرهنگی مؤسسه و سفارش پستی و فروشگاه مؤسسه منتظران منجی (عج) به آدرس http://montazerstore.ir تهیه نمایند. آسانترین روش برای خرید آثار استاد شجاعی، خرید آسان همراه با دریافت صدها فایل رایگان، هم اکنون می توانید مجموعه فایل های ((نگاه و خیال)) را از آدرس زیر دریافت کنید. http://shenoto.com/album/962

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 1390
زمان انتشار: 4 ژانویه 2015
| |
ولایت ، جلسه 2

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

ولایت ، جلسه 2

قرآن كریم شامل همه حقایق است تمام ذات انسان‏ و وجود را معرفى كرده است، به خصوص مهمترین موجود و در واقع تنهاترین موجود را، یعنى خداوند تبارك وتعالى. حقیقتاً اگر كسى با قرآن انس بگیرد؛ همیشه دلش شاد و روشن است، دائم روشنى می ‏گیرد. به گزارش منتظران منجی «عج»، جلسه دوم «ولایت»، استاد محمد شجاعی به ادامه بحث پرداختند که عناوین آن در زیر می آید: 1. آیه قرآن: اى مردم تحقیقاً از جانب ربّ ‏شما براى شما یك دلیل روشن و نور آشكار نازل كردیم. 2. آیه قرآن: این قرآن مایه بصیرتى است و هدایت و رحمتى است از جانب پروردگار شما، فقط براى كسانى كه اهل ایمان هستند. 3. خداوند آهن را آفرید، این آهن براى شما رحمت است و براى عده ‏اى از شما مایه هلاكت است. 4. ازجانب ربِّ شما براى شما مایه بصیرتى آمد كسى كه از آن استفاده كرد می بیند و كسى كه چشم خود را نسبت به این حقایق ببندد كور است. 5. امام صادق‏ «علیه‌السلام» می‌فرمایند: قرآن هدایت است از گمراهى و بیان است از كورى و محافظ و نگهدار است در مقابل لغزش و نور است در برابر تاریكى. 6. ممكن نیست كسى دچار مشكل و اختلافى شود و در قرآن پیدا نكند، حتماً در قرآن برای آن راه حل پیدا خواهد شد. 7. قرآن كریم شامل همه حقایق است تمام ذات انسان‏ و وجود را معرفى كرده است، به خصوص مهمترین موجود و در واقع تنهاترین موجود را، یعنى خداوند تبارك وتعالى. 8. قرآن را عربى نازل كردیم كه شما بتوانید فكر كنید، تعقل كنید، پس باید در آن تعقّل كرد كتابى است كه با عقل سر و كار دارد. 9. اولین مرحله براى فهم قرآن این است كه با لفظش بتوانید ارتباط خوبى برقرار كنید، یعنى زیاد تكرار كنید. 10. خدا می ‏فرماید: من ربّ شما هستم به خاطر شأن ربوبیّتم این را براى شما فرستادم پس حتماً در سیرمان به سمت بى‌نهایت این نقش دارد. 11. ما همیشه دچار خود فراموشى هستیم، ترجیح می دهیم سائر رشته‌ها و سائر كتابها را بخوانیم، امّا كتابى را كه خدا نازل نموده است سرمایه گذارى نمی كنیم. 12. در قیامت درجات بهشت به اندازه آیات قرآن است و مى‌گویند بخوان و بالا برو ، در اینجا باید می ‏خواندى و بالا می ‏رفتى. 13. حقیقتاً اگر كسى با قرآن انس بگیرد؛ همیشه دلش شاد و روشن است، دائم روشنى می گیرد. 14. اذا ذَكَرَ اللَّه و جَلَّت قُلوبِهِم و اذا تُلیَّت عَلَیهِم آیاتِه زادَتهُم ایماناً، این حدّى است كه خدا براى آدم‏هاى سالم گذاشته است. 15. وقتى شدّت بیماری زیاد باشد، انسان احساس بدبختى در انسانیّت در آن چیزى كه برایش خلق شده نمی كند. 16. یكى از اصول طبیعت این است كه دائماً به انسان نیازهاى كاذب را تزریق می ‏كند. 17. قرآن خود را مجانی در اختیار هر كسى قرار نمی دهد می فرماید: (لایَمَسَّهُ اِلَّا المُطَهَّرون). 18. پیامبر «صلی‌الله‌ علیه‌وآله‌و سلم» می‌فرمایند: كسى كه قرآن را یاد بگیرد و به آن عمل نكند و حبّ دنیا را به قرآن ترجیح دهد؛ مستوجب غضب و سخط خداوند می ‏شود. 19. حكایت جامعه بشر در رابطه با قرآن و اسلام است‏ كه، پشت‌شان را به نور كرده‌اند و براى خود بساطى راه انداخته ‏اند.

