مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
در جلسات گذشته درباره گناه و مفهوم آن سخن گفتیم و عرض کردیم مهمترین نکته در حرکت جنینی انسان در رحم دنیا «آسیب ندیدن» است. امام صادق «علیه السلام» می فرمایند:«...لا علم کطلب السلامه و لا سلامه کسلامه القلب» هیچ علمی مانند طلب سلامتی نبوده و هیچ سلامتی مانند سلامت قلب نیست. ما باید سلامت دل و مایه اصلی کسب آن را شناخته و در این راه جدیت داشته باشیم. قیمت انسان به دغدغه ها و مایه آرامشش است و قرآن انسانی را دارای قلب سالم می داند که طالب کمال مطلق باشد. چنانچه سلامت هر یک از قواهای حس، خیال، وهم و عقل در گرو و برقراری ارتباط با معشوقهای خودشان است؛ سلامت قلب هم در گرو پیوند با معشوقش یعنی کمال بی نهایت است. اگر کسی دلتنگ الله نیست قلبش بیمار است. همانطور که اگر سایر قوا غذایشان را طلب نکنند دچار بیماری شده اند که بی میل هستند. از طرفی باید گفت: یکی از عوامل بی میلی به الله افراط در تغذیه قوای طبیعی است و اگر شخص قصد خلوت با حق تعالی و پرداختن به امور معنوی را داشت دائماً سایر قوا به انحاء مختلف، مانع او می شوند. به هر حال هر کس به هر چیزی که عشق بورزد میل به خلوت با معشوق خود دارد. مهمترین معشوق هم الله است و بروز این عشق در گرو سلامتی دل است: «لا علم کطلب السلامه و لا سلامه کسلامه القلب» آیا از خودمان پرسیده ایم که چرا ما دلتنگ خدا و امام زمانمان که در غربت و تنهایی و آوارگی به سر می برد نیستیم؟ اینکه ما دغدغه های بخشهای طبیعی مان بیشتر است و فرصتی برای پرداختن به نیازهای انسانی مان نداریم نشان دهنده این مهم است که در نفس ما اعتدال در تغذیه قوا صورت نگرفته است و در حقیقت قلبمان بیمار است. اخیراً با پیرمردی آشنا شدم که بسیار دلداده اهل بیت «علیهم السلام» بود و می گفت: هر روز بارها به همه اهل بیت «علیهم السلام» و امامزادگان سلام عرض کرده و سلامهایش هم به صورت خطاب بوده است. کسی که نتواند حداقل یکبار در روز به معصومین «علیهم السلام» سلام دهد واقعاً بیمار است. این پیرمرد می گفت: از دوازده سالگی همه معصومین «علیهم السلام» را می دیده است.
ما باید توجه داشته باشیم که ایشان ناظر بر ما هستند فلذا باید چهره به چهره با ایشان مواجه شده و عرض ارادت و ادب نماییم. سعی کنید خیالتان را پاک کرده و در خیالتان با خدا و اهل آسمان عشقبازی نمایید. عشقبازی خیالی، قلمی و هنری و ... .تا به قدرت بالا و نشاطهای عالی برسید و آن قدر اوج بگیریم که بتوانیم بگوییم:
بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود
نرسیدن به این حالت ناشی از گناه است که گناه بین انسان و معشوق حقیقی اش فاصله می اندازد. گناه هم حتماً دزدی و بی نمازی و بی حجابی نیست ممکن است بعضی ها در گناهان ظاهری کاملاً با تقوا هستند ولی دچار فحشاهای باطنی هستند. سَحَر نداشتن، قرآن نخواندن و انس نداشتن با ذکر و ... گناه محسوب می شوند. کسی که از خواندن داستانهای افسانه ای بیشتر از مطالعه درباره خانواده آسمانی اش لذت می برد حتماً مریض است. برای رشد و پیشرفت نیازی به استاد نیست که علی «علیه السلام» فرمودند: دوائک فیک و لاتشعر و دائک منک و لا تبصر» داروی تو در توست و بیماری از خودت است. فحشاهای ظاهری و باطنی مانع پرواز روح می گردند. رسول الله «صلی الله علیه و آله» می فرمایند: «من حلول امراً بمعصیه الله کان ابعد له ممّا رجا واقرب ممّن اتقّی» کسی که با معصیت خدا می خواهد به هدفش برسد از آنچه که می خواهد دورتر شده و به آنچه که می ترسد نزدیکتر می گردد. شاعر اهل دلی نقل می کرد که شبی قصد سرودن غزلی داشت و نیاز به خلوت داشت و همسرش را که علاقه زیادی به حرم رفتن داشت، را به زیارت ترغیب می کند تا تنها باشد بعد از این کار، هر چه کرده بود نتوانسته بود غزل را بسراید. صبح آن شب خدمت شیخ جعفر مجتهدی رسیده بود، ایشان فرموده بودند: شما همسرت را به حرم می فرستی و می خواهی فیوضات الهی به دلت بیاید؟ حتی برای خلوت با خدا نباید بی انصافی کنیم و حق کسی را ضایع نماییم. عبادتی مورد تأیید است که به موقع و بدون ضایع کردن حقوق دیگران باشد. امام زمان «علیه السلام» اجازه طواف مستحبی به هیچ کس نمی دهند زیرا مانع طواف واجب دیگران می گردد. در بخشهای پایینی هم ظلم ممنوع است. کسی که با تقلب امتحان می دهد در بخش عقل، ظلم و تجاوز کرده است و این امر روی فوق عقلش اثرگذار است. کسی که در روابط زناشویی و رابطه با دیگران دچار ظلم شده، غیبت کرده و بدبینی دارد معصیت می کند. کسی هم که برای رسیدن به تمناهای خیالی و انواع زیبایی ها، به گناه آلوده می شود به فوق عقلش خیانت کرده است. در بخش حس هم باید رعایت حرام و حلال را بنماییم. در حدیث مذکور حضرت می فرمایند: اگر شخصی با گناه برای خواسته هایش تلاش کند (برای ازدواج کردن حاضر شود حدود الهی را زیر پا بگذارد یا برای طی مدارج علمی و اخذ مدرک به گناه آلوده شود. ) از آنچه می خواهد دورتر می شود. و از آنچه که پرهیز دارد به آن مبتلا می گردد. به همین دلیل است که معمولاً افراد بعد از اینکه به خواسته هایشان می رسند پشیمان می گردند. حتی برای رسیدن به اهداف مقدس هم نباید مرتکب خلاف شد. امام صادق «علیه السلام» می فرمایند: کسی به امام حسین «علیه السلام» نامه نوشت: «عظنی بحرفین» مرا به دو حرف پند بده. امام «علیه السلام» پاسخ فرمودند: «من حاول امراً بمعصیه الله کان أفوت لما یرجوا و اسرع لما یحذر» قاعده دیگر از امام رضا «علیه السلام» درباره کسی است که مرتکب گناه می شود ولی ضمناً حیاء داشته و دچار فشار روانی است در مقابل کسی که با بی حیایی و علنی مرتکب گناه می گردد؛
«...المذیع بالسیّئه مخذول، و المستترّ بالسیّئه مغفور له» کسی که گناهش را آشکار می کند خوار می شود و کسی که گناهش را پنهان می کند آمرزیده می شود. امروزه در بسیاری از موارد بی حجابی مقصر خانمها نیستند بلکه بی غیرتی آقایان این معضل را گسترش داده است. در روایت آمده: اگر کسی چهل روز موسیقی حرام گوش کند غیرتش را از دست می دهد. چه کسانی که با همان بی حجابی به زیارت مکه و مدینه رفته و همانطور باز می گردند. اتفاقاً «لبیک» هم می گویند یعنی ظاهراً عهد می بندند که دیگر گناه نکنند. این کارها یعنی مسخره کردن خداوند و قوانینش. کسی که گناه از او سر می زند ولی سعی می کند آشکار نشود تا مبادا بندگان دیگر هم مرتکب شوند به آمرزش الهی نزدیک است. آشکار کردن کینه و اظهار تنفر از دیگران، فحشای بزرگی است. بعضی ها که سر شکمشان دیگران را می رنجانند، باید خجالت بکشند و دست بردارند که اگر خودشان را مؤاخذه و اصلاح کنند به رستگاری نزدیکترند. تا صحبت گناه می شود سریع گناهان ظاهری به ذهنمان متبادر نگردند زیرا فحشاهای باطنی، هم خطرناکترند و هم درصد بیشتری از مردم را گرفتار و مبتلا کرده اند. امیرالمؤمنین «علیه السلام» می فرمایند: «مجاهره الله سبحانه بالمعاصی تعجّل النقم» آشکارا معصیت خدای سبحان را کردن، بلاها را تسریع می کند. هیچ روانشناسی نمی تواند اینگونه دقیق ریشه بلاها و گرفتاری ها را معرفی کند.
علی «علیه السلام» بر قله جهان نشسته و اینگونه سخن می گوید. در دعای کمیل می خوانیم: «... اللهمّ اغفرلی الذّنوب التی تنزل النّقم، اللهم اغفرلی الذنوب التی تغیّر النّعم...» در واقع هر دسته از گناهان آثار خاص خودشان را دارند برخی سبب نزول بلا، و برخی تغییر نعمت و ... می شوند. درباره نظام بدن هم همینطور است اگر بهداشت هر بخش از بدن را مراعات نکنیم قطعاً آسیب مربوط به آن هم متوجه ما خواهد شد. نظام روحی هم چنین احکامی دارد هر گناهی اثر خاص داشته و تجاهر به فسق هم تبعات ویژه خود را دارد. کسی که اعلام جنگ با خدا می کند باید منتظر حمله های فرشته ها هم باشد.
لشکریان خدا به او هجوم می آورند. چه شبکه هایی که دائماً متدینین را مسخره کرده و به معصومین «علیهم السلام» و حتی خدا توهین می نمایند.
در جلسات گذشته درباره گناه و مفهوم آن سخن گفتیم و عرض کردیم مهمترین نکته در حرکت جنینی انسان در رحم دنیا «آسیب ندیدن» است. امام صادق «علیه السلام» می فرمایند:«...لا علم کطلب السلامه و لا سلامه کسلامه القلب» هیچ علمی مانند طلب سلامتی نبوده و هیچ سلامتی مانند سلامت قلب نیست. ما باید سلامت دل و مایه اصلی کسب آن را شناخته و در این راه جدیت داشته باشیم. قیمت انسان به دغدغه ها و مایه آرامشش است و قرآن انسانی را دارای قلب سالم می داند که طالب کمال مطلق باشد. چنانچه سلامت هر یک از قواهای حس، خیال، وهم و عقل در گرو و برقراری ارتباط با معشوقهای خودشان است؛ سلامت قلب هم در گرو پیوند با معشوقش یعنی کمال بی نهایت است. اگر کسی دلتنگ الله نیست قلبش بیمار است. همانطور که اگر سایر قوا غذایشان را طلب نکنند دچار بیماری شده اند که بی میل هستند. از طرفی باید گفت: یکی از عوامل بی میلی به الله افراط در تغذیه قوای طبیعی است و اگر شخص قصد خلوت با حق تعالی و پرداختن به امور معنوی را داشت دائماً سایر قوا به انحاء مختلف، مانع او می شوند. به هر حال هر کس به هر چیزی که عشق بورزد میل به خلوت با معشوق خود دارد. مهمترین معشوق هم الله است و بروز این عشق در گرو سلامتی دل است: «لا علم کطلب السلامه و لا سلامه کسلامه القلب» آیا از خودمان پرسیده ایم که چرا ما دلتنگ خدا و امام زمانمان که در غربت و تنهایی و آوارگی به سر می برد نیستیم؟ اینکه ما دغدغه های بخشهای طبیعی مان بیشتر است و فرصتی برای پرداختن به نیازهای انسانی مان نداریم نشان دهنده این مهم است که در نفس ما اعتدال در تغذیه قوا صورت نگرفته است و در حقیقت قلبمان بیمار است.