کلیدواژه ها: ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 742
زمان انتشار: 28 مارس 2020
| |
بصیرت حضرت عباس در جامعه کنونی

اگر عباس علیه السلام امروز می‌بود

بصیرت حضرت عباس در جامعه کنونی

برخی از سوالاتی که جا دارد هر شیعه عاشق اباالفضل علیه السلام از خود بپرسد این است که اگر عباس علیه السلام که دارای بصیرتی نافذ بود با وضعیت اسفبار امروز دنیای اسلام چه می کرد و چگونه عزای امام حسین علیه السلام را به پا می کرد؟ آیا دنبال قمه زنی و ترویج آن می رفت ؟!! یا به دنبال دفاع از حریم حرم و حفظ کیان اسلام و خصوصا تشیع؟!

اگر عباس علیه السلام به عنوان یک امام شناس بصیر در یک شبکه اجتماعی یا ماهواره ای ظاهر می گشت به دنبال وحدت دنیای اسلام و همدلی امت پیامبر صلی الله علیه و آله می بود یا دنبال اختلاف افکنی و توهین به مقدسات این و آن؟!! در عزای سالار شهیدان زار زار می گریست یا این که به جای گریستن زنجیر تیغ دار بر پشت خود می کشید و از روی آتش و میخ و سیخ راه می رفت و به تعبیر برخی از مدعیان «عزاداری خون» به راه می انداخت؟! مگر نه این است که فاطمه زهرا سلام الله علیها امامت را مایه وحدت امت شمرد؟! پس چگونه است که از برخی حنجره ها و حلقوم ها صدای تفرقه و اختلاف افکنی بلند است؟! کدام سامری در درون این گوساله می دمد؟! چه کسی می تواند در این تردید داشته باشد که امروز مرجعیت حاضر در عراق با همین سیاست وحدت اسلامی توانسته است عراق را از فروپاشی و تجزیه نگه دارد؟ چه کسی می تواند نقش جمهوری اسلامی که داعیه دار شعار قرآنی «وحدت اسلامی» است را در حفظ شهرهای مذهبی عراق از سقوط و افتادن در دست وهابی های خبیث داعشی انکار کند؟ بزرگترین درس عاشورا دشمن شناسی و شناختن دشمن اصلی است تا به جای پرتاب تیر به سمت وی به جبهه خودی خنجر نزنیم! بله این نگاه به عاشوراست که از آن هشت سال دفاع مقدس و جان بر کفی بر می خیزد و این الگوسازی عباس علیه السلام در شجاعت و بصیرت و ولایت پذیری برای جوانان است که از آن، دفاع از حرم حاصل می شود؟ عزاداری سنتی که امام راحل(ره) بر آن تأکید داشتند باعث ارث بردن فضایل از عباس علیه السلام توسط جوانان می شود، روحیه شهادت طلبی جوانان ایرانی در هشت سال دفاع مقدس و تمام عملیات های استشهادی و غیر استشهادی حزب الله لبنان در لبنان و سوریه و غیر آن ناشی از نوع نگاه امام راحل به مسأله عاشوراست که در واقع همان نگاه تحریف نشده خود اهل بیت علیهم السلام به عاشورا می باشد. سوق دادن هیئات و جلسات مذهبی به سمت بی توجهی به مسائل کلان امت اسلامی چیزی جز تحریف مقاصد اصلی عاشورا نیست و هر کس که به چنین چیزی دامن می زند دانسته یا ندانسته خیانتی بزرگ را مرتکب می شود که قطعا باید در پیشگاه خداوند و خصوصا امام حسین علیه السلام پاسخگو باشد. عده ای به جای سرمشق گرفتن از امام حسین علیه السلام که فرمود: «قال رسول الله صلی الله علیه و آله: أیها الناس من رأی سلطانا جائرا مستحلا لحرم الله ناکثا لعهد الله مخالفا لسنة رسول الله فلم یغیر علیه بفعل و لا قول کان حقا علی الله أن یدخله مدخله و أنا أحق من غیر ...» [چاپ هشتم «سقای آب و ادب»] یعنی رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای مردم هر کس ببیند که پادشاه و سلطه ظالمانه ای، حلال خدا را حرام می شمارد و عهد خداوند را نقض می کند و با سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله مخالفت می نماید، اگر هیچ عکس العمل زبانی و عملی از خود نشان ندهد بر خداوند واجب است که او را در همان جهنمی ببرد که آن ظالم را برده و من شایسته ترین فردی هستم که باید عکس العمل نشان دهم! خلاصه، عده ای به جای سرمشق قرار دادن این کلام ابی عبد الله علیه السلام می گویند ما فقط عزاداری می کنیم و به مسائل سیاسی کاری نداریم!! وقتی اصحاب معاویه به سرحدات حکومت امیر المومنین علیه السلام  وارد شدند و از زن معاهد یعنی غیر مسلمان زیور آلات وی را ربودند آن حضرت فرمودند که اگر یک مسلمانی این حادثه را بشنود و از تاسف بمیرد مورد ملامت نیست. حال چگونه است که قریب به پنج هزار زن ایزدی را در شمال عراق گروه داعش لعنة الله علیهم به اسارت برده و تبدیل به برده جنسی نموده اند اما برخی می گویند ما به مسایل سیاسی کاری نداریم؟! علت این است که اگر بخواهند کار داشته باشند طبعا باید ریشه های داعش را که امریکا و اسرائیل و انگلیس خبیث هستند محکوم کنند لکن چه کنند که به خاطر ادامه داشتن پخش شبکه های ماهواره ای خود از لندن و لس آنجلس دست به چنین کاری نمی توانند بزنند!! پس چه شد پیروی از امیر مومنان علیه السلام و چه شد تبری از داعش و پدر وی امریکای جهانخوار؟! چه شد درس از حسین بن علی علیهماالسلام و فدا کردن خود در راه حقیقت و قیام علیه ظلم؟! سوق دادن هیئات و جلسات مذهبی به سمت بی توجهی به مسائل کلان امت اسلامی چیزی جز تحریف مقاصد اصلی عاشورا نیست و هر کس که به چنین چیزی دامن می زند دانسته یا ندانسته خیانتی بزرگ را مرتکب می شود که قطعا باید در پیشگاه خداوند و خصوصا امام حسین علیه السلام پاسخگو باشد امروز عباس و حسین علیهماالسلام جنگاور آموزش دیده در مقابل داعش می خواهند نه قمه زن بی بصیرت. امروز مدافع حرم می خواهند نه پیاده روی تا حرم. اما همه می بینیم و می دانیم که از برخی از مدعیان ولایت اهل بیت علیهم السلام که قرائتی غیر از قرائت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری از مسأله عاشورا دارند هیچ بخاری بلند نمی شود. این سپاه شجاع ایران و حزب الله لبنان و سپاه غیور بدر عراق که زاییده دفاع مقدس اند به میدان آمده اند و از نوامیس شیعه و مسلمانان در عراق و سوریه دفاع می نمایند. در زمانی که جمهوری اسلامی سرگرم کمک مادی و نظامی و آموزشی به مدافعان در عراق و سوریه و لبنان و فلسطین می باشد عده ای خنجر به دست در داخل با صرف پول های کلان به دنبال ترویج قمه زنی در هیئات و حسینیه ها در ایران و عراق و سایر مناطق شیعه نشین هستند. به هیئاتی که به مسائل سیاسی نپردازند وعده کمک مالی می دهند تا بلکه به خیال خود ابهت حکم ولایت فقیه را در کشورهای شیعه نشین بشکنند. چه نفعی از این کار می برند یا به عبارت دقیق تر چه کسانی از این کار نفع می برند؟ بازی کننده اصلی و پشت پرده کیست؟! آیا غیر از انگلیسی که از حکم تحریم تنباکو و حکم اعدام سلمان رشدی سیلی خورده؟! آیا غیر از امریکایی که به وسیله هیمنه ولایت فقیه بر قلوب مردم، بزرگترین هم پیمان خود را در منطقه از دست داده است؟! آیا غیر از اسرائیلی است که از حزب الله لبنان که فدایی ولایت فقیه اند سیلی خورده است؟! آری بزرگترین درس عاشورا دشمن شناسی و شناختن دشمن اصلی است تا به جای پرتاب تیر به سمت وی به جبهه خودی خنجر نزنیم! حمید حاج علی

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 195
زمان انتشار: 29 سپتامبر 2014
| |
آداب تعلیم و تعلم،جلسه 23