اخیراً با پیرمردی آشنا شدم که بسیار دلداده اهل بیت «علیهم السلام» بود و می گفت: هر روز بارها به همه اهل بیت «علیهم السلام» و امامزادگان سلام عرض کرده و سلامهایش هم به صورت خطاب بوده است. کسی که نتواند حداقل یکبار در روز به معصومین «علیهم السلام» سلام دهد واقعاً بیمار است. این پیرمرد می گفت: از دوازده سالگی همه معصومین «علیهم السلام» را می دیده است.
ما باید توجه داشته باشیم که ایشان ناظر بر ما هستند فلذا باید چهره به چهره با ایشان مواجه شده و عرض ارادت و ادب نماییم. سعی کنید خیالتان را پاک کرده و در خیالتان با خدا و اهل آسمان عشقبازی نمایید. عشقبازی خیالی، قلمی و هنری و ... .تا به قدرت بالا و نشاطهای عالی برسید و آن قدر اوج بگیریم که بتوانیم بگوییم:
بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود
نرسیدن به این حالت ناشی از گناه است که گناه بین انسان و معشوق حقیقی اش فاصله می اندازد. گناه هم حتماً دزدی و بی نمازی و بی حجابی نیست ممکن است بعضی ها در گناهان ظاهری کاملاً با تقوا هستند ولی دچار فحشاهای باطنی هستند. سَحَر نداشتن، قرآن نخواندن و انس نداشتن با ذکر و ... گناه محسوب می شوند. کسی که از خواندن داستانهای افسانه ای بیشتر از مطالعه درباره خانواده آسمانی اش لذت می برد حتماً مریض است. برای رشد و پیشرفت نیازی به استاد نیست که علی «علیه السلام» فرمودند: دوائک فیک و لاتشعر و دائک منک و لا تبصر» داروی تو در توست و بیماری از خودت است. فحشاهای ظاهری و باطنی مانع پرواز روح می گردند. رسول الله «صلی الله علیه و آله» می فرمایند: «من حلول امراً بمعصیه الله کان ابعد له ممّا رجا واقرب ممّن اتقّی» کسی که با معصیت خدا می خواهد به هدفش برسد از آنچه که می خواهد دورتر شده و به آنچه که می ترسد نزدیکتر می گردد. شاعر اهل دلی نقل می کرد که شبی قصد سرودن غزلی داشت و نیاز به خلوت داشت و همسرش را که علاقه زیادی به حرم رفتن داشت، را به زیارت ترغیب می کند تا تنها باشد بعد از این کار، هر چه کرده بود نتوانسته بود غزل را بسراید. صبح آن شب خدمت شیخ جعفر مجتهدی رسیده بود، ایشان فرموده بودند: شما همسرت را به حرم می فرستی و می خواهی فیوضات الهی به دلت بیاید؟ حتی برای خلوت با خدا نباید بی انصافی کنیم و حق کسی را ضایع نماییم. عبادتی مورد تأیید است که به موقع و بدون ضایع کردن حقوق دیگران باشد. امام زمان «علیه السلام» اجازه طواف مستحبی به هیچ کس نمی دهند زیرا مانع طواف واجب دیگران می گردد. در بخشهای پایینی هم ظلم ممنوع است. کسی که با تقلب امتحان می دهد در بخش عقل، ظلم و تجاوز کرده است و این امر روی فوق عقلش اثرگذار است. کسی که در روابط زناشویی و رابطه با دیگران دچار ظلم شده، غیبت کرده و بدبینی دارد معصیت می کند. کسی هم که برای رسیدن به تمناهای خیالی و انواع زیبایی ها، به گناه آلوده می شود به فوق عقلش خیانت کرده است. در بخش حس هم باید رعایت حرام و حلال را بنماییم. در حدیث مذکور حضرت می فرمایند: اگر شخصی با گناه برای خواسته هایش تلاش کند (برای ازدواج کردن حاضر شود حدود الهی را زیر پا بگذارد یا برای طی مدارج علمی و اخذ مدرک به گناه آلوده شود. ) از آنچه می خواهد دورتر می شود. و از آنچه که پرهیز دارد به آن مبتلا می گردد. به همین دلیل است که معمولاً افراد بعد از اینکه به خواسته هایشان می رسند پشیمان می گردند. حتی برای رسیدن به اهداف مقدس هم نباید مرتکب خلاف شد. امام صادق «علیه السلام» می فرمایند: کسی به امام حسین «علیه السلام» نامه نوشت: «عظنی بحرفین» مرا به دو حرف پند بده. امام «علیه السلام» پاسخ فرمودند: «من حاول امراً بمعصیه الله کان أفوت لما یرجوا و اسرع لما یحذر» قاعده دیگر از امام رضا «علیه السلام» درباره کسی است که مرتکب گناه می شود ولی ضمناً حیاء داشته و دچار فشار روانی است در مقابل کسی که با بی حیایی و علنی مرتکب گناه می گردد؛ «...المذیع بالسیّئه مخذول، و المستترّ بالسیّئه مغفور له» کسی که گناهش را آشکار می کند خوار می شود و کسی که گناهش را پنهان می کند آمرزیده می شود. امروزه در بسیاری از موارد بی حجابی مقصر خانمها نیستند بلکه بی غیرتی آقایان این معضل را گسترش داده است. در روایت آمده: اگر کسی چهل روز موسیقی حرام گوش کند غیرتش را از دست می دهد. چه کسانی که با همان بی حجابی به زیارت مکه و مدینه رفته و همانطور باز می گردند. اتفاقاً «لبیک» هم می گویند یعنی ظاهراً عهد می بندند که دیگر گناه نکنند. این کارها یعنی مسخره کردن خداوند و قوانینش. کسی که گناه از او سر می زند ولی سعی می کند آشکار نشود تا مبادا بندگان دیگر هم مرتکب شوند به آمرزش الهی نزدیک است. آشکار کردن کینه و اظهار تنفر از دیگران، فحشای بزرگی است. بعضی ها که سر شکمشان دیگران را می رنجانند، باید خجالت بکشند و دست بردارند که اگر خودشان را مؤاخذه و اصلاح کنند به رستگاری نزدیکترند. تا صحبت گناه می شود سریع گناهان ظاهری به ذهنمان متبادر نگردند زیرا فحشاهای باطنی، هم خطرناکترند و هم درصد بیشتری از مردم را گرفتار و مبتلا کرده اند. امیرالمؤمنین «علیه السلام» می فرمایند: «مجاهره الله سبحانه بالمعاصی تعجّل النقم» آشکارا معصیت خدای سبحان را کردن، بلاها را تسریع می کند. هیچ روانشناسی نمی تواند اینگونه دقیق ریشه بلاها و گرفتاری ها را معرفی کند.
علی «علیه السلام» بر قله جهان نشسته و اینگونه سخن می گوید. در دعای کمیل می خوانیم: «... اللهمّ اغفرلی الذّنوب التی تنزل النّقم، اللهم اغفرلی الذنوب التی تغیّر النّعم...» در واقع هر دسته از گناهان آثار خاص خودشان را دارند برخی سبب نزول بلا، و برخی تغییر نعمت و ... می شوند. درباره نظام بدن هم همینطور است اگر بهداشت هر بخش از بدن را مراعات نکنیم قطعاً آسیب مربوط به آن هم متوجه ما خواهد شد. نظام روحی هم چنین احکامی دارد هر گناهی اثر خاص داشته و تجاهر به فسق هم تبعات ویژه خود را دارد. کسی که اعلام جنگ با خدا می کند باید منتظر حمله های فرشته ها هم باشد.
لشکریان خدا به او هجوم می آورند. چه شبکه هایی که دائماً متدینین را مسخره کرده و به معصومین «علیهم السلام» و حتی خدا توهین می نمایند.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
کلیدواژه ها:
آثار استاد