آداب تعلیم و تعلم،جلسه 23

بدن چهار ترکیب و عضو دارد که بدن از اینها تشکیل شده است. اگر این چهار عنصر (‌بلغم – صفرا – سودا – خون) تعادل داشته باشند شخصیّت شخص، شخصیبت استواری است. کار استاد این است که روح شاگرد را به مجرای طبیعی‌اش بکشاند یعنی برخورداری از بینش و بصیرت، هر جا که بصیرت و بینش هست احتمال عمل دقیق و درست بسیار است. بحث فرمان با اشاره دو تا است، فرمان این است که شما مستقیم به شاگرد می‌گوئید فلان کار را انجام بده، اشاره یعنی کنایه‌‌هایی که می‌زند. بسیاری از اوقات فلسفه کار اصلاً روشن نیست یعنی استاد می‌داند اگر این را به شما بگوید انجام دهید چه اثری دارد ولی شما نمی‌فهمید که این چه کاری با روح و روان شما خواهد کرد.. به هیچ وجه نباید از فرمان استاد چه به اشاره چه به فرمان سرپیچی کند. در اجرا چند خصوصیّت هست که در نتیجه نیست، شما وقتی دارید اجرا می‌کنید امتیازهایی به دست می‌آورید که اگر نتیجه هم نگیرید نباخته‌اید. بسیاری از چیزها هست که ما نباید فلسفه‌اش را بدانیم و نمی‌دانیم باید فقط حرف گوش کنیم. یک عدّه می‌خواهند عقل خود را قانع کنند بعد سلوک کنند برخی اصلاً نمی‌خواهند این کار را کنند برخی هم همانند پیغمبر (رب زدنی تحیّراً) می‌گویند. خیلی جاها شده است کسانی که عقل و معلومات خود را کنار گذاشته‌اند سعی کرده‌اند با دل کار کنند فوق العاده موفّق بودند. جهاد سه قسم است، جهاد اصغر که عبارت است از مبارزه با دشمن خارجی، جهاد اوسط که عبارت است از جهاد با نفس و جهاد اکبر که عبارت است از مبارزه با معلومات و عقل و ادراکات خود. انسان در حرکت خود به سمت خداوند تبارک و تعالی به جایی می‌رسد که باید با معلومات خودش، ادراکات و سواد و عقل خودش مبارزه کند. ولایت فقیه، به قول امام (سلام الله علیه): «هر کس تصوّرش کند، تصدیقش هم می‌کند و در این بیست سال همه هم دیده‌اند، آن چه که مملکت را نجات داده است حتّی مخالفین با ولایت فقیه بوده است.» بسیاری در اثر این شهوت (تئوریک)‌ ایجاد تحیّر می‌کنند و این تحیّر،‌ تحیّر به درد‌به‌خوری نیست یعنی در امور بدیهی ایجاد تحیّر می‌کنند. بین دقّت نظر و وسواس فکری فاصله است، ظاهراً هر دو زمینه شأن دقّت است امّا برخی وسواس فکری دارند، هر چیزی را نمی‌توانند راحت بپذیرند. برخی شک‌ها، شک های سازنده‌ای است، انسان زمانی یک شبهه در ذهنش ایجاد می‌شود؛‌ خیلی برای تحکیم قضیه، سریع اقدام به برطرف کردن آن از یک کارشناس می‌کند و به این ترتیب مریض نمی‌شوند. یک عده ترجیح می‌دهند به جواب نرسند یعنی می‌خواهند جواب قطعی پیدا نکنند چون دامنه شهوات علمی‌شان ادامه پیدا کند. وقتی بین عاشق و معشوق وصال حاصل می‌شود، عشق تمام می‌شود، بهتر است هیچ وقت وصالی صورت نگیرد که عشق ادامه پیدا کند. اینکه ما بخواهیم همیشه همه چیز را منطقاً و عقلاً حل کنیم و نخواهیم یک موقع‌هایی دل بدهیم و حرف را قبول کنیم یعنی ضمیر ما به ما می‌گوید ولی لج می‌کنیم این چیز خوبی نیست. در غیاب استاد هم وفاداری‌اش را نسبت به استاد و حرف ها و فرمایش‌های استاد حفظ کند. این آفت است که انسان نسبت به ولیّ و استاد خودش در دلش کدورت باشد، به محضی که بود حجاب می‌افتد. وقتی به امام زمان (عجّلی الله تعالی و فرجه الشریف) نزدیک نشوید به هر چیز دیگر که نزدیک نشوید جهنّم است چون صراط یک چیز واحد بیشتر نیست. چون قوام شخصیّت شاگرد به استاد است و قائم به استاد است اگر قرار باشد استاد زیرسؤال برود، خود شاگرد سقوط کرده است. اینکه انسان به خدا بگوید تو همان‌طوری هستی که من می‌خواهم معرفت می‌خواهد چون خدا می‌فرماید: «خلقت هر چیزی را در بهترین وجه قرار دادم.» ما نسبت به سوء ظن معاقب هستیم نه نسبت به خود ظن. بسیاری از اوقات چیزهایی است که ما فکر می‌کنیم عیب است در حالی که اصلاً عیب نیست. امام صادق (علیه‌السّلام): «مؤمن فرزند نور و رحمت است.» یکی از آفت­های روحی شاگردها این است که معمولاً درس را با خشونت می‌خواهند از استاد بگیرند، این رذیله‌ای است که شیطان او را تهدید می‌کند.

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 184
زمان انتشار: 27 سپتامبر 2014
| |
آداب تعلیم و تعلم،جلسه 12

آداب تعلیم و تعلم،جلسه 12

کسی که در دین بصیرت ندارد، رستگار نمی‌شود. نتیجه ذاتی و حقیقی و مستقیم جهل، جهنّم است. بصیرت و بینش صحیح دینی مانع ایجاد حس غرور و خودباختگی انسان می‌‌گردد. غرور علمی چیز بدی است، اینکه انسان فکر کند همه حقیقت در دست اوست و همه رموز را می‌فهمد. حضرت می‌فرماید: «دلسوزی حقیقی این است که انسان خود را رها نکند.» اطاعت یعنی اطاعت از قوانین سازنده یک شاکله سعادتمند ابدی. در حرکت جنینی ما از دنیا به آخرت ما هر قدر مطیع‌تر باشیم یعنی مستحبّات و واجبات و محرمات را رعایت کنیم شاکله‌ای که ساخته می‌شود قوی‌تر است. حضرت می‌فرماید: «هر کس اطاعت کند سالم‌تر می‌ماند.» حضرت می‌فرماید: «خود‌فریب‌ترین شما کسی است که بیشتر گناه می‌کند.» امام علی (ع) فرمودند: «بپرهیزید از اینکه در نزد مردم اولیاء خدا باشید و در نزد خداوند دشمن خدا باشید.» درست است که همه ظهور شاکله بعد از مرگ است اما اینجا هم اگر شاکله مریض باشد آزار می‌دهد و اگر سالم باشد باعث لذّت و رفاه است. یکی از شرایط مبلّغ این است که آن چه را که می‌خواهد تبلیغش را کند خودش آنها را خوب هضم کرده باشد. مُبلّغ کسی است که نمی‌خواهد با دیگران زندگی کند حواس او به نظام فردی خودش است که در رحم خودش دارد. روایت: «با مردم در امر دنیاشان زندگی کنید ولی حواستان باشد که در امر آخرت تنها هستید.»

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 183
زمان انتشار: 27 سپتامبر 2014
| |
آداب تعلیم و تعلم،جلسه 11

آداب تعلیم و تعلم،جلسه 11

شک  انسان را به کفر می‌کشاند، ایجاد شک از نقشه‌های شیطان است. وقتی شیطان با انسان نجوا دارد یعنی اینکه چیزهایی را به قلب آدم خطور می‌دهد و هدف او ایجاد نگرانی و غم است. غم، نگرانی، دلهره و ... برای دین مضر است و شیطان هم دائم با نجواها سعی می‌کند انسان را نسبت به امور مختلف ناراحت و عصبانی و غمگین کند. انسان وقتی آرامش نداشته باشد نمی‌تواند طی طریق کند به خصوص که این اضطراب و شک نسبت به مقدّسات و عقاید دینی باشد. اگر انسان آنچه را که دارد به او داده شده است؛ به خصوص از طریق وحی و فرامین معصومین را باور نکنید و خودکم‌بین باشید در تفکّرات خود مدام وابسته و نیازمند به دیگران احساس می‌کنید. انسان که خود را باور نداشته باشد در همه جا معامله می‌کند. تفکر التقاطی نتیجه خودکم‌بینی است. (این که می‌گوید اسلام کافی نیست.) وقتی انسان خودش را کم دید، برده و بنده دیگران می‌شود. قالب کسانی که در مملکت ما در دانشگاه‌ها دارند برای نظام نسخه می‌پیچند،‌ برای آینده این مردم مستضعف و رنج دیده کسانی هستند که هیچ تبحّری در قرآن و کتب اصلی ما و .... ندارند. بصیرت دینی خیلی مهم است، بداند که چه در دست اوست و دیگران حرفی ندارند. بی‌تعهدی ما و ایمان نیاوردن آن چه که بر ما نازل شده باعث می‌شود که یک عده مجرم راحت بتوانند در اجتماع رفت‌و آمد کنند اندیشه و نسخه حیات بخش و شفابخش که در دست داریم را درک نکردیم و همه جا تن به سازش می‌دهیم.

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed